Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-29@20:23:44 GMT

جدال سنت و مدرنیته در «مغز استخوان»

تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۰۱۰۸۵

جدال سنت و مدرنیته در «مغز استخوان»

فیلم مغز استخوان مجموعه‌ای از مصائب یک خانواده متعلق به طبقه متوسط را به تصویر می‌کشد و روی مسائلی دست می‌گذارد که هرچند ناممکن نیستند، اما احتمال وقوع آن‌ها و درهم‌تنیدگی‌شان پایین است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم ابتدا با یک لانگ‌شات از مسیری درون کوه شروع می‌شود و ما ماشینی را می‌بینیم که به آرامی پیچ‌های این مسیر را بالا می‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سپس سه مرد از ماشین پیاده شده و درباره موضوعی که مربوط به یک قتل، دختر بیهوش، چال‌کردن، مهمانی و غیره است صحبت می‌کنند و به جایی در پشت سر دوربین خیره شده‌اند. بعد از این سکانس، وارد زندگی زوج اصلی داستان می‌شویم و تکثر داستان‌ها و نامتمرکزبودن خط روایی فیلم، از همین ابتدا عیان می‌شود.

پیچیدگی و تعدد خط‌های داستانی، باعث می‌شود ما تا اواسط فیلم، ارتباط سکانس اول با مابقی لحظات آن را در نیابیم. قصه‌ای که خط‌های داستانی دیگر بر آن سوار می‌شوند، از این قرار است که پسر شش-هفت ساله یک زوج جوان، مبتلا به سرطان است و پزشک‌ها تقریباً از او قطع امید کرده‌اند. در همین حین، وقتی حسین (بابک حمیدیان) و بهار (پری‌ناز ایزدیار) به دیدار پزشک متخصص می‌روند تا درباره روند بیماری با او صحبت کنند، از او می‌خواهند که همه راه‌های ممکن را امتحان کند و هرکاری می‌تواند برای پسرشان پیام، انجام دهد. در این‌جا پزشک در میان راه‌هایی که احتمال مرگ فرزند را کاهش می‌دهد، پیشنهادی می‌دهد: اگر این زوج دوباره بچه‌دار بشوند، می‌توان از بند ناف جنین سلول‌های بنیادین دریافت کرد و با پیونددادن آن‌ها به مغز استخوان پیام، احتمال درمان او را تا حد قابل توجهی افزایش داد. تا این‌جا همه‌چیز طبیعی به نظر می‌رسد؛ اما وقتی ما با سوال حسین از دکتر مبنی بر این‌که «آن بچه حتماً باید از همان پدر و مادر باشد؟» مواجه می‌شویم، گره داستان نمایان می‌شود. مشکل این‌جاست که پیام، حاصل ازدواج قبلی بهار است و برای این‌که بتواند از طریق روش پیشنهادی دکتر (سلول‌های بند ناف جنین)، او را درمان کند، باید از شوهر سابق خود باردار شود. مشخص است که طبق قوانین شرعی و فقهی، یک زن برای این‌که بتواند با مردی غیر از همسر خود رابطه داشته باشد، باید به‌صورت رسمی از او طلاق بگیرد و عده‌اش را بگذراند. همان‌طور که در فیلم نیز به آن اشاره می‌شود، فرایند طلاق حتی اگر به‌صورت توافقی باشد، دست کم یک ماه طول می‌کشد. سوای از این یک ماه، زن بعد از طلاق باید سه ماه صبر کند تا عده‌اش تمام شود. در این‌جا بهار به‌عنوان مادری که حاضر است هرکاری برای نجات پسرش انجام دهد، با یک بن‌بست و دوراهی سخت روبه‌رو می‌شود: این‌که همسر مهربان و فداکارش را رها کند و سراغ همسر سابق خود برود و قضیه را با او در میان گذارد، یا این‌که قید آن روش درمانی را بزند و برای شفای فرزندش، به مشیت و معجزه الهی دل ببندد. طبق گلایه‌ها و اعتراضاتی که بهار در ابتدای فیلم به دکتر می‌کند، مبنی بر این‌که «از من انتظار دارید بشینم دعا کنم تا معجزه بشه؟» یا «پیشنهاد دعاکردن و منتظر معجزه الهی نشستن رو که مادربزرگ من هم بهم گفته بود!» و مواردی از این دست، می‌فهمیم که او چندان رغبتی ندارد که صبر کند تا ببیند خدا برای او چه سرنوشتی رقم خواهد زد. او عمل‌گراست و تا پیشنهاد دشوار و پرخطر دکتر را می‌شنود، آرام می‌گیرد و از دکتر تشکر می‌کند. چون گمان می‌کند روزنه‌ای از امید به روی او گشوده شده است. درحالی که اگر در شخصیت بهار، رگه‌های پررنگی از مذهب و سنت جریان داشت، احتمالاً از خیر آن پیشنهاد می‌گذشت. گریز از قانون و ملالت‌هایش با توجه به موانعی که پیش روی بهار وجود داشت و به آن‌ها اشاره شد، بهار باید گامی دیگر و البته سخت‌تر بر دارد تا به هدف نهایی خود برسد؛ و آن هم دورزدن قانون است. پس او تصمیم می‌گیرد که راهی پیدا کند تا بر این موانع قانونی دست‌وپاگیر، غلبه کند. در فیلم به‌راحتی این اتفاق برای او رقم می‌خورد. یعنی در اولین دیدار او با وکیل، بهار شماره آقای حدادی را از وکیل می‌گیرد؛ کسی که می‌تواند کارهای طلاق او را زودتر سامان دهد. البته وکیل (بهروز شعیبی) که با توجه به المان‌های ظاهری و رفتاری، احتمالاً فردی معتقد و متشرع است، این میانجی‌گری را فقط برای جلوانداختن امر طلاق انجام می‌دهد. که درواقع زیر پا گذاشتن قانون و بوروکراسی آزاردهنده سیستم قضایی است و نه مخالفت با شرع و قوانین مذهب. اما بهار بعد از رجوع به آقای حدادی، موفق می‌شود تاریخ طلاق را نیز جعل کرده و به چهارماه قبل منتقل کند و این یعنی او خیلی زودتر و راحت‌تر، نه‌تنها می‌تواند از همسر خود جدا شود، که می‌تواند صیغۀ شوهر سابق خود شده و از او باردار شود. این‌جا دیگر فقط قانون نیست که از سر راه برداشته می‌شود؛ بلکه مذهب نیز، که برای شخصیت اصلی فیلم کارکردی به‌جز دست‌وپاگیری و مانع‌زایی ندارد، به‌حاشیه رانده می‌شود. اصولاً فیلم‌هایی که در سینمای ایران صفت "اجتماعی" می‌گیرند، بازی با این قبیل موضوعات و نقد و اعتراض به بوروکراسی ناکارآمدِ سیستم قضایی کشور را می‌پسندند و قانون را به‌مثابه یک مانع بزرگ بر سر راه شخصیت‌ها بازنمایی می‌کنند. در این فیلم‌ها، شخصیتی که در مقابل سیستم قرار می‌گیرد، یا راهی برای دورزدن و بی‌اثرکردنِ قوانین می‌یابد، و یا نهایتاً تسلیم و منزوی می‌شود. مثلاً در فیلم «لاتاری» (۱۳۹۶)، شخصیت اصلی فیلم وقتی موفق نمی‌شود از مجراهای قانونی انتقام نامزد خود را که در خارج از کشور اغفال و کشته است، بگیرد، شخصاً دست به کار می‌شود و با کمک فرد دیگری که خودش از همین سیستم برخاسته اما بر آن شوریده و خرده گرفته است، مسبب قتل نامزدش را مجازات می‌کند. یا در نقطه مقابل لاتاری، فیلم «عرق سرد» (۱۳۹۶) را داریم. شخصیت اصلی فیلم که یک زن فوتسالیست است، می‌خواهد برای مسابقات بین‌المللی به خارج از کشور سفر کند. اما بعد از این‌که شوهرش به او اجازۀ خروج از کشور را نمی‌دهد، از تیم کنار گذاشته می‌شود و تمام تلاش‌های چندساله‌اش برای رسیدن به این مقام، به هدر می‌رود. در فیلم مغز استخوان نیز با چنین چیزی مواجه هستیم. با این تفاوت که اگرچه تلاش‌های شخصیت اصلی برای غلبه بر قانون جواب می‌دهد، اما نتیجۀ دل‌خواه وی به دست نمی‌آید و او با مانع اساسی‌تری به نام مذهب و عُرف مواجه می‌شود که موجد چیزی مثل غیرت هستند. پروتاگونیست و آنتاگونیست الگوی کلی قصه‌ها معمولاً بدین‌صورت است که پروتاگونیست قصه، همواره دارای مشکلات و مسائلی است و در طول قصه تلاش می‌کند تا بر آن‌ها فائق آمده و به آرامش و سکون برسد. یعنی در ابتدا ما ثباتی را شاهد هستیم، بعد مسائل و مصائب طرح می‌شوند، در ادامه جدال پروتاگونیست با آن مشکلات تصویر می‌شود و سپس آرامش نهایی که یا با موفقیت شخصیت همراه می‌شود و یا با شکستِ او، حاکم می‌شود. در این بین، پروتاگونیست باید با چیزی به‌نام "آنتاگونیست" مواجه شود. برخلاف تصور و تعاریفی که معمولاً وجود دارد، آنتاگونیست همیشه و لزوماً بد و منفی نیست و فقط از این نظر که در تضاد با خواسته‌ها و اهداف پروتاگونیست ایفای نقش می‌کند، در مقابل او قرار می‌گیرد. آنتاگونیست می‌تواند یک شخص، یک شئ، یک سیستم و ساختار، یا حتی فقط یک اسم و مفهوم یا ذهنیت باشد. در فیلم‌هایی مثل فیلم مغز استخوان، آنتاگونیست مانع‌زا و آزارگر ما، «سیستم» است. شخصیت‌های منفی و خبیث مشخص هستند و کار خود را در ابتدای داستان کرده‌اند و حالا به‌کناری رفته‌اند و بقیه قصه با آنتاگونیسم است که ادامه می‌یابد. در طول فیلم مغز استخوان ما با سیستمی مواجه هستیم که لزوماً بد، منفی و خبیث نیست، اما در این موقعیت خاص، فقط و فقط کار شخصیت‌های اصلی قصه را سخت می‌کند و کارکردی به‌جز مانع‌زایی ندارد. و این درواقع در تضاد با هدف و کارکرد اصلی این قوانین و ساختارهاست؛ چون این مجموعۀ عظیمِ عقلانی که می‌توان آن را بوروکراسی نامید، درواقع با هدف تسهیل، تسریع و سازمان‌دهی فعالیت‌ها و کارهای انسان در جهان مدرن به‌وجود آمده‌اند. اما امروزه، همان‌گونه که "ماکس وبر" بیش از یک‌صدسال پیش در این باره نگران بود، این قوانین نه‌تنها کمکی به زندگی انسان نمی‌کنند که از سرعت آن می‌کاهند و خستگی و پژمردگی را چاشنی زندگی انسان می‌کنند. نکته تراژیک کار آن‌جاست که نمی‌توان از این قفس آهنین رهایی جست. چون انسان مدرن هم‌زمان که از این قفس بیزار است و در آن اذیت می‌شود، اگر از آن بگریزد (بر فرض که بتواند)، با مشقت‌ها و مصیبت‌های بزرگ‌تری روبه‌رو خواهد شد. بنابراین باید این زیست نیم‌بند خود را در این قفس ادامه دهد.

عُرف و مذهب به‌مثابه مانع در فیلم‌های اجتماعی ایران، تاکید بر این وجه ناکارآمد و آزاردهنده بوروکراسی بسیار است. در فیلم مغز استخوان، علاوه بر بوروکراسی، مذهب نیز با این ناکارآمدی هم‌راه می‌شود. همان‌طور که اشاره شد، قانون و بوروکراسی را می‌توان دور زد. اما مذهب را، اگر با عُرف و هنجارهای جامعه آمیخته شده باشد و فرد نیز در این آمیختگی زیست کرده باشد، به این راحتی‌ها نمی‌توان زیر پا گذاشت و از ذهن افراد زدود. نمونه نفوذ این تاثیر را، در شخصیت مجید (جواد عزتی) می‌بینیم. (ادامۀ متن تا قبل از تیتر "شهر بی‌قانون"، بخش‌های مهمی از داستانِ فیلم را لو می‌دهد.)

مجید شوهر سابق بهار است. او به‌خاطر قتل و تجاوز در زندان است و اما بعد مشخص می‌شود که او این جرم‌ها را مرتکب نشده و جرم مربوط به یک شبه‌آقازاده است که مجید با گرفتن پول نسبتاً زیادی، راضی به پذیرفتن جرم او شده است. از این شلوغی‌های بی‌شمار و بی‌سرانجام فیلم که بگذریم، می‌رسیم به خود مجید. او فردی است که شخصیت‌اش را می‌توان با کلمۀ کلیدی "غیرت" رمزگشایی و تعریف کرد. او حاضر شده است جرم یک فرد دیگر را بپذیرد تا پول بگیرد و با آن پول خانواده خود را به یک نان و نوایی برساند: برادر خود را از زندان آزاد کند، برای برادرزاده خود ماشینی بخرد تا بتواند با آن کار کند، جهیزیه خواهرزاده‌اش را خریداری کند و نهایتاً خانه مادر خود را بازسازی کند.

در انتهای فیلم، بهار بالاخره موفق می‌شود با گذر از طلاق و مدت زمانِ عده، صیغه مجید شود و یک "ملاقات شرعی" در زندان تدارک ببیند تا بلکه بتواند از او بچه‌دار شود. اما در این‌جا، آن آمیختگیِ مذهب و هنجارهای حاکم بر جامعه، مانع رابطه جنسی این دو می‌شود و بهار را از نیل به مقصودش باز می‌دارد. مجید می‌داند که بهار تاریخ طلاقش را چهارماه عقب انداخته است. و برای همین از بهار می‌پرسد «تو الان زن منی یا اون؟ چند وقته طلاق گرفتی؟ دو روز؟ یک هفته؟ ده روز یا چهار ماه؟» بهار در سیمای مادر فداکاری ظاهر می‌شود که حاضر است همه راه‌های رفته و نرفته را برای نجات فرزندش امتحان کند. او می‌گوید به‌خاطر پیام این کارها را انجام داده است. و مجید با وجود این‌که در آستانه چوبۀ دار قرار دارد و چیزی برای ازدست‌دادن و اهمیت‌دادن ندارد، از حرام‌زادگی فرزندی که قرار است از این رابطه به‌دنیا بیاید صحبت می‌کند. در این‌جا غیرت و فشارهای هنجاری به وی اجازه نمی‌دهند که با بهار رابطه برقرار کند و فرزندی بیاورد و نهایتاً احتمال مرگ پیام را کاهش دهد. پس، از یک سو بهار را داریم که تعلق مذهبی ندارد و به همین خاطر حاضر است علاوه بر قانون، اصول مذهب را نیز زیر پا گذارد؛ و از طرف دیگر، مجید را داریم که با وجود این‌که لزوماً فردی مذهبی و معتقد نیست، اما به‌شکلی غیرمستقیم از مذهب تاثیر می‌گیرد و مفاهیمی مثل "حرام‌زادگی" و "ناموس‌پرستی" مانع آن می‌شود که به خواسته بهار تن در دهد. بهار، در واقع فقط می‌تواند قانون که جنبه‌ای تحمیلی، بیرونی و ساختگی دارد را دور بزند و دربرابر مذهب کاری از پیش نمی‌برد. نفوذ مذهب در فرایند اجتماعی‌شدن مجید، باعث می‌شود او با مکانیسم "خودکنترلی"، از ارتکاب این گناه خودداری کند؛ حتی وقتی که می‌داند فرزندش در بستر بیماری افتاده است و با این کار، امکان بهبود او افزایش و احتمال مرگ او کاهش می‌یابد. در چنین مواقعی که پای اعتقادات مذهبی و عُرفی در میان است، یا با مفهومی مثل غیرت سر و کار داریم، حتی مرگ نیز جایگاه خود را از دست می‌دهد. نمونۀ دیگر تاثیرِ غیرت بر تصمیمِ آدم‌ها را می‌توانیم در فیلم «جان‌دار» (۱۳۹۷) ببینیم. جایی که خانواده‌ای حاضراند در ازای اعدام پسرشان، از ازدواج قانونی و شرعی اما اجباری دخترشان جلوگیری کنند. از منظری دیگر در فیلم مغز استخوان، قانون و بوروکراسی که نمایندۀ مدرنیته است، شکست می‌خورد و نادیده گرفته می‌شود. اما غیرت که برساختۀ سنت و مذهب است، پایدار می‌ماند و نفوذ خود را حفظ می‌کند. و این نشان‌گر غلبه و پایداری بیش‌تر سنت، نسبت به مدرنیته در جامعه است. شهرِ بی‌قانون نکتۀ دیگری که در فیلم مغز استخوان جالب توجه است، بی‌قانونی در شهر است. برخی سکانس‌های فیلم گویی که در محله‌های پایین نیویورک جریان دارند. امیر (نوید پورفرج)، که انگار تازه از دنیای فیلم «مغزهای کوچک زنگ‌زده» (۱۳۹۶) بیرون جسته است، مردی را می‌رباید و او را کتک می‌زند و چندین روز در یک گاراژ متروکه رها می‌کند. علت این اتفاق و این‌که ما به او حق می‌دهیم یا نه، مهم نیست؛ مهم این است که نه پلیس و نه هیچکس دیگری در این چند روز به سراغ او نمی‌آید و به او مشکوک نمی‌شود. و نهایتاً خود اوست که با پدرِ فردِ ربوده‌شده تماس می‌گیرد. به قول محمدتقی فهیم، حتی یک آژیر پلیس هم در پس‌زمینۀ این صحنه‌ها پخش نمی‌شود که ما بفهمیم اصلاً امنیت و نظمی در این شهر هست یا نه. در واقع قانون و انضباط در این شهر آن‌جایی که باید باشد و کار کند، نیست و برعکس در جایی هست که مایۀ عذاب افراد جامعه است. فیلم مغز استخوان، از این نظر که سوژه‌ای جدید را برای خود انتخاب می‌کند و در این راه چالش‌های اخلاقی و قانونی پیش روی شخصیت‌هایش می‌گذارد، فیلم جالب توجه و قابل بحثی است. اما از نظر تعدد داستان‌ها و بی‌سرانجامی بیش‌تر آن‌ها، عدم تمرکز بر یک داستان واحد و در نتیجه عقیم‌ماندن بیش‌تر خطوط روایی، بازی غلوشده برخی بازیگران و منطق ضعیف برخی از اتفاقات فیلم، فیلم قابل نقد و ناقصی است. مغز استخوان به کارگردانی حمیدرضا قربانی و نویسندگی علی زرنگار ساخته شده است. این فیلم در سی‌وهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر، در دو بخش بهترین بازیگر مکمل مرد برای نوید پورفرج و بهترین فیلم‌نامه برای علی زرنگار، نامزد شد. بابک حمیدیان، پری‌ناز ایزدیار، بهروز شعیبی، نوید پورفرج و جواد عزتی از جمله بازیگران حاضر در این فیلم هستند. کد خبر 577057

منبع: ایمنا

کلیدواژه: فیلم مغز استخوان پریناز ایزد یار بهروز شعیبی بروکراسی اداری جواد عزتی جشنواره فیلم فجر نیویورک مغزهای کوچک زنگ زده شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق فیلم مغز استخوان شخصیت اصلی شخصیت ها فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۰۱۰۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از طنین «فریاد قدس» تا شنیده شدن استخوان‌های خُرد شده رژیم صهیونیستی/ روسیاهی به زغال صهیونیستی ماند

خبرگزاری علم و فناوری آنا؛۱۷ آوریل ۲۰۲۴ (۲۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۳) بود که دانشگاه کلمبیا منشأ حوادث بسیار مهم، حیاتی و البته ضدصهیونیستی و ضدآمریکایی شد، خیزش دانشجویان و استادان این دانشگاه در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و اعتراض به نسل‌کُشی و جنایات رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه مردم مظلوم غزه.

در این تجمع و تظاهرات دانشجویان دانشگاه کلمبیا خواستار قطع رابطه این دانشگاه با نهادهای رژیم صهیونیستی که در جنگ غزه نقش دارند شدند. 

این تجمع و تظاهرات به‌زودی به دانشگاه‌های آمریکایی هم سرایت کرد، به‌طوری که دانشجویان و استادان این دانشگاه‌ها به صف تجمع‌کنندگان علیه رژیم فاسد و کودک‌کُش صهیونیستی پیوستند و خواستار پایان جنایت و نسل‌کُشی رژیم سرتاسر فاسد و ظالم شدند.

اردوگاه‌های دانشگاهی در سراسر آمریکا دانشجویانی را از جمله فلسطینی‌ها، عرب‌ها، یهودیان و مسلمانان ـ گرد هم آورده‌اند تا بمباران غزه توسط رژیم صهیونیستی را محکوم کنند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند که تجمع و تظاهرات اخیر دانشجویان آمریکایی علیه جنایات رژیم صهیونیستی شکاف نسل درباره این رژیم را برجسنته‌تر کرده و نشان می‌دهد که جوانان امروز آمریکایی با سیاست‌های سیاستمداران آمریکا همراه نیستند.

بر این اساس، دانشجویان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در حمایت از خیزش سراسری دانشجویان آمریکایی و اروپایی علیه جنایات رژیم صهیونیستی تجمع برگزار کردند.

برخورد خشن آمریکا با دانشجویان چهره واقعی این رژیم را نشان داد

دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین‌شهر در حمایت از دانشگاهیان آمریکا و اروپا تظاهرات کردند.

همزمان با تجمع بزرگ دانشگاهیان سراسر کشور در حمایت از مظلومیت مردم ستمدیده فلسطین و نیز خیزش دانشجویان و استادان دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین‌شهر با تجمعی، حمایت خود را اعلام کردند.

خیزش جهانی چند روزه اخیر در حمایت همه‌جانبه از مردم ستمدیده فلسطین، نشان‌دهنده تأثیر عملیات طوفان‌الاقصی بر قلب دانشگاه‌های آمریکا و کشور‌های اروپایی و عدم توان رسانه‌های تبلیغاتی غرب برای جلوگیری از بیداری وجدان ملت‌هاست.

خیزش دانشجویان درغرب برای حمایت از فلسطین در غرب، بزرگ‌ترین اعتراضات ضداسرائیلی در کشور‌های غربی از زمان پیدایش این رژیم جعلی و نویدبخش تولد دوباره جنبش دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم منحوس و کودک‌کُش صهیونیستی است.

در این راستا دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین‌شهر با تجمع در این دانشگاه حمایت از حرکت ظلم‌ستیزانه دانشجویان آزادیخواه دانشگاه‌های آمریکا و اروپایی را اعلام و نسل‌کشی رژیم غاصب صهیونیستی در غزه را به شدت محکوم کردند.

مدرس گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین‌شهر در این تجمع بیداری اسلامی جامعه دانشگاهی در غرب را ناشی از خون‌های به ناحق ریخته زنان و کودکان بی‌گناهی دانست که به صورت دسته‌جمعی زیر بمباران‌های رژیم کودک‌کُش صهیونیستی در خاک و خون غلطیده‌اند.

حجت‌الاسلام حسن حق‌شناس متذکر شد: وجه تمایز این اعلام حمایت‌ها نسبت به قبل این است که استادان و دانشجویان حمایت‌کننده از یک گروه و نژاد خاص نبوده و حتی از یک دین و مذهب و گرایش نیز‌ نیستند.

وی تبیین کرد: مسیحیان، مسلمانان و یهودیان همه در برابر نسل‌کُشی رژیم منحوس صهیونیستی پا به میدان گذاشته‌اند و امروزه جلوگیری از تجاوز صهیونیست‌ها جزء دغدغه‌های انسانی و سیاسی اجتماعی ملت‌ها به‌خصوص دانشگاهیان است.

مدرس گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین‌شهر تأکید کرد: امروز آمریکا که سرمدار دموکراسی و حقوق بشر و آزادی بیان است به شدت این تجمع حمایتی را منکوب می‌کند، این است چهره واقعی مدافعان آزادی.

به گزارش آنا، این تجمع با سردادن شعار‌های «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» تجمع‌کنندگان پایان یافت.

تجمع دانشگاهیان دانشگاه آزاد آباده در حمایت از خیزش دانشجویان آمریکا و اروپا

امروز دانشگاهیان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده همزمان با سراسر کشور در اعلام همبستگی با دانشگاهیان آمریکایی و اروپایی در حمایت از مردم مظلوم و بی‌گناه فلسطین تجمع کردند.

کارکنان، استادان و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده همزمان با سراسر کشور در اعلام همبستگی با دانشگاهیان آمریکایی و اروپایی و حمایت از مردم مظلوم و بی‌گناه فلسطین تجمع کردند.

این تجمع امروز مقابل ساختمان آموزشی امام صادق(ص) دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده شکل گرفت و در این تجمع دانشجویان شعار «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر انگلیس» «مرگ بر آمریکا» و «الله اکبر» سردادند.

پیام روشن اعتراض دانشجویی در اروپا و آمریکا برای جنبش‌های دانشجویی

دانشجویان، کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان اردبیل در حمایت از خیزش دانشگاهیان آزادیخواه کشور‌های اروپایی و آمریکایی که به حمایت از مردم مظلوم فلسطین برخاسته‌اند تجمع و اعلام همبستگی کردند.

دانشگاهیان این دانشگاه همراه و همزمان با مردم آزادیخواه جهان با برگزاری تجمع به حمایت از استادان و دانشجویان کشور‌های اروپایی و آمریکایی حامی فلسطین پرداختند.

در پایان این تجمع بسیج اساتید، کارکنان، دانشجویان و دفتر هم‌اندیشی نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل بیانیه‌ای صادر کرد.

در این بیانیه آمده است: نهاد دانشگاه همواره محلی برای عدالتخواهی و آزاداندیشی در مسائل ملی و جهان بوده است، آمریکا از یک سو شعار آزادیخواهی و آزادی بیان می‌دهد و از سویی دیگر در اقدامی بی‌سابقه اقدام به هجوم به محوطه دانشگاه و کلاس‌های درس می‌‌کند، حضور نظامیان در دانشگاه و اخراج و دستگیری استادان و دانشجویان در محیط آموزشی اقدامی خلاف قوانین آموزشی در جهان است.

در این بیانیه اضافه شده است: اکنون که دانشجویان در آمریکا و اروپا، اراده خود برای ایستادگی در برابر ظلمت و سیاهی را فریاد می‌زنند و با وجود مقابله گسترده پلیس و دستگاه‌های امنیتی، نه‌تنها از مسیر خود منحرف نشده، بلکه اعتراضات را گسترده‌تر کرده‌اند، به آنها پیام می‌دهیم که ما در ایران تجربه مقابله با جور را در دوران ستمشاهی داریم، دانشجویان، جوانان، استادان و فرهیختگان بسیاری در کشورمان هزینه داده‌اند تا نهضت به رهبری پیر روشن ضمیر انقلاب اسامی ایران به نتیجه برسد.

در این بیانیه مطرح شده است: جنبش دانشجویی حاضر در آمریکا ظرفیت جهانی شدن را دارد و حتماً آرمان‌های انقلاب اسلامی نقش الهام‌بخشی در همه‌گیر شدن این جنبش دانشجویی داشته و دانشگاه‌های ایران و جهان اسلام می‌توانند همصدا با آنها جنبش جهانی دانشجویی برای قطع ریشه صهیونیسم که همه قواعد بین‌المللی و انسانی را زیر پا گذاشته برپا کنند.

در ادامه این بیانیه افزوده شده است: موج اعتراضات دانشجویی در دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی، پیام روشنی برای جنبش‌های دانشجویی در کشور‌های اسلامی دارد تا به این موج جهانی پیوسته و ضمن افشای ماهیت مزدورانه و سازشکارانه حُکّام خائن و نیز افشای جنایات رژیم نامشروع صهیونیستی، آرامش‌کشنده در دانشگاه‌های کشور‌های اسلامی را درهم شکسته و به سهم خود خواب راحت را از چشم قاتلان کودکان غزه و حامیان آنها بربایند.

در این بیانیه تشریح شده است: ما دانشگاهیان دانشگاه آزاد اسامی استان اردبیل همگام با دانشجویان این دانشگاه‌ها ضمن محکومیت خفقان ایجاد شده درفضای دانشگاه‌های آمریکا و تحمیل خشونت و ارعاب به ساحت مقدس دانشگاه، به تمامی استادان و دانشجویان کشور‌های غربی اطمینان می‌دهیم در این جنبش عظیم پشتیبان آنها بوده و در تبیین ارزش این جنبش در انزوای بیشتر رژیم جعلی صهیونیستی از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.

ستاره رژیم صهیونیستی در جهان رو به افول است

دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس با تجمع در گلزار شهدای گمنام بندرعباس حمایت خود را از دانشجویان  و دانشگاهیان آمریکایی و اروپایی حامی فلسطین اعلام کردند.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان هرمزگان در این  تجمع، حرکت مزبوحانه رژیم صهیونیستی در غزه و فلسطین و همچنین برخورد پلیس آمریکا و اروپا با دانشجویان معترض حامی فلسطینیان را به شدت محکوم کرد و گفت: آنان که در ظاهر شعار حقوق بشر سر می‌دهند با حرکت‌های ضد انسانی و ضد بشری از ظلم و ستم حمایت می‌کنند و در این وانفسا از هیچ ستم و زوری علیه دانشجویان حامی فلسطین نیز کوتاه نمی‌آیند و در عمل، خباثت و ضد بشر بودن رفتار و حرکات خود را به نمایش می‌گذارند.

محمدحسین رنجبر با بیان اینکه ستاره رژیم صهیونیستی در جهان رو به افول است و بیداری مظلومان جهان امان را از دولتمردان استکبار و حامیان آنان در منطقه گرفته و آنان را در آینده‌ای نزدیک مجبور به تسلیم خواهد کرد، افزود: امروز بیداری جهان اسلام به پشتوانه انقلاب اسلامی و رهبری مدبرانه امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) موجب گسترده شدن  و بیداری سایر ملل و ادیان نیز شده و نشان می‌دهد که وعده الهی در تحقق نابودی ظلم و ستم به‌زودی به وقوع خواهد پیوست.

مسئول دفتر نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی استان هرمزگان هم در این تجمع اعتراضی ضمن محکومیت حرکت نابخردانه پلیس آمریکا و اروپا گفت: امروز مبارزه علیه ظلم و ستم به‌عنوان یک نقطه مشترک مظلومان جهان به اوج رسیده و نقاب از چهره مدعیان حقوق بشر برداشته و موجب رسوایی آنان شده و نشان داده دیر یا زود، حق بر باطل پیروز است.

حجت‌الاسلام اسماعیل پاک‌نژاد با تأکید بر اینکه هیمنه پوشالی دشمن در عملیات «وعده صادق» به وضوح در هم شکست و نشان داد ایران اسلامی به پشتوانه مردم و مسلمانان جهان به یک قدرت فراگیر و بزرگ مبدل شده، افزود: عملیات «وعده صادق» گوشه کوچکی از قدرت نظامی ایران اسلامی به‌عنوان پرچمدار مبارزه با ظلم و ستم بود که در یک حرکت هماهنگ و اقتدارگرایانه دشمن را به پستی و زبونی کشاند و اثبات کرد امروز اتحاد مردم مظلوم جهان با ایران اسلامی می‌تواند به نابودی اسرائیل ختم شود.

وی ابراز امیدواری کرد که به‌زودی شاهد نابودی رژیم صهیونیستی در منطقه خواهیم بود و این وعده صادق خداوند بوده که توسط جوانان و غیورمردان مسلمان و سایر ادیان الهی  در حال عملیاتی و اجرایی شدن است.

این مراسم با شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» ادامه یافت و در پایان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس با حضور در گلزار شهدای گمنام این دانشگاه با قرائت بیانیه پایانی ضمن محکومیت حرکات ضد انسانی پلیس آمریکا و اروپا؛ حمایت قاطع خود را از دانشجویان این مناطق در حمایت از مردم مظلوم و ستم کشیده فلسطین اعلام کردند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • از طنین «فریاد قدس» تا شنیده شدن استخوان‌های خُرد شده رژیم صهیونیستی/ روسیاهی به زغال صهیونیستی ماند
  • این ویتامین موجب افزایش قد می‌شود
  • صدای خُردشدن استخوان‌های صهیونیسم جهانی به گوش می‌رسد
  • کنعانی: صدای خرد شدن استخوان‌های صهیونیسم به گوش می‌رسد
  • صدای شکسته شدن استخوان‌های لیبرالیسم و نئولیبرالیسم به گوش می‌رسد
  • عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • زرشناس: عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • مصرف بیش از اندازه قهوه عجب بلایی سرتان می‌آورد
  • قیمت گوشت بوقلمون در میادین تره بار
  • قیمت گوشت بوقلمون در میادین و بازارهای میوه و تره بار