توفیق اجباری نویسنده جایزه بینالمللی بوکر
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۰۶۸۵۵
به گزارش نشنال، گیتانجالی شری، نویسنده هندی و دیزی راکول، مترجم آمریکایی برای کتاب «مقبره شن» به عنوان برگزیدگان جایزه بینالمللی بوکر امسال معرفی شدند. این کتاب که در ابتدا به زبان هندی نوشته شده است، نخستین کتاب هندیزبانی محسوب میشود که به عنوان اثر برگزیده جایزه بینالمللی بوکر انتخاب شده است.
جایزه بینالمللی بوکر به کتابهای داستانی سراسر جهان که به زبان انگلیسی ترجمه شدهاند، اهدا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این رمان برگزیده که نخستینبار در سال ۲۰۱۸ با عنوان «Ret Samadhi» منتشر شده است، داستان زنی هندی را روایت میکند که در سن ۸۰ سالگی پس از درگذشت همسرش دچار افسردگی میشود و به دنبال آرامش به پاکستان سفر میکند.
شری در سال ۱۹۵۷ در مینپور واقع در هند متولد شد و دوران کودکیاش را در شهرهای مختلف ایالت شمالی اوتار پرادش بزرگ شد. او در مدرسههای انگلیسیزبان تحصیل کرد و بزرگ شدن در اوتار پرادش، سبب انس گرفتنش با زبان هندی شد.
این نویسنده در ماه فوریه در گفتوگو با مجله اوتلوک گفت: «ارتباط من با زبان هندی و ادبیات آن غیررسمی و خودمانی به وجود آمد ... مادر من اغلب فقط به زبان هندی صحبت میکرد. تمام اطراف من، در شهرهای اوتار پرادش، مردم زیادی به زبان هندی صحبت میکردند. ما همچنین در دوران کودکی من، به نسبت کودکان امروزی که به مدرسههای انگلیسیزبان میروند، بیشتر مجلههای هندیزبان میخواندیم.»
به گفته این نویسنده، کمبود کتابهای انگلیسیزبان کودکان به نحوی توفیق اجباری بوده است، چراکه او را به سمت داستانهایی همچون «هزار و یک شب»، حماسههای باستانی همچون «رامایانا» و «مهاباراتا»، قصههای قومی و حکایات «پنچاتنترا» سوق داده است.
شری همچنین رابطه عمیقی با مادرش دارد، به قدری که نام مادرش را به عنوان نام دوم خودش انتخاب کرده است.
او برای تحصیلات دانشگاهی به دهلی نقل مکان کرد و در رشته تاریخ معاصر هند تحصیل کرد، اما همچنان نسبت به ادبیات زبان هندی احساس تعلق داشت.
این نویسنده گفت: «در نبود آموزش رسمی زبان هندی، تاریخ گزینه مناسبی بود، اما من آموزشهای خصوصی در زمینه تاریخ و سایر حوزهها را با استفاده از ادبیات زبان هندی آغاز کردم.»
شری با انتشار یک مجموعه داستان کوتاه در سال ۱۹۹۱ به دنیای ادبیات زبان هندی قدم گذاشت. از آن زمان تاکنون، او یک مجموعه داستان کوتاه و سه رمان نیز منتشر کرده است. به آثار او جوایز متعددی اختصاص یافته است و آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، صربستانی و کرهای ترجمه شدهاند.
شری در گفتوگو با روزنامه اکسپرس هندی گفت: «نوشتن به تنهایی یک مزیت محسوب میشود اما برگزیده شدن از سوی جایزه خاصی همچون بوکر، یک امتیاز فوقالعاده است.»
۵۷۵۷
کد خبر 1635790منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جایزه بوکر نویسنده جوایز ادبی هندوستان ادبیات داستانی ادبیات جهان جایزه بین المللی بوکر زبان هندی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۰۶۸۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
به گزارش قدس آنلاین، پل استر یکی از نویسندگان محبوب جهان بود و آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد. نویسندهای که بسیاری او را با شاهکارش «سهگانه نیویورک» (شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته) میشناسند و من با رمانهای دلچسب «تیمبوکتو»، «سانست پارک» و «موسیقی شانس».
پل استر مثل بسیاری از نویسندگان آمریکایی علاقهمندان زیادی در ایران دارد، به طوریکه ناشرانی مانند نشر افق و چشمه، کتابهای او را با رعایت قانون کپیرایت و فاصله کمی از انتشار جهانی، در ایران ترجمه میکردند و به چاپ میرساندند.
او نخستین کتابش را در سن ۳۵سالگی و در سال ۱۹۸۲ نوشت؛ یک زندگینامه اما با روایت داستانی به نام «اختراع انزوا». دو سال بعد، سهگانه نیویورک را نوشت که سبب شد نام پل استر در محافل ادبی انگلیسیزبان مطرح شود. پس از انتشار این سهگانه، منتقدان و کتابخوانها آثارش را با جدیت بیشتری دنبال کردند.
سهگانه نیویورک، مشهورترین اثر پل استر، از سه رمان به هم پیوسته تشکیل شده است: شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته؛ داستانهایی بهیاد ماندنی و اسرارآمیز که به شکلی نفسگیر، خواننده را درگیر اتفاقات خود میکنند. سه رمان کوتاه معمایی، فلسفی و کارآگاهی که شخصیت هر داستان در شهر نیویورک دچار ماجراهای عجیب و غریبی میشوند؛ اتفاقهایی که سرانجام آن جنون، سرگشتگی و بحران هویت است. این کتابها جسورانه نوشته شده و سرشار از پیچیدگیهای انسانی و عاطفی هستند.
جهان خاص «پل استر»
در ابتدا برچسب ژانر کارآگاهی را بر آثار استر گذاشتند اما با انتشار آثار دیگرش مشخص شد او نویسندهای است که جهانی مخصوص به خود دارد؛ جهانی که مهمترین مؤلفههای آن پرداختن به بحران هویت، فقر، مفهوم انزوا، شکستن فضا و زمان و تأکید او بر پدیده شانس است.
قهرمانهای کتابهای استر اغلب خود را گرفتار داستان سرنوشت یا نقشههای دیگری مییابند؛ چیزی فراتر از توان و تصورشان، چیزی که آنها را به این پرسش میرساند که
«من کیستم؟» (این ویژگی در اثر «موسیقی شانس» بسیار مشهود است) او در همه این سالها در آثارش قهرمانی خلق کرده که هر کدامشان میتواند آینهای مقابل مخاطب بگذارد و مخاطب با خواندن داستان شخصیتها به کشف خود دست پیدا کند.
اما یکی ازآثار دلچسب پل استر، رمان «تیمبوکتو»ی او است. یک داستان تمثیلی مدرن که میخواهد با بیان ساده، از معانی ژرف صحبت کند.
قهرمان داستان «تیمبوکتو» سگی به نام آقای بونز است که همراه و همدم همیشگی مردی بیخانمان از بروکلین به نام ویلی جی.کریسمس میشود. ویلی از نظر جسمانی وضعیت خوبی ندارد و همزمان با وخیمتر شدن حالش، به همراه آقای بونز به سوی بالتیمور راه میافتد. داستان سفر آنها توسط آقای بونز روایت میشود. پل استر با قرار دادن سگ به عنوان یک شخصیت داستانی، موفق شده یکی از غنیترین و هیجانانگیزترین داستانها در ادبیات آمریکا را خلق کند. این کتاب از نگاه حیوانات، دنیای انسانها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نوشتن از جزئیترین خاطرات
پل استر که در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه معتبر بوکر شد جزو نویسندگانی بود که ید طولانی در نوشتن آثار زندگینامهای داشت. او در آثاری مانند «اختراع انزوا»، «بخور و نمیر» و «خاطرات زمستان» با دقت و ریزبینی به بررسی جزئیترین خاطرات خودش دست زده است؛ از سرمای کف اتاق در ۶سالگی گرفته تا تجربه گرسنگی و فقر تا علاقه دیوانهوارش به بیسبال و موسیقی.
آقای نویسنده علاوه بر ورزش و موسیقی با دنیای سینما هم بیگانه نبود.
او خالق بیش از ۳۰اثر بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شدهاند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
استر خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو آغاز شد. سپس همراه وانگ بهطور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کرد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
استر در مورد ورودش به دنیای فیلمسازی گفته بود: «من بیشتر یک نویسندهام. نویسندگی کار من است. فیلمسازی برای من یک راه دیگر برای قصهگویی است».
پس از کتاب «مردم حمام خون» آخرین کتاب پل آستر که با عنوان «باومگارتنر» منتشر شده، به پروفسوری میپردازد که با خاطره تلخ مرگ همسرش مبارزه میکند. استر در زمان نوشتن این رمان با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد و هنگام نوشتن رمان در مصاحبههایش تأکید کرده بود این رمان شاید آخرین اثرش باشد. او گفته بود: «احساس میکنم وضعیت سلامتیام آنقدر مخاطرهآمیز است که بگویم شاید این آخرین چیزی باشد که مینویسم و اگر این پایان باشد پس با این مهربانی انسانی که به عنوان نویسنده در محافل صمیمی دوستانم احاطهام کرده، باید بگویم ارزشش را داشت».