آیا مننژیت درمان دارد ؟
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۲۲۸۸۰
مننژیت، نوعی بیماری است که باعث ایجاد التهاب در بخش های نرم نخاع و مغز می شود. - اخبار بازار -
مغز و نخاع توسط سه پرده که شامل سخت شامه، عنکبوتیه و نرم شامه می شوند، پوشیده شده است. به مجموع این سه پرده، مننژ می گویند. عامل این بیماری، عفونت های قارچی، ویروسی، انگلی و ویروسی می باشد، که باعث سفت شدن گردن و سردرد و تب می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقیقات انجام شده نشان داده اند که مننژیت ویروسی، شایع تر از بقیه بوده و در فصل پاییز و تابستان، خطر ابتلا به این بیماری بیشتر از سایر فصول است.
علائم مننژیت :
کودکان : خواب آلودگی، کم شدن اشتها، تب شدید، بی قراری، تشنج، ایجاد برآمدگی در قسمت نرم بالای سر
بزرگسالان : سردرد، تب شدید، استفراغ، حالت تهوع، حساسیت به نور، کم شدن وزن و اشتها، تشنج
چگونگی تشخیص بیماری :
با مراجعه به پزشک و دادن آزمایش از مایع نخاع و کشت دادن آن (روش ال پی)، این بیماری تشخیص داده می شود. همچنین،متخصص مغز و اعصاب می تواند با معاینه فیزیکی سر، گوش، ستون فقرات و گلو، وجود احتمالی عفونت را بررسی کند. آزمایش خون نیز در برخی موارد به تشخیص پزشک کمک می کند. علاوه بر موارد ذکر شده، با انجام ام آر آی و یا سی تی اسکن، می توان به وجود التهاب یا تورم در سر پی برد. انجام رادیولوژی از سینوس ها و سینه نیز به پزشک برای تشخیص وجود یا عدم وجود عفونت کمک می کند.
اگر بیماری مننژیت، ویروسی باشد، تست DNA نیز برای تشخیص بیشتر تجویز می شود.
آیا پیشگیری از بیماری امکان پذیر است؟
از طریق واکسیناسیون تا حدود زیادی می شود از ابتلا به مننژیت جلوگیری کرد. واکسن های اوریون، سرخک، پنوموکوک، فلج اطفال و Hib، می توانند از برزو این بیماری پیشگیری کنند.
راه دیگر پیشگیری از بیماری مننژیت، شستن دست ها با صابون است. هم کودکان و هم بزرگسالان قبل از خوردن غذا یا پس از استفاده از دستشویی، باید حتما دست های خود را با آب و صابون بشویند. همچنین اگر فردی علائم مشکوکی دارد، از او فاصله بگیرند و غذا، ظروف و لوازم شخصی او اصلا استفاده نکنند.
عوارض بیماری :
ابتلا به این بیماری ممکن است باعث از دست دادن قدرت شنوایی و یا حافظه فرد شود. علاوه بر این، ممکن است به مرور زمان، قدرت تکلم و و یا نارسایی کلیوی در فرد مبتلا نیز به وجود بیاید.
آیا مننژیت درمان دارد ؟
درمان مننژیت مربوط می شود به اینکه که فرد در کودکی به این بیماری مبتلا می شود یا بزرگسالی، بنابراین بر اساس این موضوع راه های درمان مختلفی ارائه می شود.
معمولا برای مننژیت باکتریایی، آنتی بیوتیک تجویز می شود که می تواند به صورت خوراکی و یا تزریقی باشد. اگر نوع بیماری ویروسی باشد، پزشک ممکن است داروهای دیگری برای کاهش تب و درد و علائم بیماری تجویز کند. در این شرایط، مصرف مایعات فراوان توصیه می شود. اگر بیماری قارچی و یا انگلی باشد، پزشک بر اساس نوع بیماری و شرایط بیمار، داروهای مناسب دیگری تجویز می کند.
در بیشتر موارد ابتلا، مننژیت ویروسی بعد از 7 الی 10 روز پایان می یابد. در برخی شرایط ممکن است فرد بیمار، نیاز به مراجعه به بیمارستان داشته باشد. اما معمولا اگر بیماری حاد و شدید نباشد نیازی به مراجعه به بیمارستان نیست. در کودکان نیز اگر شرایط وخیم نباشد، می توانند داخل منزل با مراقبت، پس از چند روز بهبود پیدا کنند.
در صورتی که نیازی به مراجعه به بیمارستان نبود، حتما توجه داشته باشید که فرد بیمار در منزل استراحت کند، مایعات فراوان بنوشد و داروهای مسکن بدون نسخه را برای کاهش تب و درد و علائم مننژیت، مصرف نماید.
درمان مننژیت بر اساس نوع بیماری :
· باکتریایی :
این نوع مننژیت باید از طریق تزریق آنتی بیوتیک (روش درون وریدی) درمان شود. معمولا در این نوع بیماری، کورتیکواستروئیدها تجویز می شوند. بر اساس نوع باکتری که باعث ایجاد بیماری شده است، نوع آنتی بیوتیک تجویزی نیز متفاوت می باشد. معمولا پزشک تا مواردی که نوع باکتری هنوز مشخص نشده است، آنتی بیوتیکی تجویز می کند که طیف وسیعی از انواع میکروب ها را در بر بگیرد، تا علائم بیماری کاهش یابد.
هرچه مننژیت سریع تر تشخیص داده و درمان شود، از ایجاد عوارض بعدی بیماری مانند آبسه مغزی و یا تشنج، پیشگیری خواهد شد. همچنین ممکن است در بعضی موارد، پزشک سینوس های عفونی بیمار را تخلیه کند.
· ویروسی :
این نوع مننژیت با آنتی بیوتیک درمان نمی شود. معمولا در اکثر مواقع بعد از طی چند روز تا چند هفته به صورت خودبخود، درمان می یابد. در صورتی که علائم بیماری شدید نباشند، با رعایت موارد زیر می توان روند بهبودی را تسریع کرد :
استراحت مصرف مایعات مصرف مسکن جهت کاهش تب و درد· انواع دیگر بیماری :
در صورتی که علت بیماری و نوع باکتری و... مشخص نشود، پزشک موقتا داروهای مربوط به مننژیت باکتریایی و ویروسی را تجویز می کند. سپس به موازات این نوع درمان، تلاش می کند تا علت اصلی بیماری را تشخیص دهد. مننژیت مزمن، بر اساس علائم و علت زمینه ای بیماری، درمان می شود.
به دلیل اینکه داروهای آنتی بیوتیکی و یا ضد ویروسی، عوارض زیادی دارند و برای بدن خطرناک می باشند، معمولا پزشک در مواردی که مننژیت حاد نیست و علائم شدید نیست، تجویز دارو را به تعویق می اندازد تا نتیجه آزمایش بیمار قطعی شده و علت اصلی بیماری مشخص شود، سپس در صورت نیاز داروهای آنتی بیوتیکی و ضد ویروسی تجویز می کند.
درمورد مننژیت هایی که عفونی نیستند و علت آنها بیماری های خودایمنی و یا واکنش های آلرژیک می باشد، معمولا داروهای کورتیکواستروئیدها تجویز می شوند. البته در خیلی از مواقع، نیازی به تجویز دارو نیست و بیماری خودبخود پس از گذشت چند روز، بهبود پیدا می کند.
درمورد بیماری مننژیت ناشی از سرطان، بر اساس نوع سرطان داروی مناسب توسط پزشک تجویز می شود.
نوبت دهی آنلاین پزشک : دکتریاب
"این مطلب تبلیغاتی است"
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بیماری مننژیت آنتی بیوتیک بر اساس نوع نوع بیماری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۲۲۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
تیکهای جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئوهای تیک تاک میکند.
جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج میبرد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک بهوجود میآید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روانشناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.
خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته میشود. شواهد فراوان نشان میدهند مجموعهای از عفونتها میتوانند موجب وضعیتهایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روانپریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز میتوانند اثرات قابلتوجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان بهندرت آنها را مورد توجه قرار میدهند.
بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی میتواند پیامدهای عمیقی برای میلیونها فرد مبتلا به بیماریهای روانی داشته باشد که درحالحاضر بهخوبی تحت درمان قرار نمیگیرند. بهعنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماریهای عودکننده مبتلا میشوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمییابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش داروهای مختلف درنهایت بهبود مییابند. درک عمیقتر مولفههای زیستی سلامت روان میتواند به تشخیص دقیقتر و درمانهای هدفمندتر منجر شود.
از دیرباز، رشته روانپزشکی بهجای اینکه بر علل زمینهای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقهبندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیارهای تشخیصی است. گرچه این راهنما به یکدستشدن تشخیصها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسمهای پشتصحنهی اختلالات روانی بیماران را گروهبندی میکند.
بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این موارد واقعا بیماریهای مجزایی هستند. درعینحال، افسردگی و اضطراب به شکلهای مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیصهای متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوتهای معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر میتواند به تنوع بالای بیماران شرکتکننده در کارآزماییهای دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکتکنندگان، این آزمایشها نتیجهای حاصل نکنند.
تلاشهای پیشین برای یافتن مکانیسمهای علّی برای بیماریهای روانی چالشبرانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایهی طبقهبندیهای مبتنیبر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایندهای بیماری مغز شد با این امید که ژنها را مستقیما به رفتارها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژنهای کشفشده اثرات کوچکی داشتند.
ژنها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، بهتنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و رواندرمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان میگوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیشفعالی، اضطراب و اوتیسم میتوانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.
در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجامشده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روانپزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتیبادی علیه گیرندههای کلیدی در سلولهای عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر میشود و میتواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیفشده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتیبادیها یا استفاده از داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها قابل درمان بود. مطالعات انجامشده روی بیمارانی که اولین دوره روانپریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتیبادیهای حملهکننده به مغز را نیز داشتند.
بهنظر میرسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی میتواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده میشود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده میشود. مرد ۶۴ سالهای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتیبادیها به نورونهای مغز او است.
اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایشهایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روانپریشی انجام داده است. او میزان آنتیبادیها را در نمونههای خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرندههای NMDA را هدف قرار میدهند. او میگوید مشخص نیست چگونه مجموعهای از آنتیبادیها میتوانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روانپریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتیبادیها ایجاد میشوند یا میتوانند از سد خونیمغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل میکند) عبور کنند. او فرض میکند آنتیبادیها از سد خونیمغزی عبور میکنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر میگذارند و به هذیان و توهم منجر میشوند.
دکتر لنوکس میگوید برای درک آسیبهایی که سیستم ایمنی میتواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزماییهایی در این زمینه است.
مطالعهی بیماران مبتلا به روانپریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان میدهد طیف وسیعتری از استراتژیها ازجمله حذف آنتیبادیها و مصرف داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها میتوانند درمانهای موثری باشند.
افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعهای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده میشدند. پژوهشهای جدید نشان میدهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.
اختلالات متابولیک نیز میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژیخواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیرهای انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روانپریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.
در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان میشوند. یکی از حوزههای فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدراتها محدود است.
رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور میکند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتونها را ایجاد کند که میتواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز بهعنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.
کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهشهای مغز را تامین میکند، میگوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمانهای متابولیک را بر بیماریهای روانی جدی بررسی کند.
نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران بهطرز معناداری به این درمانها پاسخ میدهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.
فقط درک سیستم ایمنی و سوختوساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از دادهها با سرعت بیسابقهای تجزیهوتحلیل میشود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت میتواند به درمانهای شخصیتر و بهتر منجر شود.
اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیستبانک بریتانیا دادههایی را منتشر کرد که نشان میداد افراد مبتلا به دورههای افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئینهای التهابی مانند سیتوکینها در خون خود بودند. طبق مطالعهای دیگر، حدود یکچهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان میدادند. آگاهی از این موضوع میتواند مفید باشد، زیرا پژوهشهای دیگر نشان میدهند بیماران مبتلا به التهاب به داروهای ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان میدهند.
پیشرفتهای تازهای در رابطه با درک علل زمینهای اختلالات روانی پیشرو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راههای مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقهبندی بیماران به زیرگروههای مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروههای مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگرهای زیستی را اعلام کردند که میتواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روانپریشی را پیشبینی کنند.
جستجو برای ابزارهای تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیهوتحلیل فیلمهایی از رفتارهای حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.
موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئینها و شبکههای مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزارهای تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.
تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را میتوان با کاهش فاصلهای که امروزه بین عصبشناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصبشناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان میکند درحالیکه روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آیندهای را تجسم میکند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمانهای استاندارد بهبود پیدا نمیکند، آزمایش آنتیبادی انجام شود.
بهگفتهی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصبشناسی و روانپزشکی در کشورهای آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصبشناسی به هم نزدیکتر هستند، بهطوریکه عصبشناسان درزمینهی روانپزشکی آموزش میبینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینهی عصبشناسی قرار میگیرند. این امر کارهای پژوهشی را آسانتر میکند.
دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روانپریشی یا سندرمهای روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده میشوند، امآرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تستهای آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز میکند تا با پیدا کردن سرنخهایی از علت بیماری، درمانهای بهتری برای آنها ارائه شود.
منبع: زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک