چرا مردم به گرانیها اعتراض تندی نکردند؟
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۳۳۱۵۵
به گزارش «تابناک» به نقل از دیدهبان ایران، هیچ نظامی نمیتواند تصمیم به «بیتوجهی به نظرات مردم» بگیرد. در واقع اعتماد عمومی اگر نباشد٬ هیچ برنامهای به سرانجام نخواهد رسید. این مهم در شرایطی است که حادثه متروپل آبادان بهطور ملموسی این پیام را صادر کرد که بخش عظیمی از جامعه نسبت به سیستم و آنچه در نظام تصمیمگیری انجام میشود٬ بیاعتماد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عباس سلیمینمین٬ تحلیلگر اصولگرای سیاسی و مدیر موسسه مطالعات تاریخ ایران در این گفتوگو با پذیرش اینکه بیاعتمادی را نمیتوان نادیده گرفت٬ به بررسی چرایی این فضا و راههای برونرفت از این موقعیت هزینهساز پرداخته است:
-اساساً یک حاکمیت سیاسی چرا باید به نظر مردم اهمیت بدهد و رضایتمندی عمومی را مهم بداند؟
قبل از پاسخ به این پرسش٬ لازم به تذکر میدانم حاکمیت هایی که قدرتشان را از خارج دارند٬ نظر مردم برایشان مهم نیست که این امر درباره حکومت پهلوی صدق میکند. یعنی مردم در رسیدن به قدرت آنها هیچ سهمی نداشتند و بههنگام بحران سرنگونی هم مورد حمایت افکار عمومی قرار نگرفتند. یعنی مردم هم زمان فرار رضا خان خوشحال بودند و همچنین رفتن محمدرضا را جشن گرفتند. اما از آنجایی که اساس و پایهگذاری جمهوریاسلامی بر پایه حضور و تاثیرگذاری مردم است٬ به نقش و نظر مردم اهمیت می دهد. اما متاًسفانه بنا به دلیلهایی مدتی است، درباره اهمیت دادن به مردم غفلت شده است. یعنی حجم مشکلات و مسایل موجب کمتوجهی به مردم شده است که چنین حالتی حتماً تبعات ناگواری میتواند در پی داشته باشد.
ببینید! آقای روحانی که در دوره دوم مسئولیت٬ با اینکه قیمت بنزین را در حد معقول بالا برد٬ اما چون رابطه خوبی با مردم نداشت و اعتماد عموم مخدوش شده بود٬ این تصمیم با اینکه نمیشود گفت بَد بود٬ وقایع تلخ و آزار دهندهای را به وجود آورد. چون پایگاه اجتماعی دولت بسیار تضعیف شده بود. حالا این روزها دولت رییسی که به هرحال موقعیت مطلوبی در افکار عمومی دارد٬ تصمیمهایی در حوزه اقتصاد گرفته است تا تحرکی در زمینه معیشتی ایجاد کرده است و بهواسطه سرمایه اجتماعی دولت با وجود گرانی چند قلم کالا مردم واکنش تندی نداشتند. اگر دولتها نتوانند اعتماد عامه مردم را جلب کنند٬ هیچ اقدام اساسیای را نمیتوانند به سرانجام برسانند. البته دولتها سعیشان را بکنند تا فشارها فوق طاقت جامعه نباشد که به نظر من در این زمینه دولت آقای رییسی باید بیشتر دقت کند. چرا که سقف تحمل جامعه باید در هر شرایطی در نظر گرفته شود که برای این مهم٬ حتی کارهایی را که درست هم هستند را با مدیریتی صحیح انجام بدهیم. یعنی محبوبیت نباید باعث شود همه اقدامهای ضروری را یکجا انجام بدهیم. در واقع وقتی دشمنان استقلال ملت، صدام را برای حمله به ایران و تجزیه کشور تحریک میکردند٬ دولتهای وقت با اتکا به پایگاه اجتماعی توانستند تحرکات سوء را خنثی کنند. پس این پایگاه را حفظ و اقناع کرد. اگر مقاومت هست٬ مقاومت به معنای حرکتی اجتماعی است. با این توضیح که در تحرکات اجتماعی اقناء و همراهی فکری است. دولت کنونی در اقناء جامعه و همراه کردن ناکام مانده است. یعنی وقتی دولت قرار است سیاستی را پیگیری کند٬ باید این را درک کند که لازم است برای جامعه ملموس باشد که این حرکت به نفعاش است. اما در بعضی موارد میبینیم جامعه آیندهاش را روشن نمیبیند و به ناامیدی دچار شده است.
-توصیههای شما به دولتها است. اما ساختار سیاسی و اجرایی کشور با یکسری مسایلی روبرو است که اجازه فعالیت را از دولت سلب میکند. حالا چه حسن روحانی باشد یا ابراهیم رییسی! بهعنوان گره برجام برای باز شدن معطل موضوعهای مربوط به حقوق بشر و تحرکات ایران در منطقه بر اساس سیاست جبهه مقاومت نظام است.
برجام با اینکه مسالهای است که اصلا ربطی به حقوق بشر ندارد. در قضیه توافق هستهای ایران بیشترین پایبندی را به تعهدات داشته است٬ اما طرفین دنبال خلع سلاح ایران هستند که ما بههیچ وجه این را نمیتوانیم قبول کنیم. اما برای خنثیسازی تبلیغات حاضریم مذاکره کنیم. اما درباره حقوق بشر باید گفت٬ همه میدانند این ابزاری برای سرکوب و البته نقض حقوق ملتها است. آمریکا به دلیل استفاده از گازهای گلخانهای به طبیعت دنیا لطمه میکند و حتی حاضر نیست کمترین هزینهای را پرداخت کند. بله٬ امکان دارد قوهقضاییه برخورهایی مغایر با حقوق بشر داشته باشد و خیلی از قضات برخوردهایی ناصواب دارند. با این حال دلسوزی دولت جنایتکار آمریکا برای مردم ایران مضحک است. بنابراین استفاده ابزاری از ارزشها برای فریب ملتها چیزی است که طشت رسواییاش افتاده است. پس آمریکا نمیتواند از ابزار حقوق بشر برای ضربه زدن به ملت ایران استفاده کند.
-میتوان گفت: جامعه نسبت به حاکمیت بیاعتماد شده است؟
قطعاً همینطور است. وقتی تصمیم به مقاومت دارید٬ طبیعتاً طرف مقابل شما را تحتفشار قرار خواهد داد. اینجا باید جامعه را به این درک رساند٬ آنچه در سطح مدیریت کشور صورت میگیرد٬ به نفع او است. در واقع رویارویی با قلدرماًبان و نژادپرستان باعث میشود دشمنان محدودیتهایی را ایجاد کنند. پس برای اینکه جامعه قانع شود که مسیر درست است٬ لازم است بهطور مرتب با مردم سخن گفته شود. متاًسفانه خیلی از آقایان دستاندرکار سخن گفتن با مردم را بلد نیستند. بعضی تجربهشان کم است و فهم لازم را برای ارتباط با مردم ندارند که اصلاح این نقیصه باید برای دولت از اوجب واجبات باشد.
-در قضیه متروپل آبادان مردم خبر فوت عبدالباقی را باور نکردند. این حتماً نشانهای بارز از بیاعتمادی به سیستم حکمرانی است. تصمیمگیران چطور میتوانند این فضای نگرانکننده را ترمیم کنند؟
این بیاعتمادی نگرانکننده و هزنیهساز است. اما نباید از این موضوع عبور کنیم که حجم تبلیغات منفی خیلی زیاد است. ما بههیچ وجه نباید اجازه بدهیم بدخواهان مدیریت رسانهای حادثه را در اختیار بگیرند. من یادم است٬ در ارتباط با یازدهسپتامبر در یکربع اول بیبرنامگی مشهود بود. اما بلافاصله مرکزیتی درست شد و همه تابع شدند. در قضیه آقای عبدالباقی خبرهای ضد و نقیضی مخابره شد و حاشیههای زیادی به وجود آورد. آنهم در شرایطی که دولت سعودی از طریق رسانهاش هر حادثهای را بزرگ میکند تا مردم را ناراحت و ناشاد کند. البته اتفاق آبادان اتفاقی تلخ و ناگوار است٬ اما نباید اجازه بدهیم عدهای مغرض که قاتلین مردم ایران بودند٬ سوءاستفاده کنند. عربستان سعودی تلویزیون ایراناینترنشنال را برای کاهش مشکلات مردم راهاندازی نکرده بلکه برای ناراحت کردن مردم این شبکه راه افتاده است. اما ضعف و سوءتدبیر خودمان به آنها فرصت تاًثیرگذاری میدهد.
-قبول دارید بعضی از کارهایی که میشود؛ انجام نگیرد را انجام میدهیم؟
مثلاً چه کار هایی؟
-برگزاری مراسم «سلامفرمانده» در اوج داغداری مردم برای جانباختگان حادثه متروپل آبادان.
این هم تبلیغات سویی است که بدخواهان از طریق آن میخواهند سمپاشی کنند. سلامفرمانده حرکتی حماسی بود و منافاتی با شرایط روز نداشت. این حرکت همدلی مردم را بالا برد.
-اما مردم اینطور میگویند که ورزشگاه آزادی برای ما ممنوع است و برای «خودیها» آزاد! قبول دارید اگر مردم خودشان را غیرخودی و عدهای دیگر را خودی بدانند٬ تبعات سهمگینی خواهد داشت؟
حاکمیت مشکلی با ورود خانمها به ورزشگاه ندارد. رسماً هم اعلام شده است که اشکالی ندارد.
-اما عملاً اینطور نیست. حتی به بهانه بیماری کرونا بازیها را بدون تماشاگر برگزار میکنند تا از ورود خانمها به ورزشگاهها جلوگیری کنند.
یکسری با این مساًله مشکل دارند و نمیتوانند با ورود خانمها به ورزشگاهها کنار بیایند. اما آنها در درون حاکمیت جا و پایگاهی ندارند.
-آقای علمالهدی درون حاکمیت هست یا نیست؟ ایشان صراحتاً گفته است زنان نباید در ورزشگاه جوی احساسی داشته باشند. اما بعد از برگزاری سلامفرمانده هیچ اشارهای به همخوانی زنان و مردان نداشتند. این رفتارها نوعی بدبینی را در میان مردم به وجود میآورد؟
من درباره سلامفرمانده نظر شما را قبول ندارم و آن حرکت را حرکتی حماسی و ملی میدانم.
-حماسی و ملیتر از بازی تیمملی فوتبال؟
ببینید! محیط ورزشگاه برای پسران هم آلوده است٬ چه برسد به دختران. حالا اگر کسی مشکلی ندارد که شاًنش تنزل پیدا کند و حاضر است فحش به مادر و خواهر بشوند٬ اجازه بدهید بروند.
-اما قشری که در ورزشگاه فحش میدهند٬ در صورت حضور زنان واقعاً از این کار اجتناب میکنند.
امیدوارم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آبله میمونی متروپل آبادان پارچین روز دختر سامانه یکپارچه فروش خودرو سلیمی نمین دولت رئیسی افزایش قیمت ها گرانی افکار عمومی اعتماد آبله میمونی متروپل آبادان پارچین روز دختر سامانه یکپارچه فروش خودرو سلام فرمانده بی اعتماد حقوق بشر دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۳۳۱۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا چشم مردم به دیدن ۵۰ فروند هواپیمایی که دولت میگوید وارد کشور کرده، روشن نمیشود؟
به گفته رییس سازمان هواپیمایی کشوری در حال حاضر ۱۸۰ فروند هواپیمای عملیاتی در ایران وجود دارد؛ در حالی که خود او پیش از این گفته بود که با توجه به جمعیت فعلی کشور نیاز به ۵۵۰ فروند هواپیما داریم.
به گزارش اعتماد، سال گذشته قرار بود تعداد هواپیماها به ۲۵۰ فروند برسد که این اتفاق نیفتاد. اما درباره آمار و ارقام هواپیماهای فعال کشور نیز نظرات مختلفی وجود دارد.
نمای کلی صنعت هوانوردی ایران در بخش تقاضا به گونهای است که بلیت هواپیما حتی برای آنهایی که پولش را دارند به سختی پیدا میشود و بدون اتصال به شبکه دلالی پر قدرتی که ظاهرا کسی قرار نیست جلوی آنها بایستد؛ خبری از بلیت نیست. ایرلاینها به واسطه «قیمت گذاری دستوری» بلیت هواپیما با زیان انباشته فعالیت میکنند و تحریمها کاری کرده که سوختگیری برای پروازهای بینالمللی به سختی انجام شود و در پروازهای داخلی، با وجود تعداد زیاد فرودگاههای کشور، بسیاری از آنها فعالیت خاصی ندارند، چون اصولا مسافری ندارند و ایرلاین خاصی حاضر به برقراری پرواز نیست.
فقط ۷ یا ۸ هواپیمای سرحال داریم!در بخش عرضه، کارشناسان میگویند به غیر از ۳ هواپیمای ایرباس برجامی، ۱۳ فروندایتیآر و چند فروند ایرباس ۳۴۰ ماهان، کل ناوگان کشور باید بازیافت شود. «بازیافت» هواپیما بدین معنی است که بدنه هواپیما که از جنس آلومینیوم است به قطعات کوچک بریده شده و به کارخانههای مربوطه جهت ذوب و تبدیل به آلومینیوم نو شود. همچنین سایر قطعات اعم از سیمهای مسی، قطعات فولادی، پلاستیکها و... نیز تا جای ممکن بازسازی شوند.
کارشناسان حوزه هوانوردی میگویند حدود ۲۰ فروند هواپیمای مسافربری در کشور ارزش عملیاتی دارند که ۱۳ فروند آن توربوپراپ با ظرفیت ۷۰ نفر هستند که به دلیل نبود قطعات زمینگیر شدهاند. میماند ۷، ۸ فروند هواپیما که باید پروازهای داخلی و خارجی را به صورت همزمان انجام دهند که البته آنها هم با کمبود قطعات مواجه هستند. به عبارت دیگر، در حالی که کشورهای امارات، قطر و ترکیه در مجموع بالای هزار فروند هواپیمای سرحال دارند، تعداد هواپیماهای قابل اتکای ایران ۷ یا ۸ فروند است و باقی هواپیماهای کشور شدیدا فرسوده شدهاند.
کاهش پروازهای داخلیدر بخش شاخص «نشست و برخاست» که میزان تردد هواپیماها در فرودگاهها را به تصویر میکشد نیز شرایط مشابهی طی سال ۱۴۰۱ حاکم بوده و البته بیشتر نشست و برخاست هواپیماها به سمت پروازهای بینالمللی رفته که عمدتا توسط «ایرلاینهای خارجی» انجام میشود. به گفته وزارت راه و شهرسازی، میزان نشست و برخاست هواپیما در پروازهای داخلی در سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ ریزش ۹ درصدی داشته و از ۳۰۵ پرواز به ۲۷۸ پرواز کاهش پیدا کرده است. در مقابل، نشست و برخاستها در پروازهای بینالمللی ۶۴ درصد رشد کرده است.
ریزش پروازها در دهه ۹۰آمارهای وزارت راه و شهرسازی به وضعیت شاخصهای بخش هوانوردی در دهه ۹۰ نیز پرداخته که در نوع خود آمارهای جالبی ارایه میکند و شاید بتوانیم پاسخ سوالی که ابتدای گزارش پرسیدیم را در این بخش بیابیم. تعداد نشست و برخاست در پروازهای داخلی در حالی طی سال ۱۴۰۱ به ۲۷۸ هزار فروند هواپیما رسیده که در سال ۱۳۹۶ یعنی بهترین عملکرد دهه ۹۰، این رقم ۳۹۶ هزار فروند بوده. در واقع مقایسه این دو رقم از یک کاهش ۲۵ درصدی خبر میدهد. در پروازهای بین المللی نیز این وضعیت تکرار شده است. بهترین عملکرد دهه ۹۰ در این شاخص مربوط به سال ۱۳۹۳ است که ۲۹ هزار فروند هواپیما نشست و برخاست داشتهاند. اما در سال ۱۴۰۱ این عدد به ۲۳ هزار فروند رسیده که ۲۱ درصد کاهش یافته است.
در شاخص اعزام و پذیرش مسافران داخلی نیز بهترین عملکرد برای سال ۹۶ است که ۴۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر جابهجا شدهاند. عددی که با کاهش ۲۸ درصدی به کمی بیش از ۳۲ میلیون نفر در سال ۱۴۰۱ رسیده است. در بخش مسافران خارجی این وضعیت بدتر است. بهترین عملکرد این بخش مربوط به سال ۱۳۹۳ است که ۴ میلیون و ۴۱۲ هزار نفر در پروازهای بینالمللی اعزام و پذیرش شدهاند و در سال ۱۴۰۱ با کاهش ۳۷ درصدی این عدد به ۲ میلیون و ۷۷۵ هزار نفر رسیده است.
۵۰ هواپیمای وارداتی کجا هستند؟در یکی- دو سال گذشته صنعت هوانوردی ایران با شدیدترین تحریمهای ظالمانه علیه ایران روبرو بوده و در کنار آن قیمتگذاری دستوری بلیت هواپیما، بسیاری از ایرلاینها را زیانده کرده است. اما مثلا به جای مدیریت این شرایط که پیش از این به هنگام امضای برجام صورت گرفت؛ ادعاهای عجیبی مانند «واردات ۵۰ هواپیما» در دو سال گذشته مطرح میشود و در کنار آن با طعنه به دولت قبلی گفته میشود که «این دولت به دنبال عکس یادگاری با هواپیمای برجامی نیست!»، اما واقعیت این است که صنعت هوایی ایران که تجربه اضافه شدن ۱۶ هواپیمای برجامی را در مدت دو سال و تاثیر آن را بر صنعت هوایی حس کرده، اثرات اضافه شدن ۵۰ یا ۶۰ فروند هواپیما در دو سال گذشته قاعدتا چیزی نیست که فعالان این صنعت و مردم نتوانند آن را حس کنند؛ بنابراین اینگونه اظهارات چندان درست به نظر نمیرسد.
نمای کلی صنعت هوانوردی ایران نشان میدهد که مدیریت هوانوردی در کنار توان رایزنیهای مقتدرانه سیاسی در بالاترین سطح ممکن، نیازمند به کارگیری تخصص و علم است و دیر یا زود مجبور خواهیم شد بالاخره در برابر این قاعده سر تسلیم فرود آوریم.