نگاه اصلاح طلبان معطوف به قدرت است نه مردم!
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۷۹۰۸۱
آذر منصوری در اعترافاتی قابل توجه عنوان می کند که اصلاح طلبان معطوف به مردم نبودند و بیشتر قدرت برایشان ارزشمند بوده است و از این نظر نمیتوانند با مردم سخن بگویند.
به گزارش مشرق، وبسایت جهان نیوز نوشت: اصلاح طلبان در پیله تنگ و تاری که به دور خود سالها تنیدهاند گرفتار شده اند. در لابه لای سخنان اعضای این جریان سیاسی این فضای تنگ و تاریک به خوبی دیده می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخیرا «آذر منصوری» که دبیر کل حزب اتحاد ملت خوانده می شود و بنابر قانون به علت سوابق محکومیت قطعی و با حکم دادگاه محرومیت اجتماعی داشته است، در مصاحبهای با روزنامه اعتماد مطرح میکند: «بخشهای مختلف حاکمیت که نقش دولت پنهان را ایفا میکنند. همان دولت پنهانی که هشت سال بزرگترین رقیب دولت آقای روحانی بود و بر اقتصاد کشور هم پنجه انداخته و همین مساله کار را برای دولت سختتر میکند».
جالب اینجاست که بعد از هشت سال با وجود اینکه دولت روحانی با توجه به قصور مدیریتی و اهمال کاری مشکلات متعددی برای کشور بوجود آورد و توسط نهادهای مختلف حاکمیتی به عنوان دولت حمایت شد، بازهم در یک فضای وهم آلود و توطئه محور عنوان میشود که نگذاشتند کار کند. در دولت اصلاحات نیز بعد از هشت سال مشکلاتی که برای کشور رخ داد اصلاح طلبان همین بهانه را مطرح کردند و این موضوع نه تنها مساله جدیدی نیست بلکه یک بهانه دستمالی شده در این جریان سیاسی است.
نکته حائز اهمیت در سخنان منصوری این است که با وجود حمایت تمام قد اصلاح طلبان از روحانی که حتی در مصاحبه اخیر وی نیز آشکار است، بازهم اصلاحات با توجه به نگاه جامعه به دولت قبل و مشکلاتی که ایجاد کرد سعی می کند در یک حرکت متناقض خود را جدا از دولت روحانی نشان دهد.
در همین رابطه منصوری عنوان میکند: «وقتی مردم به شکلی باورنکردنی، با ۲۴ میلیون رای، از روحانی حمایت میکنند که برای خود آقای روحانی هم باورکردنی نبود، دیگر چه تضمینی برای یک رییسجمهور منتخب بالاتر از این وجود داشت تا مطالبات مردم را پیگیری کند؟ این مشارکت اوج امید اجتماعی مردم بود، اما این امید به ناامیدی رسید. اولین ضربه کاری به این امید اجتماعی، ترکیب کابینه بود. وقتی رای دوره دوم از رای دوره اول بیشتر شد، انتظار این بود که آقای روحانی کابینه قویتری بچیند.»
جالب اینجاست که مصاحبه کننده نیز سعی دارد همان القائیات منصوری را در ذهن مخاطب جای دهد و در سئوالی که همراهی تمام با نظر منصوری است می پرسد «چرا این اتفاق افتاد؟ آقای روحانی نخواستند این کار را بکنند یا نتوانستند یا نگذاشتند این کار را بکند؟ نظر اصلاحطلبان برای آقای روحانی مهم نبود یا اختیار کافی در چینش کابینه نداشتند؟»
منصوری نیز در این باره پاسخ می دهد: «به هر حال آقای روحانی باید یک روزی با مردم صحبت کند و توضیح دهد چه اتفاقی افتاد.»
اما محوریت این گفت و گو که موضوع اصلاح طلبان و نگرش مردم به آنهاست، ماهیت تفکیک شده این جریان سیاسی از مردم را به خوبی نشان میدهد. منصوری در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به این سئوال که چرا اصلاح طلبان با مردم صحبت نمی کنند، پاسخ می دهد که این جریان با همه شعارهای دموکراسی و آزادی خواهانه اش معطوف به قدرت است نه مردم!
نکته محوری این سخنان اینجاست که منصوری زیرآب شعار و پروژه آب دوغ خیاری «گفتوگوی ملی» اصلاح طلبان را نیز می زند، زیرا وقتی این جماعت سیاسی حتی نمی توانند با مردم که سالها به آنها اعتماد کردن و دستکم دو دولت اصلاح طلب را روی کار آورند، سخن بگویند و معطوف به مردم نیستند، چگونه میخواهند گفتوگوی ملی راه بیندازند!؟
وی در این باره توضیح میدهد: «نگاه معطوف به قدرت اصلاحطلبان را در چارچوبی قرار میدهد که این چارچوب مانع نزدیک شدن اصلاحطلبان به مردم میشود. امروز اصلاحطلبان هر صحبتی که از انتخابات بکنند، با واکنش منفی از سوی مردم مواجه میشوند، چون این مسیری نیست که اصلاحطلبان در شرایط موجود و با توجه به موقعیت نهاد انتخابات بتوانند با پیگیری آن به نتیجه برسند. یکی از دلایلی که پیوند با مردم برقرار نشده، این است که اصلاحطلبان دندان قدرت را نکشیدهاند.»
منصوری میگوید: «به نظر میرسد راهی که بتوان به سمت اصلاحات جامعهمحور حرکت کرد، این است که اصلاحطلبان به خوبی جامعه را بشناسند. من به عنوان یک شهروند که در قرچک زندگی میکنم و در بطن جامعه هستم و بسیاری از مناسبات خاص را ندارم، در همان انتخابات ۱۴۰۰ به دوستان گفتم آنچه در بطن جامعه میگذرد، با تصوری که شما از مردم دارید، خیلی فاصله دارد. مردم نسبت به تاثیرگذاری رایشان در زندگی ناامید و بیتفاوت شدهاند و انتخابات برای آنها از معنا و مفهوم تهی شده است. در واقع اینکه ما میگوییم انتخابات باید معنادار باشد، این معنا به جامعه باز میگردد و جامعه باید بپذیرد که تاثیر رایی که میدهد، در سرنوشت امروز خودش و آیندهاش و جامعهاش اثرگذار است، چون این ارتباط قطع بود و همچنان بخشی از آن قطع است، این پیوندی که باید بین اصلاحطلبان و جامعه شکل بگیرد، شکل نگرفته و تا زمانی که اصلاحطلبان نتوانند ادبیات خود را به ادبیاتی که با جامعه نزدیک باشد، همسو کنند، نمیتوانند اثرگذار باشند.»
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین حادثه متروپل قیمت آذر منصوری دولت اصلاحات دولت روحانی جبهه اصلاحات خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت جریان سیاسی اصلاح طلبان آقای روحانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۷۹۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه: هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران
آفتابنیوز :
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
* یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟
مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند.
خبرهای مرتبط
اصولگرایانِ منتقد «گشت ارشاد»، تغییر موضع داده اند؟ /دولت رئیسی همچنان مدافع رویکردهای تند و سلبی در موضوع حجاب
تکرار حمایت های دولت از گشت ارشاد /تا تصویب نهایی لایحه عفاف و حجاب، پلیس به وظایف خود عمل خواهد کرد
شبکه قدرت، اجازه گشت ارشاد مدیران را به رئیسی نمی دهد /خود او هم صاحب نفوذ نیست
گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند.
اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل.
* دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند.
* به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟
مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود.
در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است.
عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند.
* حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟
هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد.
متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است.
باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند.
* یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟
دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است.
در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است.
* آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟
معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد.