Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-02@06:40:44 GMT

پاسخی به اظهارات مهدی نصیری درباره اسطوره سازی

تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۸۱۲۶۴

پاسخی به اظهارات مهدی نصیری درباره اسطوره سازی

خبرگزاری فارس، یادداشت- محمدحسین نظری، روزنامه نگار: اخیر و در آستانه سالروز رحلت امام خمینی (ره) آقای مهدی نصیری مطلبی در انتقاد به قدیس سازی از رهبران انقلاب اسلامی منتشر کرده است. به زعم او « یکی از انتقادات جدی وارد به انقلاب اسلامی، اسطوره سازی از برخی رهبران و بزرگان از جمله شخص امام خمینی (ره) تا حد معصوم یا شبه معصوم» است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نصیری ادعا می کند که «این امر، یکی از عوامل مهم برخی نابسامانی ها و ناکامی های عیان شده امروز جمهوری اسلامی است».

نصیری البته روشن نکرده که مراد او از اسطوره سازی چیست، اما از عباراتی که در متن آورده استفاده می شود که ظاهرا بحث بر سر جواز و امکان نقد و نشان دادن عیب و اشکال های رهبران انقلاب است. به هر حال ادعای او مشتمل بر اشکالاتی است که اجمالا از قرار زیر است:

1/ نصیری مدعی است که این انتقاد به «انقلاب اسلامی» وارد است. انقلاب اسلامی یک مفهوم کلی است و برای اینکه نقد او مصداق پیدا کند باید معلوم شود که دقیقا چه کسانی چنین خطایی مرتکب شده اند. مادامی که معلوم نشود افراد مورد اشاره آقای نصیری دقیقا چه کسانی هستند، «اسطوره سازی از رهبران» در خوشبینانه ترین وضع، یک ادعاست.

2/ نویسنده هیچ قرینه ای برای ادعای خود نشان نداده و معلوم نیست چطور نتیجه گرفته که انتقاد از امام راحل و دیگر رهبران جمهوری اسلامی ممکن نبوده و ایشان از گفتگو با دیگران تن زده اند و یا  کسی از نشان دادن اشکالات آنها نهی شده است. بر مدعی لازم است ادعای قدیس سازی از رهبران و نهی و نفی انتقاد و اعتراض را مستند کند تا مخاطب حمل بر گزافه گویی نکند.

3/ مدعی در همین متن، مکرر به زد و خوردهای علمی در سنت شیعی اشاره کرده و مخاطب را از ملاحظات غیرعلمی برحذر داشته است. از چنین کسی انتظار می رود بپذیرد که حتی یک مصداق خلاف، نقض اعتبار مدعای او خواهد بود. برخی از این مصادیق که نشان می دهد نه تنها رهبران انقلاب نقدناپذیر نیستند، بلکه اساسا بر مبنای گفتگو با کارشناسان تصمیم می گیرند، به قرار زیر است:

الف. امام(ره) در نامه 6 فروردین 68 خطاب به آیت الله منتظری نوشتند: «واللّه‌ قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»

ب. امام(ره) در پیام 29 تیر 1367 درباره پذیرش قطعنامه پایان جنگ تحمیلی نوشتند:« و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم؛ ولی با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم.»

ج. در قضیه مذاکرات هسته ای، آیت الله خامنه ای بارها اعلام کردند که «خوشبین» نیستند. در فرآیند امضای برجام نیز بارها اظهار نارضایتی کردند، اما نه اصل مذاکرات متوقف شد و نه امضای برجام.

علاوه بر اینها هر سال ده ها جلسه دیدار و گفتگو میان رهبر انقلاب اسلامی با اصناف و اقشار مختلف اعم از مدیران، کارگران، معلمان، دانشجویان، نخبگان، صنعتگران و ... برگزار می شود و همه آحاد ملت فرصت دارند که نظرات خود را رو در رو با رهبری در میان بگذارند. نقدهای جدی حتی به شخص ایشان مطرح می شود و اینها تنها موارد عمومی است که به نحو روشن در دسترس است و غیر از موارد خصوصی است که روزانه در جریان است. آقای نصیری نشان بدهند که در دموکاتیک ترین نظام های سیاسی کجا چنین خبرهایی است.

4/ مدعی اسطوره را خیالی و معادل افسانه فهمیده و اسطوره سازی را اشاعه امر خلاف واقع تلقی می کند. اسطوره ها بر خلاف افسانه ها پایگاه در باور دینی دارند و «از متن طبیعی زندگی نشات می گیرند و به همین دلیل در دوره های بعدی ادامه می یابند و به فراموشی سپرده نمی شوند.»(محمدعلی اسلامی ندوشن) اسطوره ها فاقد ضعف نیستند اما قوت هایشان غلبه دارد و به واسطه در آمیختن با باور مردم، از آنها به نیکی یاد می شود. بنابراین اسطوره اساسا ساختنی نیست، بلکه به واسطه رفتار و کردارش به نحوی فراطبیعی بر مردم پدیدار می شود و احیانا اگر قدسیتی در کار باشد، این از جانب خود مردم است نه برساخت دیگران.

5/ نصیری مدعی است کسانی در برابر پیغمبر و معصومین علیهم السلام می نشستند و با ایشان جدال می کردند. در اینکه ایشان اهل گفتگو بودند شکی نیست و از انبیاء و رسل جز این هم انتظار نمی رود، اما آیا اگر جدال کنندگان بجای بحث و جدل از آن بزرگواران راهنمایی می خواستند و از اوامر ایشان تبعیت می کردند، آنوقت جامعه مسلمین سالها تحت حکومت جور قرار می گرفت؟ قرائن بسیاری نشان می دهد که انتقاد و اشکال و بلکه سب معصومین نیز در صدر اسلام مجاز بود، اما جواز امری بر مطلوبیت آن هم دلالت می کند؟

6/ نویسنده مدعی است که «از عوامل مهم برخی نابسامانی ها و ناکامی ها» اسطوره سازی از رهبران انقلاب است. از آنجا که معلوم شد اسطوره سازی به معنای عدم جواز و امکان نقد و نظر در کار نبوده، می توان استفاده کرد که ناکامی ها و نابسامانی های مورد اشاره نصیری که از قضا مورد تایید آیت الله خامنه ای هم هست، اتفاقا ناشی از فربهی انتقاد از رهبران است. اگر چنین باشد بر خلاف ادعای نصیری، چاره در توجه بیشتر به گفتار و کردار رهبران است نه انتقاد و اشکال. چنانکه آیت الله خامنه ای در همین سخنرانی اخیر اشاره کردند که رهبر میدان مبارزه را مشخص می کند. لذا موفقیت جامعه اسلامی در گرو تبعیت از رهبر است نه قلت و ان قلت بر اظهارت او.

7/ رهبری در سیاست جدید یک امر کاملا مادی است و از حیث اینکه رهبر هم مثل سایر آحاد انسانی به خویش و نفس خویش و منافع خویش توجه دارد، لازم است که دائما در معرض اعتراض و انتقاد باشد تا احیانا منافع جمعی به خطر نیفتد. نصیری و همفکران او از رهبری انقلاب اسلامی درک و دریافتی کاملا مادی دارند و متوجه شئون معنوی الهی ولایت فقیه نیستند و از همین رو است که معتقدند حتی نقد معصومین علیهم السلام مطلوب و بلکه ماجور است. در حالی که ولایت فقیه تنها رهبری سیاسی به معنای سیاست جدید نیست، بلکه رهبری جامعه اسلامی یک مرتیه از ولایت الله است چنانکه قیام امام خمینی نیز قیام لله بود و البته این هم در میان نصیری و همفکرانش قابل هضم نیست، چه آنها انقلاب اسلامی را نیز مثل سایر انقلاب های قرون اخیر، به مثابه یک رخداد می فهمند نه یک جریان دائم. بنابراین رهبری جامعه اسلامی نقدناپذیر-به این معنی که امکان و جواز پرسش از او و گفتگو با او وجود نداشته باشد-نیست، اما هر انتقاد و اعتراضی نسبت به او مطلوب نیست.

8/ افزون بر همه اینها، کانال تلگرامی و رسانه هایی که در اختیار خود آقای نصیری است بزرگترین مثال نقض ادعای اوست. نصیری در سال های اخیر نسبت به رهبران جمهوری اسلامی از جمله آیت الله خامنه ای، مکرر اعتراض و انتقاد کرده اند و هر طور که خواسته صحبت کرده و چیزی نوشته است. خود این آزادی در طرح انتقاد نسبت به رهبران جمهوری اسلامی-که محدود به نصیری نیست و با توسعه رسانه ها هر کس می تواند هر آنچه دوست دارد بگوید  و بنویسد-نشان می دهد که بحث از «اسطوره سازی و قدیس سازی» ادعای گزاف و افسانه ای ساخته ی ذهن مهدی نصیری است.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: مهدی نصیری اسطوره سازی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای سازی از رهبران رهبران انقلاب جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی اسطوره سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۸۱۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

توهمات یک ذهن افراطی

رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضه‌ای است که روشنفکر فکر می‌کند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمی‌خورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاج‌زاده نشان می‌دهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش می‌کند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازه‌ای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاج‌زاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.  

به گزارش ایسنا، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت: سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاج‌زاده. جمهوری‌خواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده‌ و ایده‌ای است که از عطاری هیچ‌کس جز عطاری نصیری نمی‌توانسته بیرون بیاید، نه از تاج‌زاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش‌ می‌دهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشن‌تر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است. 

بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهم‌اند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید. 

دوباره باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که این‌ها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت به‌عنوان جنس بنجل به مردم ایران فروخته‌اند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه می‌کنند.

روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن می‌گوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه می‌کرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است. 
این موجود ناقص‌الخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضه‌ای است که روشنفکر فکر می‌کند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمی‌خورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاج‌زاده نشان می‌دهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش می‌کند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازه‌ای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاج‌زاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • توهمات یک ذهن افراطی
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد
  • واکنش‌ها به اظهارات جنجالی مهدی نصیری در بی‌بی‌سی
  • پس لرزه اظهارات جنجالی مهدی نصیری درباره رضا پهلوی و مصطفی تاجزاده
  • انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته‌‌اند
  • انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند
  • انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری
  • انتقاد تند جهره شاخص اصلاح‌طلبان از سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز!
  • انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: بد پوست خربزه ای زیر پایت انداخته‌اند تا تمامت کنند /نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود، نه تاجزاده علاقمند است