روایتی نو از زندگی یک پلیس
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۱۶۷۵۹
ملودرام پلیسی «حکم رشد» به کارگردانی حسن لفافیان و تهیهکنندگی مهدی فرجی که این شبها روی آنتن شبکه۳ سیما میرود.
قصه یک سرهنگ نیروی انتظامی به نام «ذبیح» است که تصمیم میگیرد ریاست کلانتری محل زندگی گندهلات و خلافکاری به نام «غلام» را بر عهده بگیرد که برادر شیری اوست اما تقریباً تمام اعضای خانواده با این موضوع مخالفند چون فکر میکنند برادرش که آدم شری است، مایه دردسر او میشود.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مجموعه که به موضوعات فرهنگی و آسیبهای اجتماعی توجه دارد تلاش میکند به خانوادهها درباره معضلات اجتماعی و روابط ناسالمی که پیش روی فرزندانشان وجود دارد، هشدار بدهد. شخصیت «نوید» با نقشآفرینی «علیرضا مهران» از نقشهای منفی سریال است که با سرهنگ ماجرا، تنشهایی جدی دارد البته مهران سعی کرده با ظرافتهایی که مد نظر کارگردان اثر بوده، چهرهای سیاه از «نوید» نسازد. درباره جزئیات بیشتر این نقش با این بازیگر گفتوگو کردیم که میخوانید.
چطور برای نقش «نوید» در سریال حکم رشد انتخاب شدید و جذابیتهای این نقش چه بود؟
از دفتر فیلمسازی به من زنگ زدند و با آقای لفافیان و آقای فرجی درباره کار صحبتهای اولیه را داشتیم. فیلمنامه را خواندم و با نقش ارتباط برقرار کردم. به توافقهای اولیه رسیدیم و کار شروع شد. فیلمنامه هم نوشته سعید نعمتالله بود که من با او همکاری داشتم و زمانی که متوجه شدم نویسنده کار ایشان هستند، بیشتر ترغیب شدم. یکی از جذابیتهای این نقش برای من رابطه بین «نوید» و «غلام» بود. رابطه این دو مثل دو برادر است و این رابطه به قوت خود باقی میماند و فداکاریهایی دیدنی برای هم دارند. این رابطه برای من خیلی جذاب بود، قصه را هم دوست داشتم و احساس کردم مخاطب میتواند با چنین قصهای ارتباط برقرار کند.
یکی از تفاوتهای سریال «حکم رشد» با دیگر سریالهای پلیسی تلویزیون این است که رگههای درام خانوادگی در آن پررنگتر است، وقتی فیلمنامه را خواندید چه دیدگاهی درباره قصه داشتید؟
من فکر میکنم «حکم رشد» جزو معدود سریالهای تلویزیونی است که یک سرهنگ نیروی انتظامی از عناصر مهم فیلم است ولی سازندگان آن به شکل کلیشهای سریالهای تلویزیونی به ماجرای زندگی او نپرداختهاند بلکه بسیار موشکافانه زندگی یک سرهنگ نیروی انتظامی را برای مخاطب باز میکنند. تلویزیون در گذشته با این دقت به زندگی یک پلیس نپرداخته بود به ویژه روابط و آسیبهایی که در خانوادههای این قشر هم میتواند وجود داشته باشد و تعهداتی که یک سرهنگ به کار و خانوادهاش دارد. یکی از جذابیتهای حکم رشد این است که برای نخستین بار یک مجموعه تلویزیونی به زندگی یک پلیس ورود پیدا کرده و نشان میدهد در چنین خانوادههایی هم تضادهایی وجود دارد. این موجب ایجاد کشمکش و جذابیت در سریال شده است.
گویا تلویزیون برای ساخت این سریال از سختگیریهایش کم کرده است، آیا این را قدم رو به جلویی برای صدا و سیما میدانید؟
این ماجرا میتواند اتفاق خوشایندی باشد تا فیلمسازها و کارگردانهای تلویزیونی ما بتوانند موضوعات مختلف را کار کنند چون خط قرمزهای زیادی داریم و اگر نویسنده و فیلمسازی قرار باشد به موضوعات صنفی بپردازد با محدودیتهای زیادی روبهرو میشود. به نظرم خانواده نیروی انتظامی استقبال خوبی از این ماجرا کردند و سریال خوبی هم ساخته شد. البته فیلمساز و سازنده هم بایستی برخی محدودیتها را لحاظ کنند اما این سریال سبب شد در آیندهای نزدیک بتوانیم مجموعههایی دیدنی و جذاب بسازیم. هر اتفاقی که بتواند نشاندهنده آسیبهای اجتماعی باشد، اتفاقی رو به جلوست و موجب میشود به مردم تلنگر زده شود. صدا وسیما، شبکه۳ و نیروی انتظامی با ساخت این سریال، اتفاق خوبی را رقم زدند تا چنین مسیری در رسانه ملی گشوده شود.
«نوید» در این سریال جزو اراذل و اوباش و لاتهای محله به شمار میرود، برای نزدیک شدن به این نقش چه کردید و اصلاً مواجههای با چنین افرادی داشتید؟
به نظرم شخصیت نوید، اراذل و اوباش نیست بلکه این شخصیت قربانی آسیبهای اجتماعی جامعه است و سبب شده او به سمت کارهای خلاف کشیده شود. ما در این سریال میبینیم که نوید، خانواده دارد، عاشق خواهر و خواهرزادهاش است و رفاقت و انسانیت سرش میشود. در این سریال نقش منفی به نام «پروفسور» داریم که وقتی نوید با او روبهرو میشود، میگوید: من هر کاری بکنم مواد مخدر دست بچههای مردم نمیدهم. به نظرم چنین شخصیتی خیلی انسان است ولی آسیبهای زیادی از شرایط جامعه دیده و در مسیر خطایی قرار گرفته است، من «نوید» را اراذل و اوباش نمیدانم شرایط بد و سخت جامعه سبب شده مدتی از اصل خودش دور شود اما در ادامه سریال، اتفاقاتی میافتد که به اصل خودش برمیگردد. ما در جامعه امروز به نویدها احتیاج داریم نه نویدهایی که خلاف میکنند بلکه نویدهایی که پای حرف و قولشان میایستند، انسان هستند و مفهوم خانواده و احترام به بزرگتر سرشان میشود. این خصوصیات نوید موجب شد جذب این شخصیت شوم و با او ارتباط برقرار کنم. این دست از آدمها را در شهر خودمان به وفور میبینیم، ضمن اینکه تجربه بازی در نقشهای مشابه را داشتم و در این سریال، نقش نوید گستردهتر بود بنابراین با شناختی که از این آدمها داشتم سعی کردم نوید قصه را در سریال پررنگتر و جذابتر کنم.
یعنی شخصیت نوید قرار است از ذهنیتهای تیپیکالی مخاطب درباره این قشر، کلیشهشکنی کند؟
همین طور است. در قسمتهایی که تا الان پخش شده، چنین اتفاقی افتاده و بازخوردهایی که گرفتم نشان میدهد مخاطب نوید را دوست دارد و برای او ناراحت است چون شرایط بد سبب شده این آدم در چنین مسیری قرار بگیرد. قلم فیلمنامهنویس و نگاه کارگردان هم بنا داشته که چنین اتفاقی را رقم بزند. من هم به عنوان بازیگر تلاش کردم از کلیشههای همیشگی پرهیز کنم و امیدوارم این اتفاق تا انتهای سریال رخ بدهد.
با توجه به اینکه کارگردانی کار بر عهده سعید نعمتالله نبود، فکر میکنید اگر به جای آقای لفافیان، آقای نعمتالله این سریال را میساختند، نتیجه کار متفاوت میشد؟
من افتخار همکاری با آقای نعمتالله را در سه مجموعه پربیننده تلویزیون داشتم و در سریال حکم رشد هم با آقای لفافیان همکاری کردم که موجب افتخارم بود. به نظرم هر کارگردانی نگاه خودش را دارد و قابل احترام است. الان خوشحالم که با آقای لفافیان کار کردم و با نگاه ایشان، سریال را روی آنتن بردیم. اگر آقای نعمتالله هم این سریال را میساختند باز هم افتخار همکاری با ایشان را داشتم. به نظرم حکم رشد با فیلمنامه سعید نعمتالله و کارگردانی حسن لفافیان، اثری جذاب و دیدنی است که مخاطبان با آن ارتباط برقرار کردهاند.
بازیگران سریال هم قابل توجهاند از پیام احمدینیا در نقش «غلام» گرفته تا «ثریا قاسمی» در نقش مادر، از همکاری با این گروه بازیگران برایمان بگویید.
به نظرم انتخاب بازیگران این سریال یکی از نقاط عطف آن است و یکی از نکات مثبت تهیهکننده و کارگردان اثر که با وجود شرایط سخت تولید سریال به چنین انتخابهایی رسیدند و دست مریزاد دارند. در این کار، بازیگران خیلی خوبی بازی کردند که تقریباً حدود ۱۰ماه با هم زندگی کردند. حضور بانو «ثریا قاسمی» در این سریال قوت قلبی برای همه بازیگران بود. همکاری با چنین بازیگر پیشکسوت و توانمندی بسیار لذتبخش بود، من افتخار آموختن از ایشان را داشتم. بازیگران خوب تئاتر و سینما در این سریال حضور داشتند همچون حمید ابراهیمی، آزیتا ترکاشوند، پیام احمدینیا، نیلوفر شهیدی، مهرداد ضیایی، مهلقا باقری، سیاوش گرجستانی، هدی استواری و دیگر بازیگران. پارتنر من هم پیام احمدینیا بود که ارتباط عجیبی بین ما شکل گرفت. ما از دوستان قدیمی هم هستیم، با هم از تئاتر شروع کردیم و سالهاست یکدیگر را میشناسیم. وقتی به دفتر فیلمسازی رفتم و پیام را دیدم خیلی خوشحال شدم.
علاوه بر رابطه بین «نوید» و «غلام» رابطه برادرانهای هم بین من و پیام ایجاد شد. این رابطه و دوستی سبب شد به هم نزدیک شویم و به جایی رسید که ارتباط حسی خوبی با پارتنرم برقرار کردم که در سریال هم نمود داشت. پیام احمدینیا یکی از بازیگران خوب و آیندهدار کشورمان است که در جشنواره فجر سال گذشته هم خوش درخشید و در آینده حتماً بیشتر از او خواهیم شنید.
خبرنگار: زهره کهندل
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سریال حکم رشد علیرضا مهران پیام احمدی نیا نیروی انتظامی ارتباط برقرار فیلم نامه نعمت الله یک سرهنگ زندگی یک حکم رشد سبب شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۱۶۷۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصفجهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانستهاند در مسیر عقاید و آرمانهای خود زیباییهای زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آنها بگذرد، باز هم تازه است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانیاند که به خوبی میتوانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازهاش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز بهعنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسلهای قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوانتر که تلاش میکنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.
رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان بهنام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار میکند: در نزدیکت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت میکرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمیگردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلولها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت میکنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.
وی ادامه میدهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آنها از گردش همین جاست.
عیدی بزرگی نصیب من شداین نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان میکند: میخواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیونهای نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش میشد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادتهایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.
آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار میکند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم میکرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت میکرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.
وی میافزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان میکنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگمنشانه از اصالت و سنتهای ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.
این هنرمند ادامه میدهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من میگفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنتها را حفظ میکنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.
مکتبی شایستهتر از اصفهان نیستاحمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار میکند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان میخواهد تا دربارهاش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایستهتر از اصفهان نیست.
وی ادامه میدهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کردهاست؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعتساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب میآیند.
این پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجستهترین استادان ایران هستند و در رشتهها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.
تاج سر آواز ایرانمراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، میگوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقیاش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب میکرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.
وی ادامه میدهد: بارها گفتهام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که میخواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.
پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش میکردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.
اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیانمراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانیها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع میشدند بودم، ادامه میدهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه میشوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین میشود، میخواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامهها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.
وی در پایان میگوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.
به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگمردان عرصه فرهنگ و هنر…
کد خبر 748629