Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه فرهیختگان به مناسبت انتشار کتاب خاطرات سال ۷۸ مرحوم هاشمی رفسنجانی، گفت‌وگویی با فرزند ایشان، محسن هاشمی انجام داده است که مشروح آن پیش روی شماست.

 همانطور که می‌دانید چاپ خاطرات مرحوم هاشمی‌رفسنجانی واکنش‌های مختلفی در جامعه داشت. این خاطرات از چه جهاتی می‌تواند در جامعه حائز اهمیت باشد و اینکه اگر توضیحی از روند تهیه و انشار این خاطرات بفرمایید ممنون می‌شوم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تشکر می‌کنم از وقتی که در اختیار دفتر نشر معارف انقلاب قرار دادید. خوب است که من نکاتی را درمورد خاطرات مرحوم هاشمی‌رفسنجانی خدمت شما عرض کنم. ایشان از ۱۴ سالگی که برای یادگیری دروس حوزوی به قم رفتند، علاقه‌ ویژه‌ای به مسائل تاریخی پیدا کردند، چه تاریخ جهان چه تاریخ کشور ایران. لذا خودشان در مسائل تاریخی کار ویژه انجام دادند و بخشی از وقت‌شان را به این مساله اختصاص می‌دادند.

اگر نگاهی به سابقه تالیفات ایشان بکنید، نوشته‌های تاریخی زیادی در مکتب تشیع دارند. سال ۱۳۴۳ ایشان کتاب‌ «سرگذشت فلسطین» یا «کارنامه سیاه استعمار» را ترجمه کردند که در زمان خود مورداستقبال زیاد سیاسیون و تاریخ‌نگاران قرارگرفت. دو سال بعد از آن، یعنی در سال ۱۳۴۶، کتاب «امیرکبیر» یا «قهرمان مبارزه با استعمار» را نوشتند.

همچنین روی تاریخ حیات ائمه و به‌طور خاص روی تاریخ زندگی پیامبر اکرم(ص) کار کردند، که این کتاب را با آیت‌الله شهید محمدجواد باهنر گردآوری کردند. مرحوم هاشمی‌رفسنجانی روی تاریخ سیاسی جهان هم خوب کار کردند وبه‌طور جدی به تاریخ علاقه‌مند بودند.

ایشان خاطرات روزانه خودشان را هم از سال ۶۰ شروع به نوشتن کردند. می‌شود گفت، ایشان بدون استثنا، روزانه خاطرات را در یک سررسید همان سال می‌نوشتند. گاهی مطالب موردنظرشان بیش از یک صفحه بوده است که به صفحات دیگری از تقویم که جای خالی داشته، منتقل می‌شده. به‌گونه‌ای که هیچ صفحه خالی در تقویم ایشان وجود ندارد. معمولا هرشب بعد از کارهای روزانه‌شان خاطرات را یادداشت می‌کردند، البته مواردی هم هست که با تاخیر یکی دو روزه نوشته شده ‌است.

اگر فردی پس از ماه‌ها یا سال‌ها یا دهه‌ها، خاطراتش را بنویسد طبیعتا آن مطلب ممکن است ناقص شود ولی ایشان سعی‌شان بر این بوده که با به‌روز‌نویسی و با وجود خلاصه‌نویسی، در مطلب نقصی وجود نداشته ‌باشد. بعضا هم پیش آمده که اینها را آخر شب همراه با خستگی نوشتند، گاهی هم این خاطرات کاستی‌هایی دارد که ما سعی می‌کنیم اینها را در پاورقی کتاب‌ها برطرف کنیم. طبیعی است همه مطالب مربوط به موضوعات درج نشده، چه‌بسا مطالبی از قول اشخاص یا درباره افرادی خاص یا خود ایشان آمده که خلاصه است و بعضا ما توضیح دادیم و می‌شود محققان در آینده روی هر یک از آنها تحقیقات لازم را انجام بدهند و اینها را تکمیل بکنند.  لذا این خاطرات هنوز جای کار فراوانی دارد، من از دانشگاه آزاد اسلامی درخواست می‌کنم که به انتشار صرف این خاطرات اکتفا نکند. چون آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی موسس دانشگاه آزاد اسلامی هم بودند و زحمت زیادی کشیدند، خوب است که در دانشگاه آزاد اسلامی روی این موارد وقت گذاشته شود و کتاب‌ها را کامل کنند؛ چراکه ممکن است در آنجا اشخاصی باشند که مطالب به آنها مربوط باشد یا اشتباهی در آنجا یا تحلیلی درباره شخصی شده ‌باشد که نیاز به توضیح آن شخص هم داشته ‌باشد. اگر آنها به ما اطلاع و تذکر بدهند، ما اینها را در چاپ‌های بعدی سعی می‌کنیم برطرف کنیم و معمولا هم این کار را چندین بار انجام دادیم.  در تنظیم نهایی خاطرات، اصلاح جزئی که انجام می‌شده در زمان خود ایشان بوده؛ مثلا در حد تصحیح اشتباه لفظی بوده ‌است و الان نیز که در قید حیات نیستند، من سعی می‌کنم تا اصلاحاتی اضافه بر آن انجام ندهم و اگر کلمه‌ای برای تکمیل اسم یا مفهوم اضافه می‌شود، در کروشه بگذارم.

یکی از موارد اصلاحات هم مربوط به القاب و مسئولیت‌هاست، در این خاطرات معمولا القاب و مسئولیت‌های اشخاص نیامده ولی ما سعی‌مان بر این بوده که در کروشه، القاب را به صورتی استفاده کنیم که مشخص شود مسئولیت این فرد آن زمان چه بوده وهم احترام افراد حفظ بشود.

متن اصلی هم محفوظ است و هرکس بخواهد می‌تواند متن را باهم مقایسه بکند. درنتیجه در کمال صداقت، متن اصلی به صورت کتاب درآمده ‌است. پاورقی‌ها مربوط به ماست. از نظر جنبه اسرار کشور، سعی شده که چنین مطالبی منتشر نشود و اگر هم قرار است به صورت کلی یک موضوعی منتشر بشود، با اهل نظر مشورت و انجام می‌شود. خوشبختانه ما الان همه این دست‌نویس‌ها را در رایانه به‌صورت دیجیتال داریم که چند نسخه هم هست تا ان‌شاءالله هیچ وقت نابود نشود. و درنهایت دست‌نویس‌های اصلی هم باید به مرکز اسناد جمهوری اسلامی برود و در آنجا محفوظ بماند.

یعنی حتی خاطراتی که تا الان چاپ شده، در اختیار مرکز اسناد قرار نداده‌اید؟

ما هنوز هیچ‌کدام از اصل خاطرات را در اختیار هیچ مرکزی قرار ندادیم. ولی درنهایت که اینها به صورت مجموعه منتشر شد، باید در اختیارشان قرار بدهیم.

صرفا شما روی روند انتشار کتاب‌ها نظارت می‌کنید یا افراد دیگری هم هستند؟

ابتدا بگویم امیدوارم بقیه سیاسیون کشور هم نسبت به ابتکاری که ایشان داشتند، اهتمام بورزند و این اقدام می‌تواند خاطرات مرحوم هاشمی‌رفسنجانی را تکمیل بکند. یکی دیگر از مسائلی که مهم است، کتاب‌های جنبی این خاطرات است. چون در خاطرات همیشه اشاره شده به اینکه هاشمی‌رفسنجانی فلان سخنرانی یا فلان خطبه را گفتند، در نتیجه برای هر جلد از کتاب، یک جلد مصاحبه‌ها، یک جلد سخنرانی‌ها، یک جلد خطبه‌ها، یک جلد پیام‌ها و اسناد و روزشمار خاطرات را هم آماده و منتشر می‌شود. پس وقتی یک کتاب ۸۰۰ صفحه‌ای را منتشر می‌کنیم، در کنارش چهار جلد کتاب ۴۰۰ یا ۵۰۰ صفحه‌ای هم منتشر می‌شود، به‌طوری که مجموعا حدود ۲۰۰۰ صفحه کتاب آماده می‌شود که هر فرد محققی فورا می‌تواند به آنها رجوع کند. همه اینها روی سایت مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به آدرس(Rafsanjani.ir) دردسترس و قابل جست‌وجو است. بخش زیادی از اسنادی که در دفتر نشر معارف انقلاب هست، آنجا وجود دارد.

اولین کتابی که چاپ شد از ایشان برای کدام مقطع است؟

اولین سند ساواک از مبارزات ایشان، برای سال۱۳۳۷ و در۲۴ سالگی است که در کتاب «هاشمی‌رفسنجانی دوران مبارزه» آمده است که برای ۵ سال قبل از شروع نهضت امام خمینی است، ما برای شروع خاطرات ایشان، از دوره مبارزه شروع کردیم، البته اول دوران مبارزه ایشان خاطرات خودشان را ننوشته بودند. ولی ما اطلاعات کتاب اول را از طریق مصاحبه مستقیم با ایشان و اسنادی که از ساواک در دوران مبارزه موجود بود، جمع‌آوری کردیم. جالب است که چون ساواک همیشه ایشان را تحت تعقیب داشت، از فعالیت‌های ایشان گزارش‌های روزمره تهیه کرده بود و ما وقتی پرونده ساواک را نگاه کردیم، دیدیم آنقدر دقیق از ایشان گزارش تهیه کردند که انگار اسناد را برای ما آماده کرده‌اند. یک روزی ناراحت بودیم از اینکه چرا ساواک چنین کاری کرده ‌است، اما روزی که می‌خواستیم خاطرات را گردآوری کنیم خوشحال شدیم که این کار را کردند. چون حتی ساواک سخنرانی‌های مرحوم هاشمی‌رفسنجانی را گوش داده و بخش‌های مهمش را هم تفکیک کرده بود و بسیاری از نوارها و متن را دردسترس نداشتیم. درنتیجه توانستیم کتاب دو جلدی «هاشمی‌رفسنجانی دوران مبارزه» که دو تا کتاب ۸۰۰ صفحه‌ای است را با همکاری بنیاد تاریخ منتشر کنیم و اتفاقا یک کتابی ا‌ست که برای دوران مبارزه از ابتدا تا سال ۵۷ متقن و منحصربه‌فرد است.

اما سال ۵۷ برای مبارزه، سال بسیار مهمی بود، یک کتاب مستقل هم با کمک یکی از پژوهشگران تاریخ انقلاب، آقای عباس بشیری به‌عنوان خاطرات سال ۵۷ و ۵۸ تدوین کردیم به نام «انقلاب و پیروزی.» کتاب بعدی برای سال ۵۹ است که اسمش «انقلاب در بحران» است. این کتاب اتفاقاتی را روایت می‌کند که خط امام با بنی‌صدر به اختلاف خورده بودند و جنگ هم آغاز شده‌ بود. تا اینجا ما خاطرات ایشان را مستندو بازسازی کردیم و با مصاحبه با خود ایشان، تکمیل کردیم.

 از سال ۶۰ هم ایشان شخصا خاطرات‌شان را یادداشت کرده بودند و ما دست‌نوشته‌های ایشان را داشتیم. اولین کتابی که با دست‌نوشته‌های ایشان مربوط به سال ۶۰ منتشر شد، «عبور از بحران» است و به همین شکل ادامه دادیم و کتاب‌های «پس از بحران»، «آرامش و چالش»، «به سوی سرنوشت»، «امید و دلواپسی» و... را منتشر کردیم.

روند زمانی خاصی در چاپ خاطرات مرحوم هاشمی وجود دارد؟

سالی یک کتاب بیشتر چاپ نمی‌کنیم، علت اصلی‌اش این است که بتوانیم با حدود ۲۰ سال فاصله اینها را چاپ کنیم که هزینه کتاب هم به حداقل برسد.

از دیگر مباحث مورد اشاره در این خاطرات، نکات مربوط به اعتدال و سازندگی است که بعضا باعث شده در همان سال‌ها نیز به همین جهت نسبت به ایشان تخریب‌ها و تهدیدهایی صورت بگیرد. برای اینکه از اصل موضوع دور نشویم، خیلی به آن ورود نمی‌کنم. بحث دیگری که از آن صحبت شده، وقایع دوم خرداد و مواضع رهبر معظم انقلاب درباره آن تحولات است. انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ امکان نزدیکی هرچه‌ بیشتر اصلاح‌طلبان به رهبری را فراهم آورد. همان زمان بود که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی توصیه کردند این ارتباط نزدیک بهتر از قبل ایجاد شود و در نتیجه همراهی‌های جریان مستقر، شرایط قابل قبولی پیش بیاید ولی باز برخی اشتباهات راهبردی و تندروی‌هایی که در پشت صحنه دو جناح شکل می‌گرفت باعث شد این فرصت دچار آسیب‌هایی شود ولی باز می‌بینیم که توصیه اکید آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به بزرگان جناح‌های چپ و راست این بود که از فرصت پدید‌آمده در دوم خرداد استفاده کنند و با تعامل و ارتباط با رهبری برای جذب اکثریت مردم قدم بردارند. اما نه‌تنها به این توصیه‌ها عمل نمی‌شد، بلکه یک تندروی‌هایی در بدنه چپ و راست وجود داشت که رفته‌رفته فاصله را بیشتر هم کرد. این وضعیت هیچ‌گاه نتوانست خود را با واقعیت‌های صحنه سیاست منطبق کند و این امر باعث شد که اثرگذاری نیروهای اجرایی کشور کمتر شود و در نتیجه این کاهش اثرگذاری نیروهای اجرایی بر اتمسفر سیاسی کشور، اختلافات هم روزبه‌روز عمیق‌تر شد.

مواردی که اشاره کردید مانند تخریب‌ها و تهدیدهای جناح چپ علیه آیت‌الله هاشمی هم در این کتاب آمده؟

دراین‌باره هم شما مطالبی در این کتاب می‌خوانید که مجددا در آن شاهدیم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی چه اهتمام جدی‌ای به وحدت و یکپارچگی کنشگران سیاسی داشت، از هر فرصتی برای تالیف قلوب این جریانات استفاده و سعی می‌کرد میان آنان وفاق ایجاد کند. اگرچه می‌بینیم که کم‌حاصل بود اما تمایل ایشان به تحقق وحدت و انسجام تا پایان عمرشان برقرار بود و سعی می‌کردند به‌عنوان متعادل‌کننده فضای سیاسی کشور عمل کنند.

در ادامه خاطرات، شاهد اشارات ایشان به مساله مطبوعات و تنش‌های بی‌پایانی که پیرامون این مساله وجود داشت هستیم که می‌شود بعدا به‌تفصیل درباره آن صحبت کرد. یکی از مواردی که در این‌باره درخاطرات می‌خوانیم مربوط به سال ۷۸ و تخریب‌ سازمان‌یافته آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است که در این سال شدت هم می‌گیرد. موارد مرتبط با مطبوعات در خاطرات این سال زیاد است. نکته دراین‌باره آنجاست که بعضا در خاطرات می‌بینیم تخریب‌ها فقط توسط تندروهای چپ صورت نگرفته، درست است آنها نقش بیشتری داشتند اما در آن مقطع، هم تندروهای چپ و هم تندروهای راست از این تخریب‌ها شادمان بوده‌اند و در آن نقش‌آفرینی می‌کردند. دلیل آن هم این بوده است که این جریانات، نقش‌آفرینی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در سیاست ایران را مخل امیال افراطی خود می‌انگاشتند. این حملات رسانه‌ای بعد از نامزدی ایشان در انتخابات مجلس ششم به اوج خود رسید و شما این مساله را در سه ماه پایانی سال ۷۸ مشاهده می‌کنید. البته این تخریب‌ها تا پایان عمر ایشان در ۱۹ دی ۹۵ و حتی تا امروز، ۶ سال بعد از فوت‌شان بعضا توسط گرو‌ه‌های تندرو ادامه دارد.

یکی دیگر از مسائلی که در اینجا آورده شده، بحث دادگاه آقای کرباسچی و زندان رفتن ایشان است. مساله آقای عبدالله نوری و زندان رفتن ایشان است که من دیگر خیلی به این موضوع در اینجا نمی‌پردازم.

غیر از مواردی که فرمودید بحث‌های دیگری درباره جناح‌ها هم وجود دارد که به آنها پرداخته شده باشد؟

بله، بحث دیگری هم که شما در این خاطرات می‌بینید، مناسبات سیاسی چپ و راست با یکدیگر است. می‌توان اینها را مورد مطالعه قرار داد و تحلیل کرد. نکته بعدی خود خانواده آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است که در خاطرات می‌خوانیم ایشان به این مساله اشاره کرده‌اند که هم از طریق چپ و هم از طریق راست تخریب می‌شوند. حتی مقالاتی تحت این عنوان می‌نوشتند که خانواده آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، در قامت یک حزب است. خانواده را نمادی از روابط قدرت در جامعه‌ می‌دانستند و تخریب می‌کردند.

بعد از انتخابات سال ۷۶ در خاطرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی می‌بینید که مفصلا از ایشان درخواست شده است تا حتما بیایند و در انتخابات مجلس شرکت کنند. تقاضاها زیاد است و درنهایت ایشان شرکت می‌کنند و در ادامه خاطرات آن سال، دلایل حضور آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات را هم می‌بینید. در برخی قسمت‌های خاطرات می‌خوانیم که آقای خاتمی در جلساتی که با آقای هاشمی‌رفسنجانی داشتند مکررا به ایشان می‌گفتند که حضور شما در مجلس چقدر برای ما(دولت) مفید است.

نکته بعدی مربوط به تخریب‌ها و نتیجه انتخابات است و این بحث که ایشان به این مساله ورود کنند یا خیر. یک بحث‌هایی هم درباره تقلب و نظر شورای نگهبان مطرح می‌شود که آن را عمدتا در خاطرات هم می‌بینید. در ادامه، وضعیتی که بر جریان اصلاحات حاکم است و نیروهای چپ که بستر اصلاحات را تشکیل می‌دهند در خاطرات دیده می‌شود.

نمونه‌های دیگری از دیدار با افرادی هست که از آقای هاشمی‌رفسنجانی دعوت به حضور در انتخابات می‌کنند. به‌طور مثال در خاطرات آمده که یکی از نمایندگان تهران نیز بعد از پذیرفتن نامزدی انتخابات مجلس توسط آقای هاشمی‌رفسنجانی قدردانی کرد و گفت: «در تمام سال‌های بعد از انقلاب نمونه نظیر خشم آمریکا، انگلیس و اسرائیل درخصوص بازگشت آقای هاشمی‌رفسنجانی به انتخابات ندیده‌ام.»

نظر رهبری درباره تخریب‌هایی که پیرامون آیت‌الله هاشمی در مطبوعات صورت می‌گرفت، چیست؟

با بررسی خاطرات ایشان در سال ۷۸ در این‌باره هم مطالبی می‌بینیم که نمونه آن، سه‌شنبه ۳ اسفند همان سال است که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در خاطرات‌شان می‌نویسند: «شب میهمان رهبری بودم، از مقدمات و نتایج انتخابات ناراضی‌اند و می‌پذیرند که نسل جوان در خطر است و درباره راه‌حل‌هایش بحث‌ها و تصمیم‌گیری‌هایی شد. از برخوردهای ناجوانمردانه و ناحق مطبوعات چپ با من هم ناراحتند و گفتند به آقای خاتمی(رئیس‌جمهور) هم تذکر داده‌‌اند و او هم امروز از آنها برائت کرده. رهبری قانع نشده و خواستار کنترل شده‌اند.»

 نکته بعدی، پرداختن به اثرگذاری سیاست خارجی بر سیاست داخلی است که در همان سال‌‌ها کتابی تحت عنوان «حقیقت‌ها و مصلحت‌ها» را هم دراین‌باره می‌بینید که در قالب مصاحبه‌‌هایی با ایشان تهیه شده است. ایشان در خاطرات‌شان اشاره‌ای به این کتاب می‌کنند و در ادامه هم مقداری به کارهایشان در مجمع تشخیص مصلحت می‌پردازند.

در جایی دیگر از خاطرات در کنار خواندن از اوقات فراغت ایشان، مواردی را دراین‌باره می‌بینید که از زمان‌هایی نوشته‌اند که در آن به دیگران مشاوره‌هایی می‌داده‌اند، یا نشانه‌هایی از اینکه سنگ صبوری برای دیگران هستند در آن بخش از خاطرات می‌بینید. در هرصورت در این کتاب هم مثل بقیه کتاب‌ها اشاره‌هایی به اوقات فراغت ایشان در روزهای تعطیل شده است که به مطالعه کتاب در حوزه‌های مختلف تاریخی، سیاسی و علمی می‌گذشته و همچنین مطالعه بولتن‌های متعددی که از سازمان‌‌ها و نهادهای مختلف برای ایشان ارسال می‌شده است و این نکته که ایشان برای هر سخنرانی‌ با هدف اثرگذاری بیشتر از پیش مطالعه داشته‌اند و بعد از آن به سخنرانی پرداخته‌‌اند.  درنهایت امیدواریم این کتاب هم به‌زودی بتواند در اختیار علاقه‌مندان قرار بگیرد.

خودتان پیش‌بینی از زمان چاپ دارید؟

ان‌شاءالله در یک ماه آینده چاپ خواهد شد. معمولا رسم ما بر این بوده است که در نمایشگاه کتاب، کتاب را رونمایی می‌کردیم. بعد از کرونا و با مجازی شدن نمایشگاه تصمیم گرفتیم کتاب را در سالگرد مرحوم هاشمی‌رفسنجانی منتشر کنیم که متاسفانه در سالگرد نتوانستیم چاپ کنیم.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: خاتمی مجلس کتاب خاطرات هاشمی آیت الله هاشمی رفسنجانی مرحوم هاشمی رفسنجانی آقای هاشمی رفسنجانی خاطرات مرحوم هاشمی دوران مبارزه دراین باره همان سال تخریب ها کتاب ها یک کتاب سال ۷۸ یک جلد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۱۸۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود

روزنامه اعتماد نوشت: «ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است»، به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» این‌ها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.

خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود.

پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آن‌ها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.»

دیگر خبرها

  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
  • لزوم کنترل سرعت خودرو‌ها در بزرگراه خلیج فارس و آیت الله هاشمی رفسنجانی بم
  • نامه سرگشاده محسن رضایی خطاب به محمد خاتمی/ بیانیه فلاحیان در مورد ارتکاب به قتل فرزندش