سُرنانوازی از سر گشاد/ روزنامه دولت چگونه به یک بولتن حزبی تبدیل شد
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۱۹۶۳۹
آفتابنیوز :
حمید درخشان، روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: روزنامه ایران در واکنش به پاسخ محمود واعظی به یک سوال در یک گفتوگوی رسانهای، سیاههای از طعن و کنایه و ناسزا را خطاب به دولت سابق منتشر کرده و مدعی شده است که شرایط اقتصادی امروز کشور-نزدیک به یک سال پس از استقرار دولت رئیسی- همچنان نتیجه عملکرد یاران روحانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک- روزنامه ایران اگرچه متصل به بودجه دولتی است و به لحاظ ساختار سازمانی ذیل دولت تعریف میشود، اما از شان و جایگاه یک رسانه ملی برخوردار است. انعکاس دستاوردها و دفاع گفتمانی از دولت مستقر عرفِ نانوشته فعالیت روزنامه ایران است که البته منافاتی هم با ماهیت ملی این روزنامه ندارد. اما تنزل دادن این روزنامه ارزشمند به یک بولتن حزبی و درج مطالب توهینآمیز و شبنامهای علیه دولتهای پیشین جمهوری اسلامی که همگی مستظهر به آراء مردم بودهاند، بدعت نامیمونی است که بعنوان یک نقطه تاریک در کارنامه دولت فعلی ثبت خواهد شد. خوب است عقلای قوم و بزرگترهای رسانهای دولت فکری چارهای کنند و جلوی استمرار این رویه ناصواب را بگیرند.
دو- کنشگری خارج از قدرت و تصدی مسئولیت در درون قدرت، لوازم و اقتضائات متفاوتی دارند. اگر اقتضای اولی روحیه انتقادی است، اقتضای دومی «پاسخگویی» است. جوانانی که قبلا اپوزیسیون دولت مستقر بودند و تند و تیز و بیمحابا از دولتمردان انتقاد میکردند، بعضا امروز در جایگاههای رسانهای منتسب به دولت نیز با همان لحن و سیاق پیشین با مردم و منتقدان سخن میگویند و خب این موقعیت مطایبهآمیزی را در فضای عمومی خلق میکند. تبلیغات یکی از ابزارهای حکمرانی است نه مبنای آن. خطرِ میدانداری پروپاگاندیستها در حکمرانی این است که فکر میکنند، نارضایتی بوجود آمده یک از تصمیم اقتصادی کاملا ملموس در زندگی مردم را میتوان با مجادله با واعظی یا فحاشی به روحانی برطرف کرد یا به حاشیه برد. این یک سوء تفاهم است که میتواند نتایج خطرناکی را برای کشور رقم بزند.
سه- حکایت اقتصاد، حکایت دو دو تا چهارتاست. در آستانه یکسالگی دولت، نمیتوان با شگردهای عملیات روانی یا تکرار شعارهای دوره انتخابات به دنبال اقناع عمومی بود. درست است که توانایی چهرههای رسانهای منتسب به دولت فعلی در جنگ روانی پیش از این در شبهرسانههایی مثل رجانیوز و انبوه اکانتهای فیک توییتری به اثبات رسیده است، اما امروز زنگ حساب است نه انشاء. قضاوت مردم درباره عملکرد دولت در حوزه اقتصاد، با سرمقالهها و گزارشهای روزنامه ایران تغییری نمیکند؛ آنها بر اساس زندگی روزمره، خریدهای سوپرمارکتی و تابلوی قیمت قصابیها و مرغفروشیها در باره وضع اقتصاد کشور داوری میکنند.
چهار- خلق مفهوم «بانیان وضع موجود» ابتکارِ کارگزاران رسانهای دولت رئیسی برای تسری دوقطبی دوران انتخابات به دوره تصدیگری این دولت است. در روزهایی که حتی حامیان سیاسی و بدنه اجتماعی دولت فعلی نیز به دلیل عملکرد ماقبلِ نقد این دولت در حوزه اقتصاد از آن مایوس شدهاند، سرجوخههای دولت در حوزه جنگ روانی – حیف عنوان ژنرال- ظاهرا چاره کار را در این دیدهاند که به آن دو قطبی موهوم بدمند تا دست کم برخی از حامیان گفتمانی دولت را بتوانند پای کار حمایت از دولت در افکار عمومی بیاورند و آب رفته را به جوی بازگردانند. البته که آب در هاون میکوبند و مردم فریب این تکنیکها را نمیخورند. اگر عضویت در شانگهای با سابقه تلاش ۱۶ ساله دولتهای پیشین و واردات واکسنهایی که همگی در دولت قبل ثبت سفارش شده بود، دستاورد دولت فخیمه جناب آقای رئیسی است، چطور انتظار دارید مردم باور کنند گرانیهای اخیر نتیجه عملکرد دولت روحانی است؟ کمی شعور برای مردم قائل باشید.
پنج- درباره عملکرد اقتصادی دولت پیشین حرف بسیار است. کارنامه اقتصادی دولت روحانی در سه مقطع، پیش از برجام، پس از برجام و دوره خروج آمریکا از برجام باید بررسی شود. در دوره اول با وجود تحریمها، عملکرد دولت قابل قبول و حتما بهتر از عملکرد یک ساله دولت فعلی بوده است. در دوره دوم همه شاخصهای اقتصادی رو به بهبود رفته، اما دوره سوم که با هیچ دورهای در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران قابل قیاس نیست، شرایط اقتصادی ناپایدار و نامناسب شده است.
روشن است که قضاوت درباره دوره سوم حتما باید با درنظر گرفتن مولفههای آن، از جمله جنگ اقتصادی همهجانبه علیه کشورمان و شیوع همهگیری کرونا باید انجام شود. دولتی که سران آن بارها پزِ شکست فشار حداکثری آمریکا توسط ملت ایران را دادهاند، آیا نمیدانند این شکست در دوره تصدیگری کدام دولت رقم خورده است؟ وانگهی، کسانی که در گذشته با صدای بلند میگفتند تحریمها نقشی در نابهسامانیها ندارد و همه چیز ناشی از سوء مدیریت است، چرا حالا که خودشان در موقعیت مدیریت قرارگرفتهاند، نابهسامانیها را رفع نمیکنند؟ چطور شده است که با وجود زمامداری مدعیان، در شاخصهایی مثل تورم، قیمت کالاهای اساسی و قیمت ارز، وضعیت به صورت آسانسوری به سمت قهقراء حرکت کرده است؟ البته که دنیا دار مکافات است. در آن زمان بارها و بارها دلسوزان به دولتستیزان گفتند که در بحبوحه جنگ اقتصادی و کارزار فشار حداکثری، القای بیاثر بودن تحریمها، اقدام به تطهیر و تبرئه دشمنان قسمخورده انقلاب از جنابت علیه ملت ایران است، اما خب باید چرخ روزگار میگشت و امروز خودشان در همان موقعیت قرار میگرفتند تا بدانند، وعده خداوند حق است؛ تلک الایام نداولها بین الناس...
منبع: چندثانیه
منبع: آفتاب
کلیدواژه: روزنامه ایران روزنامه ایران دولت فعلی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۱۹۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه : کم کم می خواهند شنبه را به روز اصلی تعطیل تبدیل کنند/ اینکه گفته می شود باید با دنیا هماهنگ شویم یک پیام پنهان دارد
روزنامه جوان نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد. اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است. تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد. تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد. جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست. جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم. بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید. مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.) در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است: «اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.» این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است. تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است. تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است. کانال عصر ایران در تلگرام