دو مانع مهم در مسیر تعاملات اقتصادی ایران و ونزوئلا/ شگفتی ونزوئلاییها از دستاوردهای علمی ما
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۲۷۰۶۳
گروه سیاسی خبرگزاری فارس، چندی پیش هیاتی از محققان و دانشمندانِ فعال در حوزههای مختلف به ونزوئلا سفر کردند و طی این سفر با مقامات این کشورِ آمریکای لاتین دیدارهایی داشتند. زهره الهیان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجیِ مجلس نیز در این سفر حضور داشت. بر همین اساس در گفت وگویی با الهیان به بررسی دستاوردهای این سفر پرداختیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
فارس: برای شروع بفرمائید سفر شما و هیات همراه به ونزوئلا با چه هدفی صورت گرفت؟
الهیان: بله.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین نشستی با گروه دوستی پارلمانی ونزوئلا داشتیم، این گروه برای اولین بار تشکیل شده که در آن ده نفر از نمایندگان مجلس ونزوئلا حضور دارند.
یک مساله قابل تامل تصویب اساسنامه گروه دوستی پیش از سفر هیأت ایرانی بود. نکته دیگری که در خصوص این گروه وجود داشت حضور نایب رئیس اول و دوم مجلس ونزوئلا، روسای کمیسیونهای سیاست خارجی، انرژی و معاون وزیر خارجه ونزوئلا در این گروه بود که نشان دهنده حضور مقامات ونزوئلا در بالاترین سطوح است.
** شگفت زدگی وزیر علوم ونزوئلا از دستاوردهای پژوهشگاه رویان
فارس: آیا درباره همکاری های علمی بین دو کشور تفاهمی صورت گرفت؟
الهیان: بله. با اعضای پژوهشگاه «ایویک» که در بالاترین سطوح علمی در ونزوئلا فعال هستند نشست داشتیم که در آن جلسه هیاتهای جهاد دانشگاهی و موسسه رویان در زمینه علوم سلولی و مولکولی توافقاتی با مسئولان ونزوئلائی داشتند.
وزیرعلوم ونزوئلا مدتها پیش به ایران سفر کرده بود، در آن سفر دکتر ستاری معاون علمی رئیس جمهور تعهد کرده بود که 4 نفر از پژوهشگرانشان در زمینه دستاوردهای علوم سلولی و مولکولی در پژوهشگاه رویان آموزش ببینند که این اتفاق در یک ماه آینده رخ خواهد داد.
از سویی وزیر علوم ونزوئلا به قدری از دستاوردهای موسسه رویان شگفتزده بود که بارها گفت حاضرم به عنوان پژوهشگر در این پژوهشکده آموزش ببینم.
اعلام آمادگی کردیم در حوزه دستاوردهای پزشکی و درمان سرطانها دستاوردهایمان را به ونزوئلا منتقل کنیم که طرف مقابل از این پیشنهاد استقبال کرد.
فارس: ایران و ونزوئلا مشترکات زیادی دارند از جمله در مساله تحریم
الهیان: اعضای کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی ونزوئلا هم میگفتند شرایط مشابهی با شما داریم چرا که تحت تحریمهای ظالمانه آمریکا قرار گرفتهایم، ولی با وجود همه این مسائل و ابرتورم حاکم در ونزوئلا مردم همچنان احساسات ضدامپریالیستی خود را حفظ کردهاند و به صورت آرمانی به آن نگاه میکنند.
** جوانان و دانشگاهیان ونزوئلا از ایستادگی جمهوری اسلامی ایران، برابر رژیم صهیونیستی استقبال میکنند
فارس: موضع مردم ونزوئلا نسبت به گرایشهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران چیست؟
الهیان: جوانان و دانشگاهیان آنها از ایستادگی جمهوری اسلامی ایران، برابر رژیم صهیونیستی استقبال میکنند و کوچکترین تردیدی در آرمان مبارزه با استکبار به خود راه نمیدهند، به همین دلیل است که سفارت آمریکا و رژیم صهیونیستی را تعطیل کردند و بارها مورد تهدید و توطئه آمریکا قرار گرفتند.
فارس: بهایِ مخالفت با استکبار و رژیم صهیونیستی را هم پرداختند؟
الهیان: بله، آمریکا هم در این مدت اقدامات زیادی را علیه ونزوئلا انجام داده؛ مداخلات آمریکا در امور داخلی این کشور منجر به آشوب و بحران سیاسی در ونزوئلا شد، اما مردم میدانند که عامل تحریمها و مشکلات اقتصادی این کشور آمریکا و استکبار جهانی است و در مبارزه با امپریالیسم جهانی پافشاری میکنند که همین امر باعث شده دولت بتواند از بحران سیاسی سالیان اخیر عبور کرده و امروز در شرایط ثبات سیاسی قرار بگیرد.
فارس: بیشتر کرسیهای مجلس ونزوئلا هم به جناح چپ گرا رسید
الهیان: بله. هر چند آمریکا و اسرائیل این مسئله را نمیپسندند ولی اکثریت مجلس را جناح چپ گرا به دست آورد؛ حمایت مردم از جناح چپ باعث شد تا ثبات فعلی ونزوئلا پس از یک دوره ناآرامی ادامه پیدا کند و که در نهایت منجر به تحولات مثبت اقتصادی میشود.
** پیروزیهای جناح چپگرا روند غالب در آمریکای لاتین است
فارس: گرایش سیاسی مردم در سایر کشورهای آمریکای لاتین چگونه است؟
الهیان: پیروزیهای جناح چپگرا روند غالب در آمریکای لاتین است. این شرایط برای ایالات متحده که به آمریکای لاتین به عنوان حیاط خلوت خود نگاه میکند قابل تحمل نیست که همین مساله باعث میشود هر از چندگاهی در مناسبات سیاسی داخلی ونزوئلا دخالت داشته باشد، که آخرین مورد آن در سال 2019 رخ داد که فردی بنام خوآن گایدو خود را رئیسجمهور ونزوئلا اعلام کرد ولی در نهایت مادورو رئیس جمهور قانونی ونزوئلا با حمایت مردم توانست بر مداخلات آمریکا غلبه کند.
فارس: کمی هم درباره مسائل و شرایط اقتصادی ونزوئلا صحبت کنید.
الهیان: در این رابطه باید بگویم بحران انرژی به وجود آمده به خاطر جنگ اوکراین باعث شده وضعیت ونزوئلا در عرصه جهانی جایگاه کلیدیتر پیدا کند چراکه ونزوئلا دارای بیشترین ذخایر نفت اثباتشده در دنیاست هر چند زیرساختهای استخراج آن فرسوده است و توان استفاده از آن را کمتر دارد.
فارس: با توجه به منابع فراوان ونزوئلا، دو کشور در چه زمینههایی میتوانند همکاری اقتصادی داشته باشند؟
الهیان: در ونزوئلا معادن طلا، بوکسیت و ظرفیتهای کشاورزی و دامداری زیادی وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران میتواند با کمک بخش خصوصی، تجار و فعالان اقتصادی از آن استفاده کند البته این مساله با استقبال دولت ونزوئلا هم مواجه شده است اما این ظرفیت باید به بخش خصوصی شناسانده شود.
متاسفانه ما الان از این ظرفیتها کمتر استفاده میکنیم تا جایی که میتوان گفت این ظرفیتها را معطل نگه داشتهایم؛ اتاق بازرگانی ایران باید در این زمینه فعال شود تا بتوانیم بهره اقتصادیِ بیشتری از رابطه با ونزوئلا ببریم.
در گزارشی هم که به کمیسیون امنیت ملی راجع به این سفر ارائه میشود، تاکید خواهم کرد از بخش خصوصی برای فعالیت در این حوزه حمایت و وزارت خارجه در این بخش فعالتر شود.
فارس: شرایط برای حضور شرکتهای دانش بنیان در ونزوئلا مهیاست؟
الهیان: با وزارت علوم ونزوئلا در مورد تاسیس خانه نوآوری توسط جمهوری اسلامی مذاکراتی داشتیم تا بتوانیم با شرکتهای دانش بنیان آنها همکاری داشته باشیم. از طرفی درصدد هستیم محصولات دانش پایه تولیدی توسط دانشمندان ما به صنتعگران ونزوئلا ارائه شود.
فارس: رویکرد دولت سیزدهم در قبال کشورهای آمریکای لاتین را چگونه ارزیابی میکنید؟
الهیان: ونزوئلا جزو اولویتهای دولت آیتالله رئیسی در دیپلماسی اقتصادی است؛ شاهد بودیم وزیر نفت چندی پیش به این کشور رفت و توافقنامههایی امضا شد روزهای گذشته هم شاهد حضور رئیس جمهور ونزوئلا به ایران بودیم و توافق های خوبی هم به امضا رسید.
** نبود خط کشتیرانی و بانک مشترک بین ایران و ونزوئلا مانعی در مسیر مبادلات تجاری دو کشور است
فارس: از نظر شما چه مشکلاتی که در مسیر همکاریهای اقتصادی بین ایران و ونزوئلا وجود دارد؟
الهیان: نبود خط کشتیرانی ثابت بین ایران و ونزوئلا یکی از مشکلاتی است که در تعاملات اقتصادی با ونزوئلا داریم، باتوجه به فاصله زیادی که بین دو کشور وجود دارد تبادل کالا فقط به وسیله کشتی امکانپذیر است که این مشکل باید به همت مسئولان حل شود.
مشکل دیگری که در مسیر تجار قرار دارد نبود خط اعتباری است، بانک مشترکی بین ایران و ونزوئلا تاسیس شده است که در دورهای از مسیر اصلی خودش که تسهیل در روابط تجاری بین ایران و ونزوئلاست منحرف شد. این بانک باید احیا شود، به مسیر اصلی بازگردد، خط اعتباری برای تبادلات فراهم شود و به تجار تسهیلاتی برای تبادل کالا داده شود که این مسئله را هم پیگیری میکنیم.
از طرفی در این سفر نشستی با نمایندگان بخشهای دولتی که از سوی ایران در ونزوئلا فعال هستند برگزار شد و مشکلاتشان را مطرح کردند که انشاءالله پیگیریهای لازم صورت خواهد گرفت.
فارس: گفتوگویی هم با رسانههای ونزوئلا صورت گرفت؟
الهیان: بله. چند مصاحبه با شبکه تلویزیونی و رادیویی ونزوئلا داشتم که پوشش خبری خوبی هم داده شد، در این مصاحبهها درمورد وضعیت تحریمها و مباحث حقوق بشری که در مورد کشور ما مطرح میشود توضیحاتی دادم.
فارس: ونزوئلا هم مثل ما تحریمهای زیادی را تحمل میکند
الهیان: در مورد تحریمها شرایط مشابهی با ونزوئلا داریم، این دو کشور معمولا در مجامع بینالمللی حامی یکدیگر هستند؛ چراکه به واسطه تحریمها مورد نقض حقوق بشر قرار گرفتند. تحریمها باعث شده بیمارستانها و تجهیزات پزشکیه ونزوئلا فرسوده شوند که مشکلات جدی ایجاد کرده است. در همین خصوص ظرفیتهای خوبی برای ایفای نقش شرکتهای ایرانی وجود دارد.
** در دوره روحانی به روابط با حوزه آمریکای لاتین کم لطفی شد
فارس: روابط ایران و ونزوئلا را در سالیان اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
الهیان: در سالیان اخیر هوگو چاوز رئیس جمهور فقید ونزوئلا بارها به ایران سفر کرد ولی متاسفانه در دوران 8 ساله ریاست جمهوری آقای روحانی به حوزه آمریکای لاتین کم لطفی شد و این بخش از دنیا را نادیده گرفتیم و ظرفیت دیپلماسی را در خصوص کشورهای غربی به کارگرفتیم آن هم در شرایطی که تحت تحریم های غربی ها قرار گرفتیم.
ما می توانیم به کشورهای آمریکایلاتین و ظرفیت های موجود در آن توجه داشته باشیم. در همین راستا مکرر در جلسات مختلف به وزیر امورخارجه متذکر شدم که باید به این ظرفیت ها توجه لازم صورت بگیرد که اقداماتی هم در حال انجام است که انشاالله با همکاری دولت و مجلس از این ظرفیت ها استفاده کنیم.
همچنین هشتمین کمیسیون مشترک اقتصادی در پیش است که در قالب همان کمیسیون تفاهمنامهای امضا خواهد شد.
فارس: به عنوان سوال آخر علت پایداری مردم ونزوئلا را چه میدانید؟
الهیان: مردم ونزوئلا زندگی خودشان را بر اساس آرمانها برنامهریزی کردهاند، به همین دلیل تحریمها در عزم آنها خللی وارد نکرد. کماکان فرمانده هوگوچاوز را به عنوان اسطورهای در ذهن خود نگهداشتهاند و به آرمانهای ضدامپریالیسمی چاوز وفادار هستند. همین امر هم موجب شده تا پس از عبور از بحرانهای سیاسی به ثبات نسبی برسند و بتوانند فراز و نشیبها را پشت سر گذاشته و به سمت رشد اقتصادی حرکت کنند، جمهوری اسلامی ایران هم آمادگی دارد در این زمینه نقش خود را ایفا کند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: وزیر خارجه رویان کمیسیون امنیت ملی سیاست خارجی مادورو الهیان نفت جمهوری اسلامی ایران بین ایران و ونزوئلا رژیم صهیونیستی آمریکای لاتین علوم ونزوئلا ظرفیت ها سیاست خارجی ونزوئلا هم رئیس جمهور امنیت ملی صورت گرفت تحریم ها باعث شد جناح چپ دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۲۷۰۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که وضعیت نامناسب موجودی آب در سدهای ۳ استان صنعتی، تحرکات تازه در قاهره برای برقراری آتش بس در غزه، معطلی ۱۴ ماهه لایحه امنیت شغلی کارگران و انتقاد رئیس قوه قضائیه از صدور برخی احکام در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
تیترخوانی به جای نگاه علمی!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تیترخوانی به جای نگاه علمی! نوشت: یکی از عوارض منفی سرگرم شدن مسئولین دولتی و حکومتی به امور حاشیهای و فعالیتهای سیاسی جناحی و حزبی بدون تابلو اینست که به گزارشها، مقالات، مصاحبهها و حتی خبرهای مراکز تحقیقاتی، رسانهای و آماری توجه کافی نمیکنند و به تیترخوانی اکتفا و براساس همان چیزی که در تیترها میبینند قضاوت میکنند و تصمیم میگیرند و عکسالعمل نشان میدهند. نتیجه این میشود که هرگز هیچ مشکلی حل نمیشود و ابهامات و یا حتی سوءتفاهمها باقی میمانند.
نمونه روشنی که اخیراً اتفاق افتاد، موردی است که مرکز پژوهشهای مجلس تحت عنوان «باز هم تیترخوانی به جای نگاه علمی به یک گزارش» از آن خبر داده است. مرکز پژوهشهای مجلس، در توضیح مطلبی درخصوص اظهارنظرها نسبت به گزارش گردشگری این مرکز اعلام کرد این گزارش مربوط به فاصله زمانی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ و با لحاظ کردن شرایط کرونائی و مرتبط به عملکرد دولتهای قبل و غیرمرتبط با عملکرد دولت فعلی بوده است.
جالب است که مسئولین مرتبط با موضوع بدون اینکه به جزئیات گزارش توجه کنند تا بفهمند که این گزارش درصدد ایراد وارد کردن به عملکرد آنان و دولت فعلی نیست در برابر آن موضع گرفتند درحالی که اگر متوجه محتوای گزارش میشدند از آن استقبال میکردند. همین واکنش باعث شد مرکز پژوهشها در توضیح اقدام خود به مسئولین مربوطه گوشزد کند «حداقل انتظار میرفت مسئولان دولت قبل به این مساله واکنش نشان میدادند نه مسئولان دولت فعلی».
این واقعه نشان میدهد موضعگیری براساس تیترخوانی جای نگاه علمی را گرفته و در بالاترین سطوح کارگزاری و حکمرانی کشور توجهی به محتوای گزارشهای تحقیقی صورت نمیگیرد. این وضعیت در زمینههای دیگر به ویژه اخبار، مصاحبهها، اظهارنظرها و گزارشهای رسانهای نیز وجود دارد و افرادی که در بخشهای روابط عمومی و اطلاعرسانی دستگاههای دولتی و حکومتی فعالیت میکنند، موضعگیری منفی را بر بررسی علمی و تلاش برای تصحیح عملکردها و تبدیل کردن نقاط قوت به نقاط ضعف ترجیح میدهند. این نوع برخورد با تحقیقات، آمارها، گزارشها و اظهارنظرهای مراکز علمی، رسانهها و صاحبنظران قطعاً به زیان دولت و کشور است، زیرا به جای رفع نواقص به استمرار عملکردهای منفی دامن زده میشود و اوضاع هرگز به طرف بهبود یافتن به پیش نمیرود.
اوج این رفتار غیرعلمی را میتوان در پاسخ دادن دستگاههای دولتی به انتقادهای نمایندگان مجلس از عملکرد مسئولین اجرائی مشاهده کرد. طبق اصل ۸۴ قانون اساسی نمایندگان حق دارند در تمام امور کشور اظهارنظر کنند. علاوه بر این، حق تحقیق و تفحص هم دارند. اصل ۷۶ قانون اساسی میگوید: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» و اصل ۸۶ میگوید: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.» در تمام چهار دهه گذشته این دو اصل اجرا شدند و نمایندگان مجلس درباره مسائل مختلف اظهارنظر کردند و معمولاً به نظرات آنان توجه نیز شد هرچند در مواردی بعضی دستگاهها اِعمال این حق قانونی توسط نمایندگان را تاب نیاوردند و آنها را تعقیب و یا از حقوقشان محرومشان کردند. متاسفانه این برخورد غیرقانونی در سالهای اخیر تشدید و جوابیه دادنهای پیاپی به سخنان میان دستور نمایندگان مجلس به یک رویه تبدیل شده است بطوری که وقتی روزنامهها اقدام به انتشار اخبار مجلس میکنند در مواردی که خوشایند دولتمردان نیست بلافاصله جوابیه صادر میکنند و حتی روزنامههای منتشرکننده سخنان نمایندگان مجلس نیز به سیاهنمائی متهم میشوند!
کار دولتیان به معنای اینست که اولاً نمایندگان مجلس از حق قانونی خود که قانون اساسی به آنها داده استفاده نکند و ثانیاً روزنامهها دچار خودسانسوری شوند و از چاپ انتقادها خودداری نمایند. روشن است که چنی توقعی با حقوق ملت و مصالح کشور در تضاد است و روزنامهنگار اگر این شغل را برای خدمت به مردم برگزیده باشد هرگز تسلیم چنین خواسته خلاف شرافت روزنامهنگاری نخواهد شد.
راه حل این مشکل، استمرار جدال نیست. دولتمردان باید کسانی را به مسئولیتهای مرتبط با مجلس و اطلاعرسانی دولتی بگمارند که به اخبار و گزارشها نگاه علمی داشته باشند. چنین افرادی میتوانند از طریق تعامل قانونی با رسانهها و انتقادکنندگان راه را برای تفاهم هموار کنند و با بهرهگیری از انتقادها به تبدیل شدن نقاط ضعف دولتها به نقاط قوت کمک نمایند.
خودکشی پزشکان بهانه بیماران!
غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان خودکشی پزشکان بهانه بیماران! نوشت: «خودکشی پزشکان» گزارهای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره میگیرند. در توضیح این ادعا میگویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعهبارتر از خودکشی دیگران نیست. ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او بهشدت نیازمند است، قابلقیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما بهشرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکردهای نیستند که خودکشی میکنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده میشود. مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاحطلب هربار ادعا میکنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجهگیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسهای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است! این شخص به یک رسانه اصلاحطلب گفته است: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنتها صعودی شده و احتمال دارد که بهزودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشورها پیشی بگیرد. مهمترین عوامل تأثیرگذار روی خودکشی پزشکان، سختیکار، برخوردهای خشن بیمار و خانواده بیمار و محیط پادگانی بیمارستانها است. رزیدنتها گاهی ۷۲ساعت نمیتوانند بخوابند. از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده، هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.»
این فاجعهای بدتر از خودکشی است که برخی جملات را ردیف کنیم تا نتیجه بگیریم که مسئله خودکشی، به سختیکار و بحث مالی و دستمزدها بازمیگردد؛ و سپس زمینهای فراهم کنیم برای افزایش تعرفهها و کاستن از آنچه «سختی کار» پزشکان مینامند. در این میان اتهام دیگری هم بزنیم که «مردم برخورد خشن با پزشک دارند»! واقعیتی که در جامعه شدیداً خلاف آن دیده میشود و هیچ صنفی محترمتر از پزشکان نیستند با آنکه برخورد برخی از آنان با بیمار، خشک و بیروح است. وارونهسازی واقعیت، کمکی به پزشکان نمیکند. باید یک نهاد نظارتی از چنین افرادی بخواهد آمار خود را در مقایسه با دیگر اقشار و مقایسه با کل و با بقیه کشورها دقیق و مستند عرضه کنند. چیزی در دست ندارند، جز هیاهو و تولید محتوا برای کسی که از خودکشی پزشکان میرسد به تقبیح عنبر نسا!
وضعیت جامعه پزشکی ما نشان میدهد آنان نیز مانند صنوف دیگر، یک کلیت و اکثریت خوب و بلکه به نسبت دیگر صنوف، اکثریت مطلق خوبتری دارند. ولی یک پزشک بد نسبت به یک کارگر بد، صدای بدبودنش همهجا را پر میکند. اگر جامعه پزشکی نیز در تهذیب اخلاق کوشا نباشد، مانند بقیه، همان سرنوشت شوم بیاخلاقی را پیدا میکند و اینجا فریاد واپزشکا! واپزشکا! شعاری بیش نیست.
در نیمه دوم دهه ۷۰، دو انترن جوان در بحبوحه گلدکوئست به کیهان آمدند، با وضعیتی پریشان و نگران! حرفشان دقیقاً این بود: «حالا که کسانی با گلدکوئست یکشبه میلیونر میشوند، چه انگیزهای برای درسخواندن ما باقی میماند»! مشخص است که این عبارات بینیاز از هرگونه توضیح اضافی است. در همان سالها یک شبکه مافیایی در وزارت بهداشت، ماجرای تقلب در آزمون دستیاری را بین سالهای ۷۷ تا ۸۲ رقم زد. من در کیهان افشاگر این فساد بودم. پزشکانی که ۶۰ میلیون تومان پول آن زمان معادل ۳۰ میلیاردتومان پول اکنون را برای خرید کلید تقلب پرداختند و هرگز از دستیاری و بعد تخصص حذف نشدند و پروانهای هم باطل نشد. این هم نمونهای از نفوذ بیاخلاقی و فساد در هر صنفی است و اینجا صنف پزشک. هرچند همان زمان در کیهان نوشتم که بحثهایی از نفوذ سیاسی برای هدایت عدهای خاص به دوره تخصص پزشکی مطرح است. باز در همان حدود دو موضوع ورود خونهای آلوده از فرانسه و خرید یک دستگاه پالایش خون آلوده را در کیهان افشا کردم که برای آن با شکایت وزارت بهداشت دولت اصلاحات ۱۱ بار به دادگاه رفتم، اما در نهایت بیماران هموفیلی و بازماندگان درگذشتگان، بر اثر آن افشاگری با پیروزی در دادگاه، دولت را مجبور به پرداخت بزرگترین خسارت تاریخ دولتهای قبل و بعد از انقلاب بهعنوان دیه بیماران کردند. میزان تکذیب و انکار وزارت بهداشت درباره این تخلفات نیز برگ زرین دیگری از وضعیت اقلیت فسادپذیر و فسادخوی هر جامعهای دارد- و اینجا پزشکان!
اکنون سوارشدن روی ادعایی دیگر را شاهدیم: افزایش خودکشی پزشکان! اما مسموع نیست. پزشکان هم مشکل و سختی دارند مثل بقیه جامعه. مگر بقیه در حال خور و خواب و خستگیدرکردن هستند؟! حتی خبر تازه که یک جمع ۲۵ نفری از پزشکان نیز مثل همه کسانی که مشروب تقلبی میخورند، مشروب تقلبی خوردند، نشان میدهد در شاخصهای اجتماعی همه مثل هم هستند، یعنی همهچیز علیالسویه است؛ و تعریف یک «تفاوت» با هدف خاص پذیرفتنی نیست.
مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چندلایهای برای ایران، منطقه و جهان بوده است که متاسفانه مسئولان بخشهای غیرنظامی به درستی از آن استفاده نمیکنند. طوفان الاقصی، اولین حمله به منطقی بود که کشورهای عربی را وارد جریان عادیسازی با اسرائیل میکرد و یک ائتلاف عربی-عبری را برای جایگزینی آمریکا در منطقه مینشاند. یعنی آمریکا قصد داشت تا برای کم کردن حضور در خاورمیانه و تمرکز در شرق آسیا، قواعدی از یک جریان امنیتی و اقتصادی را پایه بنهد تا ایران و محور مقاومت خودبهخود حذف شوند. این منطق با توافق آبراهام شروع و با کریدور آیمک تداوم یافته بود. اما حالا این توافق، بخش بزرگی از معنای امنیتی خود را از دست داده است. مجموعه کشورهای حاضر در آن با رهبری آمریکا با تمام توان نتوانستند در مقابل صرفا ۱۰۰ موشک بالستیک و ۴۰۰ پهپاد از منطقه کوچک سرزمینهای اشغالی حفاظت کنند، پس بخش امنیتی در وعده صادق فروریخته است. اما مسئله این است که بخش اقتصادی آن به قوت خود باقی است. آنچه ایران باید انجام دهد، شکلدهی به یک پیوست اقتصادی برای وعده صادق در عرصه ایجابی است. یعنی ایران میتواند حفظ امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را تا حدی تضمین کند و در ازای آن، قراردادهای روی زمین و استراتژیکی با آنها ببندد که تحقق آن برای هر دو طرف سودمند و ترک آن هم به شدت مضر است. قراردادهایی که معنای همکاری استراتژیک را درون خود داشته باشد.
یعنی علاوه بر بازی دوطرفه، متضمن یک معنای بزرگتر در معامله با کشورهای بزرگ و قدرتمند باشد. نکته این است که اگر از این ظرفیت استفاده نشود، طرف مقابل با اهرم اقتصادی و فشار عمومی به ایران، عملا آورده آن را محو کرده و دوباره دست خود را بالاتر از دست ایران قرار میدهد. یعنی آثار امنیتی به وجود آمده هم با تکانههای اقتصادی جامعه ایران، نابود خواهد شد. این عملیات میتواند در پرونده ایران-آمریکا هم تغییر جدی ایجاد کند. آمریکاییها حالا میدانند که بدون خواست ایران، نمیتوانند حضور خود در خاورمیانه را به سلامت کاهش دهند. پس باید امتیازی در ازای آن بدهند.
این همان چیزی است که ایران باید آن را تعریف کند و نه اینکه آمریکاییها تعریف کنند و ایران آن را جرح و تعدیل دهد. توافقی که در آن مسئله اصلی «رفع تحریم» نیست بلکه «انتفاع اقتصادی ایران» است؛ و البته تمام مسائل سیاست خارجی ایران و پروندههای آن را شامل نمیشود بلکه به عنوان بخشی از مسئله اقتصاد ایران مورد توجه واقعبینانه قرار میگیرد. همان گونه که از تلاشهای حاج قاسم در بازکردن مسیر زمینی چابهار به سواحل مدیترانه به درستی استفاده نشد، این فرصت تاریخی هم در حال از دست رفتن است. راهحل، خروج از چارچوبهای ذهنی برجام، مذاکره حقوقی برای رفع تحریم، رفع تنش، توافقی برای فروش نفت، اعتماد به همسایه بدون توجه به شرایط جهانی و... است که چندین بار تجربه شده و همگی شکست خورده است.