سید محمود دعایی؛ حال از زبان دوست شنیدن چه خوش بوَد
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۲۸۸۶۹
آنچانکه سعدی علیه الرحمه می فرمود: هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت او، همچنان هیچ نگفتیم که صد چندین است. دعایی مجموعه فضایل بود و گنجینه صفا و بواقع، ترجمان «دانی چه بود کمال انسان، با دشمن و دوست لطف و احسان» بود و هر چه خوبان همه داشتند او یک جا داشت.
در روزهایی که از فقدان این بزرگ مرد عرصه سیاست و رسانه، متاثر و دلگیر بودم، مانند بسیاری دیگر به این می اندیشیدم و دغدغهمند بودم که جای این مرد به واقع انقلابی وارسته، فروتن، صالح ، ساده زیست، ادیب، فرهیخته و دستگیر را چه کسی خواهد گرفت که دست کم بنای اعتدال و میانه روی که او پی افکنده است دچار گزند و آفت نشود؛ تا اینکه شنیدن خبر انتصاب جناب آقای دکتر سید عباس صالحی که بواقع اشبه الناس به مرحوم سید محمود دعایی است، مایه آرامش و تسلی خاطر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیشب که ناخودآگاه به یاد این مرد بزرگ افتاده بودم و دلم هوای او را کرده بود، یاد محبت و صمیمیت او در مراسم تودیع جناب آقای دکتر سیدضیاء هاشمی و معارفه خود در خبرگزاری جمهوری اسلامی افتادم که وجود سراسر مهربانی و لطفش، مانند همیشه زینت بخش مجلس و گرما بخش وجود همه ما گشته بود.
مشغول مرور فیلم و عکسهای آن مراسم بودم که بخشی از سخنرانی مرحوم سید محمود دعایی خاطرم را درگیر کرد.
مرحوم دعایی در آن مراسم درباره دکتر صالحی گفت: « در خدمت آقای صالحی بودن، خیلی افتخار می خواهد. این عبد صالح خدا، این بنده فروتن، معتقد و پارسا، در جوارش بودن خیلی ارزشمنده. من به همه همکارانشون غبطه می خورم و به همه شون می گویم: هنیئا لکم. من چهره های زیادی رو در ارشاد زیارت کردم. ولی جناب اقای صالحی! شما خیلی عنصر ارزشمند و بزرگواری هستید و می دانم که رنج می برید که در حضورتان از شما تعریف کند ولی شایسته این سخن هستید. »
توصیفی که ایشان در خلال سخنان خود در این مراسم از دکتر سیدعباس صالحی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی کرده اند، برایم مصداق این بیت سعدی شد که «حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود، یا از دهان آن که شنید از دهان دوست.»
گفتم این قطعه کوتاه در توصیف جانشین آینده اش را از زبان خود او بشنوید. با کرامت و بزرگمنشی که از او سراغ داریم، قطعا اگر می دانست روزی قرار است سیدعباس صالحی جانشین او شود، بیش از این می گفت. خداوند روح سید محمود دعایی عزیز را قرین رحمت واسعه خود گرداند و از سید عباس صالحی نازنین که با حسن انتخاب رهبر انقلاب جانشین وی شده است دستگیری کند.
کد خبر 1641206منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محمدرضا نوروزپور سید محمود دعایی سیدمحمود دعائی سیدعباس صالحی سید محمود دعایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۲۸۸۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرد بدهکار از من فیلم سیاه گرفت تا شکایت نکنم
یک سال قبل زنی به نام مریم با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی به نام محمود به اتهام تعرض شکایت کرد.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند سالی است که در کارگاهی که دارم، مشغول کار هستم. یک سال قبل مردی به نام محمود با من همکار شد. از آنجا که به ظاهر مرد موجهی بود به او اعتماد کردم و یک روز سر صحبت را با من باز کرد و گفت سال قبل خانهای را با ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه رهن کرده ام و حالا صاحبخانه گفته که باید ۲۰۰ میلیون تومان دیگر به او پرداخت کنم تا قرارداد اجاره را تمدید کند. به من گفت اگر نتوانم پول را پرداخت کنم حتماً زندگیام به هم میریزد، چون با پولی که دارم نمیتوانم خانهای اجاره کنم.
محمود آن روز به قدری مظلومانه فریبم داد که دلم برایش سوخت و بدون مشورت و هماهنگی با همسرم ۲۰۰ میلیون تومان به او قرض دادم و قرار شد ظرف ۳ ماه وام بگیرد و پولم را پس بدهد. بعد از آن، پیش خودم فکر میکردم که توانستم کار ثوابی انجام دهم و زندگی یک زوج را از نابودی نجات دهم. اما یک ماه بعد محمود به بهانه اینکه حقوقش پایین است از کارگاه من رفت، اما به من گفت که بزودی وامم جور میشود و پول را پس میدهم.
۳ ماه از این ماجرا گذشت، اما نه از محمود خبری شد و نه از پس دادن پول. چندباری با تلفنش تماس گرفتم، اما جواب نداد تا اینکه به سختی توانستم او را پیدا کنم. برایش توضیح دادم که پول را بدون اطلاع همسرم به او داده بودم و اگر متوجه شود زندگیام خراب میشود. محمود هم عذرخواهی کرد و گفت که فردا به کارگاهی که کار میکند بروم تا پولم را پس بدهد. من هم بعد از پایان کارم به کارگاهی که گفته بود، رفتم. خودش در آنجا تنها بود بعد برایم آبمیوهای آورد که به محض خوردن از هوش رفتم. چند ساعت بعد که به هوش آمدم متوجه شدم او به من تعرض کرده و فیلم سیاه از من گرفته است. وقتی اعتراض کردم با لحنی تهدیدآمیز گفت فیلم پیش من محفوظ است و اگر در این باره با کسی حرف نزنی و سراغ پولت را نگیری فیلم را کسی نمیبیند، اما من تصمیم گرفتم شکایت کنم. پس از اظهارات شاکی مأموران به ردیابی متهم پرداختند و وی را در همان کارگاهی که کار میکرد بازداشت کردند. او بعد از انتقال به پلیس آگاهی منکر تعرض شد و اظهارات مریم را دروغ خواند.
در دادگاه چه گذشت
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه شاکی با تشریح ماجرای تعرض، فیلم سیاه و بدهی ۲۰۰ میلیونی از قضات درخواست اشد مجازات برای متهم کرد.
سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهامش به قضات گفت: وقتی در کارگاه این زن مشغول به کار شدم او از همان ابتدا خودش را به من نزدیک کرد مدام از همسرش گلایه میکرد و از من خواست تا باهم صمیمی شویم. موضوع بدهی ۲۰۰ میلیون تومانی هم ربطی به رابطه من و او نداشت و نمیدانم که چرا این دو مسأله را به هم ربط داده است. من اتهام آزار و اذیت و تعرض را قبول ندارم.
پس از اظهارات متهم، قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی