رییس حزب عدالت افغانستان : حکومت همه شمول تنها راه طالبان برای عبور از بحران مشروعیت است
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۴۴۶۴۶
رییس حزب عدالت و توسعه افغانستان گفت: تشکیل حکومت فراگیر از زمان روی کار آمدن حکومت طالبان یکی از بحث های مهم تمام گفت وگوهای داخلی و بین المللی بوده و هست.
به گزارش چهارشنبه ایران اکونومیست از منابع افغانی، سید حسن حسینی با تاکید بر اینکه افغانستان هم اکنون دچار چند بحران مهم است، افزود: برخلاف ادعای طالبان بر همه شمول بودن حکومتشان، بیشتر آگاهان سیاسی معتقدند که این حکومت فقط به افراد خودی که از قومیت پشتون هستند نقش می دهد و جایگاهی برای سایر اقوام و مذاهب افغانستان قائل نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس حزب عدالت و توسعه افغانستان اظهار داشت: بزرگترین چالش برای حکومت کابل بحران اقتصادی است . در کنار این بحران هنوز هم کشور با مشکلات امنیتی دست و پنجه نرم می کند و این خود تهدید بزرگی برای مردم افغانستان و جهان به شمار می رود.
به باور حسینی حکومت فعلی افغانستان یک حکومت تک حزبی و تک قومی است که این باعث فرو رفتن افغانستان به بحران سیاسی شده است.
وی بهترین راه برای برون رفت از تمام این مشکلات درافغانستان را تشکیل یک حکومت فراگیر و همه شمول دانست و گفت که در حکومت افغانستان از تمام اقوام و تمام مذاهب باید حضور داشته باشند، تشکیل چنین حکومتی هم خواست ملت افغانستان و بدون استثنا خواست تمام جامعه بین المللی است.
رییس حزب عدالت و توسعه افغانستان تاکید کرد: تا زمانی که در افغانستان حکومت همه شمول به معنی واقعی آن تشکیل نشود بحرانهای افغانستان کمتر که نخواهد شد هیچ بلکه بیشتر هم میشود.
وی در ادامه در مورد پیامدهای عدم تشکیل حکومت فراگیر گفت: اگر چنین حکومتی شکل نگیرد افغانستان به انزوای خیلی بیشتری فرو خواهد رفت که چنانچه همه مشاهده میکنند حتی یک کشورهم تا به حال روابط دیپلماتیک خود را با افغانستان از سر نگرفته است.
این آگاه سیاسی ایجاد نشدن حکومت فراگیر و همه شمول را زمینه ساز تمام مشکلات عمده افغانستان به خصوص فقر که خود زمینه ساز مشکلات متعدد است میداند، به باور او فقر و افراط گرایی می تواند بستر ساز هر حرکت تروریستی چه در داخل افغانستان و چه در خارج افغانستان و تشکیل و یا قوت بخشیدن به گروه های تروریستی باشد که اگر در مقابله با این گروه ها فکری نشود عواقب آن دامن گیر کشورهای همسایه افغانستان و تمام جهان خواهد بود چناچه در داخل افغانستان هم در ۹ ماه اخیر همه شاهد حرکت های تروریستی در مساجد و مکاتب هستیم.
حسینی می گوید نبود امنیت هم برای افغانستان و هم برای کشورهای همسایه افغانستان خطرناک است و روی روابط دیپلماتیک و اقتصادی تاثیر بسیار زیادی دارد چرا که نبود امنیت خود باعث میشود که رفت و آمد های سیاسی و توریستی، سرمایه گذاری تجار برون مرزی و استفاده نکردن از راه های ترانزیتی افغانستان امکان پذیر نباشد.
وی همچنین گفت: تمام آگاهان سیاسی و امنیتی نگرانی های کشورهای همسایه در مورد تشکیل و یا قوت گرفتن گروه های تروریستی در افغانستان را درک میکنند و به این باور هستند که هرچه زودتر برای جلوگیری از چنین اقداماتی، برنامه های عملی باید روی دست قرار گرفته شود .
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: سید حسن حسینی ، افغانستان ، طالبان
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: سید حسن حسینی افغانستان طالبان رییس حزب عدالت حکومت فراگیر همه شمول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۴۴۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پایگاه مرگز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به پرسش و پاسخی پیرامون دلایل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخته که تقدیم علاقهمندان میشود:
پرسش:
اگر حکومت دینی تشکیل نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پاسخ:
لازمه اقدام به هر عملی، سنجش هزینهها و فواید آن عمل است و باید دید که هزینههای فراوانی که برای برپایی حکومت دینی در ایران ایجاد شده است، خروجی و ثمره خاصی داشته است؟ به عبارت دیگر اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد و چه ضرورت و تغییری در برپایی حکومت دینی برای ملت ایران ایجاد شده است؟
اگر حکومت دینی برپا نمیشد:
۱. به وظیفه دینی و الهی جامعه عمل نشده بود.
برپایی حکومت اسلامی و بستری که بتواند احکام الهی را جاری کرده و ترقی بخشد، وظیفه مسلمین است. برپایی حکومت در جامعه اسلامی، از امور لازم و وجوب آن قطعی است. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میتوان به ادله قرآنی، روایی و عقلی تمسک کرد. (۱)
۲. اکثر احکام الهی تعطیل، و فساد و اعمال نامشروع فراگیرتر بود.
حکومت نقشی انکارناپذیری در ایجاد بسترها و ضوابط مؤثری در اجرا یا تعطیلی احکام اسلامی و همچنین تربیت دینی و غیردینی جامعه دارد. امام خمینی در لزوم تشکیل حکومت اسلامی بیان داشته است که: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازمالاجرا است، هیچیک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است.
این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب میکند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهدهدار اجرای آنها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکانپذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً بهسوی هرجومرج رفته، اختلال و بینظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد». (۲) پیش از انقلاب اسلامی، تجربه حکومت غیردینی در ایران، ترویج فساد و فحشا و ایجاد بسترهای فساد زدا و دینزدا بود.
۳. زمینه برپایی و حرکت به سمت تحقق کامل حکومت دینی فراهم نمیشد.
نظام ما دینی است و مرجعیت همهجانبه دین اسلام را در عرصه حکومت و اداره جامعه پذیرفته است. به هر میزان که در اداره جامعه و تدبیر امور کشور به دین مبین عمل گردد، به آن حکومت، دینی گفته میشود.
حکومت دینی ما کامل نیست و ما در مسیر دینی شدن حکومت هستیم نه اینکه حکومت و دولت و جامعه ما کاملاً دینی باشد. چنانچه رهبر انقلاب در این رابطه اعلام کرده است: «ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچکس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم - «ما»، یعنی همانهایی که کردند - و الآن یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخص است که مسئولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم». (۳)
۴. استبداد و استثماری که بر این ملت سلطه داشت کنار نمیرفت.
تاکنون اثبات شده است که تنها الگویی که در ایران توانسته است در مقابل استبداد و استثمار بهطور کامل تاب بیاورد و تسلیم نشود، الگوی تشکیل حکومت دینی به رهبری فقیه جامعالشرایط است. این حکومت دینی است که به مبارزه و حرکت ملت مشروعیت بخشیده و ایثار آنان برای حفظ ارزشهای دینی و ملی را معنا بخشیده است. این رهبران دینی و ملت دیندار بودهاند که در مواقع حساس و خطرساز، با شدت در راستای حفظ منافع ملی کشور به بذل مال جان خود پرداختهاند.
۵. ترقی جامعه با این شدت نبود.
دین برای سعادت بشر آمده است. به هر میزان که به دین عمل شده است، رشد و ترقی در جامعه حاصل گردیده است. برای نمونه حکومت دینی برای جامعه زنان، نقشی انسانی و غیرجنسی قائل است. این امر موجب شده است که ترقی زنان با کمترین آسیب جنسیتی بهصورت جهشی رخداده و زنان در عرصه تحصیل و تدریس و حضور در عرصهها و مشاغل گوناگون رشدی خیرهکننده را تجربه کنند.
در هشت سال جنگ، ایران با حضور مردم دینمدار برخلاف پیشینه دویستساله خویش، اجازه نداد که هیچ بخشی از کشور از آن جدا گردد؛ اما فساد و فحشا موجب میشود که موانع جدی بر سر راه ترقی کشور ایجاد شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که بخش بزرگی از ناکامیهای ما به این دلیل است که دشمنان دین و دولت دینی با تمام توان مشغول ایجاد مانع و سد در مقابل الگو شدن و تقویت یک دولت اسلامی بوده و با ضربات پیدرپی نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خسارات سنگین و قابلتصوری را در راه تحقق این اهداف ایجاد کردهاند. در واقع تنها این دین نیست که عامل و منشأ شرایط موجود در ایران باشد.
۶. ایرانیان در الگوهای غربی و شرقی هضم میشدند.
حکومت دینی الگویی فارغ از الگوهای حاکم بر عالم بود که نتیجه آن قتل و تجاوز مستکبران و ابرقدرتها به مستضعفان عالم است. الگویی که یاد میدهد که یا باید غارت شوی یا باید با غارتگر همراهی کنی. الگوی حکومت دینی، نفی سلطهجویی و سلطهپذیری است. در الگوی دینی عدم همراهی با مستکبران عالم، یک وظیفه شرعی است.
نتیجه:
حکومت دینی بسترساز ترقی و تمدن است و به هر میزان که به احکام دین مبین عمل گردد ترقی و تمدن حاصل میشود. عدم تشکیل حکومت دینی به معنای ترک تکلیف جامعه ایمانی و تعطیلی احکام اسلامی و انسداد ترقی معنوی و مادی صحیح جامعه و هضم شدن در الگوهای منحرف حاکم برجهان است.
پینوشتها:
۱. ر.ک: همتی، همایون، سنت و سیاست در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۳ ش، ص ۳۸.
۲. خمینی، سید روحالله، کتاب بیع، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۴۶۱.
۳. خامنهای سید علی، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، خامنهای دات آی آر، ۱۲ آذر ۱۳۷۹، https://khl.ink/f/۳۰۳۹