Web Analytics Made Easy - Statcounter

اخترالسادات میرخانی ضمن بیان خاطره‌ای از پدرش گفت که بابا مشکل بینایی حاد داشت و به توصیه دکتر باید فوری عمل می‌شد اما جراحی چشم را عقب انداخت وگفت چند روزی صبر کنیم، چرا که شاگردانم امتحان دارند و نباید عقب بمانند.

به گزارش ایران اکونومیست، ویژه برنامه بر مرکب قلم و آیین بزرگداشت بزرگان قلم و اخلاق شامگاه جمعه (۲۷ خرداد) در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این مراسم یاد و خاطره ۲ استاد فقید، برادران سیدحسن و سیدحسین میرخانی با حضور چهره‌های نام آشنای عرصه خوشنویسی کشور نظیر غلامحسین امیرخانی، امیراحمد فلسفی، یدالله کابلی، مهدی فروزنده و هادی منتظری نوازنده پیشکسوت کمانچه گرامی داشته شد.

در ابتدای این مراسم از فرزندان استادان سیدحسن و سیدحسین میرخانی؛ اخترالسادات میرخانی فرزند استاد سیدحسین میرخانی و فاطمه‌سادات میرخانی فرزند استاد سیدحسن میرخانی تجلیل شد.

خوشنویسی که چشمانش را برای تربیت شاگرد از دست داد

اخترالسادات میرخانی ضمن بیان خاطره‌ای از پدرش گفت: پدرم به دلیل دیابت، مشکلی در چشمش داشت. خاطرم هست زمانی که وضعیت بینایی ایشان حاد شده بود همراه با خواهرم ایشان را پیش دکتر بردیم. دکتر بلافاصله گفت که باید عمل کنید وگرنه بینایی‌تان را از دست می‌دهید. واکنش پدرم قابل توجه بود. او گفت که چند روزی صبر کنیم، چرا که شاگردانم امتحان دارند و نباید عقب بمانند. دکتر پرسید که آیا حاضری بیناییت را به این دلیل از دست بدهی؟ پاسخ داد: بله. من ۲ چشم دارم اما آنان ۴۰۰ چشم. شاگردانم استادان آینده کشور هستند.

وی اضافه کرد: متاسفانه بعد از چند روز که برای درمان مراجعه کردیم، دیگر کار از کار گذشته بود و پدرم نابینا شد. البته اکنون که این اساتید حاضر در جلسه را می‌بینم، با خود می‌گویم که پدرم درست می‌گفت، چرا که آنان با هنر خود نام و یادش را زنده نگه داشتند. 

فاطمه سادات میرخانی نیز بیان کرد: پدرم همیشه خدا را ناظر بر خود می‌دید و هیچ‌گاه ندیدم که کاری خلاف نظر دین انجام دهد. از فرهنگسرای گلستان تشکر می‌کنم که بانی برگزاری چنین برنامه‌ای شد تا یاد و خاطره پدرم زنده بماند.

پس از این مراسم تجلیل، میزگردی با حضور استادان غلامحسین امیرخانی، یدالله کابلی، امیراحمد فلسفی، مهدی فروزنده و هادی منتظری نوازنده پیشکسوت کمانچه برگزار شد و آنان به معرفی ابعاد هنری و اخلاقی برادران میرخانی پرداختند.

غلامحسین امیرخانی اظهارداشت: خاطرم هست در زمان علی جنتی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مراسم باشکوهی در زادگاه استادان میرخانی در استان البرز برگزار شد. این جلسه محفلی بود تا ضمن بیان جایگاه والای هنری آنان، شخصیت متعالی این دو استاد و منش و اخلاق نیک آنان را به عنوان یک معلم به خودمان یادآوری کنیم. البته قرار بود که چنین جلساتی در کرج ادامه داشته باشد اما برگزار نشد.

وی گفت: در حدود سال ۱۳۴۰ این افتخار را داشتم که محضر هر دو استاد را درک کنم و علاوه بر جنبه‌های آموزشی، بخش‌های دیگری از اخلاق، رفتار و منش آنان را درک کنم. هر دو برادر در تمام عمر کاریشان در یک دفتر و روبه‌روی همدیگر کار می‌کردند. حضور هر دو نفر در یک جایگاه معانی زیادی دارد و نشان می‌دهد از نظر اخلاق و معرفت مکمل یکدیگر بودند. از این بابت خاطرات زیادی از آن دو استاد دارم.

امیرخانی افزود: خاطرم هست که برادران سیدحسن و سیدحسین میرخانی حدود دو دهه روبه‌روی مسجد سپهسالار دفتری داشتند و بنده از وزارتخانه برای عرض ادب خدمتشان می‌رفتم. یک روز که پیششان رفته بودم، دیدم که هر دو استاد قصد عزیمت به منزل را دارند. توفیق داشتم که مسیری را همراه با آن دو پیاده بروم و در این مسیر شاهد مکالماتشان باشم. بحث فنی و علمی قابل توجهی در حوزه خوشنویسی بینشان برقرار بود و صحبت اصلی بر سر این بود که چه کسی استادتر است؟ در تمام این زمان، هر دو با رعایت احترام استدلال می‌آوردند که من استادتر هستم! در پایان، استاد حسین خطاب به برادر گفت: اخوی! تو از من شیرین‌تر می‌نویسی اما من استادتر هستم. دقت داشته باشید که در تمام این مکالمه این دو نفر این قدر با احترام و محبت سخن می‌گفتند که واقعا سرمشقی برای همه ما بود. اینکه اولا با یکدیگر گفت‌وگو کنیم و ثانیا طاقت شنیدن سخن دیگری را داشته باشیم.

نظر استاد بنان درباره مقام کمانچه‌نوازی حسین میرخانی چه بود؟

امیرخانی خاطره‌ای از مواجهه خود با استاد بنان را تعریف کرد و گفت: خاطرم هست دو سه روز قبل از درگذشت استاد غلامحسین بنان به منزل ایشان رفتم تا عیادتی از او داشته باشم. در آن دیدار از استاد بنان پرسیدم که نظرشان درباره مقام کمانچه‌نوازی استاد حسین میرخانی چیست؟ استاد بنان گفت که ایشان در جایگاه دوم این هنر قرار دارد. به نظرم بیان این سخن از زبان استاد بنان بسیار ارزشمند است.

یدالله کابلی نیز با اشاره به جایگاه هنری برادران میرخانی اظهارداشت: استادان سیدحسن و سیدحسین میرخانی حافظان هنر والای کشورمان در عرصه خوشنویسی بودند و تاسف می‌خورم که چرا از زندگی آنان هیچ فیلمی تهیه نشد و به نظرم در این زمینه کوتاهی کردیم؛‌ با این حال معتقدم که این دو نفر جایگاه جاودانه‌ای در هنر ما دارند.

وی تاکید کرد: از سال‌ ۱۳۴۶ شاگرد استاد میرخانی در انجمن خوشنویسان بودم؛ یکی از ویژگی‌های مهم استاد حسن میرخانی در کلاس این بود که در کنار درس هنر، ذکر پند می‌کرد. پندهایی که واقعا انسان‌ساز بود. نکته مهم دیگری که در رفتار و منش ایشان دیدم، برخورد پدرانه‌اش با هنرجویان بود. استاد میرخانی برایم به مانند پدری بود که همه چیز ازش یاد گرفتم.

برادران میرخانی واسط بین هنر خوشنویسی قدیم و جدید بودند

امیراحمد فلسفی دیگر هنرمند خوشنویس در این نشست گفت: امیدوارم در شناخت و ارج نهادن به ارزش‌های هنری کشورمان قدم‌های درستی برداریم و مفاهیم نهفته در اخلاق، منش و رفتار استادان میرخانی و سایر هنرمندان پیشکسوت را به نسل جوان منتقل کنیم. معتقدم نسل جوان خوشنویسی کشورمان نیاز دارد تا پیشینه گذشته خود را بداند.

وی با نقل خاطره‌ای از استاد حسن میرخانی افزود: خاطرم هست که سال ۱۳۵۵ برای نخستین بار خدمت ایشان رسیدم و از استاد میرخانی خواهش کردم که به من هنر خوشنویسی یاد بدهند. وی پیشنهاد داد که به انجمن خوشنویسان بروم و پاسخ قابل تاملی به من داد و گفت که اگر او بخواهد به من آموزش بدهد، هر یک جلسه باید هزینه‌ای به اندازه یک ماه آموزش در انجمن را بپردازم. بنابراین بهتر است به انجمن بروم تا به جای یک جلسه آموزش، چندین جلسه آموزش ببینم. به نظرم این مرام و اخلاق استاد در قبال شاگرد مثال‌زدنی است.

این استاد خوشنویسی بیان کرد: تا قبل از دهه ۱۳۶۰ منابع بسیار کمی در عرصه خوشنویسی در اختیار داشتیم. اگر کتابت‌ این استادان نبود و کتاب‌های خوشنویسی را نمی‌نوشتند، این هنر در کشورمان پیشرفت چشمگیری نمی‌کرد. به نظرم برادران میرخانی نقش واسط بین هنر خوشنویسی قدیم و هنر خوشنویسی جدید بودند. البته استاد حسن میرخانی کتابت داشت و استاد حسین میرخانی شاگردپروری می‌کرد. 

ماجرای اصرار محمدرضا شجریان برای کمانچه‌نوازی حسین میرخانی و فیلمی که در آرشیو است!

هادی منتظری استاد موسیقی و نوازنده پیشکسوت کمانچه نیز در این نشست اظهارداشت: دلیل حضور من در این نشست این است که استاد میرخانی علاوه بر هنر خوشنویسی، دستی بر کمانچه نیز داشت. خاطرم هست یکی از روزهایی که با استاد محمدرضا شجریان تمرین داشتیم، به من گفت همراهم بیا که می‌خواهم تو را به جای خوبی ببرم. همراه با ایشان به منزل استاد میرخانی رفتیم. در آن جلسه از ایشان خواست که کمانچه بنوازد اما ایشان گفت از زمانی که به مکه رفته‌ام، موسیقی نمی‌زنم. در نهایت با اصرار استاد شجریان چند دقیقه‌ای کمانچه نواخت و استاد شجریان نیز از این کمانچه‌نوازی فیلم گرفت. متاسفانه من این فیلم را ندارم اما حتما در آرشیو استاد شجریان می‌توان آن را پیدا کرد. از همایون عزیز می‌خواهم که این فیلم را در اختیارمان بگذارد.

مهدی فروزنده هنرمند خوشنویس نیز در این نشست گفت: بنده یکی از کوچکترین شاگردان استاد میرخانی بودم و یکی از همان ۴۰۰ شاگردی هستم که دختر استاد میرخانی بدان اشاره کرد. شکی نیست که استاد سیدحسین میرخانی بنیانگذار انجمن خوشنویسان بود، چرا که منش و رفتار ایشان نشان می‌داد که فردی اداری بوده است. مسئله مهم دیگر جانشینی ایشان است. بنده معتقدم اگر امروز خدمت استاد غلامحسین امیرخانی نبودیم و ایشان جایگزین استاد میرخانی نمی‌شد، هیچ وقت انجمن به این پایه و بنیان نمی‌رسید. 

وی اضافه کرد: سنگ‌بنایی که این دو استاد گذاشتند، امروز به ثمر نشسته و بیش از ۴۲۰ استاد تراز اول در سراسر کشور داریم.

امیرخانی نیز در بخش پایانی این جلسه با اشاره به یک دهه طلایی در انجمن خوشنویسان گفت: به نظرم دهه ۱۳۶۰ جایگاه ویژه‌ای در انجمن خوشنویسان داشت، چرا که در آن دوره به پشتوانه انتشارات و فروش بسیار بالای کتاب‌های خوشنویسی، رقم دریافتی برای آموزش هنرجویان در انجمن را این قدر پایین آورده بودیم که حتی ضعیف‌ترین اقشار جامعه نیز که علاقه‌مند به خوشنویسی بودند می‌توانستند آموزش ببینند. همچنین این فرصت را داشتیم که سمینارهای سراسری کشوری برگزار کنیم تا تجارب استادان به همه هنرجویان در کشور منتقل شود.

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: غلامحسین امیرخانی ، فرهنگسرای گلستان ، خوشنویسی

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: غلامحسین امیرخانی فرهنگسرای گلستان خوشنویسی غلامحسین امیرخانی انجمن خوشنویسان استاد میرخانی هنر خوشنویسی حسین میرخانی کمانچه نوازی خاطره ای استاد بنان خاطرم هست دو استاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۳۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بلیت‌ پاره بده، جایزه بگیر

همشهری آنلاین- شهره کیانوش راد : شاگرد شوفر در هر اتوبوس کرایه ها را دستی از مسافر ها می گرفت. اما بعدها مسافران باید برای سوار و پیاده شدن بلیت می خریدند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی تهران پژوه می گوید: «اولین کرایه ای که برای اتوبوس تعیین شد از پنج شاهی شروع شد و بعدها با آمدن اتوبوس‌های واحد به یک قران، دو قران و ده قران رسید. وقتی بلیت های کاغذی آمدند، شاگر شوفر بلیت ها را پاره می‌کرد و در خیابان می انداخت. بعدها که خطوط اتوبوسرانی ساماندهی شدند، در ازای تحویل و وزن کردن بلیت های پاره شده، به شاگر شوفر پاداش می دادند.»

باجه فروش بلیت ماشین دودی در شهرری

با استناد به اسناد تاریخی به جامانده از آن دوران، در ۸ فروردین سال ۱۳۱۰ در چهل و یکمین جلسه انجمن بلدیه طهران، لایحه عوارض بر اتومبیل و اتوبوس های شهری تصویب شد. طبق این لایحه صاحبان اتومبیل‌های کرایه و اتوبوس موظف شدند. در مقابل وجهی که از مسافر دریافت می‌کنند بلیت بدهند. رانندگان مکلف شده بودند در ازای بلیت ۵ شاهی، یک شاهی عوارض دهند و در ازای بلیت ده شاهی یکصد دینار عوارض بپرداند. درشکه های کرایه از دادن عوارض معاف بودند. عواید حاصل از این لایحه برای مرمت و تسطیح خیابان‌های شهر تهران اختصاص می یافت.

عباس حسینی، از علاقه مندان به تاریخ تهران است که درباره تاریخچه حمل و نقل در تهران نیز پژوهش‌هایی انجام داده است. او می‌گوید: «وقتی شرکت واحد در سال ۱۳۳۵ افتتاح شد. گران ترین نرخ بلیت خطوط اتوبوسرانی ۲ ریال تعیین شد که از توپخانه تا شمیران تردد می کرد. بلیت ها ابتدا سکه ای و از نوع برنج بود که روی آن خط مربوط اتوبوس نوشته شده بود. مردم گاهی از این سکه ها برای خرید هم استفاده می کردند. بعدها بلیت کاغذی چاپ شد. قیمت، تاریخ چاپ بلیط، شماره خط و سایر مشخصات بر روی آن درج می شد. هر خط ۳ عضو ثابت داشت. راننده، بلیت فروش و شاگرد شوفر. بلیت فروش معمولا در عقب اتوبوس می نشست و گاهی هم دستگاهی مانند قرقره ماند دور گردنش بود و با چرخاندن دسته آن یک بلیت به مسافر می داد.»

نمونه ای از گواهینامه شاگرد شوفر

حسینی می گوید:«شاگرد شوفری یکی از مشاغل ثابت بود . فردی که شاگرد شوفر می شد ، تصدیق رانندگی داشت و وظیفه نظم دهی به مسافران را هنگام سوارشدن و پیاده شدن در طول مسیر بر عهده داشت به همین دلیل از افراد تنومند را به کار می گرفتند. بعدها بلیت فروش کار شاگرد راننده را انجام می داد.» عمر بلیت های کاغذی در ماه‌های پایانی سال ۱۳۸۹ به پایان رسید و کارت های الکترونیکی برای پرداخت کرایه وارد سیستم حمل و نقل اتوبوسرانی شد.

نمونه ای از بلیت های سکه ای

کد خبر 847358 برچسب‌ها همشهری محله اتوبوس - شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه حمل و نقل شهری

دیگر خبرها

  • پیام دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به مناسبت گرامیداشت روز معلم و استاد
  • بلیت‌ پاره بده، جایزه بگیر
  • جهاد دانشگاهی در کنار معلمان برای تربیت نسل‌های متخصص
  • «استاد غلامیان» در تربیت گوهرتراشان نقش بسزایی داشته است
  • پیام استاندار مازندران به مناسبت گرامیداشت هفته معلم
  • معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند/ جایگاه معلم و تعلیم و تربیت از منظر امام رضا(ع)
  • شهید مطهری از اساتید حوزه تربیت بود
  • تربیت شدگان مکتب اسلام بهترین ذخایر آن هستند
  • شاگرد و استاد رند | تعقیب و گریز برای صدرنشینی
  • معلمان سکانداران تربیت علمی و اخلاقی جامعه‌اند