حیات اندیشه در نمایش گروهی «ماندن»
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۶۴۱۶۴
تصویر کردن موقعیت از مفهوم، یکی از کالبدهای هنر معاصر است. هنرمندانی حاضر در مجموعه «ماندن» از همین دغدغهمندی و استواری برخوردارند.
پدیدهها، زاده و رشد یافته در بستر زمان خویشاند. آنچه که منعکس کننده و عامل رشد و انتقال پدیدههای اجتماعی در جوامع است، فرهنگ اعم از ادبیات ، نقاشی ، تئاتر و ... هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقطع زمانی معاصر نیاز به نگهداشت و ترویج حداقلی از فرهنگ اجتماعی و یا آنچه که از آن باقیمانده، به عقیده نگارنده ضروری است.
چیزی که آیندگان به میراث از زبان و نوشتار و تصویر دریافت خواهند کرد در اکنون ما بسیار مهمتر از هر دورهای در گذشته به نظر میرسد، از این روی دیدگاه هنرمند به عنوان شاهد، تفسیرگر و شکلدهنده فرهنگ یک جامعه، بسیار دارای اهمیت است.
آن بیانی که هنرمند از اندیشه به بستر زندگی و فکری جامعهاش منتقل میکند و یا برای زیستش تنها حفظ میکند، متضمن تدوام جوامع در طول زمان است، یعنی ریختشناسی و ساختاراندیشی تصویری، شکلی از حیات اندیشه است، به شیوهای که گاهی میتواند از نوشتار در انتقال مفاهیم پیشی بگیرد و موقعیتی را که مد نظر بوده برای مخاطب تصویر کند.
تصویر کردن موقعیت از مفهوم یکی از کالبدهای هنر معاصر است. هنرمندانی که در این مجموعه افتخار همکاری با این پروژه را به ما دادهاند، به باورمان از همین دغدغهمندی و استواری برخوردارند. نوع نگاه و شیوه کارکرد اجرایی نقاشیهایشان گویای این تمایز عمیق است.
۱. رو بنا
درک ضرورت، گونهای از پدیدارشناسی اجتماعی است. تشخیص نیاز یا عدم نیاز به یک پدیده، گرایش یا الگو میتواند فرآیندی از شناخت باشد. این مسئله که یک اجتماع انسانی مرکبی از شناختها و ناشناختههاست و گفتگوی این دو جنبهی رفتاری، وضعیتی از رشد فکری را ایجاد میکند امری ملزم در فرهنگ تلقی میشود، به این معنی که مرزهای شناخته شدهی فرهنگی در ساختارهای اجتماعی با گذر زمان دچار تغییرات ناشناخته نسلهای نو ظهور میشوند.
جامعهای زنده و ماندگار است که متوجه این نیاز ساختاری باشد و در عین حال نیازمند ظهور نسل و اندیشه نو بماند. آن گونه که آموزش به شیوه کلاسیکش تنها فراهمکننده زمینههای مناسب برای اندیشیدن و خلق معاصر شود. جوری که ساختار جامعه در حال حاضر زیست میکند فاقد این شناختها به نظر میآید و خود را عاری از نیاز به شاکله تداوم برای آیندگان میبیند. این برخورد باعث و دلیل جوامع کوتاه مدت میشود.
۲ . زیر بنا
نیازمندی فرهنگی. ماهیت فرهنگ به عنوان ایجاد کننده و نگهدارنده اجتماع (اعم از خرده فرهنگها و فرهنگ کلی یک جغرافیا) و روابط انسانی و زمینهساز تفکر معاصر نیازمند تدوین و زیبایی شناسی است. فرهنگ اجتماعی در چهارچوب هنر، اندیشه و گفتگو تعریف میشود. هنر، ساختاری تصویر محور (آنچه که معنای خیال انگیزی را دارا باشد) در بدنه فرهنگ ایجاد و خلاقیت را شکوفا میکند.
ضرورت ماندن به این سیاق در امروز ما گویا ازهر دوره دیگری حیاتیتر میشود. به این مفهوم که دیدگاه راکد حاکم نه تنها فاقد روشنبینی اجتماعی بلکه از بین برنده اندیشه و به تبع آن نافی فرهنگ اجتماعی است، پس ماندن و تولید اندیشه ضروریتر از هر زمانی میشود. چون آنچه که ما را به هم پیوند میدهد همان چیزی است که ساختار مقابل آن را نمیخواهد و آن دانستن و تلاش برای دانستن است. ضرورت ماندن، یک مفهوم فرساینده است و هر دیدگاهی آن را به شیوهی خود و جدای از نظریهی فهم اجتماعی تصویر میکند. به معنی که ممکن است این واژه در نمود تصویریاش شکلهای مختلفی به خود بگیرد و اشاره به معناهای درونی و فردی داشته باشد، اما در کلیت اجتماعیاش یکسان است.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: هنر معاصر ، هنرهای تجسمی ، نقاشیمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: هنر معاصر هنرهای تجسمی نقاشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۴۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیاز به سرگرمی سالم برای مخاطب/ سعید ابوطالب «سناتور» را میسازد
نهمین قسمت از برنامه «کافه نقد» با اجرای مهران دهنمکی، به تحلیل محتوایی رئالیتیشو «پدرخوانده» پرداخت. سعید ابوطالب؛ کارگردان، نویسنده و تهیهکننده این رئالیتیشو، هادی مومنی؛ فعال رسانهای و عباس گل؛ روزنامهنگار مهمانان این برنامه بودند.
ابوطالب در ابتدای این برنامه گفت: بازیهای نقش منفی یا بازیهای دورهمی به ویژه مافیا، قبل از اینکه وارد شبکه نمایش خانگی شوند، مردم آنها را در خانههایشان یا در دورهمیهایشان بازی می کردند. این مدل رئالیتیشو در ابتدا توسط یکی از پلتفرمها به من پیشنهاد شد. من آن را دوست نداشتم زیرا آن را بلد نبودم و فکر نمیکردم بتواند چیزی به مخاطب عرضه کند.
وی اضافه کرد: ما نیازمند سرگرمی سالم برای مخاطب هستیم اما آن سرگرمی حتما باید حاوی پیام باشد. درباره این بازی تحقیق کردیم و متوجه شدیم که میتوانیم آن را هنجاری و خانوادگی کنیم. البته هنجاری از این جهت که ادبیاتی برای بازی ایجاد کنیم. من چند مدل از این بازی را تحت عناوین «شبهای مافیا»، «ارتش سری»، «ضد» و «پدرخوانده» ساختم؛ بهعلاوه برنامهای به نام «سناتور» را طراحی کردیم که دو ماه دیگر آماده تصویربرداری خواهد بود.
در ادامه، عباس گل گفت: باید کار را در دو بعد فرم و محتوا بررسی کرد. در بحث فرم، مخاطب کار را پس نمیزند و یک کار استاندارد و خوشساخت میبیند اما در بخش محتوا باید تبعات آن را در نظر گرفت. مثلا از یک مدل محتوا همزمان چند کار پخش میشود و این اتفاق مخاطب را اشباع میکند. مساله دیگر این است که فضا بیش از حد لاکچری است درصورتی که نیازی نبود.
تهیهکننده و کارگردان «شبهای مافیا» راجع به انتخاب مخاطب برای دیدن محتواها در تلویزیون و سکوها گفت: برنامهها در صداوسیما به این شکل است که مخاطب تلویزیون را روشن می کند، برنامه یا سریال مورد علاقهاش را تماشا میکند و بعد آن را خاموش میکند. اما در نمایش خانگی مخاطب باید اشتراک بخرد زیرا بخش خصوصی است. مخاطب در یک فضای آزاد حق انتخاب دارد. این جریان آزاد برنامهسازی است و به جای تنظیمگری باید تشویق کرد.
هادی مومنی نیز در ادامه این مباحث افزود: درباره آثاری از این دست یک نوع نقد رایج در فضای عمومی وجود دارد. حتما به گوشتان خورده که مافیا بهعنوان یک پیام و اثر در دلش ترویج دروغ و فریبکاری دارد.
«مافیا» یک بازی روانشناسانه است
ابوطالب درپاسخ به این نوع نقدها توضیح داد: بله این اولین نقد محتوایی بود که به این بازی وارد شد. این بازی، یک بازی روانشناسانه بوده است. کاربردهای روانشناسانه دارد. در این بازی آدمبدها یکسوم آدمخوبها هستند. آنهایی که دروغ میگویند آدمبدها و آنهایی که راست میگویند آدمخوبها هستند. درواقع ما دروغ نمیگوییم بلکه سعی میکنیم دروغ را از راست تشخیص دهیم.
وی ادامه داد: ما انتظار داریم که یک جهان انتزاعی مانند کشتی دزدان دریایی یا انبار قاچاق مافیای سیسیل بسازیم زیرا میخواهیم همزاتپنداری صورت نگیرد. بازیگران جلوی دوربین نقششان را بازی و پشت صحنه با همدیگر روبوسی میکنند. نمیخواهیم بازیگران لباس ایرانی-اسلامی داشته باشند
تهیهکننده «پدرخوانده» افزود: ایراد میگیرند که چرا لباس ایرانی-اسلامی ندارند، ما نمیخواهیم داشته باشند. حتی روی اسم کاراکترها نیز اسامی سینمایی گذاشتهایم. از طرف دیگر این تغییر برای مخاطب، جذاب است. ما رئالیتیشو هستیم زیرا متن نداریم. محتوا و خط فکری داریم. میدانیم کجا میرویم. البته تعدادی از پلتفرمها هم از این برنامه میسازند اما به بازیگر متن میدهند تا وایرال شود. در صورتی که متننویسی با ذات رئالیتیشو مغایرت دارد.
آثاری مانند «پدرخوانده» به مخاطب وفادار بوده است
مومنی در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه وقتی به تاریخ سینما برمیگردیم گویی دوگانهای بین آثاری که وفادار به واقعیت بودهاند و آثاری که جهان تخیلی را بازتاب میدهند، وجود داشته است، سپس خاطرنشان کرد: در سینمای امروز ایران با دو نوع اثر روبهرو هستیم. یکی آثاری که توسط نهادها ساخته می شوند و عموما بودجههای کلان دارند اما نتواستهاند مخاطبان زیادی را جذب کنند. طیف دیگر آثار طنز هستند. در واقع ما دو جریان اصلی در سینما داریم. سینمای محتواگرا و سینمای طنز. خارج از این جریان دیگری نمیبینیم.
وی ادامه داد: نگاه برخی منتقدان این است که آثار طنز با تمام ضعفهایی که دارند، به روح هنر نزدیک هستند؛ زیرا در آنجا مساله سرگرمی و مخاطب اهمیت دارد. ما این اتفاق را در نمایش خانگی میبینیم. در واقع نمایش خانگی معطوف به مخاطب است. به نظر من آثاری مانند «پدرخوانده» به مخاطب وفادار بودهاند زیرا مخاطب منفعل نیست. در واقع ما با فعلیت مخاطب روبهرو هستیم یعنی اثر طوری ساخته میشود که مخاطب بهعنوان بخشی از اثر وارد آن شود تا خودش جهان معنا و تداعیها را بسازد.
ابوطالب سپس درباره رده سنی این برنامه مطرح کرد: ما درخصوص رده سنی مقاومتی نداریم. هرچند تاکنون تذکری از این بابت به ما داده نشده است. زمانی که ما تصمیم میگیریم فصل جدید برنامه را بسازیم به نظرات مخاطبان مبنی بر اینکه کدام بخشها را دوست داشته و کدام بخشها را نداشتهاند، توجه میکنیم. زمانی که مخاطب احساس کند ما به نظر او اهمیت میدهیم، با ما همراه میشود همچنین اینکه سینما هم به برنامههای محتواگرا و هم به برنامههای سرگرمکننده احتیاج دارد.
برنامه «کافه نقد» با اجرای مهران دهنمکی و با هدف نقد و تحلیل سریالها و برنامههای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، پنجشنبهها ساعت ۱۸:۳۰ از رادیو نمایش پخش میشود.
منبع: خبرگزاری ایرنا