راز پنهان متولدین هر یک از ماههای سال چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۶۷۴۳۸
همه ما می دانیم افراد متولدین هر ماه شخصیت متفاوتی دارند. با دانستن راز شخصیت هر ماه می توانید افراد مختلف را بهتر بشناسید.
به گزارش برنا؛ قطعا می دانید که هر ماه ویژگی های منحصر به فرد خودش را دارد و به همین دلیل در این قسمت قصد داریم ویژگی های متفاوت و راز های پنهان متولدین ماه های مختلف را به شما معرفی کنیم تا هم خودتان و هم دیگران را بهتر بشناسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فروردین
فروردین ماهی ها زمانی که زیر مجموعه باشند و بخواهند از کسی دستور بگیرند، اصلاً احساس خوبی ندارند. آن ها دوست دارند که کار ها را به روش خودشان انجام دهند و هنگامی که این اتفاق نیفتد، لجبازی می کنند. این افراد مودی هستند و گاهی اوقات رفتار بچگانه از خودشان نشان می دهند. هنگامی که با یک مشکل مواجه می شوند، تصمیمات خوبی نمی گیرند و از تصمیم گیری عاجز هستند.
اردیبهشت
مشهود ترین رفتاری که در اردیبهشت ماهی ها می توانید پیدا کنید، کله شقی و لجاجت آن ها است. اردیبهشت ماهی ها کمی مادی گرا هستند. آن ها بنده آسایش و راحتی بوده و همچنین برای راحتی خود چیزهایی را خریداری می کنند که اصلا نیاز نیست.
در واقع اهل ریخت و پاش و عشق و حال هستند. معمولا برای پیشنهاد گرفتن همیشه در دسترس هستند و توصیه های خوبی دارند اما اگر می خواهید در مورد پول خرج کردن از آن ها مشاوره بگیرید، بهتر است سراغ شان نروید.
خرداد
خرداد ماهی ها بر این عقیده هستند که نباید چیزی را از روی ظاهر قضاوت کرد اما خودشان به این موضوع عمل نمی کنند و دقیقاً دیگران را با اولین نگاه قضاوت می کنند، بدون این که شخصیت او را بشناسند. عقاید کلی آن ها در مورد افراد کمی عجیب و غریب است و معمولاً باعث ایجاد حس سردرگمی و نگرانی در دیگران می شود.
تیر
تیر ماهی ها کمی مودی هستند. آن ها خیلی حساس بوده و زندگی را سخت می گیرند و شاید به خاطر همین حساسیت بیش از حد دوست داشته باشید که از آن ها فاصله بگیرید. آن ها سعی می کنند فارغ از مسائل احساسی تصمیم بگیرند اما موفق نمی شوند اما تظاهر می کنند که احساسی نیستند.
مرداد
مرداد ماهی ها افراد جذابی هستند و دوست دارند در مرکز توجه قرار بگیرند. معمولاً غرور زیادی دارند. دوست دارند که همیشه ستاره باشند و مورد تجلیل و احترام دیگران قرار بگیرند و برای رسیدن به این هدفشان هر کاری می کنند.
شهریور
شهریور ماهی ها ذهن تجزیه تحلیل گری دارند و به دنبال بهترین ها و ایده آل گرایی هستند. دوست دارند همه چیز را با هم تجربه کنند. از درون دیگران را قضاوت می کنند و مدام با شیطان درون خود در حال مبارزه هستند و می خواهند که یک زندگی ایده آل را برای خودشان و خانواده شان فراهم کنند.
مهر
مهر ماهی ها به دنبال صلح و آرامش هستند. آن ها معمولاً همه را راضی نگه می دارند. متاسفانه کمی زیاد از حد خودشان را در اختیار دیگران قرار می دهند و ممکن است که از آن ها سوء استفاده شود. آن ها معمولاً نمی توانند نه بگویند و از این بابت ضربه می خورند.
آبان
آبان ماهی ها کمی آماتور هستند. از طرفی در کار دیگران سرک می کشند و اهل غیبت هم هستند اما دوست دارند حریم شخصی زندگی خود را حفظ کنند. بعضی از احساسات مانند حسادت شدید خود را از دیگران پنهان می کنند. آن ها در پنهان کردن چیز های مختلف بسیار عالی عمل می کنند و فکر می کنند که همه اطرافیان شان عالی هستند. در نتیجه به آن ها حسادت می کنند و کمی به اطرافیانش مشکوک هم هستند.
آذر
آذر ماهی ها به خاطر ماجراجویی و روحیه عدالت جویانه ای که دارند معروف هستند. آن ها به ندای قلب خود گوش می دهند. اگر کسی خلاف باورهای آن ها صحبت کرده و سند و مدرک بیاورد، کمی حالت متعصبانه از خودشان نشان می دهند. آذر ماهی ها باور دارند که درست عمل می کنند و درست فکر می کنند بنابراین شنیدن عقاید دیگران برایشان سخت است و شاید در سکوت آن ها را قضاوت کنند.
دی
دی ماهی ها افراد مسئولی هستند. آن ها شخصیت تجربی دارند. یعنی به دنبال تجربه و درس گرفتن هستند. شاید اگر کسی آن ها را به خوبی نشناسد، کمی بی احساس بداندشان. در صورتی که واقعا افراد احساسی هستند، به روابط رمانتیک اهمیت می دهند و فقط باید یک نفر قدم اول را بگذارد و یخ آنها را آب کند.
بهمن
بهمن ماهی ها کمی غیر معمول عمل می کنند و خودشان هم این موضوع را می دانند. آن ها هنگامی که صحبت از تغییرات سیاسی و اجتماعی می شود، خیلی بلندپروازانه فکر می کنند و دوست دارند ایده های بزرگ داشته باشند. به همین دلیل کمی از دیگران متفاوت می شوند. دیگران در متوجه شدن افکار پیچیده و ایده های بزرگی که در ذهن بهمن ماهی ها است دچار مشکل می شوند و همین باعث می شود که آن ها تنها تر باشند.
اسفند
اسفند ماهی ها افراد رویایی با افکار فانتزی هستند. در دنیای فانتزی خودشان غرق می شوند. آن ها از تعهد داشتن در دنیای واقعی می ترسند. همیشه نگران هستند که واقعیت با چیزی که فکر می کردند متفاوت باشد. بنابراین با وجود این که احساسی هستند اما می توانند احساسات خود را در درون شان نگه داشته و از دیگران پنهان کنند.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: سال ماه طالع بینی فال راز پنهان دوست دارند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۷۴۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه آزادیخواهی برای دیگران
به گزارش خبرگزاری مهر، در پی خیزش دانشجویان بیدار دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب، با صدور بیانیهای همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میداندادن به مطالبات دانشجویی دعوت کرد.
متن بیانیه مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب به شرح ذیل است:
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
از جمله پایههای نظریِ مدرنیتهی غربی را لیبرالیسم یا آزادیخواهی میدانند. غرب جدید و معاصر بهشکلی غریب به این میراث عصر روشنگری میبالد. امروزه، بهویژه، آمریکاییها از لیبرالیسم، در حدّ و سطح یک دینِ مدرن، دم میزنند تا جایی که زمانی جمعی از فیلسوفان و اندیشمندان نامدار آمریکایی، مجوز هر نوع برخورد خشونتآمیز با مخالفان لیبرالیسم آمریکایی را صادر کردند!
ازجمله، اصول و مضامین پربسامدِ لیبرالیسم در دنیای غرب، آزادی بیان و آزادی اندیشه است. دهههای متمادی است که دنیای غرب، بلوک شرق و جهان سوم را به خاطر نقض لیبرالیسم، محکوم میکند، تحت فشار قرار میدهد و هرگاه مجالی یافته، لشکرکشی نیز کرده است.
زمانی فوکویاما تقدیر بشر و نسخهی پایانی و اجتنابناپذیر جهان و تاریخ را وجه سیاست لیبرالیسم، یعنی لیبرالدموکراسی دانسته بود. او گرچه بعدها تردیدهایی را در این زمینه، ابراز کرد، اما همچنان آمریکاییها تفوق و مزیت خود در دنیای امروز را در فرهنگ لیبرال میدانند، همچنانکه به تفاوت و تفوق نسخهی آمریکاییِ لیبرالیسم باور دارند و میبالند. در یک سخن، لیبرالیسم هم مشروعیتبخشِ فرهنگ و نظام سیاسی آمریکاست، هم مجوزی برای مقابلهی آمریکاییها با دیگر نظامهای سیاسی در دنیا.
در اینجا درپی تحلیل و نقد لیبرالیسم یا نگاهی آسیبشناسانه یا آیندهپژوهانه به لیبرالیسم نیستیم. آنچه دهههاست که ناظران و اندیشهوران را در ایالات متحده و در خارج از آن، به خود مشغول کرده، و به کاوش و پایش، سوق داده است، میزان صداقت سیاستمداران غربی در پایبندی به لیبرالیسم و در ترویج آن است. امروزه تقریباً برای جهانیان روشن شده است که سائقهی اصلی غربیها، بهویژه، آمریکاییها در مواجهه با دیگر دنیاها و دیگر سرزمینها و دیگر نظامهای سیاسی، اصول آزادیخواهی و ارزشهایی چون حقوق بشر و دموکراسی نیست. دموکراسیها و انتخاباتهای آزادی را سراغ داریم که چون در راستای منافع غربیها نبوده، از حمایت آنها برخوردار نشده، بلکه گاهی در برابر سرکوب آنها سکوت کرده یا در سرکوب آنها مشارکت کردهاند، همچنانکه دستکم، در منطقهی ما، فراوان جوامع نالیبرال و نظامهای سیاسی نادموکراتی وجود دارد که از حمایتهای بیدریغ اروپا و آمریکا برخوردار هستند. امروزه کمتر کسی به صداقت غربیها در ترویج و تعمیق لیبرالیسم در دنیا و به محوریت این اندیشه در تعامل آنها با دیگر کشورها و ملتها باور دارد. سیاست و اقتصاد دو محرک اصلیِ غرب در دخالت در دیگر کشورهاست و شعارهای لیبرالی بیش از یک پوشش دنیاپسند نیست.
امروزه فریبکاری غربیها در پیچیدن نسخهی آزادیخواهی برای دیگران، آشکار شده و این، کشف تازهای نیست. آنچه تا اندازهای تازگی دارد، آشکارشدن فریبکاری غرب در لیبرالبودن در داخل اروپا و آمریکاست. زمانی تصور میشد که این آموزه و آرمان، دستکم، در داخل سرزمینهای غربی، خط قرمزی است که عبور از آن، مجاز نیست و این تابو آنقدر مقدس است که به پای آن میتوان دین و حتی عدالت را قربانی کرد، اما امروزه معلوم شده است که غربیها خط تابوها و مقدسات دیگری دارند که حاضرند حتی آزادیخواهی را هم به پای آن ذبح کنند.
حمایت بیدریغ غربیها از اسرائیل و صهیونیزم، پدیدهی تازهای نیست. زمانی تصور میشد که غرب، به دلیل رنج ناشی از گناه و شرم تاریخیاش درقبال یهودیان و یهودستیزی، سودای حمایت از دولت و سرزمین یهودیها را در سر میپروراند. صادرکردن این شرّ نامیمون به خاورمیانه و سپردن تاوان جنایات آلمان و دیگر کشورهای غربی در حق یهودیان، به ملتهای مسلمان کار زشت و ناپسندی بوده است، اما با اینهمه، تصور میشد که غرب با اهداف انساندوستانه، درپی جبران جنایت هولوکاست است. جالب است که گاهی بر سرِ خاورمیانه، این منت را میگذاشتند که حمایت از اسرائیل، بهواقع، حمایت از تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه و باهدف تعمیم لیبرالدموکراسی در این منطقه است.
بهمرور، روشن شد که غربیها فراتر از خیرخواهی برای اسرائیلیها، اهداف سیاسی دیگری را هم در منطقهی ما دنبال میکنند و آن، مهارکردن ملتها و قدرتهای خاورمیانه توسط این رژیم جعلی و تحمیلی است. به بیان دیگر، به اسرائیل بسان چشم، گوش و بازوی غرب در خاورمیانه، مینگریستند.
باتوجه به دولتهای کاملاً همراه با غرب در خاورمیانه و باتوجه به هزینههای سنگینِ مالی، سیاسی و حیثیتیای که غرب به خاطر حمایت از اسرائیل پرداخت کرده و میکند، این پرسش رخ مینماید که چرا همچنان اروپا و آمریکا با گشادهدستیِ تمام و گاه با بیآبروییِ آشکار از اسرائیل حمایت میکنند؟ چرا ولو درظاهر، توازن و سنجیدگیای در تعامل غرب با اسرائیل و کشورهای عربی دیده نمیشود؟
اینک آشکار شده است که حمایت غرب، بهویژه آمریکا از اسرائیل، فراتر از خیرخواهی برای صهیونیستها و حتی فراتر از اهداف خاص سیاسی در این منطفه، ناشی از مقهوریت آنها درقبال، لابیها، سرمایهها و رسانههای قدرتمند صهیونیستیهاست.
نوع مواجههی دولت آمریکا با خیزش دانشجویان دانشگاههای آمریکا که بیصداقتی آنها را در وفاداری به لیبرالیسم زیر سؤال برده است، کاملاً نشان میدهد که قوهی عاقله و ارادهی قاهرهی آمریکا در اسارت کامل قویترین لابی آمریکا، یعنی لابی صهیونیستی است.
درمیان ده یا هفت دانشگاه برترِ ایالاتمتحده که گاه برترین دانشگاههای دنیا به شمار میآیند(Top ten)، اغلبشان در سیطرهی کامل یهودیانِ طرفدار اسرائیل است. هنوز از یادِمان نرفته که چگونه در ۲۰۰۶، رئیس هاروارد رسماً اعلام کرد که مایهی شرم و خجالت من است که رئیس دانشگاهی باشم که در آن با اسرائیل مخالفت میشود.
جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین مظلوم که در برترین دانشگاههای آمریکا، یعنی هاروارد، کلمبیا و پرینستون نیز پررونق است، گذشته از امتیازات انسانی و اخلاقیاش و علاوه بر خدمتی که به آرمان فلسطین میکند، دو حقیقت بزرگ را نیز آشکار و آفتابی ساخت: یکی، فریب یا حتی افول لیبرالیسم آمریکایی و دیگری، اسارت سیاست، عقل و مدیریت آمریکایی در دستان صهیونیستها.
ما وظیفه داریم که ضمن حمایت از این جنبش دانشجویی، دنیا را با این حقائق حیاتی، یعنی فریب لیبرالیسم و مقهوریت اروپا و آمریکا درقبال صهیونیستها آشناتر سازیم. جنبش دانشجویی در هرجای جهان، از مهمترین کانونهای تحول در سیاست، فرهنگ و اقتصاد است. سرکوبکردن این جنبش در هرجای دنیا که باشد، هم محکوم است و هم نسنجیده و بهدور از درایت و آیندهنگری. سرکوب جنبش دانشجویی گاهی بهصورت فیزیکی صورت میگیرد و گاهی از راه کشتن رویکرد سیاسی و سوقدادن دانشجو به صِرفِ مطالبات صنفی و گاه صِرفِ آزادی یا حتی بیقیدوبندیهای جمعی و فردی. قدری تحمل و مدارا درقبال انتقادات و اعتراضات سیاسی دانشجویان، کمترین دستاوردش اعتلای نوع و سنخ مطالبات دانشجویی تا سطح آرمانهای والای سیاسی و اجتماعی است.
ما ضمن حمایت از خیزش دانشجویان دانشگاههای آمریکا علیهِ اسرائیل و درمقابل حمایت نامحدود دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی، همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میداندادن به مطالبات دانشجویی دعوت میکنیم.
سید ابوالحسن نواب
مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب
کد خبر 6093359 فاطمه علی آبادی