مدیران جدا شده از وزارت ورزش در کمیته ملی المپیک چه میکنند؟
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۶۸۳۷۷
به گزارش خبرنگار مهر، از زمانی که موضوع بازنشستگی مدیران و منع به کارگیریشان مطرح شد همواره حرف و حدیث هایی پیرامون آنها و وضعیتشان وجود داشت به خصوص به خاطر دو دستگی دیدگاه ها در رابطه با این قبیل مدیران و اختلاف نظرهایی که در مورد کنار رفتنشان یا استمرار همکاری با آنها وجود دارد.
برخی با نگاه جوان محور بر این عقیده اند که بازنشستگی باید به معنای حکم قطعی پایان دوره مدیران و کنار رفتن آنها باشد تا اینگونه فرصت برای جوانگرایی در پست های مدیریتی مهیا شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر می رسد این اعتقاد و چشم انداز در کمیته ملی المپیک بسیار مورد توجه است به خصوص در رابطه با نفراتی که از مجموعه وزارت ورزش جدا می شوند و به خاطر بازنشستگی یا بعضا مسائل دیگر جایی در این وزارتخانه پیدا نکردند اما کمیته ملی المپیک فضا را در اختیارشان قرار داده تا همچنان باشند.
معاون بازنشسته وزارت ورزش در کمیته ملی المپیک
ژاله فرامرزیان از جمله افرادی است که بعد از بیرون آمدن از ساختمان وزارت ورزش بلافاصله به یک ساختمان پایین تر رفت و در کمیته ملی المپیک صاحب صندلی جدیدی شد. فرامرزیان معاون توسعه منابع انسانی و مالی وزارت ورزش بود که حضورش در وزارت مسعود سلطانی فر همواره متوجه انتقادات زیادی شد اما هیچ یک باعث متزلزل شدن جایگاهش نشد بلکه او تا سه ماه پس از جابه جایی دولت هم متصدی همین پست در وزارت ورزش بود.
حتی بعد از انتخاب سرپرست معاونت توسعه منابع انسانی و مالی (امیرحسین مطلبی - ۱۳ آذرماه ۱۴۰۰) هم رفت و آمد ژاله فرامرزیان در ساختمان وزارت ورزش به بهانه رسیدگی به پرونده ها امور مالی به جامانده از دوره قبل ادامه داشت و حتی او یک اتاق اختصاصی هم در اختیار داشت. این در حالی بود که از ابتدای سال گذشته بحث بازنشستگی ژاله فرامرزیان مطرح شده بود اما او که خود مجری اجرای قانون بازنشستگی در دستگاه ورزش بود با این شرایط در وزارت ورزش ماندگار شد تا همین چند هفته پیش که به کمیته ملی المپیک نقل مکان کرد و به عنوان مشاور رئیس در امور مالی مشغول به کار شد.
البته فرامرزیان اولین مدیر جدا شده از وزارت ورزش نبود که به ساختمان همسایه و دوست این وزارتخانه رفت اما آخرین شان هم نبوده است.
چراغ سبز کمیته ملی المپیک به رانده شدگان وزارت ورزش
عبدالحمید احمدی پیش از ژاله فرامرزیان وارد کمیته ملی المپیک شد. احمدی که در دو دولت قبل معاون فرهنگی وزیر ورزش بود، در دولت جدید شانسی برای تصدی دوباره این معاونت نداشت و اتفاقا وزیر ورزش در مورد جانشینش (سینا کلهر) هم خیلی زودتر از دیگر معاونت ها به نتیجه و جمع بندی رسید.
احمدی هم با حکم مشاور رئیس وارد کمیته ملی المپیک شد. ضمن اینکه همزمان به عنوان عضو شورای راهبردی و همچنین شورای سیاست گذاری تاریخ شفاهی هم در این کمیته فعالیت هایی دارد.
از طرفی رامین طباطبایی هم جدیدترین گزینه وزارتی است که در آکادمی ملی المپیک به عنوان زیر مجموع کمیته ملی المپیک دوره ای جدید از مدیریت ورزشی اش را آغاز کرده است. طباطبایی طی چهار سال گذشته ریاست فدارسیون بسکتبال را بر عهده داشت اما برای انتخابات اسفندماه سال گذشته این فدراسیون تایید صلاحیت نشد.
با این اوصاف هفته گذشته طباطبایی با حکم دبیرکل کمیته ملی المپیک که سرپرست آکادمی ملی المپیک را هم بر عهده دارد به عنوان مشاور و سرپرست معاونت آموزشی و پژوهشی این آکادمی منصوب شد.
جنگ نرمی که علنی شد
البته شاید بتوان گفت که سرآغاز حضور نفراتی از وزارت ورزش در کمیته ملی المپیک همزمان با تشکیل کمیسیون زنان در این کمیته بود و معرفی مهین فرهادی زاد معاون وقت بانوان وزارت ورزش به عنوان رئیس کمیسیون، همزمان با این انتصاب فریبا محمدیان که به دلیل بازنشستگی از معاونت بانوان وزارت ورزش کنار رفت و جای خود را به فرهادی زاد داد هم به عنوان یکی از اعضای کمیسیون زنان معرفی شد.
البته این جابه جایی ها زمانی انجام شد که وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در بهترین دوره خود به لحاظ تعامل و هماهنگی به سر می بردند و کمترین اتفاق در ورزش از سایه همپوشانی و موازی سازی مدیران مستقر در این دو ساختمان و تصمیمات مشترک شان خارج بود.
جابه جایی های اخیر اما در شرایطی متفاوت انجام شد، زمانی که حمید سجادی متصدی وزارت ورزش شد و افرادی مانند فرامرزیان، احمدی و طباطبایی از فهرست مدیران این وزارتخانه و زیر مجموعه هایشان کنار گذاشته شدند. البته ابتدا اینگونه به نظر می رسید که جذب این مدیران جدا شده از بدنه وزارت ورزش توسط کمیته ملی المپیک صرفا در راستای احترام به مقام آنها و به کارگیری تجربیاتشان باشند اما اتفاقاتی که پیرامون انتخابات فدراسیون سوارکاری رخ داد و و احتمال مربوط به زخم چرکینِ قدیمی و سر باز کردن دوباره آن، بر ابعاد این اقدام و ابهاماتش اضافه کرد به خصوص که برای مدیرانی از وزارت ورزش به کمیته ملی المپیک راه باز شد که بعضا دوره ای پُر انتقاد را پشت سر گذاشتند.
مدیرانی مانند عبدالحمید احمدی، ژاله فرامرزیان و رامین طباطبایی که دوره ای کاملا انتقادی و حتی پرونده ساز هم داشته اند. با این اوصاف جذب آنها و حکم دادن برایشان نگاه ها را نسبت به تغییر ماهیت روابط میان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش جدی تر می کند و می تواند دلالتی باشد بر اختلافات زیر پوستی که انتخابات فدراسیون سوارکاری باعث علنی شدنش شد.
کد خبر 5517340منبع: مهر
کلیدواژه: کمیته ملی المپیک وزارت ورزش و جوانان بازنشسته ها ژاله فرامرزیان عبدالحمید احمدی سید رضا صالحی امیری حمید سجادی فوتبال تیم فوتبال استقلال تهران تیم فوتبال پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران تیم ملی فوتبال ایران وزنه برداری دراگان اسکوچیچ تنیس روی میز باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران کشتی فرنگی مسابقات قهرمانی آسیا رضا درویش مدیرعامل باشگاه پرسپولیس کمیته ملی المپیک ژاله فرامرزیان وزارت ورزش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۸۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه شده که زنان در ورزشگاه ها حرف های رکیکی می زنند که تا حالا مختص مردان بود؟
روزنامه هم میهن نوشت: اتفاقاتی که این روزها در فضای ورزشی ایران رخ داده است، از یک نظر پدیده جدیدی محسوب نمیشود. در حقیقت، ساختار سیاسی ایران با دو مشکل اساسی در این موضوع مواجه است. ازیکسو، نمیخواهد خود را با ضوابط عمومی فدراسیونهای جهانی یا کمیته بینالمللی و منشور المپیک سازگار کند و درعینحال، میخواهد که همچنان از مزایای عضویت در این نهادها بهرهمند شود و در مسابقات المپیک و جهانی و باشگاهی شرکت کند. از سوی دیگر، نمیخواهد یا نمیتواند خود را با الزامات فرهنگی ورزش در داخل کشور تطبیق دهد.
ریشه این مسئله نیز در ناسازگاری فرهنگ ورزشی با ارزشهای سنتی است. این ناسازگاری بهویژه در ورزش زنان اهمیت بیشتری دارد. در سنت اجتماعی ما زن اساساً واجد جایگاهی نبود که بخواهد برای اثبات خود به صحنه بیاید و از آن مهمتر سرود برابری با مرد را بخواند. آن سنت الزامات خاص خود را به رفتار و پوشش و جایگاه زنان بار میکرد.
ولی زن در جامعه جدید تمام این محدودیتها را رد میکند. شاید تعجب کنیم که چرا برخی از زنان نیز همپای مردان از کلمات رکیک استفاده میکنند. کلماتی که حتی کاربرد آن از سوی زنان وجاهت منطقی ندارد. علت این پدیده در همین اصرار به برداشتن مرزهای تمایزی است که چون به اجبار ایجادشده شکلهای افراطی و حتی مضحک هم پیدا کرده است.
مشکل مهم و دیگر این ساختار داشتن تصور حق انحصاری امور بهویژه در حوزه فرهنگ نزد صاحبان قدرت است این تصور موجب شده که در اجرای اهداف فرهنگی بهکلی ناکارآمد شوند. نمونه آن فضای عمومی ورزشگاهها بهویژه فوتبال است که متاسفانه در کشتی هم هست و در سالهای اخیر به والیبال و سایر رشتههای ورزشی هم سرایت کرده است.
سیاستزدگی در ورزش، انحصار نسبی در مالکیت تیمهای ورزشی، کوشش برای تبدیل ورزش به ابزاری برای پیشبرد اهداف فرهنگی غیرمرتبط با ورزش، عدم حضور مردم و ذینفعان در مسائل و مدیریت باشگاهها و نیز تنظیم مقررات عمومی فضاهای ورزشی، در کنار علاقه وافر برای حضور در رقابتهای ورزشی در سطح بینالمللی و کوشش برای کسب مدال و جام و افتخار به آنها؛ جملگی موجب ایجاد سیاستهایی متعارض و فضایی مغشوش در ورزش شده است که دیر یا زود هزینه آن هم باید پرداخته شود.
اینگونه تعارضات و عوارض در اغلب حوزههای مدیریتی وجود دارد ولی به عللی از جمله ضرورت تبعیت از منشور المپیک و مقررات فدراسیونهای جهانی؛ در ورزش برجسته و مشهود شده است؛ زیرا در صورت عدم رعایت ضوابط این نهادهای بینالمللی، امکان اخراج از فدراسیونهای ورزشی جهانی وجود دارد و از آنجا که ورزش بهویژه ورزش قهرمانی رکن مهمی در تامین اوقات فراغت یا حتی هویتبخشی جوامع جدید است، تن دادن به اخراج موجب بحران داخلی خواهد شد.
فراموش نکنیم که ایران همچنان در حوزه ورزش در مقایسه با کشورهای مشابه خود حرفهای زیادی برای بروز استعدادها دارد. بعلاوه پربینندهترین شبکه تلویزیونی ایران با فاصله زیاد، شبکههایی است که به ورزش میپردازند و الا صداوسیما فاقد مشتری جدی خواهد بود.
مجموعه این وضعیت در ورزش ایران موجب شده که حکومت هم در داخل و هم در خارج دچار چالش شود. چالشهایی که با گذشت زمان تشدید میشود و به اتخاذ تصمیمات به نسبت عجیب منجر شده و خواهد شد.
راهحلی جز سیاستگذاری بدون تناقض یا با تناقضات اندک نیست. با ممنوع کردن حضور زنان یا مردان در ورزشگاهها هیچ مسئلهای حل نخواهد شد. مقررات پوشش هم همچنان دامنگیر فدراسیونهای ورزشی خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام