Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین- وجیهه امیرخانی: در این گزارش مروری کوتاهی کرده‌ایم بر کارنامه بازیگری علی شادمان یا همان جاوید دوست داشتنی سریال یاغی؛ نوجوانی ورزیده با صورتی بی‌مو و قدرت و معصومیتی درخشان در چشم‌هایش که آرزوی بالا بودن دارد؛ بالا بودن در عشق،  زندگی و  قهرمانی کشتی.

کودک قربانی در میم مثل مادر 

نخستین باری که علی شادمان کوچک روی پرده سینما آمد و اشک مخاطبان نشسته در سالن های سینما را درآورد «میم مثل مادر» رسول ملاقلی‌پور (۱۳۸۵)  بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پسربچه معصومی به نام سعید با مشکلات ژنتیکی که اگرچه نحیف و لاغر بود اما با چشمانی درشت و نگاهی معصوم به شکل حیرت‌آوری ویولون می‌نواخت. گلشیفته فراهانی (سپیده) در این فیلم نقش مادر سعید در حادثه بمباران شیمیایی سردشت آسیب دیده بود و از دوران جنینی سعید می دانست او با مشکلاتی به دنیا خواهد آمد اما تصمیمش را برای مادر شدن گرفته بود. این کودک بازیگر متولد ۱۳۷۵ ایلام بیش از هرچیز به دلیل آشنایی و مهارتی که با نوازندگی داشت برای این فیلم انتخاب شده بود.

علی شادمان پس از موفقیت «میم مثل مادر»، در اندک زمان باقی مانده از کودکی‌اش در «صد سال به این سال‌ها» و «زمانی برای دوست‌داشتن» جلوی دوربین رفت و جایزه ویژه جشنواره سینه‌کید هلند را برای بازی در «زمانی برای دوست‌داشتن» از آن خود کرد و پس از ابن دو فیلم شانس حضور جلوی دوربین کمال تبریزی در مجموعه «سرزمین کهن» ( ۱۳۸۷) پیدا کرد. هرچند این سریال در زمان پخش گرفتار حاشیه‌هایی شد و خیلی زود از آنتن تلویزیون کنار رفت اما خاطره خوشی از حضور خود را در ذهن‌ مخاطبان باقی گذاشت.

شادمان پس از آن با سریال «ماه‌وپلنگ»، «کیمیا» و «دیواربه‌دیوار» قاب تلویزیون را تجربه‌ کرد. این سریال‌ها به دلیل گستره وسیع مخاطب، اسم او را بر سر زبان‌ها انداخت و کم کم او را به چهره شناخته شده‌ای تبدیل کرد که می‌توانست بدون خاطره سعید «میم مثل مادر» و معصومیت کودکانه یک پسربچه کم‌توان، ‌توانایی‌های منحصر به فردی را از خود به نمایش بگذارد.

شاید از همین نقطه به بعد هوشمندی علی شادمان را در چیدمان مسیر حرفه‌ای بازیگری‌اش می‌توان دنبال کرد. این که با شهرت کوتاه‌مدت تلویزیونی خود را در تولیدات انبوه و تکراری تلویزیون فراموش نکرد و با دست به تجربه‌های متفاوتی در تئاتر و سینما زد.

شادمان در همین سال‌ها با نمایش «مردگان بی کفن و دفن» اثر ژان پل سارتر با کارگردانی منوچهرهادی و «خشم اژدها» کاری از علی احمدی خود را روی صحنه تئاتر محک زد. تئاتر «طناب» از دیگر نمونه‌های موفق حضور شادمان روی سن تئاتر بودکه در کنار آتیلا پسیانی و رامین ناصرنصیر به عنوان بازیگران اصلی برای مخاطبان تئاتر خاطره ساز شد.

اگر از آرمان، پسر جوان سریال «دیوار به دیوار» کاری از سامان مقدم (۱۳۹۶) به عنوان آخرین اثر تلویزیونی او که نقش فرعی داشت بگذریم، حضور او در فیلم سینمایی «جان‌دار» به کارگردانی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری در نقش پسر کوچکی از خانواده‌ای گرفتار مصایب و معضلات جنوب شهر تهران که درگیر قتل و قصاص و زندگی گنده‌لات‌های جنوب شهر می‌شود در کنار بازیگرانی نظیر فاطمه معتمدآریا، ‌ حامد بهداد و... گام‌ بزرگی بود در تجربه تیپ نوجوان عاصی جنوب شهری که موقعیت یک خانواده معمولی را در دل جامعه خشمگین نشان می‌داد.

سهراب افغان در مردن در آب مطهر

«مردن در آب مطهر» کاری از برادران محمودی (کارگردانی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی) قدم مهم بعدی او در سینماست. علی شادمان در این فیلم در نقش پسری افغان ظاهر می‌شود که در کنار دغدغه‌های زندگی خواهر و رفیقش برش‌هایی از عشق و دلتنگی یک مهاجر افغان جدامانده از وطن را در ایران به تصویر می‌کشد. درخشش او در به تصویر کشیدن زندگی پسر بامعرفت افغان که با تمام وجود به کمک دوستش می‌شتابد تا راه او را برای مهاجرت هموار کند اما زور او به زور دنیای بیرون نمی‌رسد همچنین بازی مبتنی بر لهجه، او را تا سطح نامزدی برای جایزه‌ بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره‌ سی و هشتم فیلم فجر بالا برد.

نکته قابل توجه اینکه شنای پروانه و «مردن در آب مطهر» دو اثری بودند که همزمان پای علی شادمان را به بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر باز کرد و سطح متفاوتی از کارنامه حرفه ای او را رقم زد.

اشکان خروس شنای پروانه

کارنامه آرام و موفق بازیگری علی شادمان سرانجام او را به دوربین محمد کارت در اولین تجربه سینمایی‌اش در «شنای پروانه» نزدیک کرد. شادمان در «شنای پروانه» که به قلم حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری (کارگردان جاندار) نوشته شده است نقش پسری به نام اشکان خروس را بازی می‌کرد که در زنجیره حقیقت‌یابی جواد عزتی (حجت) درباره اتفاق هولناکی که برای برادر و  همسر برادرش رخ داده بود نقش کلیدی داشت. او در تک سکانس طولانی این فیلم، نقش جوانک لات و بی‌سر و پایی را دارد که با زرنگی و رندی سر (هاشم) را کلاه گذاشته و با پول او تولیدی مشروب راه انداخته است.

 پسربچه سرتق عاشق‌پیشه در می‌خواهم زنده بمانم 

آخرین تصویر به یادماندنی که تا قبل از یاغی از این بازیگر در قاب تلویزیون دیده شد حضور او در سریال پرمخاطب «می‌خواهم زنده بمانم» شهرام شاه حسینی است که در تابستان ۱۴۰۰ پخش آن از شبکه نمایش خانگی آغاز شد و توانست مخاطبان بسیاری را پای قاب تلویزیون بکشاند. حضور در این سریال که داستانی عاشقانه از روزهای خاکستری  دهه ۶۰ را روایت می‌کند اگرچه نقش اصلی نبود اما در کنار  بازیگرانی مثل سحر دولتشاهی، حامد بهداد، پدرام شریفی و آزاده صمدی همچنین موسیقی گوش‌نواز همایون شجریان از جمله آثار به یادماندنی شبکه نمایش خانگی است.

کاوه‌ سریال «می‌خواهم زنده بمانم» نقش نوجوان تازه پشت لب سبزشده‌ای بازی می‌کند که سرتق و رویاپرداز است از آن تیپ‌هایی که می‌خواهند یک شبه به همه‌چیز برسند. پسربچه‌ای که به قول خود کاوه اگر مادرش به او پول می‌داد تا برود نان بخرد، برمی‌گشت به خانه و به مادرش می‌گفت صف شلوغ بود در طول داستان  بزرگ می‌شود و بهای این مردانگی را یک شبه با جانش قمار می‌کند.

جاوید عاصی در یاغی

علی شادمان این روزها در شمایل جاوید، پسر فقیر و دوست‌داشتنی «یاغی» وارد میدان شده است. او که در دومین تجربه تصویری با محمد کارت توانسته نقش اصلی یک درام دنباله‌دار پرهیاهو را از آن خود کند با شیوه روایت سفر قهرمانی، زندگی پرفرازونشیب نوجوانی سرکش از کوچه پس‌کوچه‌های جنوب شهر را به نمایش می‌گذارد.

علی شادمان در خلق جاوید داستان «یاغی» بدون افتادن به دام کلیشه‌ معصومیت دنیای کودکان کار  یا سردرآوردن از خشونت زندگی آدم‌های شنای پروانه، ‌چهره‌ای ملموس و واقعی از پسر نوجوانی را خلق می‌کند که بیش از آنکه از بخواهد از جنوب شهر فراری باشد دلش می‌خواهد در رابطه عاشقانه‌اش کامیاب شود. در حقیقت جاوید فرار از تلخی‌های زندگی جنوب شهر را وسیله‌ای می‌داند برای رسیدن به دختر محبوبش. همین اندازه ساده و واقعی.  

جاویدی که علی شادمان برای ما به تصویر می‌کشد ادا در نمی‌آورد، گاه بی‌قرار و مضطرب دنبال انتقام‌جویی تا انتهای شهر می‌رود و گاه شفاف و مصمم مسیر مطمئن‌تری را برای زندگی انتخاب می‌کند. علی شادمان اگرچه همچنان در ابتدای مسیر حرفه‌ای‌اش آزمون‌وخطاهایی را پیش رو دارد اما تا همین جا و در قیاس با هم‌نسلی‌ها و هه هفتادی‌های سینما مسیری دشوار را پیموده و می‌توان به عنوان ستاره‌ای در آسمان سینمای ایران به او امید بست. امیدی که تا کنون آرام، بی‌حاشیه و متواضع آمده که ماندگار شود.

کد خبر 684129 برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران نمايش خانگي

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران نمايش خانگي میم مثل مادر شنای پروانه علی شادمان جنوب شهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۹۲۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افرادی که در کودکی محبت ندیده‌اند، این ۷ ویژگی را دارند

آیا تابه‌حال فکر کرده اید که چگونه جو عاطفی خانه در دوران کودکی شخصیت ما را به عنوان یک بزرگسال شکل می‌دهد؟

به گزارش روزیاتو، کمبود محبت در دوران کودکی، اثری منحصر به فرد بر شخصیت و رفتار افراد بر جای می‌گذارد.

بزرگ شدن در چنین محیطی فقط به معنای از دست دادن فرصت در آغوش گرفتن عزیزان خود یا صحبت‌های صمیمانه با آن‌ها نیست، بلکه اساساً می‌تواند بر دیدگاه و رفتار فرد در بزرگسالی تأثیر بگذارد.

برخی از این نشانه‌ها در آینده به شکل ظریفی خود را نشان می‌دهند.

۱) مشکل در برقراری ارتباط عاطفی

برای کسانی که بدون محبت بزرگ شده اند، ایجاد پیوند‌های عاطفی در بزرگسالی می‌تواند یک مشکل بزرگ باشد. فقدان نزدیکی عاطفی در طول سال‌های شکل‌گیری شخصیت آن‌ها اغلب باعث ایجاد یک مکانیسم دفاعی طبیعی با جدایی عاطفی می‌شود.

این جدایی می‌تواند به شیوه‌های مختلفی مانند مشکل برای بیان احساسات، احساس ناراحتی هنگام لمس فیزیکی یا پرهیز از برقراری رابطه عاطفی ظاهر شود.

این ویژگی‌ها اغلب منجر به سوء تفاهم شده و روابط شما را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند.

۲) عزت نفس و اعتماد به نفس پایین

ویژگی مشترک کسانی که در دوران کودکی خود محبت کافی ندیده اند، فقدان عزت نفس و اعتماد به نفس است. این باور در ذهن این افراد پرورش یافته که آن‌ها لایق عشق و محبت نیستند.

این باور اغلب منجر به کاهش عزت نفس می‌شود، زیرا این افراد به ارزش و توانایی‌های خود شک می‌کنند. آن‌ها همچنین ممکن است با احساس بی کفایتی دست و پنجه نرم کرده و دائماً خود را با دیگران مقایسه کنند.

علاوه بر این، این افراد اعتماد به نفس ندارند، از خطرات و ریسک‌ها اجتناب کرده و به دلیل ترس از شکست یا طرد شدن در منطقه امن خود می‌مانند.

۳) نیاز بیش از حد به کنترل

بزرگ شدن در یک محیط سرد از لحاظ عاطقی اغلب باعث نیاز به کنترل در بزرگسالی می‌شود.

این افراد ممکن است تمایل به مدیریت ذره بینی و ریزبینانه موقعیت‌ها و افراد اطراف خود داشته باشند.

آن‌ها استاندارد‌های سفت و سختی داشته و اگر کار‌ها طبق برنامه‌شان پیش نرود، به شدت مضطرب می‌شوند.

این نیاز به کنترل در روابط عاطفی می‌تواند سرریز شود و آن‌ها را وادار کند که هر حرکت و رفتاری را به شریک زندگی خود دیکته کنند. این کنترل بیش از حد، ناشی از ترس است؛ ترس از رها شدن، آسیب دیدن یا ماهیت غیرقابل پیش‌بینی رفتار انسان ها.

۴) تمایل به کمال‌گرایی

برای کسانی که بدون محبت بزرگ شده اند، کمال‌گرایی اغلب به یک حالت پیش‌فرض تبدیل می‌شود. گویی آن‌ها به دنبال عشق و تاییدی هستند که در کودکی از دست داده بودند.

این رگه کمال‌گرایی در زمینه‌های مختلفی از زندگی افراد نمایان می‌شود؛ از کار گرفته تا روابط عاطفی.

آن‌ها استاندارد‌های بسیار بالایی را برای خود تعیین می‌کنند و وقتی به این استاندارد‌ها نمی‌رسند، احساس استرس و ناامیدی زیادی به سراغشان می‌آید.

متأسفانه، این کمال‌جویی بی وقفه می‌تواند به فرسودگی شغلی، اضطراب و گاهی اوقات حتی به مسائل مربوط به سلامت روان مانند وسواس یا اختلالات خوردن منجر شود.

۵) مشکل در اعتماد کردن به دیگران

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که معمولاً در افرادی یافت می‌شود که در دوران کودکی خود کمبود محبت را تجربه کرده‌اند، مشکل در اعتماد کردن به دیگران است.

این عدم اعتماد می‌تواند ناشی از حمایت عاطفی غیر قابل اعتماد یا متناقضی باشد که در دوران کودکی دریافت کرده اند.

این افراد اغلب در زمینه به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی خود با دیگران مشکل دارند، از ترس اینکه آسیب ببینند یا طرد شوند. این ترس می‌تواند آن‌ها را از ایجاد روابط عمیق و معنادار باز دارد.

فقدان اعتماد آن‌ها همچنین می‌تواند منجر به یک حالت کنترل و هشدار مداوم شود که در آن افراد همیشه مراقب نشانه‌های خیانت یا رها شدن هستند.

۶) ترس از رها شدن

یکی دیگر از ویژگی‌های رایج در میان کسانی که در دوران کودکی محبت ندیده اند، داشتن ترسی عمیق از رها شدن است.

این افراد همیشه بابت از دست دادن عزیزانشان نگران هستند، حتی هنگامی که دلیلی واقعی برای این نگرانی وجود ندارد.

این نگرانی می‌تواند آن‌ها را در روابط عاطفی بیش از حد وابسته یا کنترل‌گر کند، زیرا سعی می‌کنند که از تحقق بدترین کابوس‌هایشان جلوگیری کنند.

اما نکته اینجاست: این ترس اغلب تبدیل به یک پیشگویی منفی ساختگی می‌شود. اضطراب مداوم آن‌ها افراد دیگر را پس می‌زند و این باورشان را تأیید می‌کند که رها شدن اجتناب‌ناپذیر است.

۷) مشکل در تعیین مرز‌های سالم

افرادی که با کمبود محبت بزرگ شده اند، اغلب در تعیین مرز‌های سالم در روابط خود مشکل دارند. ریشه این مشکل را می‌توان در تجربیات دوران کودکی آن‌ها پیدا کرد. ممکن است که نیاز‌ها و احساسات این افراد در کودکی به طور مداوم نادیده گرفته شده باشد.

دیگر خبرها

  • ستاره بوشهری از کجا شروع کرد؟ تصویری از مهدی قایدی در دوران کودکی
  • آیت‌الله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد
  • افرادی که در کودکی محبت ندیده‌اند، این ۷ ویژگی را دارند
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • کنعانی: حمله به رفح بیانگر درنده‌خویی رژیم یاغی صهیونیستی است
  • ماموریت در نیمکره جنوب زمین
  • پارسا پیروزفر و اخاذی از زنان ثروتمند ؛ سکانسی که پربازدید شد | ببینید
  • مرگ و زندگی ما به دست میدان مغناطیسی زمین است!
  • نقدهای مسعود اسکویی خیلی محترمانه بود/ رادیو ورزش گوش می‌کنم
  • غرق شدگی کودکی تیرانی در کانال آب