الجزیره: آمریکا در وضعیت پیچیدهای در قبال ایران گرفتار شده است
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۷۵۴۵۲
الجزیره در این گزارش نوشت: «"جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا پیش از رسیدن به کاخ سفید، قول داده بود که بلافاصله و از طریق مذاکرات به توافق هستهای با ایران بازخواهد گشت اما طی یک سال و نیم اخیر، آمریکا و ایران در بازگشت و پایبندی به بندهای توافقی که دولت "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا از آن در نیمههای سال 2018 خارج شد، موفقیتی بدست نیاوردهاند».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الجزیره در ادامه نوشت: «ایران نیز در این مدت اقدام به توسعه برنامه هستهای خود از طریق افزایش میزان غنیسازی، توقف (برخی) همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرداخته و آمریکا نیز در عین حال اقدام به اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران پرداخته است».
در این گزارش آمده است: «ند پرایس، سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه آمریکا در کنفرانس خبری چند روز پیش خود گفته بود که واشنگتن به همراه شرکای خود در خاورمیانه به دنبال اتخاذ گامهایی در قبال تشدید تنشهایی است که ایران در منطقه بر میدارد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته بود که ایران میتواند طی چند هفته به بمب هستهای دست یابد به همین دلیل خواستار بازگشت دوجانبه به توافق هستهای هستیم».
آمریکا در وضعیت پیچیدهای در قبال ایران گرفتار شده است
این شبکه خبری در گزارش خود نوشت: «این اظهارات نشان دهنده اوضاع پیچیده برای واشنگتن است که پیامدهای گستردهای بر شبکه همپیمانان این کشور از اسرائیل تا کشورهای خلیج (فارس) به همراه خواهد داشت. این پیامدها در هر دو حالت موفقیت بازگشت به توافق هستهای با ایران یا شکست مسیر مذاکرات کنونی، وجود خواهد داشت».
«جورجیو کاویرو» مدیر موسسه مطالعات کشورهای خلیج فارس در آمریکا به الجزیره گفت: «اگر توافق هستهای احیا شود این کشورها درباره دستیابی ایران به منابع مالی بیشتر نگران خواهند شد چون ایران میتواند گروههای وابسته به خود را در تمام منطقه عربی تامین کند، اقدامی که باعث نگرانی اسرائیل و برخی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خواهد شد».
کاویرو اضافه کرد: «اگر مذاکرات کنونی در احیای توافق هستهای سال 2015 شکست بخورد خطرات جدی در خصوص از کنترل خارج شدن ایران و نزدیک شدن روند سیاسی به لبه پرتگاه وجود خواهد داشت که این موضوع تهدیدات بسیار بزرگی برای کشورهای منطقه به همراه خواهد داشت».
بازگشت به توافق هستهای برای آمریکا بسیار مهم است
الجزیره در ادامه گزارش نوشت: «در حالی که واشنگتن در حال کاهش نظامیان خود در خاورمیانه و تمرکز بر چین است، بازگشت به توافق هستهای با ایران، موضوع بسیار مهمی برای استقرار منطقه به شمار میآید».
یک کارشناس امور ایران در اندیشکده اطلس در واشنگتن معتقد است: «توافق بین ایران و آمریکا بدان معناست که افقهایی درباره ثبات در خاورمیانه وجود خواهد داشت که این موضوع فرصت بیشتری را برای آمریکا در خصوص تمرکز بر شرق آسیا ایجاد خواهد کرد».
این شبکه خبری در ادامه گزارش خود نوشت: «در همان زمان نیز همپیمانان واشنگتن و در راس آنها اسرائیل و تا حدود زیادی بحرین و امارات و چه بسا عربستان سعودی، درباره گامهای رفع تحریمهای بینالمللی علیه ایران با احتیاط برخورد میکنند».
«دیوید دیروش» استاد مطالعات امنیتی در دانشگاه دفاع ملی و از مقامهای نظامی سابق آمریکا معتقد است در صورتی که پیشرفتی در مذاکرات وین در خصوص دستیابی به توافق حاصل شود، انتظار میرود که بایدن از اسرائیلیها بخواهد که از آن حمایت کنند.
کاویرو در ادامه مصاحبه خود با الجزیره گفت: «امارات و بحرین در موضوعات سیاسی و امنیتی خود را در همان قایقی میبینند که اسرائیل حضور دارد به همین دلیل بود که در سال 2020 با اسرائیل توافق ابراهام را امضا کردند».
وی اضافه کرد: «در این مرحله و با وجود مبهم بودن سرنوشت توافق هستهای ایران، دلیل قانع کنندهای وجود دارد که این دو کشور عربی و اسرائیل به تقویت همکاریهای خود در زمینههای امنیتی و دفاعی بپردازند».
«دیوید ماک» معاون وزیر خارجه سابق آمریکا در امور خاورمیانه نیز در مصاحبه با الجزیره گفت: «بدون دستیابی به توافق در خصوص پرونده هستهای ایران، تهران قابلیتهای خود در زمینه تسلیحات اتمی را افزایش خواهد داد. علاوه بر آن، در صورتی که دولت بایدن نتواند رکود کنونی را بشکند، باید به سران ابوظبی، ریاض، کویت و بغداد برای افزایش صادرات نفت به بازارهای جهانی روی آوردیم».
توافق با ایران، سریعترین راه برای کنترل قیمتهای نفت خام در جهان است
وی افزود: «توافق با ایران، سریعترین راه برای متوقف کردن تهدید هستهای و کنترل قیمتهای نفت خام در جهان است که به چالش سیاسی بزرگی برای بایدن تبدیل شده است».
الجزیره نوشت: «طی سالهای اندک گذشته، اسرائیل سیاست حملات سایبری، کشتن هدفمند و خرابکاری را در پیش گرفته و هدف این اقدامات آهسته کردن برنامه هستهای ایران بوده است اما تهران نیز در مقابل با حملات سایبری و تسریع در فعالیتهای هستهای خود پاسخ داده است».
این شبکه خبری عربی در ادامه گزارش خود نوشت: «رئیس برنامه ایران در اندیشکده امنیت ملی اسرائیل معتقد است بر اساس سناریویی که طی آن مذاکرات با شکست همراه شود ایران به تلاش خود برای دستیابی به سلاح هستهای ادامه خواهد داد که این موضوع میتواند اوضاع را به جنگی فراگیر در منطقه بکشاند یا دست کم شاهد درگیریهای بیشتری در لبنان، سوریه و عراق خواهیم بود که همین موضوع باعث افزایش تنشها در منطقه خواهد شد».
این کارشناس صهیونیست اضافه کرد: «گزینه نظامی، آخرین گزینه خواهد بود و در صورتی که گزارش سازمانهای اطلاعاتی نشان دهد که ایران در تلاش برای دستیابی به کلاهکهای هستهای بوده، گمان نمیکنم که کسی در واشنگتن یا اسرائیل بتواند آن را نادیده بگیرد».
یک کارشناس دیگر نیز در مصاحبه با الجزیره گفت: «بنبست یا فروپاشی آشکار تلاشهای دیپلماتیک میتواند آمریکا را به مسیر برخورد با ایران بکشاند که در آن صورت تمام منطقه درگیر خواهد شد.
این کارشناس مسائل منطقهای اضافه کرد: «به همین دلیل کشورهایی نظیر امارات که پیشتر در خصوص برنامه جامع اقدام مشترک محافظه کارانه برخورد میکرد و حتی از خروج آمریکا از برجام در دوران ترامپ استقبال کرد، در حال حاضر به دنبال بهبود روابط خود با تهران است».
«دالیا داسا کاس» استاد دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس معتقد است: «این دفعه کنترل هرگونه تشدید تنش میان اسرائیل و ایران سختتر خواهد بود. اسرائیل حملات خرابکارانه و ترورها را موقتا پس از حصول توافق هستهای در سال 2015 متوقف کرد اما پس از خروج ترامپ، اسرائیل بار دیگر حملات خود علیه تاسیسات هستهای ایران را از سرگرفت».
وی اضافه کرد: «اگر اسرائیل به این نتیجه برسد که توافق جدید برنامه هستهای ایران را به اندازه کافی محدود نخواهد کرد یا آنکه محدودیتهای زمانی علیه برنامه هستهای ایران بسیار کوتاه باشد، حتی در صورت پایبندی ایران به بندهای توافق جدید، به حملات خود ادامه خواهد داد».
چالش احیای احتمالی توافق هستهای ایران
الجزیره در پایان گزارش خود نوشت: «علاوه بر آن چیزی که گفته شد، چالش دیگری در افق احیای احتمالی توافق هستهای وجود دارد. در صورتی که دولت بعدی آمریکا بار دیگر از توافق با ایران خارج شود، در آن صورت آیا ایران همچنان به موضع اعلام شده خود مبنی بر عدم حرکت به سوی تسلیحات هستهای پایبند خواهد ماند؟».
311311
کد خبر 1643039منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جوزف بایدن ایران و آمریکا برجام توافق هسته ای ایران توافق هسته ای گزارش خود نوشت برنامه هسته ای هسته ای ایران الجزیره گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۷۵۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که از ایران شنیده میشود/آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ / فاصله خاورمیانه تا توافق
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رهبر انقلاب و مسئولان و کارگزاران حج و دیدار رئیس اقلیم کردستان با رهبر انقلاب از یک سو و از مذاکره در تهران تا احیای برجام در واشنگتن در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ نوشت: هفته گذشته در جریان یک انفجار در یکی از مساجد شیعیان استان هرات افغانستان هفت نفر از نمازگزاران که یکی از آنها زن بود به شهادت رسیدند. خبر این جنایت توسط رسانههای دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند. این روش متاسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بیگناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر میرسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمانکشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمعهائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکلهای مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست میدهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حسابشده به فراموشی سپرده میشوند.
درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تاملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تامل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات میتواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید میکنند.
یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ میدهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست میدهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزارهجات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشهکن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا میکند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بینالمللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند.
نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کردهاند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بینالمللی آن لطمه نزند، آنها را به گردن داعش میاندازند و داعش نیز آنها را به گردن میگیرد. این واقعیت را تمام گروههای جهادی افغانستان بارها اعلام کردهاند و روشنترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمیکنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایتهای داخل افغانستان را به گردن داعش میاندازد!
نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا میکند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا میکند و از امتیازات خود میداند، ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش میرسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد ۲۰ گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کردهاند. تاملبرانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروههای تروریستی فراهم ساخته و آنها را برای برنامههای آینده خود در منطقه آماده میکند.
چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سوال مهم را در خود دارد. یک سوال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیستها عمل میکند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سوال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه میداند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سوال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروههای تروریستی تکفیری از ابتدای تاسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکردهاند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بینالملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق میبازد؟
و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس میکنند. این احساس خطر تاکنون به شکلهای مختلف از طریق رسانهها و افراد صاحب نظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذیهای طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازکتر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سوال مهم اینست که بالاخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟
فاصله خاورمیانه تا توافق
جلال خوشچهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان فاصله خاورمیانه تا توافق نوشت: تحولات منطقه با نشانههای متعارض آن هم هرلحظه و به نوبت، ناظران را دچار آشفتگی تفسیری_ تحلیلی کرده است. برخی رخدادها از جمله استمرار گفتگوهای آتشبس در قاهره با حضور مقامهای سیاسی _ امنیتی ایالات متحده؛ چراغ سبز حماس و اسرائیل برای انعطاف در مواضع پیشین خود؛ سفر «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای به ایران؛ انتشار برخی اخبار مربوط به گفتگوهای تهران _ واشنگتن در نیورک برای کاهش تنشهای دو طرف؛ ابتکارهای تازه عمان و ژاپن برای ایجاد بستر گفتگوهای تازه میان تهران و غرب بر سر اختلافات هستهای و منطقهای و... از یکسو نشانههای مثبت در حداقل کنترل اوضاع بروز داده است.
از سوی دیگر، اما نشانههای مثبت در لحظه دچار تغییر میشود. این تغییر نیز مربوط به گزارشهایی است که شکست مذاکرات قاهره را با مخالفت حماس و اسرائیل در چگونگی ساختار مفهومی آتسبس در غزه؛ خروج اعتراضی حماس از دور گفتوگوها؛ حمله ارتش اسرائیل به شرق رفح؛ از سرگیری آتشباری میان حزبالله و اسرائیل در جنوب لبنان و در این حال سختی هرگونه توافق تازه میان تهران و آژانس بینالمللی هستهای؛ همچنین ابهامها درباره نتایج رایزنیهای دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن را به نمایش میگذارد. به راستی اوضاع به کدام سمت در حال حرکت است؟ تشدید بحران؟ توقف در هر آنچه اکنون هست؟ یا قبول قاعده «شدّت قبل از فترّت» که سرانجام تکلیف همه طرفها را درچارچوب نظم جدید روشن میکند.
هر سه احتمال بالا را با شواهد موجود نمیتوان با قطعیت پیشبینی کرد؛ وقتی هر ساعت، اوضاع متفاوت از ساعتهای پیش از آن است. آنچه اکنون قطعی است؛ نبود قطعیت است. آیا در این صورت میتوان از «بنبست» سخن گفت تا وقتی که هنوز «نقطه تعادل» در روند جاری پیدا نشده است؟ این نقطه وقتی دور از دسترس مینماید که مطالبات هریک از طرفها براساس بازی «صفر و صد» تنظیم شده است. اسرائیل در ازای قبول آتش بس، تسلیم کامل حماس را در دو سطح نظامی و سیاسی میخواهد. حماس با داشتن تنها سرمایه اصلی و گران خود یعنی گروگانهایش، ماندگاری در ساختار سیاسی _ نظامی حکومت فلسطینی در هر شکل را به همراه آزادی دهها فلسطینی در بند اسرائیل طلب میکند. ایالات متحده در سودای توقف درگیریها به شکل مقطعی در خدمت به حداقل شش هدف اصلی است: ۱_ از انزوا خارج کردن اهمیت جنگ اوکراین و توقف سودبری روسیه از ناآرامیهای منطقه. ۲_ ایجاد امنیت تضمین شده برای اسرائیل. ۳_ بازگشت امنیت به دریای سرخ و تردد مطمئن کشتیهای تجاری در این دریا؛ خلیج عدن و بابالمندب. ۴_ رفع هرگونه اخلال در انتقال انرژی از منطقه خلیج فارس؛ ۵_ نزدیک کردن ریاض به قبول عادی سازی روابطش با تلآویو. ۶- استمرار انجماد در تنش جاری تهران و غرب. اما همه آنچه واشنگتن در پی آن است تابع زمانی است که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در نوامبر آینده تعیین کننده آن خواهد بود. در این صورت رفتار کنونی واشنگتن نزد طرفهای مقابلش در منطقه، به مثابه رفتار آتش نشانی است که تنها میخواهد دامنه آتش را در محل آتش آنهم به شکل نیمبند کنترل کند. همین مهم سبب میشود که حتی مهمترین متحد او یعنی اسرائیل و دیگر دوستانش در منطقه با تردید به ابتکارهای واشنگتن بنگرند. این تردید حتی دامن اروپائیان را نیز گرفته است. حالا فرانسه و آلمان هم رفته رفته ساز انتقاد را به سیاستهای واشنگتن کوک کردهاند.
وابسته کردن آینده اوضاع به انتخابات نوامبر در ایالات متحده، یعنی قبول هرگونه توافق در حالحاضر مانند ساختن خانه روی شن خواهد بود؛ بنابراین هیچ طرفی نمیتواند به پایداری توافقها دلبسته شود وقتی مبتکر اصلی (واشنگتن) خود در موقعیت ژلاتینی قرار دارد.
تحولات منطقه هر لحظه تصویری متناقض را نزد ناظران به نمایش میگذارد. اگر با قاطعیت گفته نشود که همه چیز در بن بست کامل فرو رفته، اما میشود گفت که خاورمیانه تا نقطه توافق فاصله بسیار و دور از دسترس دارد.
صدایی که از ایران شنیده میشود
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژیاتمی طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان صدایی که از ایران شنیده میشود نوشت: جمهوری اسلامی ایران در حالی پنجاهمین سالروز تأسیس سازمان انرژی اتمی را جشن میگیرد که بخش مهمی از اهداف راهبردی کشور در صنعت هستهای تحقق یافته است. دستیابی به این اهداف که مرهون هدایتهای داهیانه مقام معظم رهبری مدظله العالی است، در دولت سیزدهم در قالب یک سند جامع و راهبردی تبیین و مصوب شد که ترجمان چشمانداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی جهت نیل به اهداف مهم صنعت هستهای کشور است. گزارههای بنیادین این افق بلندمدت، براساس نیاز به توسعه زیرساختهای بنیادین، کسب فناوریهای برتر در حوزههای سلامت، امنیت غذایی، صنعت، محیطزیست و انرژیهای پاک و پایدار است. ازجمله اقداماتی که در قالب این چشمانداز ۲۰ساله و در جهت تسری مزایا و نتایج پیشرفت فناوری هستهای درزندگی آحاد مردم انجامشده باید به برنامهریزی برای افزایش هفت برابری ظرفیت تولید رادیوداروها در کشور اشاره کرد. احداث مرکز جدید تولید رادیودارو در حالی است که هماکنون ۵۰ رادیودارو در گروههای مختلف در داخل کشور تولید شده و ۲۱۰ مرکز پزشکی و درمانی و سالانه حدود یکمیلیون بیمار از خدمات و محصولات سازمان انرژی اتمی بهره میبرند. در زمینه توسعه و افزایش مراکز پرتودهی و پرتودرمانی نیز در سالجاری ۸ مرکز پرتودهی جدید برای اولینبار در کشور احداث و فعال میشود. تا سال ۱۴۰۰، ۶ دستگاه پتاسکن برای خدمات پزشکی در کشور وجود داشت، اما اکنون با تلاشهای صورتگرفته ۱۵ دستگاه به مجموعه دستگاههای پتاسکن افزوده شده است. بخش دیگری از آنچه در قالب این برنامه در دستور کار قرار گرفته، سرمایهگذاری برای دستیابی به ایزوتوپهای پایدار است که در حقیقت در مرز دانش قرار دارد و راهگشای توسعه همهجانبه در علوم و فنون نوین ارزیابی میشود. اکنون ایران یکی از معدود کشورهایی است که دانش جداسازی ایزوتوپهای پایدار را به شکل بومی توسط دانشمندان جوان خود کسب و اجرایی کرده است. در این مسیر تولید دستگاه «ایرانیوم» به دست متخصصان ایرانی و شکست انحصار تولید این دستگاه راهبردی صنعت هستهای که در سالهای گذشته فقط در اختیار سه کشور امریکا، انگلیس و آلمان بود از جمله موفقیتهایی است که به دست آمد. دانش دستیابی به ایزوتوپهای پایدار از حیث اقتصادی و نیز به لحاظ کاربرد آن در حوزههای مختلف از جمله در حوزه سلامت حائزاهمیت است. چنانکه یک گرم از یک ایزوتوپ میتواند برابر با چندین بشکه نفت ارزش اقتصادی داشته باشد. کما اینکه تولید هگزا فلوراید تلوریوم که شامل زنجیرهای برای جداسازی ایزوتوپ پایدار تلوریم ۱۳۰ است در نهایت به تولید ایزوتوپ ید ۱۳۱ منجر میشود که در تشخیص و درمان سرطان کاربرد دارد. فراتر از این اهداف، دستیابی به مرزهای دانش در حوزه کوانتوم در زمره محوریترین اهداف توسعهای چشمانداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی است. همچنان که کشورهای دارای فناوری هستهای پیشرفته به سمت دانش استفاده از انرژی همجوشی یا گداخت حرکت میکنند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این مهم غافل نبوده است. برای قرار گرفتن در فهرست کشورهای صاحب تکنولوژی گداخت نقشه راه راهبردی در قالب سند چشمانداز طراحی شده است. صنایع هستهای ایران و سازمان انرژی اتمی امروز پرچمدار توسعه علمی و فناوری با جهت تجاریسازی است. ایجاد صنایع دانشبنیان علاوهبر ارزش افزوده قابلملاحظهای که در بخشهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند و عرصه را برای جذب و بهکارگیری نخبگان و سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی گسترش میدهد با شعار سال یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» تطابق دارد. این شعار خط فرمان توسعه و پیشرفت کشور است تا حضور مردم را بخصوص در حوزه فناوریهای دانشبنیان افزایش دهد، پژوهش را در دانشگاهها تقویت کند و از این طریق علاوهبر توسعه منابع انسانی، به توسعه تحقیقات و پیشرفت فناوری از طریق تحقیقات شتاب ببخشد. همچنین برمبنای سند ۲۰ ساله، گامهای مؤثری در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در جهت دستیابی به ۲۰ درصد سبد برق کشور از انرژی هستهای در قالب طراحی و اجرای ابرپروژه ساخت نیروگاههای اتمی ۲ و ۳ در استانهای بوشهر، خوزستان، هرمزگان و سواحل مکران و شمال کشور برداشته شده است.
این اقدامات که دامنه گستردهای از نیازهای کشور را در خود جای داده و دستاوردهای آن در بخشهای مختلف به خدمت گرفته میشود، با مشارکت بخشهای گوناگون و متناسب با قابلیتهای کشور در اطلس جغرافیایی ایران به اجرا درآمده است.
تحقق این اهداف، مهمترین مأموریت سازمان و ترازوی سنجشی است که در پایان راه، ایران را بهعنوان یکی از قطبهای سازنده نیروگاههای اتمی در جهان معرفی میکند. طراحی و اجرای «سیاست نوآوری و درهای باز» نیز در همین راستا و با تمرکز بر زدودن وجه امنیتی ماهیت فعالیت هستهای کشور در دستورکار قرار گرفته است. سیاست «امنیتیسازی» موتور محرکهای برای جلوگیری از پیشرفت این صنعت بوده که از منظری قابل تأملتر، ایران را با موج تخریب روبهرو ساخته است بهنحوی که سعی دارند مسیر روشن و صلحآمیز آن را با حربه تحریم و ترور، تیره و تار سازند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران توانسته زیر سایه تلاش و دانش بومی دانشمندان خود، پاسخگوی نیازهایی باشد که دشمنان با تلاش برای تخریب، تحریم و منزویسازی ایران نتوانستهاند راهی برای بیپاسخ گذاشتن آنها بیابند. تازهترین نشانه این مهم را میتوان در همین روزها در ایران دید. سازمان انرژی اتمی در نخستین کنفرانس بینالمللی علوم و فنون هستهای، میزبان شمار زیادی از دانشمندان خارجی از نقاط مختلف جهان و بیش از ۵۰۰ نفر از اساتید دانشگاههای کشور است. برگزاری این نشست همزمان با حضور آقای «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فرصتی است تا انباشت سوء نگرشهایی که در پی سیاستهای ظالمانه غرب، تحریمهای ظالمانهای را به کشور تحمیل کرده، با فروپاشی روبهرو سازد و زمینه را برای تبادلنظر درباره مسائل اختلافی ایران و آژانس فراهم سازد.
بیگمان از خوان گسترده توسعه صنعت هستهای ایران، کشورهای جهان نیز منافع خویش را خواهند جست، اما سهم و نصیب شهروند ایرانی فراتر از دیگران است. در صحنه اروپا و غرب، تبدیل ایران به یکی از قطبهای هستهای خاورمیانه، راه سرمایهگذاران پرشماری را به بازار و میادین انرژی خواهد گشود، اما در داخل ایران، این دستاوردها میتواند تأمینکننده نیازهای پایه و حیاتی همه اقشار و سطوح جامعه باشد. چنانکه دانشمندان برای تداوم و توسعه ابعاد پیشرفتهای فناورانه، راه هموار و روشنی درپیش دارند، مردم هم زیر سایه دستاوردهای بومی دانشمندان جوان کشور به زندگی لبخند خواهند زد و هزاران دانشجو و نخبه ایرانی که دشمنان سعی داشتند، آنها را در حصار محرومیت علمی نگه دارند به سوی افقها و فضاهای جدید خیز خواهند برداشت.