یادداشت حسین شریعتمداری درباره «سلام فرمانده»
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۴۷۵۹
حسین شریعتمداری در یادداشتی تحت عنوان «سلام فرمانده» در دست صبا افتاد،نوشت:
۱- مطلع یکی از غزلیات حافظ است:
گر زلف پریشانت در دست صبا افتد
هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد
ما کشتی صبر خود در بحر غم افکندیم
تا آخر از این طوفان هر تخته کجا افتد
این رباعی هم از شیخ اشراق، شهابالدین سهروردی است:
گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
چندین سخن نغز که گفتی؟ که شنودی؟
ور باد نبودی که سر زلف ربودی
رخساره معشوق به عاشق، که نمودی؟
.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راه تو بههر روش که پویند خوشست
وصل تو بههر جهت که جویند خوشست
روی تو بههر دیده که بینند نکوست
نام تو بههر زبان که گویند خوشست
۲- او را غایب نامیدهاند، چون «ظاهر» نیست، نه اینکه «حاضر» نباشد. «غیبت» به معنای «حاضر نبودن»، تهمت ناروایی است که به او زدهاند و آنان که بر این پندارند، راه به خطا میپیمایند، آمدنش که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانش که هر صبح و شام او را میخوانند، ظهورش را از خدا میطلبند نه حضورش را. وقتی ظاهر میشود، همه انگشت حیرت به دندان میگزند و با تعجب میگویند که او را پیش از این هم دیدهاند. و راست میگویند، چرا که او در میان ماست، زیرا امام ماست و هیچ امامی نیست که در میان امت خود نباشد...
از قول حضرتش(ع) است که؛ «اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللأّْو اءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاَعْداءُ...؛ از یاری رساندن به شما کوتاهی نکرده، فراموشتان نمیکنیم، و اگر چنین نبود، سختیها و ناگواریها بر شما نازل میشد و دشمنان، نابودتان میکردند».
۳- این روزها سرود « سلام فرمانده » با سرعتی فراتر از تصور و با شتابی معجزهگون، نه فقط سراسر ایران اسلامی را فرا گرفته، بلکه مرزهای جغرافیایی را نیز پشت سر گذاشته و هرجا مسلمانی هست و در هر منطقهای که مسلماننشین است، دلها را به تسخیر درآورده و لبها را از ژرفای قلبها به زمزمه واداشته است. سلام فرمانده را نمیتوان در حد واندازه یک سرود معمولی به ارزیابی نشست. این سرود با لطافت آهنگین و صلابت آهنین خود به سرود ملی و پرچم فراگیر امت اسلام تبدیل شده است. متن زیبا و روحنواز آن، نماد اسلام ناب محمدی(ص) است و مرزهای اسلام ناب را از آنچه به بدعت و تحریف بر آن افزودهاند تفکیک میکند. خطابی از ژرفای دل به مراد غایب -ارواحنا له الفداء- است که «سلام فرمانده، ای قبله هر قافله! ای قافلهسالار من...»
۴- « سلام فرمانده » برگه هویت انقلاب اسلامی و شناسنامه ملتهای مسلمان است. «عشق جانم
امام زمانم ... دنیا بدون تو معنایی نداره ... بیا جون من بیا،
بیا یارت میشم ... هوادارت میشم ... گرفتارت میشم ... سیدعلی دهه نودیهاشو فراخوانده ... عهد میبندم روزی لازمت بشم، عهد میبندم حاج قاسمت بشم ... عهد میبندم که میمونم پای کار ایننظام ... نبین قدم کوچیکه پاش بیفته من برات قیام میکنم ... غصه سربازو نخور، آقا سربازات
هزار و چهارصدیاند و...».
زنان، مردان، پیران و جوانان و بیشتر از همه نوجوانان و کودکان کم سن و سال با سری پرشور و قلبی سرشار از عشق به مراد غایبمان حضرت بقیهًْالله الاعظم (ارواحنا له الفداء) سرود سلام فرمانده را همخوانی میکنند. در این همخوانی همه اقشار مردم با سلیقههای اجتماعی متفاوت حضور دارند. نوبت به سلام نظامی که میرسد، قطرههای اشک در چشمها حلقه میزند. چشمهای آن کودکان ۶ یا ۷ ساله چرا اشکبار است؟!... انگار سند « نبین قدم کوچیکه پاش بیفته من برات قیام میکنم» را به اشک چشم تضمین میکنند و...
۵- امام راحلمان - رضوانالله تعالی علیه- به دگرگونی در نامعادله حاکم بر دنیای سلطه اشاره میفرمود و حضرتآقا، بارها از «پیچ تاریخ» خبر دادهاند. چه میدانیم؟ شاید سرود «سلام فرمانده» همان زمزمه ملکوتی است که راهیان راه امام و ملتزمان رکاب رهبر انقلاب در عبور از پیچ تاریخ
بر لب دارند. زمزمهای که از دلها برخاسته و بر دلها نشسته است. /فارس
منبع: فردا
کلیدواژه: حسین شریعتمداری سلام فرمانده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۴۷۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشجویی که فرمانده جنگ بود
محسن وزوایی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
به گزارش ایسنا، محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
در سالهای ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان میداد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد.
وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت.
محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.
محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمیکرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد میکشم، بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکهای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
محسن وزوایی، ، پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
انتهای پیام