Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-05@00:24:38 GMT

شریعتی و مسئله شناخت

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۴۸۷۶

شریعتی و مسئله شناخت

تنوع و تکثر اندیشه‌ها و گفت‌وگو و تعامل پیوسته اندیشه و تضارب رأی‌ها در هر جامعه‌ای به پیشرفت و پرمایگی بیشتر کمک خواهد کرد. ایران اسلامی به دلیل پیشینه معرفتی و تاریخی خویش همواره بستری بارور برای پرورش اندیشه و اندیشمندان بوده است. اندیشمندانی که با کوشش‌های دانش‌ورانه خویش، زمینه‌ساز ایجاد جریان‌های گوناگون بوده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته آشکار است که هر اندیشه و دیدگاهی نیز نیازمند نقد است تا یا تکامل بیشتری یابد و یا از کژی‌های احتمالی پیرایش شود. دکتر علی شریعتی از جمله شخصیت‌های مشهوری است که کوشش‌های گسترده‌ای را در دو تراز مباحث اندیشه‌ای و گفتمانی دنبال کرد. شریعتی برآمده از خانواده‌ای دینمدار و معتقد بود که تحت تأثیر پدر که رویکردی نوگرایانه در تفسیر قرآن کریم داشت برداشتی زمانمند به دین را برای خویش متصور بود. بر این بنیاد او همواره در جست‌وجوی شیوه‌ای برای ارائه تصویری متفاوت از دین به‌ویژه برای نسل‌های جوان بود. زبانی که بتواند دغدغه‌های انسانی را به ایشان منتقل سازد. حضور در کانون نشر حقایق اسلامی رویکردهای تأثیرگذار اجتماعی را نیز در او تقویت ساخت. شریعتی که به مبانی مکتب تشیع علاقه فراوان داشت، مسیر خویش را در سیره ائمه اطهار(ع) به ویژه حضرت علی(ع) جست‌وجو می‌نمود، ولی در عین حال از جریان‌های اندیشه‌ای غیراسلامی نیز تأثیر پذیرفته بود. تحصیلات او در رشته ادبیات فارسی موجب شد قریحه خارق‌العاده ادبی‌اش تقویت شود و به زبانی توانا و تأثیرگذار در مکتوب کردن درونیات خویش دست یابد. حضور در سازمان آزادی‌بخش الجزایر و آشنایی با چهره‌های مبارز با جریان‌های استعماری او را به‌طور جدی در مسیر تبدیل شدن به یک کنشگر اجتماعی هدایت کرد. در همه سال‌های پس از درگذشت علی شریعتی، همواره یا مورد ستایش یک‌جانبه و افراطی واقع شده و یا نقدهای به او بنیادین و غیرمنصفانه بوده است. آنچه در تاریخ جریان‌های فکری اهمیت دارد برخورد منطقی، علمی و افق‌گشا برای فعالیت‌های پیش رو است. 
برخورد با شریعتی به دلیل اینکه چهره‌ای مهم، گفتمانی و جریان‌ساز بوده است نیز باید به این شکل باشد. مهم‌ترین مشکل علی شریعتی که با نام دین به طرح مباحث خود می‌پرداخته است، رویکرد روبنایی و غیر عمیق به مبانی دینی بوده است. ارائه طرح‌واره و برنامه‌ای بر پایه دین، نیازمند شناخت ژرف و برآمده از تخصص دین است. تحصیلات دینی شریعتی در علوم دینی هیچ‌گاه در تراز تفقه قرار نگرفته است. فقه به معنای گسترده آن که نسبتی مستقیم با همه شئون زیست انسان دارد یکی از برجسته‌ترین دستگاه‌های معرفتی اسلامی است که بدون حضور آن، نگاه به دین سطحی و سلیقه‌گرایانه خواهد شد. این به معنای وجود انحراف عمیق در آثار شریعتی نیست، بلکه بدان معناست که برخورد رویه‌نگر او با دین بیشتر جنبه‌ای ترویجی می‌یافت و جذابیت‌های عمومی برای مخاطب به همراه می‌آورد، ولی چون از تفقه و اندیشه ژرف دینی فاصله می‌گرفت و به ایده و راهکار نمی‌رسید نمی‌توانست برنامه‌ای منسجم ارائه نماید. به همین خاطر است که قدرت نفوذ و تأثیر علی شریعتی بیشتر در سخنرانی‌های قدرتمند، آکنده از احساسات و زبان شاعرانه و در نهایت برانگیختن جوانان نمود بیشتری می‌یابد. هرچند این مسئله خود گامی مؤثر در شکل دادن به سرمایه اجتماعی شمرده می‌شود ولی نباید ما را از واقعیت موجود دور کند. نکته دوم درباره شریعتی این است که با وجود کوشش‌های اجتماعی، او هرگز نتوانسته به شکل روشمند و علمی به حوزه‌های دانشی چون جامعه‌شناسی بپردازد و از آن‌ها برای توسعه ایده‌ها و آرمان‌های دینی خویش بهره برد. این دو نکته سراسر در آثار مکتوب او نیز نمایان است. برجسته‌ترین ویژگی آثار مکتوب شریعتی زبان زیبا و اثرگذار ادبی و عاطفی او است. همچنین عدم ژرف بودن اندیشه دینی شریعتی، زمینه تأویل، تفسیر و سوءاستفاده را فراهم آورده است که خود گزندی دیگر است. اگرچه شریعتی خود به احتمال خطا در آثارش پی برده بود و محمدرضا حکیمی را وصی خویش در اصلاح و ویرایش آثار قرار داد که البته به دلیل مشغله و مسائل دیگر هرگز محقق نشد.  آنچه امروز درباره شریعتی مهم است، کمک بزرگ او در شکل‌گیری سرمایه اجتماعی و استعمارستیزی و عدالت‌خواهی او است. 

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: جامعه شناختی علی شریعتی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۴۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ذهن آمریکااندیش

قضایای برخورد پلیس آمریکا با اعتراضات دانشجویان دانشگاه‌های آمریکایی به جنایات اسرائیل در غزه، بهانه‌ای شده است تا برخوردهای صورت‌گرفته با دانشجویان، اساتید و دانشگاه ایرانی در سالیان گذشته و امروز، توجیه شود. چند نکته را درخصوص این مسأله باید روشن کرد.

یک. ارزش‌های انسانی و از جمله مهم‌ترین‌های آن‌ها نظیر آزادی و عدالت، جهان‌شمول هستند و ربطی به آمریکا ندارند. اگر در اسناد شکل‌گیری ایالات متحده آمریکا به ارزشی نظیر آزادی اشاره شده، دلیل آمریکایی بودن این ارزش‌ها نیست. قدمت این ارزش‌ها به اندازه تاریخ بشر، و حداقل تاریخ فلسفیدن و اندیشه‌ورزی درباره انسان و جهان اجتماعی و سیاسی است.

دو. آمریکایی‌ها به بهانه نقض آزادی و حقوق بشر در کشورهای دیگر، این کشورها را تحریم کرده یا به آن‌ها حمله کرده‌اند. آمریکایی‌ها و بقیه غرب در موارد متعدد با کشورهای ناقض حقوق بشر و از جمله دیکتاتورترین‌ها روابط داشته و کنار آمده‌اند، و با دیگرانی به همین دلایل ستیز کرده‌اند. این گزاره‌ها درست است. اما از این گزاره‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت که خواست مردم و متفکران کشورها برای تحقق آزادی و جلوگیری از نقض حقوق بشر در کشورشان، خواسته‌ای آمریکایی است و چنین ارزش‌هایی از اساس غلط یا توهم هستند. هیچ تناقضی بین سرزنش کردن آمریکا برای نقض حقوق بشر و آزادی در کشور خودش یا کشورهای دیگر، و در همان حال مطالبه آزادی و رعایت حقوق بشر در کشور خود وجود ندارد.

سه. اصالت بنیان‌های اجتماعی و فلسفی آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و توسعه همه‌جانبه، برآمده از تحقق بخشی از آن‌ها در غرب نیست. کشورهای غربی توانسته‌اند زودتر از بقیه کشورها، به صورت‌ها و ابعادی از این‌ها دست یابند. بنیان‌های فلسفی برخی نیز در آرای متفکران یونانی-غربی صورت‌بندی شده است. این به معنای وجود دلایلی برای نفی این ارزش‌ها یا از اساس دروغین یا بیگانه خواندن آن‌ها نیست.

چهار. من هیچ متفکر جدی نمی‌شناسم که اهمیت ارزشی نظیر آزادی را به آمریکایی یا غربی بودن آن ربط داده باشد. نسل چند دهه گذشته متفکران جدی ایرانی نگفته‌اند چون آمریکا فلان گونه است پس ما هم باشیم. متفکران جدی که من می‌شناسم و خوانده‌ام، آزادی، دموکراسی و توسعه را از منظر نسبت آن با بهروزی ملت ایران ارزیابی کرده‌اند. اتفاقا ادبیات اندیشه اجتماعی و سیاسی (بالاخص مکاتب انتقادی که در ایران هم پرطرفدار هستند) مملو از نقدها بر دموکراسی، مدل‌های مختلف توسعه، و تهدیدهای آزادی و ارزش‌های انسانی در همه کشورها و از جمله غرب است.

پنج. گروهی در ایران تلاش می‌کنند یک آمریکا-غرب خیالی (صرفاً دارای ابعاد مثبت) بسازند، بعد آن‌را به منتقدان سیاست و حکمرانی در ایران نسبت داده و آن‌ها را طرفدار چنین آمریکا-غرب خیالی جلوه دهند، و سپس با فروریختن آن با عبارت‌های کلیشه‌ای از جنس «اینو چی می‌گید؟»، منتقدان را بی‌اعتبار کنند.

شش. گروهی که در بند پنج ذکر کردم، دارندگان ذهن_آمریکااندیش هستند. هویت‌شان را از ستیز با آمریکای واقعی یا خیالی می‌گیرند که خود ساخته‌اند و منتقدان را به دوست داشتن آن متهم می‌کنند. ذهن آمریکااندیش با ضدآمریکایی بودن تعریف می‌شود، هویت می‌یابد و به حرکت درمی‌آید. همه چیز را هم در خدمت آن قرار می‌دهد. معیار خوبی و بدی در نسبت با آمریکا تعریف می‌شود. اگر آمریکایی نباشد (در ساحت اندیشه) این ذهن از کار می‌افتد، فلج می‌شود و اعتبارش را از دست می‌دهد. سخن ایجابی مستقلی برای گفتن ندارد.

من نمی‌دانم دیگران چگونه می‌اندیشند، مسئول اندیشه و عمل دیگران هم نیستم. اما آمریکا برای من، در عرصه عمل، در نسبت با مانع یا کمک برای توسعه ایران تعریف می‌شود. آمریکا، نه فی‌نفسه بلکه از آن جهت که ظرفیت تحریم و ضربه زدن به منافع ایران را دارد، و در مناسبات دیگری ممکن است کمکی به توسعه و حل مسائل ایران باشد، اهمیت دارد. اما منبع ارزش‌ها و الگوی عمل نیست. در ساحت اندیشه هم، یک «مورد تاریخی» قابل بررسی مقایسه‌ای برای شناخت و تحلیل جامعه‌شناختی است.

آمریکا یا هر کشور دیگری، برای من، الگو، معیار ارزیابی ارزش‌ها یا درست و غلط کنش دولت‌ها و پلیس نیست. من هویتم را از آمریکااندیشی، ضدیت با آمریکا یا نزدیک شدن به آن نمی‌گیرم، و به این جهت فکر می‌کنم آمریکاستیزان ایدئولوژیک ایرانی، بیش از امثال من ذهن، روح و هویت‌شان به بود و نبود آمریکا گره خورده است. آمریکا در عمق جان ذهن آمریکااندیش نشسته است و بیرون از دایره آمریکا نمی‌رود.

بیشتر بخوانید:

همان را بگویید که ما خوش‌مان بیاید
رئیسی در چاهی افتاده که برای دولت روحانی کنده بودند /از مداح تا فعال سیاسی اصولگرا قیمت دلار را مسخره می‌کردن و حالا خود مضحکه شده اند
واکنش یک جامعه‌شناس به سخنان مهدی چمران درباره ساخت مسجد در پارک/ «برای اصول‌گرایان هیچ اعتراضی واقعیت ندارد»

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902072

دیگر خبرها

  • دعوای جالب چهره امنیتی با مدافع زاکانی بر سر قرارداد جنجالی +تصویر
  • امام صادق(ع) نهضت علمی بزرگی را در جهان اسلام پی‌ریخت
  • آذری‌جهرمی پاسخ مالک شریعتی را داد
  • آذری جهرمی خطاب به مالک شریعتی: امنیتی‌ها مثل شما دهن لق نیستند
  • اهدای اعضای دانش آموز ۱۳ ساله اهل لالی به ۳ بیمار
  • اعتراض دانشجویان مساله فلسطین و غزه را جهانی کرد
  • غرق‌شدگی یک جوان در کانال آب محدوده حیدرآباد
  • امام صادق (ع) شاکله اندیشه دینی را بنا نهاد
  • ذهن آمریکااندیش
  • جامعه نیازمند بهره‌گیری از سیره عملی شهید مطهری است