Web Analytics Made Easy - Statcounter

صدای مداحی استاد محمدعلی کریمخانی، با شعر معروف «مستان همه افتاده و ساقی نمانده»، چنان روی تصاویر مربوط به پیکر شهدا نشسته بود و چنان دل را تکان می‌داد که آن را ضبط کردم و بار‌ها شنیدم؛ بعد‌ها فهمیدم که نه فقط من، بلکه بسیاری از مردم این دیار و دلدادگان اهل‌بیت (ع)، با شنیدن صدای او، منقلب می‌شوند و اشک می‌ریزند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

استاد محمدعلی کریمخانی، بعد‌ها با مداحی‌های پرجذبه‌تری در حافظه مردم ماندگار شد؛ «من آمدم‌ای خدا»، «ای نازنین برادرم»، «من که غلتان به خون روی زمینم»، «دارم سودای حسین» و شاه‌بیت این غزل، قطعه «آمدم‌ای شاه، پناهم بده». او در میان ناباوری دوستان و علاقه‌مندانش، در آستانه روز مخصوص زیارتی ثامن‌الحجج (ع)، دارفانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت.

آرزویی که برآورده شد

زنده‌یاد، مرحوم استاد محمدعلی کریمخانی، زاده سال ۱۳۲۹ در روستای «نرجه» از توابع شهرستانِ تاکستان بود؛ ناحیه‌ای که امروزه بخشی از استان قزوین است و مردمان خونگرمش، تُرک‌زبان هستند. استاد، مداحی را از کودکی آغاز کرد؛ معلم قرآن دبستانش مشوق او در این مسیر بود.

خودش در جایی گفته‌است: «از کودکی قرآن می‌خواندم و مداحی می‌کردم. در واقع، معلم قرآن دبستانم، مشوّق اصلی‌ام برای خواندن بود. در هر هیئت و محفلی هم که می‌خواندم، همه تشویقم می‌کردند و می‌گفتند: صدای این جوان خوب است.» خوب بودن صدا فقط یک بهانه بود؛ محمدعلی کریمخانی می‌خواست خادم اهل‌بیت (ع) باشد،

مخصوصاً علاقه ویژه‌ای به امام رضا (ع) داشت. ۱۴ ساله بود که در سفری به مشهد، از آقا خواست که او را در این مسیر یاری کند و با عنایتش، دست وی را بگیرد؛ همان‌جا بود که یک آرزو هم کرد: «به حضرت عرض کردم: می‌شود عنایتی کنی تا مدحی بخوانم یا اذانی بگویم در حَرَمَت که ماندگار شود؟» و امام رضا (ع)، سال‌ها بعد، حاجتش را داد؛ فکر نمی‌کنم کسی در میان ما باشد که مداحی «آمدم‌ای شاه پناهم بده» را بشنود و از سر شوق، اشک بر گونه‌هایش روان نشود.

عیار والای هنری

با وجود آن‌که صدای استاد کریمخانی، صدایی خاص و ویژه بود، اما بزرگانِ هنر و هنرشناسان نامی خیلی دیر او را شناختند؛ شاید دلیل اصلی این دیر شناختن، آن بود که کریمخانی اصولاً میلی به شهرت نداشت. نخستین بار، محمد اصفهانی او را به رادیو برد؛ نزد زنده‌یاد حسین صبحدل که در عرصه تولید موسیقی و نغمات مذهبی، ید طولایی داشت.

محمد اصفهانی در این‌باره گفت: «راجع به این هنرمند با صبحدل صحبت کردم و قرار شد او از کریمخانی تست بگیرد. این آزمون در سبزه‌میدان ارگ و در یک جای دنج انجام شد و او دو بیتی را برای صبحدل خواند، در حالی که ساعت ۱۰ صبح بود و صبح خواندن برای خواننده کار بسیار سختی است. اما هنگامی که صبحدل همان نیم بیت اول را با صدایش شنید، گفت: کافیه! برویم استودیو.»

صدای استاد کریمخانی، خیلی زود نزد آشنایانِ با صوت و لحن و موسیقی‌دانانِ بزرگ ایران، شناخته و محبوب شد؛ آن‌قدر که همایون شجریان چند سال بعد، در ۱۳۹۷، در آلبوم «ایران من»، قطعه «من کجا، باران کجا» را بر اساس آوازی از استاد کریمخانی تنظیم و به او تقدیم کرد.

همایون شجریان در جلسه رونمایی از این آلبوم، در ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، به ذکر خاطره مشترک محمد اصفهانی و پدرش، زنده‌یاد استاد محمدرضا شجریان درباره استاد کریمخانی پرداخت و گفت: «من آواز «من کجا، باران کجا» را بر اساس آواز استاد کریمخانی تنظیم کردم. چند سال قبل که صدای او را شنیدم، مبهوت شدم و کار‌های او را دنبال و آوازی را طراحی کردم بر اساس قواعدی که او  آواز خود را خوانده بودند.

در ادامه استاد محمد اصفهانی وقتی ارادت من را متوجه شدند، خاطره‌ای تعریف کردند از سال‌ها قبل که در شرکت ما، همراه با استاد کریمخانی ملاقاتی با پدرم داشتند. پدر، استاد کریمخانی را نمی‌شناختند. [اما می‌گفتند:]وقتی او می‌خوانْد، تمام شیشه‌های اتاق می‌لرزید. پدر می‌گفتند در سبک اوج‌خوانی، باید شکلی باشد که شنونده احساس ضعف نکند و این در صدای کریمخانی مشهود است.»

روح حاکم بر آثار استاد کریمخانی

با این حال، استاد کریمخانی دغدغه موسیقی نداشت، نه این‌که نسبت به آن بی‌تفاوت باشد؛ اما وظیفه اصلی خودش را مداحی می‌دانست؛ همیشه می‌گفت: «گریه مردم برای امام رضا (ع)، بهترین ثمره زندگی من است». محمد اصفهانی در مراسم رونمایی از آلبوم «ساقی سرمست» (۲۲ آبان ۱۳۹۱)، کار مشترک استاد کریمخانی و آریا عظیمی‌نژاد، با محتوای سوگواری شهیدان کربلا، به این دغدغه استاد اشاره کرده و گفته‌است: «او همیشه از کار با موسیقی نگران بود و می‌گفت: من مداح اهل‌بیت (ع) هستم و با موسیقی نمی‌دانم چه کار کنم؟» استاد کریمخانی به فضایی وارد نمی‌شد که در آن، رد و نشانی از محبت به اهل‌بیت (ع) و به طور کلی، فضای مذهبی وجود نداشته‌باشد؛ او پیونددهنده راستین دین و هنر بود. در کار‌هایی که انجام می‌داد، همیشه این اصل را لحاظ می‌کرد که بدون برقراری پیوند و ارتباط قلبی با اهل‌بیت (ع)، نمی‌تواند حق مطلب را درست ادا کند.

روایتِ شگفتِ تولدِ «آمدم‌ای شاه، پناهم بده»

استاد در جایی، ضمن یادآوری خاطرات ساخت آلبوم «ساقی سرمست»، گفته‌است: «ساقی سرمست سه سال طول کشید تا ما بخوانیمش. ۱۲ قطعه پنج، شش دقیقه‌ای است و برایش خیلی زحمت کشیدیم. باور کنید من می‌خواندم و می‌آمدم خانه، آریا [عظیمی‌نژاد، آهنگ‌ساز آلبوم]زنگ می‌زد، می‌گفت آقای کریمخانی یک تُک پا بیایید، این جایش ایراد دارد و دوباره از سر می‌خواندم. من یک قطعه «السلام‌علیک یا علی‌ابن موسی‌الرضا» را ۳۶ دفعه خواندم و یک دانه‌اش را برداشت.» آشنایی استاد کریمخانی و عظیمی‌نژاد، به واسطه دوستی مشترک با محمد اصفهانی رقم خورد و شکوهمندترین کار استاد کریمخانی، یعنی قطعه «آمدم‌ای شاه، پناهم بده»، با شعر زیبا و تأثیرگذار زنده‌یاد استاد حبیب‌ا... چایچیان، حاصل همین آشنایی است.

روایت ساخت این قطعه هم، مانند اثرش شگفت‌انگیز است. آریا عظیمی‌نژاد گفت: «اول آقای کریمخانی خواند. خُب، نگرفت. اصلاً یک جوری شد که ما داشتیم ضبط را تعطیل می‌کردیم. کار درست درنمی‌آمد. کریمخانی حالِ خوبی نداشت. خیلی ناراحت شد. من برای این‌که کمی آرام شود، برایش چای آوردم و گفتم: مهم نیست؛ گاهی پیش می‌آید و اصلاً کار هنری همین است دیگر، گاهی نمی‌شود. کریمخانی این حرف را که شنید، شروع کرد به گریه‌کردن و گفت: یعنی من این‌قدر لایق نبودم که یک کار برای ارباب بخوانم؟ فضای عجیبی درست شد. سکوت برای مدتی بین ما حاکم بود. چای را که خوردیم، ناگهان به من گفت: دوباره بخوانم؟ گفتم: بخوان! و خواند، آن هم چه خواندنی؛ اصلاً باورم نمی‌شد. دیگر به قطعه دست نزدم. وقتی تمام شد، کریمخانی را نشاندم و برای خودش پخش کردم و او در تمام مدت، به پهنای صورتش اشک می‌ریخت.»

پیام‌های تسلیت به مناسبت درگذشت استاد کریمخانی

در پی درگذشت استاد محمدعلی کریمخانی، جمعی از مقامات کشوری و شخصیت‌های علمی و فرهنگی با انتشار اطلاعیه‌هایی، این ضایعه را تسلیت گفتند. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و علی‌اکبر صالحی، معاون پژوهشی و قائم مقام فرهنگستان علوم از جمله منتشرکنندگان پیام تسلیت بودند.

رئیس مجلس، در پیام تسلیت خود، ضمن ابراز تأثر و تأسف از درگذشت استاد کریمخانی، آورده‌است: «نوای دلنشین و ملکوتی خادم الرضا علیه‌السلام، مرحوم کریمخانی تا همیشه در ذهن و ضمیر محبان و شیعیان اهل بیت علیهم‌السلام ثبت و ضبط خواهد شد و باقیات صالحات ارزشمندی برای آن مرحوم خواهد بود.»

وزیر ارشاد نیز، در پیام تسلیت خود، مرحوم کریمخانی را «نواگر نغمه‌های ولایی و عاشق و شیفته سالار شهیدان» خواند و نوشت: «چه سعادتی از این بالاتر که مردم چهره و صدای او را با امام رضا (ع) می‌شناختند و با قطعه «آمدم‌ای شاه پناهم بده» اشک می‌ریختند و حاجت خویش را به امام مهربان عرضه می‌کردند.»

منبع: خراسان

باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: مداحی نوحه خوانی استاد محمدعلی کریمخانی استاد کریمخانی محمد اصفهانی آمدم ای شاه استاد محمد عظیمی نژاد پناهم بده زنده یاد امام رضا اهل بیت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۹۴۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حال موسیقی ایران خوب است

«به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفته‌های علیرضا طلیسچی، خواننده شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند، تثبیت کند.

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتی‌شوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکه‌های نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه‌ها که این‌روزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتی‌شو «زودیاک» است که با عنوان «شب‌های مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش می‌کند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می‌دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.

 سریال «شب‌های مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال‌۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتی‌شو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدی‌پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداخته‌اند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است؛ خواننده‌ای که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تک‌آهنگ‌هایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفت‌وگو از حضورش در برنامه «شب‌های مافیا» می‌گوید و در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.

این روزها رئالیتی‌شوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. چطور شد که در برنامه «شب‌های مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟

از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور می‌توانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما به‌نظرم «زودیاک» شیک‌تر است و پیچیدگی‌هایش بازی را برای بیننده جذاب‌تر می‌کند.

خیلی‌ها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت می‌دهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟

شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. این‌طور نگاه می‌کنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بیننده‌های برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد ‌کنیم که امیدوارم به چنین نتیجه‌ای رسیده باشیم.

اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزه‌های مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامه‌های حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامه‌های خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک می‌کند، اما اینکه این برنامه‌ها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفه‌ای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمی‌رسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفه‌ای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکی‌دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شده‌اند و اگر از این قبیل برنامه‌ها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی می‌کند.

پیشنهادی برای حضور در برنامه‌های موسیقی داشته‌اید؟

پیشنهاد داشته‌ام، اما علاقه نه، چون به‌نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به‌صورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقه‌ای می‌شود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.

این روزها بازار کنسرت‌های پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم می‌کند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟

به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سال‌های اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفه‌ای‌تر و صداهای قشنگ‌تر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون می‌آید و خودش را ترمیم می‌کند.

برویم سراغ مسئله‌ ترند شدن برخی از قطعه‌های موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه می‌شود که یک کار این‌طور دیده و شنیده و پرطرفدار می‌شود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته می‌کنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی می‌رسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر می‌کنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.

شما در قطعه‌های معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعه‌های احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟

اگر به تاریخمان رجوع کنید، می‌بینید که مردم ما پر از غم و غصه بوده‌اند و طبیعتا تمایلشان به آهنگ‌های شاد بیشتر است. در کنسرت‌ها هم همین‌طور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانواده‌اش کنار می‌گذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمی‌خواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگ‌های شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.

این روزها مدام نام خواننده‌های جدیدی را می‌شنویم که در فضای مجازی معرفی می‌شوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خواننده‌هایی را می‌بینیم که خیلی‌ها نمی‌شناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟

ما خوانندگانی داشته‌ایم که با یک قطعه روی صحنه آمده‌اند و بقیه قطعه‌هایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشته‌ایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده‌ و به‌تدریج معروف شده‌است. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.

به تجربه حوزه‌های هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر می‌کنید یا پیشنهادی داشته‌اید؟

من یک‌بار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر می‌کردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح می‌دهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده‌ و تصمیمات بعدی‌ام خبر ندارم.‌


رئالیتی‌شوها توانسته‌اند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی  را متحول کنند

در چند سال اخیر پلتفرم‌ها به کاربران امکان می‌دهند فیلم‌ها و سریال‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند و به‌سرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شده‌اند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریال‌های پخش‌شده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرم‌های نمایش خانگی و تلویزیون نشان می‌دهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کم‌کردن حساسیت‌هایی سعی در جذب هنرمندان و چهره‌های مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرم‌های پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتی‌شوها و برنامه‌های مسابقه که در شبکه نمایش خانگی ‌تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز به‌وجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمی‌تواند اوقات فراغت خود را پر کند.  بنابراین از یک‌سو پلتفرم‌های گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریال‌های خود توانسته‌اند با تمرکز بر جذابیت‌های داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامه‌های مختلف نشان داده‌اند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخش‌هایی موفق شده‌اند.
 البته دامنه صنعت سرگرمی ‌آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون ‌یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانسته‌ایم رقابتی با برنامه‌های خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامه‌ها توانسته‌اند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصل‌های آن را دنبال می‌کنند.
VOD‌ها طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها و سریال‌ها را از سراسر جهان به کاربران ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیت‌های برنامه‌های روتین است.
نمی‌توان منکر این موضوع شد که پلتفرم‌های نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کرده‌اند. این امر منجر به ایجاد شغل‌های جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VOD‌ها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا می‌کنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهم‌تری ایفا کنند. با رفع چالش‌های موجود، VOD‌ها می‌توانند به گزینه‌ای محبوب‌تر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و به‌طور قابل‌توجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.‌

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ۷۰ هزار قطعه زمین در طرح جوانی جمعیت تامین شد
  • ساخت قطعه چهارم راه آهن خواف - هرات آغاز شد
  • قیمت سکه و طلا امروز ۸ اردیبهشت +جدول
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • صدای دایی و مهدوی‌کیا خیلی زود از سکه افتاد!
  • سه هزار قطعه زمین در بخش احمدآباد مشهد به نهضت ملی مسکن اختصاص یافت
  • قطعه پنج باند دوم مسیر خاش به زاهدان در حال اجرا است
  • وزیر راه از قطعه ششم آزادراه تبریز- ارومیه بازدید کرد
  • انعکاس مشکلات شما در صدای مردم ششم اردیبهشت ماه استان قزوین
  • اگر به خودرو علاقه دارید این ویدئو را با صدای بلند ببینید! (فیلم)