اشتباهات شایع زنان در زندگی مشترک
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۱۵۸۷۶
اشتباه اول: باید مثل من شود هیجان را با عشق اشتباه نگیرید اشتباه دوم: باید برای هم بمیریم عشق هرگز نمیمیرد اشتباه سوم: عشق با گذشت زمان تمام میشود گاهی هم دعوا کنید اشتباه چهارم: یک زندگی موفق، زندگی بدون بحث است کلیشهها را فراموش کنید اشتباه پنجم: مسئولیت اداره زندگی بر عهده مرد است به همهجوانب اهمیت بدهید اشتباه ششم: خودم را دوست دارد نه جسمم را امتحانهای سخت نگیرید اشتباه هفتم: اگر مرا دوست داشته باشد، هر کاری میکند شوهرتان قدر شما را میداند اشتباه هشتم: مردها ارزش حمایت را نمیفهمند
به گزارش اقتصاد آنلاین، درست است که ما بیشتر از مادرانمان درس خوانده ایم و زندگی اجتماعی پررنگتری داشتهایم، اما بسیاری از ما، هنوز راه و رسم درست زندگی کردن را نمیدانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از اشتباههایی که بسیاری از دختران قبل از ازدواج مرتکب میشوند، اصرار به هم شکل شدن است. آنها فکر میکنند قبل از شروع زندگی باید گربه را دم حجله کشت و برای این کار تلاش میکنند همسر آیندهشان را با دعوا، قهر، خواهش و هر راه دیگری که میدانند عوض کرده و شبیه خود کنند. آنها فکر میکنند همشکل بودن و همرنگ بودن، تضمینی برای ازدواج موفق است، اما اشتباه میکنند. اگر شما هم چنین فکری را در سر دارید، نباید فراموش کنید که شما و همسرتان، از 2خانواده و 2فرهنگ متفاوت هستید و هرگز نمیتوانید دنیا را از یک دریچه ببینید. شما تجربهها و باورهای متفاوتی دارید و تا زمانی که در تعارض با هم قرار نگیرید و از این باورها چماقی برای کوبیدن هم نسازید، تهدیدی متوجه شما نخواهد بود.
هیجان را با عشق اشتباه نگیرید اشتباه دوم: باید برای هم بمیریمعاشق شدن، هیجانانگیزترین بخش زندگی است؛ بخشی که میتواند شروع یک زندگی مشترک را لذتبخشتر کند، اما گمان نکنید برای چنین شروعی، نیاز به یک زندگی افسانهای دارید. درست است که باید خواستگارتان را دوست داشته باشید اما عشق آنقدر ساده نیست که در هر شرایطی سر و کلهاش پیدا شود. اگر یک دوره نامزدی کوتاه را گذراندهاید و احساس میکنید بیاندازه عاشق هستید، باید بگوییم که بیشتر از عشق درگیر هیجان شدهاید، چیزی که میتواند چنین حدی از علاقه را بهوجود بیاورد، موضوعات ساده یک نامزدی کوتاه مدت نیست، بلکه حمایت و درکی است که در موقعیتهای پیچیدهتر زندگی میبینید و باعث میشود که هر روز، بیشتر حس کنید که این مرد، همان مرد رؤیاهای شماست. همان یک نفری که برای شما به دنیا آمده و امروز کنارتان است.
عشق هرگز نمیمیرد اشتباه سوم: عشق با گذشت زمان تمام میشودبعضیها فکر میکنند گذشت زمان میتواند عشق را محو کند و به همین دلیل تن به ازدواج با کسی میدهند که هیچ علاقه یا کششی نسبت به او ندارند، اما اگر شما یک عاشق واقعی باشید و برای این موضوع هزار و یک دلیل داشته باشید، آنچه با گذشت زمان از زندگی شما بیرون میرود، عشق نیست بلکه هیجان و سادهانگاریای است که ممکن است در ماههای اول رابطه، شما را شجاعتر و ماجراجوتر کند و به شما این حس را بدهد که تنها عاشق روی زمین هستید،اما کنار رفتن پرده هیجان از این حس، موضوعی نیست که برای آن سوگوار باشید. یک عشق واقعی میتواند با آرامش و روزمرگی هم همراه شود. در چنین شرایطی شما از همسرتان فاصله نگرفتهاید، بلکه به مراحل بالاتری از دوستداشتن رسیده اید که با آرامش بیشتر و هیجان کمتر همراه است.
گاهی هم دعوا کنید اشتباه چهارم: یک زندگی موفق، زندگی بدون بحث استبسیاری از زوجها، بحث و دعوا را نقطه پایانی خوشبختیشان میدانند. خیلی از آنها به دلیل چنین تفکری اختلافنظرشان را در دلشان نگه میدارند و میخواهند با سکوتشان جلوی بحث را بگیرند، اما نباید فراموش کنید که ترس از دعوا، نشانه خوشبختی شما نیست. یک زوج خوشبخت میتوانند اختلافاتشان را به راحتی با هم در میان بگذارند و حتی برای موضوعاتی که ارزش حیاتی برایشان دارد، بجنگند و پیروز شوند. یک زوج ایدهآل روی یک خط صاف پرلبخند زندگی نمیکنند. آنها به اختلاف نظر هم برمیخورند و گاهی از هم دلخور میشوند، اما تفاوتشان با دیگران این است که با هوشمندی از پس چنین مسائلی برمیآیند و به جای دلخوریهای بیمورد، از این بحثها درس میگیرند.
کلیشهها را فراموش کنید اشتباه پنجم: مسئولیت اداره زندگی بر عهده مرد استدوره و زمانه عوض شده. درست است که هنوز هم در بسیاری از خانوادهها، مسئولیتهای مالی و بسیاری وظیفههای دیگر بر عهده مردان است، اما این موضوع نباید باعث شود که با بیخیالی خودتان را به حاشیه ببرید و فقط ناظر تلاشهای او باشید. اگر میخواهید زندگی موفق و آرامی داشته باشید، از همان اول سنگها را وا بکنید و مسئولیتها را تقسیم کنید. این تقسیمبندی را میتوانید بر اساس علایق و تواناییهایتان انجام دهید. اگر همسر شما آشپز بهتری است و شما درآمد بیشتری دارید، میتوانید کلیشهها را کنار بگذارید و هر کدام سهم بیشتری از کاری که در آن توانمندتر هستید برعهده بگیرید. قرار نیست شما مثل والدینتان زندگی کنید، بلکه میتوانید با تفاهم و بدون ترس از قضاوت دیگران، در همه بخشهای این زندگی سهیم شوید و تنها برای آرامش بیشتر و کمتر کردن تنشها تلاش کنید.
به همهجوانب اهمیت بدهید اشتباه ششم: خودم را دوست دارد نه جسمم رااگر از آن دسته زنهایی هستید که گمان میکنید ارتباط زناشویی، در آخرین ردیف اولویتهای زندگی مشترک است، در اشتباه هستید. گمان نکنید مردی که عاشقتان است، به جسم شما نیازی ندارد و تنها به تفکرات و کلام شما اهمیت میدهد. ازدواج، راهی مشروع و پسندیده برای برقراری یک رابطه سالم جسمانی هم هست. حق شما و همسرتان است که از چنین رابطهای هم بهره ببرید و با کمک آن پایههای زندگیتان را هم محکمتر کنید. اگر شما میخواهید زندگی مشترک موفقی داشته باشید، باید به همه ابعاد یک رابطه توجه کنید و هیچ بعدی را فدای دیگری نکنید.
امتحانهای سخت نگیرید اشتباه هفتم: اگر مرا دوست داشته باشد، هر کاری میکنددرست است که عشق قدرت میآورد، اما قرار نیست که از مرد زندگیتان، به گناه عاشق شدن، یک فرد ضعیف و زیردست بسازید. بسیاری از زنها گمان میکنند اگر مردی عاشقشان باشد، به خاطر آنها همه پلهای پشت سرش را خراب میکند و به هیچ چیز دیگری جز فرد مورد علاقهاش توجه نمیکند. بیشتر زنها با چنین تفکری، همسرشان را در معرض آزمایشهای سخت قرار میدهند و به او میگویند اگر مرا دوست داری، باید هرچه را که میخواهم، انجام دهی، اما واقعیت این است که چنین مردی، یک مرد عاشق نیست؛ بلکه فردی ضعیف، بیپناه و منفعل است. یک عاشق واقعی هرگز به خاطر حسش از اصول و منطقش نمیگذرد، بلکه سعی میکند حسش را با عقلانیت همراه کند و از این راه به پیشرفت بهتر آن کمک میکند.
شوهرتان قدر شما را میداند اشتباه هشتم: مردها ارزش حمایت را نمیفهمندنمیگوییم که همه مردهای جهان، آنقدر منطق و انصاف دارند که همه حمایتها و کمکهایتان را درک کنند و همیشه آنها را در ذهن داشته باشند، اما میگوییم اگر با مردی شایسته ازدواج کرده باشید، میتوانید مطمئن باشید که او کوچکترین همدلیهای شما را میبیند و همیشه آنها را در ذهنش نگه میدارد. مردها خیلی راحت تفاوت شما با زنان دیگر را میبینند و بیشتر وقتها شما را با زنان دیگر مقایسه میکنند.
اگر میخواهید در زندگی مشترکتان موفق باشید، به آدمهای اطرافتان خوب نگاه کنید. چه خصوصیاتی در زنان دیگر وجود دارد که همسرتان از آنها بیزار است و چه ویژگیهایی را در زنان دیگر تحسین میکند؟ مطمئن باشید اگر آن خصوصیات منفی را حذف کنید و چند قدم به آن ویژگیهای تحسینشدنی نزدیکتر شوید، همسرتان حتما قدر شما و تلاشهایتان را می داندو شما و زنان دیگر را به یک چشم نمیبیند.
منبع: عصر ایرانمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: زناشویی اشتباهات زنان نگیرید اشتباه فراموش کنید زندگی مشترک کنید اشتباه داشته باشید زنان دیگر گذشت زمان یک زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۱۵۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
مقابل یکی از شعبههای دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بیقراری قدم میزد چند دقیقهای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگیام را به تو میگفتم هرچند گذشتهها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.
در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پروندهای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بیمقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی میخواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرفها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید اینطور من متوجه نمیشوم ماجرای زندگی شما چیست آهستهتر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین میگفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاریام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی میکند و اینجا تنها زندگی میکند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانهای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه میشدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق میخواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرفهای همسرت را تأیید میکنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا اینطوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی میکند من در هفته یک روز او را میبینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که اینطوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. میخواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و میخواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران میکنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرفهای این زوج جوان را شنید، گفت میدانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی
دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل میکند. در این پرونده میبینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه میداد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق میکرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمیشد اما با سادهانگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.
با این حال زوجهای جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پلهای پشت سر را خراب میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی