ما اصلاحطلبان آماده کمک به دولت هستیم! / شکایت حامیان «وکیل الدولهها» از عملکرد مجلس یازدهم
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۱۵۹۰۱
روزنامه شرق:اینکه فکر کنیم اگر تسلیم آمریکا بشویم، همه چیز درست میشود، اگر غرض نباشد سادهانگاری است.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
** ما اصلاح طلبان آماده کمک به دولت هستیم
«محمد سلامتی» فعال اصلاح طلب و دبیرکل سازمان منحله مجاهدین انقلاب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر بخواهیم به وضع موجود بهطور خلاصه اشاره داشته باشیم، به نظر من میتوان اذعان داشت که نمادهای وضع موجود عبارتند از: گرانی و تورم و نداشتن برنامه منسجم که همه این موارد ناشی از کمتجربگی برخی از مدیران است. این نارسایی قابل پیشبینی بود.»
این فعال اصلاح طلب در ادامه از آمادگی اصلاحطلبان برای کمک به دولت سخن گفت.
روزنامه آرمان همچنین در بخش دیگری از این مطلب نوشت: «اصولگرایان نه میتوانند از دولت و مجلس فعلی انتقاد کنند که ثمره رأی خودشان است و نه میتوانند اصلاحطلبان را مقصر بدانند چرا که از بینقشی آنها در عملکرد بهارستان و پاستور آگاه هستند. حدود ۱۰ ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم گذشته است؛ ۱۰ ماهی که برخلاف تصور رأی دهندگان و حتی رأی ندهندگان به رئیسی با چالشهای زیادی مواجه است.»
چندی پیش روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته بود: «اصلاحطلبان که در چندین دوره در مدیریت نهادهای حکومت و دولت سابقه کار دارند، میتوانند رسما اقدام به تشکیل دولت سایه کنند و نظارت بر عملکردها را افزایش بدهند. آنان باید تمامی وزرا و معاونان چند دولت همسو و نمایندگان سابق را در قالب ساختاری موازی با دولت، متشکل کرده و رصد عملکردهای دولت را به شکل رسمی و علنی در دستور کار قرار دهند و گزارش آن را در اختیار مردم قرار دهند.»
در ادامه این مطلب آمده بود: «کارکرد نظارت بر قدرت یکی از بهترین کارکردهای احزاب سیاسی است که هم جلوی انحراف قدرت را میگیرد و هم بر شفافیت عملکردها میافزاید و هم مسوولان را وادار به پاسخگویی میکند.»
جریان اصلاح طلب با فرافکنی در پی آن است تا به هر نحو ممکن، ردپای بانیان وضع موجود را پاک کند. اصلاح طلبان بجای پیشنهادهای محیرالعقول همچون تشکیل دولت سایه و کمک به دولت سیزدهم، بهتر است درباره عملکرد خود در دولت روحانی- دولتِ اصلاح طلبان- به افکارعمومی پاسخگو باشند.
طیفی که در مدت ۸ سال با شعار «تدبیر و امید»! قیمت ارز را ۸ برابر، قیمت طلا را ۱۰ برابر، قیمت مسکن را ۷ برابر، قیمت خودرو را ۶ برابر و قیمت بقیه کالاها را تا ۳۰۰ درصد افزایش داد، چگونه می خواهد به دولت فعلی کمک کند!؟ جریانی که در صنعت هسته ای بتن ریخت و صنعت هوافضا را تعطیل کرد و پیشنهاد برجامیزه کردن توان دفاعی و قدرت منطقه ای را مطرح کرده و توان و استعداد نخبگان ایرانی را در حد طبخ قرمه سبزی و آبگوشت بزباش می دید، چطور می تواند بر عملکرد دستگاه اجرایی کشور نظارت کند!؟
جریانی که مدعی است خودکفایی در کشاورزی مزخرف است و نباید پالایشگاه و نیروگاه ساخت و باید به نساختن خانه برای مردم افتخار کرد و مدیر از خارج وارد کرد، چطور می تواند به دولت کمک کند!؟
طیفی که واگذاری غیرقانونی کارخانه هفت تپه و فساد ضندوق ذخیره فرهنگیان و حقوق های نجومی و فساد در بانک ها و ترک فعل را در کارنامه خود ثب کرده، صلاحیت قرارگرفتن در جایگاه مشاور را ندارد.
اصلاح طلبان بجای این قبیل پیشنهادها، اولا از مردم بابت قصور و تقصیرهای خود عذرخواهی کرده و ثانیا با توجه به کارنامه خود، جزوه ای تحت عنوان «عبرت های دولت داری و کشورداری» تهیه کرده و آن را در اختیار دولت سیزدهم و افکارعمومی قرار دهند.
** شکایت حامیان «وکیل الدوله ها» از عملکرد مجلس یازدهم
روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم «جواد امام» از افراطیون اصلاح طلب و از فعالین فتنه ۸۸ نوشت: «شما تصور کنید آیا این مجلس را میتوان در جایگاه عصاره فضایل ملت و ساختاری که در راس امور است، قرار داد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «با عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم، امروز برای افکار عمومی مشخص شده که چرا در ایام انتخابات برخی افراد و جریانات، پروژه تشکیل مجلسی همراه و یکدست را به قیمت مشارکت حداقلی مردم پیگیری میکردند. مجلسی که به نظر میرسد، هویت خود را از دست داده و نسبتی با مطالبات مردم برقرار نکرده است.»
فعالین اصلاح طلب در حالی به مجلس یازدهم حمله می کنند که خود در مجلس دهم کارنامه بسیار ضعیفی به جا گذاشته اند. جریان اصلاح طلب در مجلس دهم با «لیست امید» در انتخابات شرکت کرد و در برخی حوزه های انتخابیه و از جمله تهران، تمام کرسی های مجلس را تصاحب کرد. اعضای لیست امید در مجلس فراکسیونی را تحت عنوان «فراکسیون امید» تشکیل دادند. اما این فراکسیون علیرغم وعده های رنگارنگ، به هیچ عنوان به مطالبات مردم رسیدگی نکرده و به دفعات به حاشیه سازی و پرداختن به مسائل دست چندم اقدام کرد.
در نهایت مردم در انتخابات مجلس یازدهم، به لیست اصلاح طلبان «نه» گفتند. بر همین اساس برای نمونه در حوزه انتخابیه تهران، محمدباقر قالیباف به عنوان سرلیست وحدت، حدود یک میلیون و سیصدهزار رای کسب کرد و مجید انصاری به عنوان سرلیست اصلاحات با وجود تبلیغات سنگین و گسترده، فقط حدود ۷۰ هزار رای کسب کرد.
اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم مواردی از جمله «سلفی حقارت با دیپلمات زن اروپایی»، «تشکیل کمیته رفع حصر و مظلوم نمایی از لیدرهای فتنه ۸۸»، «جشن تولد صفحه اینستاگرامی»، «حمایت از مدیران نجومی بگیر»، «حمایت از قرارداد خسارت بار توتال»، «عملکرد بسیار ضعیف در خصوص برجام» و...را در کارنامه ۴ ساله خود ثبت کرد.
برای نمونه، «محمود صادقی» از اعضای فراکسیون امید مجلس دهم علیرغم آنکه مردم با مشکلات مختلف از جمله مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می کردند، در توئیتی تأمل برانگیز نوشت: «در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و...منتظر بودم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و...شِکوه کنند اما رفع حصر خواسته اصلی بود»!
و اما در مجلس یازدهم از بهار ۹۹ تاکنون اقدامات بسیار مهمی صورت گرفته است. طرح «تسهیل صدور برخی مجوزهای کسب و کار» با هدف حذف امضاهای طلایی و شکستن حلقه بسته اعطای مجوزها، طرح جهش تولید و تامین مسکن، تصویب حذف امکان اخذ پروانه وکالت بدون آزمون توسط قضات بازنشسته و نمایندگان مجلس، طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» و قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تنها بخش کوچکی از اقدامات مثبت مجلس یازدهم است.
نظارت میدانی، تمرکز بر معیشت مردم، اصلاح ساختار بودجه، تعیین تکلیف مالیات بر ارزش افزوده و توجه به بازار اجاره بهای مسکن از دیگر اقدامات نمایندگان مجلس یازدهم بوده است.
** اینکه بگوییم با تسلیم شدن مقابل آمریکا همه چیز درست میشود، سادهانگاری است
«مصطفی هاشمی طبا» فعال اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «اینکه فکر کنیم اگر تسلیم آمریکا بشویم، همه چیز درست میشود، اگر غرض نباشد سادهانگاری است؛ درحالیکه اگر به منابع و مصارف کشور بیندیشیم و اسراف را از دستور کار دولت و ملت بزداییم و منابع را درست تجهیز کنیم، کارهای سترگی میتوانیم انجام دهیم.»
وی در ادامه نوشت: «پس (از) جماعت اقتصاددانان و دیگران...خواهشمندیم حداقل آنچه را که به سیاست خارجی ربطی ندارد، فهرست کنید و درباره آن بیندیشید و راهحل ارائه دهید.»
پیش از این روزنامه آرمان در مطلبی نوشته بود: «چندان نباید به قول و فعل اروپاییها دل بست؛ آنها صرفا به دنبال منافع خود میگردند.» همچنین «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق و از فعالین اصلاح طلب و از حامیان برجام پیش از این گفته بود: «با توجه به اتخاذ مواضعی که از سوی مقامات آمریکایی طی چند وقت اخیر شاهد بودهایم میتوان اینگونه گفت که آنها در عمل تمایلی به احیای برجام و رسیدن به توافق جدید ندارند و قصد برداشتن تحریمها علیه ایران را نیز ندارند.»
وی در ادامه تاکید کرده بود: «دولتهای ایران نیز چندین بار کوشیدند که تحریمها برداشته شود اما این اتفاق به هر دلیلی رخ نداد. لذا به نظر میرسد همانطور که برخی مقامات دوراندیش کشورمان ابراز کردهاند ایران باید در این فکر باشد که با آنچه دارد و با تکیه بر توان داخلی به تولید بپردازد و تا آنجا که میشود با دور زدن تحریمها به صادرات محصولاتی که شامل تحریم هستند بپردازد. نکته مهم اینجاست که ایران همواره رویکرد سازندهای نسبت به احیای برجام داشته و پیشنهادهای خوبی هم در این راستا مطرح کرده است اما طرفهای غربی صرفا شعار احیای برجام را دادهاند و در عرصه عمل صرفا اتلافوقت کردهاند.»
آنچه فعالین و رسانه های اصلاح طلب به آن اذعان کرده اند، همان حرفی است که منتقدان برجام حداقل ۷ سال پیش با دلیل و منطق و به صورت فنی و کارشناسی تشریح کرده بودند، اما در آن مقطع، اصلاح طلبان این نقدهای فنی و دلسوزانه را با برچسب هایی از قبیل «کاسبان تحریم» مورد هجمه قرار می دادند.
در این میان ۲ نکته مهم وجود دارد، اول اینکه آمریکا و اروپا به هیچ عنوان کارنامه خوبی در توافقات بین المللی ندارند و در ادامه همین رویکرد، در پی امتیازگیری یکطرفه از ایران در مسئله برجام هستند. دوم اینکه، حتی بر فرض اگر برجام احیا شود، آمریکا هیچگاه ابزار خود در اعمال تحریم را کنار نمی گذارد.
بر همین اساس راه مقابله با تحریم ها، یکی بهره گیری از روش های دیپلماتیک(از جمله مذاکره و رایزنی) است و دیگری بهره مندی از دانش «خنثی سازی تحریم ها» است؛ دانشی که پیش از این در حوزه هایی از جمله غنی سازی ۲۰ درصد (با کاربردهای فراوان در پزشکی و صنعت و کشاورزی و انرژی) و تولید بنزین (و خودکفایی در آن) و دیگر موارد به کار آمد و تحریم ها را در این حوزه ها بی اثر کرد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت ویژه های مشرق محمد سلامتی اصفهان امریکا هاشمی طبا مجلس دهم محمد باقر قالیباف پاستور مجید انصاری دولت سایه اصلاح طلبان جواد امام محمدباقر قالیباف توتال مجلس لیست امید قالیباف آمریکا برجام فریدون مجلسی ویژه های مشرق بهارستان محمود صادقی انتخابات مجلس یازدهم ویژه های مشرق فراکسیون امید مجلس دهم کاسبان تحریم نظارت میدانی سید ابراهیم رئیسی مصطفی هاشمی طبا دولت سیزدهم روزنامه شرق مجلس یازدهم فراکسیون امید لیست اصلاح طلبان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت اصلاح طلب مجلس یازدهم اصلاح طلبان کمک به دولت تحریم ها مجلس دهم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۱۵۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!