بهترین سریالهای نتفلیکس که شخصیتهای اصلیاش دوستداشتنی نیستند
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۲۹۳۰۰
در سالهای اخیر، نتفلیکس چند تا از محبوبترین سریالها را تولید و پخش کرده است. این سرویس استریم سریالهای بسیار خوبی را برای طرفداران بیشمار خود در سراسر جهان میسازد. با این وجود، حتی سریالهایی با رتبه بالا نیز میتوانند نقاط ضعفی داشته باشند. با وجود داستان قوی و نمایش عالی یک سریال تلویزیونی، میتوان از قهرمانان آن متنفر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گاهی خطاهای انسانی میتواند به قهرمانان فیلمها شخصیت بدهد، با این حال این خطاها میتوانند ناامیدکننده هم بشوند. برخی از قهرمانان سریالهای نتفلیکس فقط به اهداف خود اهمیت میدهند، حتی اگر به معنای آسیب رساندن به عزیزانشان باشد. به این ترتیب، برخی از بهترین سریالهای تلویزیونی بدترین قهرمانها را به نمایش میگذارند.
نادیا در عروسک روسیشخصیت اصلی سریال «عروسک روسی» (Russian Doll) دختری به نام نادیا (با بازی ناتاشا لین) است که در شب تولدش هنگامی که در خیابان به دنبال گربهاش میگشت، بر اثر تصادف با یک ماشین کشته شد و به جای اینکه بمیرد از جای اول خود یعنی در مهمانی تولدش سر درآورد!
این اتفاق عجیب ناتاشا را در حالتی برزخ گونه قرار میدهد و او در ابتدا فکر میکند که دچار بیماری مربوط به حافظه شده است، او هربار که به دنبال یافتن راه حلی برای سر در آوردن از این مسأله میکند، بر اثر اتفاقی میمیرد و باز به همان روز تولدش برمیگردد. ناتاشا این اتفاق را از جهات مختلف مذهبی و روانشناسی بررسی میکند و به جوابی نمیرسد. تا اینکه پسری به نام آلن را به طور اتفاقی ملاقات میکند که او هم دچار همین حالت شده و این دو نفر سعی میکنند با کمک یکدیگر علت گیر افتادن در این چرخهی بیهوده را متوجه شوند.
نادیا در سریال عروسک روسی، ناخواسته به اطرافیانش آسیب میرساند تا از خود محافظت کند.
بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۲ که حتما باید آنها را ببینیداو به دلیل تربیت سختش، کسانی را که به او اهمیت میدهند از خود میراند. وقتی آلن که او نیز در حلقه زمان گیر کرده بود، عکسهای دوران کودکی او را پیدا میکند، نادیا او را با پای برهنه از آپارتمانش بیرون میکند. به طور کلی، دور کردن مردم توسط نادیا، او را به یک قهرمان غیرقابل دوست داشتن تبدیل میکند.
دی جی در خانه فولر
«خانه فولر» (Fuller House) یکی از پرانتظارترین سریالهای نتفلیکس بود. این سریال در واقع نسخه فرعی سریال Full House است که در ۱۹۲ قسمت طی سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ از شبکه ABC پخش شده است. تماشاگران از خانه فولر لذت بردند و اقتباس مدرن آن را که طنز منسوخشده نسخه اصلی را اصلاح کرد، تحسین کردند. با این حال، دی جی تانر که شخصیت تحسینشدهای داشت و در دوران نوجوانیاش از خواهرانش مراقبت میکرد و مسئولیتهای دیگر خود را مدیریت میکرد، در ادامه راه خود را گم کرد.
اگرچه دی جی شباهتهای کمی به پدرش دنی دارد، اما این دو کاملاً متفاوت هستند. در فول هاوس، دنی اغلب بهعنوان یک هوسباز دیده میشد، در حالی که دخترش شخصیت جالبی داشت. بینندگان از تغییر شخصیت دی جی که آن دی جی دوستداشتنی قبلی را از بین برد، ناراضی بودند.
دوی در هرگز تا به حال نداشتهامسریال «هرگز تا به حال نداشتهام» (Never Have I Ever) زندگی دوی ویشواکومار را روایت میکند که بیشتر به دلیل شخصیت بسیار ناقص دوی مضحک است. با اینکه کاستیهای او باعث میشود مخاطب راحتتر بتواند با او ارتباط برقرار کند، اما بهندرت کار درست را انجام میدهد. دوی در طول سریال تصمیمات وحشتناکی میگیرد که تماشاگران را شوکه میکند.
شخصیت خودخواه قهرمان داستان باعث میشود که اطرافیانش را آزار دهد و این خودخواهی و آشفتگی دوی است که باعث میشود تماشاگران از او متنفر شوند.
امیلی در امیلی در پاریسزمانی که «امیلی در پاریس» (Emily In Paris) برای اولین بار نمایش داده شد، طرفداران زیادی پیدا کرد. با این حال، بینندگان به زودی متوجه شدند که امیلی کوپر یک قهرمان بسیار بد است. این کمدی-درام در مورد درگیریهای فرهنگی امیلی بود زمانی که او به فرانسه نقل مکان کرد. امیلی به جای تبعیت از فرهنگ و آداب و رسوم یک کشور دیگر، به مقابله با آن پرداخت.
بهترین فیلمهایی که بر اساس واقعیت ساخته شدهانداو در این سریال گاهی شخصیت بیادب و آزاردهندهای دارد. هنگامی که برای اولین بار به پاریس میرسد، یک دیدگاه آمریکاییمحور قوی نسبت به جهان دارد. او از شمارهگذاری طبقات ساختمان ایراد میگیرد، بدون اینکه متوجه باشد که هر کشوری روش خاص خود را برای تعیین چیزها دارد. علاوه بر این، امیلی زبان فرانسه را در حد ابتدایی هم یاد نگرفت و وقتی مردم با او به زبان انگلیسی ارتباط برقرار نکردند، شوکه شد. همچنین شیوه دوستیابی او باعث شد طرفدارانش از دوست داشتن این شخصیت دست بکشند.
جو در تو«تو» (You) یکی از برجستهترین سریالهای نتفلیکس است که تریلر روانشناختی جذاب با داستانی پرکشش و بازیهای قوی دارد. سریال «تو» بر اساس کتابهای کارولین کپنس، حول محور جو گلدبرگ میچرخد که ایدهای خطرناک و تحریفشده از عشق دارد. او اقدامات عجیبی برای جلب نظر زنان انجام میدهد.
در فصل یک، جو شیفته دختری به نام بک شده است. با این حال، هنگامی که بک اسرار جو را کشف میکند، او را گروگان میگیرد و میکشد. علاوه بر این، پیچ سلینجر دوست بک، را هم به قتل میرساند. تا پایان فصل سوم، جو در مجموع ۱۵ نفر را میکشد؛ با حبس کردن مردم در قفس، کشتن هر کسی که سر راهش قرار بگیرد و آزار دادن افراد بیگناه. جو در ادامه فصلهای سریال You خطرناکتر میشود.
کد خبر
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: سریال های نتفلیکس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۲۹۳۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرفهای جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
اعتماد نوشت: بهنام تشکر بهتازگی در برنامه «زودیاک» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، حضور یافته و از بازیگران اصلی است.
گفتوگوی زیر به این مناسبت با او انجام شده است.
دلیل حضورتان در برنامه زودیاک، علاقه به بازی مافیاست یا حضور در یک گیم شو به عنوان یک تجربه متفاوت در قالب تصویر؟
من بازی مافیا را دوست دارم و از اولین نفراتی بودم که در تلویزیون مافیا اجرا کردم و گاد بازی بودم. هرچه سریهای جدیدتری از مافیا تولید شد، نقشهای بیشتری روی کار آمد که برای من جذاب بود. زودیاک هم سناریوی جذاب و متفاوتی داشت و وقتی دوستان دعوت کردند تصمیم گرفتم که در برنامه زودیاک باشم.
گرداندن بازی مافیا را بیشتر دوست دارید یا بازی کردن را؟
گرداندن بازی را بیشتر دوست دارم. اینکه سفید باشم برایم لذتبخشتر است.
نظرتان در مورد مدل اجرا و گردانندگی محمد بحرانی در زودیاک چیست؟
محمد را خیلی زیاد دوست دارم و به نظرم در هر جایی که قرار میگیرد، مخاطب همراهش است. فکر میکنم در فصل اول زودیاک، کمی با احتیاط گرداندن بازی را پیش میبرد و مراعات بازیکنها را میکرد. اطمینان دارم که خودش هم به این فکر کرده و در فصل دوم، به تغییر مدل گردانندگی بازی فکر کرده است.
از تجربه کار در نمایش خانگی و تفاوتش با تلویزیون بگویید؟
من تقریبا جزو اولین نفراتی بودم که نمایش خانگی را با سریال ساخت ایران تجربه کردم. ساخت ایران اولین سریالی بود که به صورت دی وی دی منتشر شد. این دو مدیا، تفاوتهای مشخصی دارند. محدودیتهای صدا و سیما، فیلمنامههایی که تثبیت میکند، ناظران پخشی که دارد با نمایش خانگی متفاوت است. فضای کار در پلتفرمها راحتتر است و به این واسطه، کارگردانها، نویسندهها به تبع آن بازیگران دستشان در کار بازتر است. اینها مواردی است که همه میدانند و البته خیلی هم پیچیده نیست.
به عنوان کسی که بخش زیادی از تجربیات کاریاش را به نقشآفرینی در سریالهای تلویزیون اختصاص داده، ممکن است که شما هم مثل خیلیها، نگران حال این روزهای تلویزیون باشید. از نظر شما تلویزیون چطور میتواند به وضعیت سابقش برگردد؟
تلویزیون باید به همه نظرات مردم توجه کند و برای همه اقشار مردم برنامه بسازد، نه فقط برای عدهای خاص. مدیران تلویزیون فعلی، تمرکزشان را بر چیزهایی گذاشتهاند که فقط و فقط خودشان قبول دارند در حالی که خودشان هم خیلی خوب میدانند که بخش زیادی از مخاطبشان را از دست دادهاند و به نظر میرسد که با این شیوهای که پیش میروند، خیلی هم برایشان مهم نیست. امیدوارم که این مدیران عزیز، تجدیدنظری در روند سیاستگذاریشان داشته باشند که تلویزیون مثل دهه هشتاد یا حتی اوایل دهه نود، دوباره به اوج خودش برگردد و با سریالهای پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان و دودکش و باقی سریالهای خوب و موفق، مردم و مخاطب را برای خودش حفظ کند. من فکر میکنم مردم هنوز هم انتظار دارند تلویزیون به رسانه اصلی و ملی همه افراد جامعه تبدیل شود.
به سریال ساختمان پزشکان اشاره کردید؛ تیم سازنده این سریال، تجربیات خوبی در تلویزیون رقم زدند. به نظرتان جای خالی چهرههای دهههای قبل چقدر در تلویزیون احساس میشود؟
به نظرم بیشتر از جای خالی کسانی که در آن سریالها یا برنامهها کار میکردند، جای خالی برنامههایشان احساس میشود. این وضعیت، نتیجه مدل تصمیمگیری فعلی است. اتفاقا همان عوامل الان تجربیاتشان بیشتر شده و ممکن است در شرایط مطلوب، خیلی بهتر از قبل کار کنند. باز هم تأکید میکنم که تصمیمات تلویزیون مهم است و به نظرم خیلی هم جرات و جسارت ویژهای نمیخواهد. به هر حال آن برنامهها و سریالهای خیایان خلوت کن در همین تلویزیون، تولید و پخش شدهاند.
ترجیحتان کار در فضای کمدی است یا جدی؟
در حال حاضر به فضای کمدی نمیتوانم فکر کنم و راستش اصلا کمدی در من گم شده و دلایلش را هم همه میدانیم. اما به دور از شرایط فعلی، فضای جدی و درام را بیشتر دوست دارم.