Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش قدس آنلاین، نشست حق بر ایمنی، از متروپل تا پلاسکو توسط کارگروه حقوق بشر اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری برگزار شد.

در این نشست که با حضور رئیس اتحادیه کانون‌های وکلای دادگستری، معاون حقوق عامه دادستان کل کشور، مدیر آموزش کانون کارشناسان دادگستری، مشاور مدیریت بحران شهرداری، رئیس اداره ارزیابی خطر معاونت پیشگیری شهرداری و اعضای کمیته ملی پلاسکو برگزار شد بر لزوم بازنگری فرایندهای مخل بر حق ایمنی با رویکرد آسیب شناسانه تاکید شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



جعفر کوشا رئیس کارگروه حقوق بشر اتحادیه کانون‌های وکلای دادگستری با تاکید بر عبرت گرفتن از حوادث مخل حق بر ایمنی بر ضرورت بازبینی نقش دادستان‌ها در پیشگیری و احیای حقوق عامه به شیوه‌ای ساختار مند تاکید کرده و خواستار اصلاح و توسعه نظام حقوقی مبتنی بر تضمین حق بر ایمنی شهروندان شد.

وی با اشاره به تعدد حوادث مخل حق بر ایمنی شهروندان، وظیفه دولت را تعیین حدود مردم و تضمین حقوق دانسته و افزود: دولت‌ها عمدتاً متمرکز بر حدود شهروندان هستند حال انکه باید برای تضمین حقوق شهروندان ساختار پاسخگو و شفاف و اثربخش و کارآمد تعریف کنند.

کوشا جرم انگاری ترک فعل مدیران را عاملی برای تضمین حق‌ها دانسته و افزود: تقصیر عمدی زمانی شکل می‌گیرد که رعایت نظامات و استانداردها در بستر فساد و سوداگری و تعارض منافع و سو مدیریت نهادی به تغافل و تجاهل سپرده می‌شود و نهادهای نظارتی در بخش پیشگیری کارآمدی بایسته را ندارند. زد و بندها و چشم بستن‌ها فساد را نهادین می‌کند و باید سازوکارهای شفافیت بخش تعریف شود.

وی با اشاره به رویه تراکم فروشی و روندهای معیوب در شهرداری‌ها جهت اخذ پایان کار و نظامات نظارتی و کمیسیون‌های ماده صد اظهار داشت: باید منشأ فسادها و خلل‌ها در حق بر ایمنی مورد شناسایی قرار گیرد و سیاست جنایی پیشگیرانه با ملزومات کارآمد و اثربخش مدافع حقوق مردم به شیوه بهنگام عمل کند. نباید با سوداگری حقوق مردم پایمال شود. دادگاه متروپل علنی باشد تا مردم و مدیران فرایندهای مخل حقوق شهروندی را شناسایی کنند و به فکر اصلاح عبرت آمیز باشند.

معاون احیای حقوق عامه دادستان کل: متروپل مولود اهمال و قصور و تقصیر مراجع نظارتی و اداری است

غلامعباس ترکی معاون حقوق عامه دادستان کل کشور نیز با اشاره به روند پیگیری دادستانی کل کشور پیرامون حادثه متروپل اظهار داشت: تاکید دادستانی کل بر رسیدگی سریع و عادلانه به پرونده متروپل و تعقیب همه مقصران است. آسیب شناسی و گفتگوی تخصصی ضروری است و این جلسات برای تولید ادبیات تخصصی و بین رشته‌ای و حساسیت افزایی نهادهای ذیربط اهمیت دارد و بحث ارتقای امنیت شهروندان خصوصاً در بحث ساختمان‌های عمومی ذو اضلاع و متضمن توجه به ابعاد تخصصی و بازنگری در قوانین ساخت و ساز است.

وی افزود: در متروپل شاهد اهمال و قصور و تقصیر در مراحل مختلف اداری و نظارتی بوده ایم که چند وجهی بوده و پدیده‌ای منحصر به فرد است. تکرار حوادثی از این دست ایجاب می‌کند که نگاه پیشگیرانه ای داشته باشیم و ابنیه نا ایمن مورد نظارت پیشگیرانه قرار گیرد. وی با توصیف جایگاه نظارتی دادستانی کل کشور به خلاءهای قانونی اعمال نظارت پیشگیرانه و تأمینی اشاره کرده و اظهار داشت: در موضوع نظارت و پیگیری حقوق عامه قانون مشخصی نداریم و ضمانت اجرای ترک فعل مدیران در قانون بدرستی پیش بینی نشده است. البته دادستانی کل و دادسراها از باب حقوق عامه نقش هماهنگ کننده و مطالبه کننده نسبت به دستگاه‌ها دارند و در بخش‌هایی که نیازمند گزارش نهادهای تخصصی است لازم است نهادهای تخصصی گزارش گری کنند و بطور کلی رویکرد دادستانی کنشی پیشگیرانه و ایجابی خواهد بود

وی با تاکید بر ضرورت مقابله قاطع با فساد و تعارض منافع اظهار داشت: با پدیده‌ای به نام اختلال سیستمی مواجهیم که ناشی از چرخه‌های معیوب در حوزه‌های مختلف است. فساد سیستمی نداریم اما فساد شبکه ای سازمان یافته داریم که باید پیشگیرانه و مقتدرانه به واکاوی چرخه‌های معیوب بصورت آسیب شناسانه بپردازیم.

وی عدم فهم پیچیدگی‌های اختلال در حقوق عامه نظیر حق بر ایمنی در حادثه متروپل را زمینه‌ای برای ناتوانی از حل بحران دانسته و گفت: ساختارها و فرایندهای تصمیم گیری با نگاه جامع و نه جزئی نگر قابل ترمیم و اصلاح هستند و قوانین مبهم یا متشتت نمی‌توانند راهگشا برای استیفای حق بر ایمنی باشند. اگر نظام تصمیم ساز پیچیدگی‌های موجود را درک نکند قادر به اتخاذ سیاستگذاری اصولی و اثربخش نخواهد بود.

ترکی با اظهار اینکه چرخه‌های نادرست فرصت بازتولید بحران‌های ناقض حقوق عامه را فراهم می‌کند گفت: تبیین و تدوین مقررات جامعی که تعارض منافع را رفع و چالش‌های ساختار اداری فساد زا را مهار کند ضروری است. عملکردهای غلط یا روابط مشکوک و ذینفعی شهرداری در حادثه متروپل نمونه‌ای است که قابل تحلیل است. دادستانی در این خصوص گزارش جامعی تدوین نموده است.

وی در خاتمه اظهار داشت: با قوانین سال ۱۳۴۵ و ۱۳۳۴ نمی‌توان کلانشهرهای امروزی و بلند مرتبه‌ها را مدیریت کرد و نیازمند بازنگری در قوانین هستیم.

عضو کمیته ملی پلاسکو: با مسامحه هزاران حادثه در کمین است

سید باقر مرتضوی عضو کمیته ملی پلاسکو نیز با اشاره به فقدان نظام حقوقی تضمین ایمنی در کشور اظهار داشت :در قوانین بهداشت حرفه‌ای موضوع HSE ناظر بر ایمنی سلامت و محیط زیست است و ما در ایران نیازمند تدوین قوانین مرتبط هستیم. بهداشت ایمنی و کار دلالت بر تنظیم ضوابطی دارد که باید خلأ قانونی آن رفع شود باید خطرات بالقوه دیده شود تا قبل و حین و بعد حادثه تدابیر بازدارنده‌ای اتخاذ شود. ساختمان پلاسکو نشان داد حادثه خبر می‌کند و باید هشدارهای بازدارنده با رویکرد پیشگیرانه تعلیل و تحلیل شود.

وی بر ضرورت مدیریت منسجم و واحد تاکید کرده و گفت: مدیریت حوادث باید زیر نظر هر استاندار بعنوان فرمانده صحنه بحران و سکاندار متمرکز باشد و از تشتت مدیریتی بحران اجتناب شود. در این وضع باید شعاع عملیاتی و شعاع تدارکاتی و شعاع تصمیم گیری مشخص تا مطابق هر سطح سازوکار مدیریت بحران عملکرد بهنگام نماید. ایمنی یک دستور است و قانون باید پرتوان و اثربخش آن را تضمین کند. در پلاسکو ۶۰۰ کارگاه بود ولی لوله کشی به طبقات پیش بینی نشده بود! مهندسین ناظر باید پاسخگو باشند. حق توقف کار و کارگاه باید وجود داشته باشد. در حوادث ناشی از نشت گاز گاهاً سالانه ۴۰۰ نفر تلفات داشته ایم حال آنکه امکان پیشگیری بوده است.

مهدی هداوند عضو کمیته ملی پلاسکو نیز با اشاره به شعار گزارش ملی پلاسکو مبنی بر اینکه" پلاسکو را فراموش نکنیم" اظهار داشت: متأسفانه این شعار فراموش شده و اصلاح روندها و رویکردها محقق نشد.دلالت‌های وضعیت تناقض نمای پلاسکو فراموش شد و با همان شرایط، حوادث مشابهی چون متروپل دامنگیر کشور شد. رهیافت از پلاسکو اصلاح و بازنگری در فرایندهای نارسایی تضمین حق بر ایمنی بود که محقق نشد.

وی با اظهار اینکه قبل از متروپل نظام حقوق کشور فرو ریخته بود افزود: کشف علل و عوامل حادثه نیازمند تدقیق در تمام زمینه‌های بروز آن است. قبل اینکه بدانیم مقصر کیست مهم فرایندهایی است که به این خسران می‌انجامد.چه علت‌ها و نا رسایی هایی در نظام حقوقی اتفاق افتاده که بدون مجوز ۴ طبقه اضافه می‌شود و چه اتفاقی افتاده نظام حقوقی اجازه می‌دهد قوانین موجود مندرس هم بخوبی اجرا نشود. نظام حقوقی در قوانین ساخت و ساز و مدیریت بحران و شرایط اضطراری بسیار واپس مانده است.

با قانون دهه ۳۰ شهرهای جدید را اداره می‌کنیم.ساختمان‌های بلند مرتبه را باید با قانون مندرس قدیمی اداره کنیم. حقوق شهری و شهرسازی جزو شاخه‌های مغفول مانده در نظام حقوقی ایران است. حوزه حقوق ایمنی و مدیریت بحران جزو مواردی است که در نظام دانشگاهی مورد توجه جدی قرار نگرفته است. قوانین فعلی ما از واقعیت شهرسازی ما دور است بسیاری از قوانین به روز و درست اجرا نمی‌شود.بخشی ناظر به اجراست. قوانین با اجرا هم فاصله زیاد دارد. علت‌ها کجاست باید بررسی کرد.

هداوند با بیان اینکه چالش‌های نظام حقوقی ریشه در قانون گذاری و اجرا و قضا و ساختار حقوقی دارد تصریح کرد: برای وضع قاعده و اجرا و قضاوت و تعقیب در حوزه کلان مشکل داریم. نظام تقنین ما ضعیف و رگولاتوری در حوزه مسکن و ساخت و ساز چند پهلو و دارای نارسایی است. قانون گذاری سازگاری با وضعیت‌های واقعی ندارد. انسجام در مقررات گذاری در کشور نیست. از ویژگی‌های مربوط به آن شفاف بودن و فقدان تعارض منافع است. تأثیر لابی‌های مختلف در ساختن قاعده‌ها باید مورد توجه قرار گیرد. جایی که پول و تعارض منافع است مقررات باید به شیوه‌ای تدوین شود که قابلیت مشارکت پذیری مردم و نظارت آنها را داشته باشد.

در اجرا ساختار و نظارت و پاسخگویی و تداخل وظایف و نظارت بر اعمال حکومت و نهادهای ناظر دچار عیوبی هستیم. نظارت و تعادل و کنترل در حوزه قدرت و نهادهای تخصصی باید مد نظر قرار گیرد. نمی‌شود هم اصیل و هم عامل و هم ناظر متمرکز در یک ارگان باشد و مصداق چاقو دسته خود را نمی‌برد است. تخصص و استقلال در بخش قضاوت هم لازم است. ما دادسرای ایمنی در کشور نداریم. وظایف دادستان‌ها و اخطارهایی که باید ارائه شود نیز نارسایی دارد و مدعی العموم کارکرد نظارتی و تأمینی لازم را ندارد.

مترو پل نتیجه به هم پیوستگی زر و زور و تزویر است

مهدی لایق مدیر آموزش و پژوهش کانون کارشناسان رسمی دادگستری نیز با بیان اینکه پول نامشروع منجر به چشم بستن به نظامات شده است اظهار داشت: مترو پل نتیجه به هم پیوستگی زر و زور و تزویر است و این سوداگری‌ها جامعه را با خطر مواجه ساخته است و گرنه اجرای همین قوانین موجود هم زمینه ساز پیشگیری از بسیاری از حوادث است. قوه قضا وظایف وظایف ذاتی خود را باید به درستی انجام دهد. فقدان ضمانت اجرای مسائل فنی نباید زمینه‌ای برای تعدی به حقوق شهروندان فراهم آورد. فقدان نظارت‌های اثربخش و چاره اندیشی های پیشگیرانه باعث تعدد و تلاقی حوادث است. قوه قضائیه آنقدر درگیر تراکم پرونده هاست که به اقدامات پیشگیرانه و تأمینی توجه کافی نمی‌کند.ضوابط ۲۲ گانه مهندسی ساختمان و قواعد مرتبط با ضرر و تسبیب زمینه‌های هنجاری است که بی مبالاتی‌ها و بی احتیاطی‌ها و سهل انگاری‌ها و عدم رعایت نظامات را کاهش می‌دهد لکن با شرایطی مواجه هستیم که بسیاری از جرایم با عبور از مرزهای نظارتی و ساختاری حسب ماده ۱۴ قانون مسئولیت مدنی باعث ایجاد خسارت به مردم می‌شود.

وی با بیان اینکه دادگاه‌های تخصصی رسیدگی به دعاوی مربوط به ساختمان باید تشکیل شود اظهار داشت: دادگاه‌های تخصصی شناسایی مسئولیت‌ها و تفکیک مسائل موضوعی از حکمی را بهتر احراز می‌کنند.نظام تقنین ضعیف زمینه سوداگری را افزایش می‌دهد.مجریان وظیفه سنگین‌تری دارند. نظامات را باید رعایت کنند. نظام مهندسی در این زمینه دخالتی نداشته است ولی باید نهادهایی که نظارت گر هستند به صورت به هنگام مبادرت به تذکرهای لازم در جهت عدم نقض نظامات دولتی در اخذ مجوزها را انجام دهند تا منجر به تسبیب و خسارت نگردد

در ادامه خسرو میرزایی مشاور رئیس سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران با اشاره به بحران ایمنی در کلان شهرهای ایران با اذعان به ضعف ابزارهای موجود و نیاز به اصلاح قوانین و خلاءها همچون اصلاح بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری اشاره کرده و به روز نبودن قوانین افزایش ایمنی برای شهروندان را زمینه‌ای برای مسئولیت گریزی و کاهش توجه به فرایندهای مخل حقوق شهروندی دانست.

وی با اشاره به تشکیل قرارگاه ایمنی در کارگروه حقوقی قضائی کلانشهر تهران، ارائه اطلاعات ساختمان‌های ناایمن را در دستور کار این کارگروه تخصصی و آموزشی مطرح و تلاش شهرداری را اقدام پیشگیرانه در جهت اصلاح ساختارها با تاکید بر درس آموخته‌های بحران عنوان کرد.

رئیس اداره ارزیابی خطر سازمان مدیریت بحران: قرارگاه تخصصی ایمنی متمرکز بر راهکارهای پیشگیرانه است

حسام شمشیری رئیس اداره ارزیابی خطر معاونت پیشگیری و کاهش خطر سازمان مدیریت بحران نیز در ادامه بحث بازنگری مقررات ایمنی و نظامات را ضروری دانسته و ضمن پرهیز دهی از رویکرد احساسی، برنامه ریزی جهت حرکتی رو به جلو و مطالبه گرانه را خواستار شد.

وی با تبیین فرایندهای پیشیگرانه مدیریت بحران شهرداری اظهار داشت: قرارگاهی تخصصی در شهر تهران با دستور معاون اول رئیس جمهور تشکیل شده و با رویکرد پیشگیرانه در برابر مخاطرات محتمل، زمینه‌های رفع نگرانی شهروندان را با اطلاع رسانی به هنگام و شفاف سازی در فرایند ها در دستور کار دارد. این اقدامات در بازه معین که نیاز به برنامه ریزی مستمر دارد زمینه‌ای برای ارتقای ساختار عملکردی ایمنی شهر فراهم و با زمان بندی کوتاه مدت و میان مدت در صدد سازمان مند کردن فرایندهای تقویت ایمنی ساختمان‌ها و شفاف سازی سازوکار نظارت خواهد بود.

دبیر کارگروه حقوق بشر اتحادیه کانون‌های وکلای کشور: اصلاح و توسعه نظام حقوقی تضمین حق بر ایمنی اولویت باشد

محمد صالح نقره کار با بیان اینکه نتیجه این نشست با نگاه مساله محور آسیب شناسانه طی یک گزارش راهبردی به مسئولین کشور منعکس می‌شود اظهار داشت: تلفات و خسارات اختلال در شناسایی، تبیین و تضمین حق بر ایمنی برای کشور یک بحران جدی است و از آمار تصادفات جاده‌ای تا خودروهای ناایمن تا گود برداری‌های غیر اصولی تا ریزش ساختمان‌های نا ایمن تا بخش سلامت و درمان همگی نشانه و حاکی از فقدان مقررات گذاری راهبردی در زمینه تضمین حق بر ایمنی است. فرافکنی برخی دستگاه‌ها گواهی بر فقدان نظام حقوقی پیشگیرانه و اثربخش و کار امد و متضمن حق بر ایمنی شهروندان است و تداوم این قوانین مرادف با تضییع ساختارمند و مستمر حق حیات شهروندان با بروز حوادث متعدد است.

تا زمانی که قوانین روزآمد و اثربخش و نظارت‌های مستمر و کارآمد نباشد حق ایمنی به محاق رفته و قربانی فراتر از متعارف جهانی می‌گیرد. اصلاح و توسعه نظام حقوقی با اتکا به ملزومات تضمین حق بر ایمنی و مشارکت پذیری نظام‌های صنفی تخصصی و بازنگری در قوانین بیمه مستمر ساختمان‌ها و دهها نقشه راه معین برای ارتقای ضریب ایمنی شهر و شهروندان باید در دستور کار باشد و گر نه کشور به هر حادثه‌ای رخت عزا بر تن داشته و حوادث مستمر اما قابل پیس بینی و پیش گیری، زمینه رفع عیوب و جبران خطاها نخواهد شد. نقش دادستان‌ها در اقدامات تأمینی و پیشگیرانه، بنیادین و ضمانت اجرایی برای پاسخگویی نهادهای متولی حق بر ایمنی خواهد بود.

منبع: مهر

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: متروپل ساختمان پلاسکو طرح ارتقای ایمنی ساختمان ها بازنگری در قوانین کمیته ملی پلاسکو کانون های وکلای زمینه ای کارگروه حقوق مدیریت بحران تعارض منافع دادستانی کل ساختمان ها نظام حقوقی نظام حقوق حقوق عامه قرار گیرد کل کشور مخل حق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۴۹۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است

‌به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، شهریار زرشناس استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه سیاسی شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ با حضور در برنامه گفتگوی ویژه شبکه خبر  و  ابراهیم متقی کارشناس مسائل بین‌الملل در ارتباط تلفنی درباره  اعتراضات دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در حمایت از غزه  گفتگو کردند.

 مقدمه: خیزش ضدصهیونیستی دانشجویی در آمریکا به ۶۰ دانشگاه و البته مؤسسه آموزشی در سایه خشونت کم سابقه پلیس رسیده و تاکنون دست‌کم ۶۰۰ دانشجو و استاد دانشگاه بازداشت شدند. 

سؤال: خیزش ضدصهیونیستی در دانشگا‌ه‌های آمریکا، مؤسسات آموزش عالی و حالا هم که استرالیا، آلمان، فرانسه و بسیاری کشور‌های دیگر اروپایی علت این جنبش اعتراضی دانشجویان در حمایت از فلسطین و غزه چیست؟
شهریار زرشناس؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه سیاسی: من گمان می‌کنم برای بررسی این پدیده باید دو علت را، یکی علت درازمدت و یکی علت کوتاه مدت را توجه قرار دهیم. من این پدیده را صرفاً یک رویداد سیاسی که مثلاً فقط حاصل از تحریک شدن وجدان عمومی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی باشد نمی‌بینم، این را فراتر می‌بینم، یعنی اگر بیاییم نگاه کنیم در خصوص رویداد‌هایی که در شاید یک دهه اخیر و کمی بیشتر رخ می‌دهد و بعد به آن علت درازمدت و کوتاه‌مدت نگاه کنیم، بیش از ۱۰ سال است که روند عمومی سیاست و آن ساختار سیاست لیبرالی که مبتنی بر اتمیسم اجتماعی و مبتنی بر یک نظام حزبی و حرکت در ذیل مفهوم جامعه مدنی بر مبنای خواست‌های اجتماعی در چارچوب یک نظام پارلمان‌تالیستی است، بیش از ۱۰ سال است شاید حدود ۱۵ سال است که این روند جاذبه و قدرت بسیج خود را از دست داده، این حرف را من نمی‌زنم، فیلسوفانی مثل ژان ژاک رانسیر و بعضی از غربی‌ها می‌زنند و یک دوگانه‌ای را خود رسانه‌های غربی هراسان ایجاد کردند در این خصوص که می‌گویند پدیده‌ای ورای مرز‌های معمول سیاست لیبرال که آنها آن را پوپولیسم می‌نامند، حالا من در بحثم صحبت نمی‌کنم چقدر درست است یا غلط است، آنها این را می‌گویند. یک چنین روندی شروع شده، بعد جلوتر می‌آییم می‌بینیم که در همین دو سال اخیر رویدادی مثل جنگ اوکراین را داریم و نتایجی که این جنگ ایجاد کرده، تبعاتی که دارد، تغییراتی که در ساختار نظام بین‌المللی ایجاد می‌کند، قبل‌تر از آن و همچنین در ادامه آن، روی افول هژمونیک نظام جهانی و بعد آن فضای واگرایی که در رأس نظام جهانی ایجاد می‌شود که فرصت عجیبی دارد برای دولت‌های استقلال طلب و ملت‌ها ایجاد می‌کند. در ادامه آن باز دوباره می‌آییم جلو؛ رویداد هفت اکتبر سال گذشته، بعد رویداد عملیات ایران؛ اینها را که کنار هم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به تعبیر یک نویسنده‌ای که می‌گفت باد‌ها خبر از تغییر فصل می‌دهند، ما احساس می‌کنیم انگار یک اتفاقی پیش می‌آید که این اتفاق فراتر از صرف مرز‌های سیاسی است. من حتی حرکت دانشجویان را که ما می‌گوییم سبقه ضدصهیونیستی، ولی روایت صهیونیستی؛ وجه اصلی هویت عالم غرب مدرن است. وقتی شما روایت صهیونیستی را مورد حمله قرار می‌دهید در واقع دارید وجه بنیادین هویتی عالم غرب مدرن و وجه تمدنی را دارید مورد حمله قرار می‌دهید.

سؤال: این را در شعار‌هایی که دانشجویان در این جنبش اعتراضی در دانشگاه‌های مختلف هم سر می‌دهند می‌توانیم ببینیم.
زرشناس: بله، کاملاً، حتی شعار مرگ بر آمریکا، اصلاً من سویه را می‌خواهم بگویم، بعد ببینید دو اتفاق؛ یک اتفاق این است که ترکیب دو عامل است؛ یکی این است که عالم غرب مدرن، این یک بحث فلسفه- تاریخی است. عالم غرب مدرن از اواخر قرن نوزدهم وارد دوران بحران انحطاط خود شده، این را من نمی‌گویم؛ این را نیچه می‌گوید، با زبان دیگری توین‌بی می‌گوید، با زبان دیگری اِشپَینلِر می‌گوید، با یک روایتی لِوُفِر می‌گوید، یک روایت دیگری مارتین هایدِگِر می‌گوید، با یک بیان دیگری فوکو می‌گوید؛ این یک بحث عمومی است که عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده، وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد یعنی مدرنیته دارد کم کم قدرت اقناعی خود را از دست می‌دهد، مدرنیته دارد، از همه مهم‌تر وجه هژمونیک خود را از دست می‌دهد و این سیطره هژمونیک آن دارد خرق می‌شود، بعد  این عامل بلندمدت است که اساساً نزدیک صد سال است که پیش می‌آید. علاوه بر آن یک عامل کوتاه‌مدت هم هست و آن این است که سیاست‌های سه چهار دهه اخیر نئولیبرالی در نظام سرمایه‌داری بین‌المللی هم در آمریکا، هم در کشور‌های اروپایی و همچنین کشور‌های شبه مدرن وابسته به آنها یا غیر از آن در واقع نوعی بحران اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده که همین مسأله هم دوباره قدرت اقناعی و جاذبه مدل گفتار مدرنیته را از بین برده یا کم‌رنگ کرده و نظام رسانه‌ای اینها را هم در بسیج کردن، صورت بندی و نوعی تحمیق کردن دچار مشکل کرده است. این یک اتفاق موجب می‌شود که اگر تا کنون این مجموعه سیطره هژمونیک مدرنیته می‌توانست نوعی وجدان تحمیق ایجاد کند، یعنی وجدان اخلاقی انسانی جامعه را تحمیق و غیرفعال کند، حالا، چون این سیطره خرق می‌شود این دچار روزنه‌هایی در خود می‌شود، نمی‌گویم به طور کامل از بین رفته، دارد دچار روزنه‌هایی می‌شود، بنابراین یک نوع وجدانی که تا به حال سرکوب می‌شد، یک نوع وجدان بیدار اجتماعی، اعتراضی کم‌کم دارد میدان پیدا می‌کند و فعال می‌شود. من گمان می‌کنم حتی اگر این بار این جنبش مهار شود و احتمال که خواهد شد، هر چند به سختی، باز هم ما شاهد نمونه‌هایی خواهیم بود؛ حرکت و رویداد‌هایی که اینها مایه‌های دیسکورسیک و تمدنی دارند، یعنی دارند یک نوع گفتارسازی و آلترناتیوسازی می‌کنند، ممکن است وجه ایجابی آنها اصلاً پررنگ نباشد، چون ما در یک دوران گذار تاریخی به سر می‌بریم، اما نکته مهم این است که دارند حکایت می‌کنند که مدرنیته آن قدرت اقناعی خود را دارد از دست می‌دهد.

سؤال: ناظر بر تعبیری که به کار بردید، سؤال بپرسم؛ وجدان بیدار اجتماعی حالا در این رویداد را بررسی کنیم، اما نظام آمریکا تلاش می‌کند که صدای این وجدان بیدار اجتماعی شنیده نشود در این اجتماع ضدصهیونیستی، علت این تلاش چیست؟
زرشناس: می‌خواهد آن چه که رخ می‌دهد تحریف کند، اگر اینها بپذیرند که نوعی وجدان بیداری بلند شده که دارد خرق می‌کند، هرچند نه تام و تمام و تا حدودی خرق می‌کند سیطره هژمونی مدرنیته و عالم مدرن را؛ این یک معنا دارد و معنای آن این است که نشان می‌دهد مدرنیته دارد توان خود را از دست می‌دهد و دوران گذار و زمستانش فرارسیده. وقتی ما بحث فلسفه- تاریخی از ورود عالم غرب مدرن به دوران بحران و انحطاط می‌کنیم، چه می‌گوییم؟ می‌گوییم یک عالم و تمدنی دارد وارد زمستانش می‌شود. عوالم تاریخی و تمدن‌ها مثل انسان‌ها هستند، یک لحظه‌ای به دنیا می‌آیند، دوران تکوین، کودکی و جوانی دارند، دوران نُضج پیدا می‌کنند و یک زمانی هم می‌رسد که در سرازیری حرکت در مسیر قهقرا قرار می‌گیرند. عالم غرب مدرن از منظر فلسفه- تاریخ، در رنسانس به دنیا آمده، اتفاقاً در همان رنسانس، سودا‌های شدید صهیونیستی دارد. در همان رنسانس به دنبال تأسیس نظام جهانی است. وعده نظام جهانی می‌دهد، می‌خواهد آن را محقق کند با محوریت آموزه‌های صهیونیستی. از قرن هجدهم به بعد که دوران روشنگری است، از منظر فلسفه- تاریخ، دوران نضج اینهاست، اینها این را عملیاتی می‌کنند و در هیأت نظام جهانی کاملاً به وجود می‌آورند.

 عالم غرب مدرن وارد بحران شده است 

زرشناس:  این نظام جهانی یک ساختاری از کشور‌هایی که خود را ارباب دنیا می‌دانند و جهان را غارت می‌کردند، نیروی کار مردم را استثمار می‌کردند، منابع طبیعی را غارت می‌کردند و کشور‌ها را به بازار مصرف بدل می‌کردند، چنین وضعی ایجاد می‌کند و از اواخر قرن ۱۹، بنا بر آن چه که ما در نزد خود فیلسوفان غربی می‌بینیم، نیچه می‌گوید، ِاشپَنگلر می‌گوید، توین‌بی می‌گوید، فوکو می‌گوید، هایدگر می‌گوید، زیمل می‌گوید که این عالم غرب مدرن دارد وارد بحران خود می‌شود. دارد پاییز و فراتر از آن زمستانش فرارسیده. این زمستان وقتی فرامی‌رسد یکی از مؤلفه‌هایش این است؛ قدرت اقناعی ضعیف می‌شود و چاقو دسته خود را می‌برد. الان چیزی که ما می‌بینیم این است؛ در متن دانشگاه‌های آمریکا که کانون تولید دیسکورس‌های تحمیق‌گر هستند به منظور این که مقوم تداوم حیات عالم غرب مدرن و تمدن آمریکایی ذیل این باشند، ما شاهد این هستیم که عنصر بنیادین آن که روح این عالم را دارد، روح عنصر مقوم آن است، یعنی وجه صهیونیستی مدرنیته، چون اگر راجع به مدرنیته صحبت کنیم، مدرنیته؛ سنتزی است از یونانیت و یهودیت؛ منتها یهودیت صهیونیستی. این عنصر دارد مورد حمله قرار می‌گیرد، این خیلی نکته مهمی است، یعنی سابقه جنبش‌های دانشجویی را در امریکا و اروپا ببینید، جنبش‌های دانشجویی قبلی یا وجه دیسکورسیک ندارند یا اگر دارند نهایتاً مثل مه ۱۹۶۸ به دنبال  این هستند که تلقی مدرن لیبرالی از آزادی را به حوزه‌های بیشتری گسترش دهند که نتیجه اش شد، انقلاب جنسی دوم آمریکا و اروپا. این نتیجه جنبش ۱۹۶۸ است، این انتهای آن اعتراض است. اعتراض اجتماعی آنها هم؛ اعتراض به این است که چرا سرباز آمریکایی مثلاً در جنگ ویتنام کشته می‌شود؟ یعنی اعتراض به خود اصل نظام جهانی نیست، اعتراض به عناصر ساختاری و هویتی مدرنیته نیست، این‌جا اعتراض؛ عنصر و رکن اصلی ساختاری هویت مدرنیته را مورد حمله قرار می‌دهد.

سؤال: ابراهیم متقی؛ کارشناس مسائل سیاسی و بین‌الملل هم به جمع ما اضافه شدند با آقای زرشناس راجع به تلاش نظام آمریکا برای این که صدای این تجمع ضد صهیونیستی شنیده نشود، صحبت می‌کردیم، اما در کنار آن صحبت کنیم به ورود خشونت‌آمیز پلیس در این سطح که می‌توانیم بگوییم در جامعه نخبگانی و دانشگاهی آمریکا و اروپا، این سطح از ورود خشونت‌بار، کم‌سابقه است و در کنار آن اشاره‌ای کنیم به اظهار نظر وزارت امورخارجه آمریکا که اشاره‌ای نکرده به دستگیری دانشجویان و اساتید و اشاره کرده که در کشورش دموکراسی وجود دارد؟
متقی: از آقای زر شناس عزیز  تشکر می‌کنم که نکات بسیار دقیقی را در تبیین بحران معنا در جهان غرب ارائه داده‌اند این یک واقعیت جدیدی هستش که تحت تاثیر موج‌های انقلاب تکنولوژیک قرار دارد وقتی که ما صحبت از جامعه شبکه‌ای می‌کنیم وقتی که دگرگونی‌های ابزاری و تکنولوژیک را آثارش را در محیط اجتماعی می‌بینیم در اون شرایط و فضا به این جمع بندی می‌رسیم که یک هویت جدیدی در برابر آن شکل‌بندی‌های مسلط هنجاری در سیاست بین الملل و جامعه امریکا و جهان غرب دارد شکل می‌گیرد که اون فضایی هستش که حاشیه دارد یواش یواش قدرت پیدا می‌کند همونجوری که من حماس را و حزب الله را و گروه‌های مقاومت در عراق و یمن را به نوعی نشانه‌های ظهور حاشیه و باز تولید قدرت حاشیه می‌دانم طبیعی است که این وضعیت در مورد جهان غرب هم وجود دارد یعنی اینکه حاشیه هم در حاشیه نظام بین الملل معنا پیدا می‌کند و هم در خود جهان غرب و نظام سرمایه داری حاشیه می‌تواند خودش را بازتولید کند واقعیت این هستش که نیرو‌های اجتماعی در هر دوران تاریخی درصدد بر می‌آیند تا هویت خودشان را منعکس کنند، اما احتیاج به یک موضوع دارند احتیاج به یک سوژه دارند احتیاج به یک بهانه دارند برای اینکه اعتراض خودشان را نسبت به ساختار بیان بکنند و امروز من فکر می‌کنم در همه جهان و به ویژه در امریکا و بسیاری از کشور‌های اروپایی نسل‌کشی اسرائیل تبدیل شده به یک موضوع اعتراضی گروه‌های اجتماعی گروه‌های عدالت‌طلب، جوانان، دانشجویان بسیاری از این نشانه‌ها در سال هزار و نهصد و شصت و هشت هم وجود داشت بسیاری از این نشانه‌ها در سال هزار و نهصد و هفتاد و چهار و هفتاد و پنج در امریکا هم وجود داشت بسیاری از این نشانه‌ها را ما در فضای جنبش‌های ضد وال‌استریت هم می‌بینیم بنابراین یک نوع گرایش ضد ساختاری در خود جهان غرب وجود دارد که دارد نشان می‌دهد با نظم فعلی با اون اقتدار و هژمانی موجود سرمایه‌داری و جهان غرب هماهنگی چندانی ندارد و البته معتقد عجب ورود کند.

سوال: آقای زرشناس ما یک ورود کم‌سابقه پلیس را می‌بینیم در آمریکا ضمن اینکه این کشور‌ها مدعیان حقوق بشر و آزادی بیان هم هستند؟
زرشناس:  ببینید امریکا زمانی که بنیان‌گذاری شد می‌دانید حاصل جنگ‌ها استقلال بود که از سال هزار و هفتصد و  هفتاد و شش تا هزار و هفتصد هشتاد و سه میلادی انجام شد و  جنگ‌های استقلال که شروع شد و امریکا تاسیس شدقانون اساسی که توسط اون گروه طیفی از دولتمردان اغلب فراماسون و طرف‌دار سرمایه داری که این‌ها پدران بنیان‌گذار می‌نامند که نوشته شد یک اصل متمم یک متمم اصل اول دارد که اون متمم درو اقع تاکید بر آزادی بیان است ببینید دقت بفرمایید لیبرالیزم که ایدئولوژی محوری است که جامعه امریکا اصلاً دولت ایالات متحده آمریکا را بنیان‌گذاری کرد و در سه صورت مختلف لیبرال کلاسیک و لیبرالیزم حالا ارشادی و شبه سوسیال دموکراتیک و اخیراً نئو لیبرالیسم دارد اداره می‌کند این کشور را و جهان سرمایه‌داری را شعار محوری اش ادعای بحث آزادی است و اصلاً جدیدا اونچیزی را که اصل می‌گیرده این نگاه کنید متفکران غربی خود متفکران غربی مثل کسانی مثلاً تئودور آدورنو که کتاب دیالکتیک روشنگری را نوشتند می‌گفتند آن سوی عقل روشنگری آن سوی مدعا‌های آزادی یعنی می‌گفتند روشنگری دارد می‌گوید خردگرایی در حالی‌که یعنی مدرنیته درحالی‌که بی‌خردی را آورده می‌گوید آزادی در حالی که استبداد را اعمال کرده می‌گوید تصویر روشن علمی از جهان درحالی‌که مجموعه‌ای از خرافه‌های جهان را ترویج می‌کند آن سوی خرد مدرن خرد ابزاری مدرن خرد سرکوبگر مدرن که خرد نیست خرد واقعی نیست آن سویش اون چیزی است که موریس بلانشو بهش می‌گوید اشاره به سادیسم، می‌گوید ذات این امر سرکوبگری و خشونت ذات مدرنیته اونچیزی که دارد مدرنیته را اداره می‌کند و جامعه امریکا را اینجور موارد که پیش می‌آید این خودش را نشان می‌دهد شما در مورد ورود پلیس ببینید ما تو خود ایران هم سابقه داریم در دورانی که به هر حال دولت تحت سیطره امریکا تو ایران حکومت می‌کرد سه بار پلیس و ارتش وارد فضای دانشگاه شدند یکی در واقع در آذر هزار و سیصد سی و دو بود یکی در بهمن هزار و سیصد چهل ارتش شرط باز فرستاد یکی هم در سیزده آبان سال پنجاه و هفت در امریکا شما نگاه بکنید این دانشجو‌ها نه کسی را کشتند نه به کسی حمله کردند،  نه سطل آشغالی سوزاندند نه شیشه‌ای شکستند نه درختی قطع کرده‌اند نه با کسی دعوا کردند این‌ها فقط تجمع کرده بودند آن هم در درون دانشگاه چه دلیلی دارد که پلیس این شکلی ارتش این شکلی مرز‌ها را در نوردد و وارد دانشگاه شود، آن باطن سرکوبگر استبدادی لیبرالیزم است که ویترین خودش را  به آزادی می‌بنند.

سوال: آقای متقی الان می‌بینیم که پلیس در آمریکا از هر ابزاری برای سرکوب دانشجویان دارای استفاده می‌کند خود دانشجویان اعلام می‌کنند که این برخورد دولت آمریکا نشانه نبود دموکراسی و آزادی بیان در این کشور هستش ولی ما اظهار نظر‌های مختلف مقامات آمریکایی از جمله وزیر امور خارجه آمریکا را که می‌بینیم بدون اینکه اشاره کند به هیچ دستگیری از اساتید و دانشجویان می‌گوید ما در کشورمان آزادی بیان داریم در کنارش رئیس مجلس به نمایندگان این کشور هشدار می‌دهد اگر دانشجویان تظاهرات خودشان ادامه بدهند گارد ملی را برای سرکوب اعزام می‌کنند؟
متقی:  نگاه کنید دوتا موضوع بسیار جدی وجود دارد نکته اول اینکه هرگاه امریکایی‌ها صحبت از دموکراسی می‌کنند شما بدانید این مفهوم دموکراسی در سیاست  عملی یعنی خشونت هر موقع  صحبت از حقوق بشر می‌کنند این به مفهوم کنش معطوف به جنگ است هر گاه صحبت از عدالت می‌کنند تلاش برای تثبیت ایجاد ساختار طبقاتی است بنابراین این واقعیت یک نوع ادبیاتی است که در ساختار سیاسی تو امریکا و جود دارد در دوران‌های مختلف تاریخی هم باز تولید شده در فضای امریکا مراجع ذی قدرت در اختیار صهیونیست‌ها است شما در نظر بگیرید هالیوود، اقتصاد، بورس، بانکداری، اتاق‌های فکری که تولید اندیشه راهبردی می‌کنند خوب تمامی موارد و مراکز و مراجع  نگاهشان یک نگاه حمایتی از اسراییل است،  اسراییل در فضای نسل کشی قرار گرفته این نسل کشی  اگر امریکایی‌ها اجازه بدهند که این اندیشه ارائه بشود این اندیشه در فضای اجتماعی امریکا باز تولید بشود شما مطمئن باشید قابلیت این دیگر وجود ندارد که خواسته باشند موضوع را جمع کنند یعنی در اون شرایط یک جو ضد اسرائیل به وجود می‌آید که در آن جو ضداسرائیلی مجلس سنا و نمایندگان دیگر قادر نخواهند بود تا بیست و یک میلیارد دلار برای سه سال آینده هزینه‌های مربوط به تسهیلات و کمبود بودجه را برای اسرائیلی‌ها تامین تحمیل کنند بنابراین پشت این خشونت یک معادله قدرت و نهاد‌های قدرت وجود دارد که اون‌ها نقش نیابتی را  در ارتباط با اسرائیل ایفا می‌کند بحثی است که دو نظریه پرداز روابط بین‌الملل به این موضوع اشاره داشتند.

سوال: آقای زرشناس به رسانه‌ها اشاره کردند بر خلاف همه مقاطع زمانی مختلف که رسانه‌ها در اختیار منافع غرب بودند در این دوره و در تجمع دانشجویی دانشگاه‌های آمریکا می‌بینیم که بازتابی از رفتار‌های متناقض غرب در حقوق بشر و آزادی بیان هستند؟
زرشناس: می‌گویم دقیقاً به همین دلیل هست، چون عرض کردم، چون سیطره هژمونی که مدرنیته دارد خلق می‌شود حداقل به صورت موردی این مسئله قدرت اقناعی مدرنیته را، چون کاهش داده بنابراین نظام رسانه‌ای هم که بر پایه این سیطره هژمونی بنا شده و مقوم آن بوده و نماینده اون بوده خوب طبیعی  است که آن هم کارایی خودش را دارد از دست می‌دهد خیلی امر واضحی هستش یعنی ببینید آن چیزی که قوام می‌داد قدرت می‌داد و موجب می‌شد که نظام رسانه‌ای بتواند عمل کند اون شرایطی بود که شرایط  هژمونی بود که نظام جهانی ایجاد کرده بود و مدرنیته، چون حاکم بود و ظرفیت  اقناعی داشت ساختار رسانه‌ای اش هم می‌توانست این امر را پیش می‌برد همچون که ساختار سیاسی اش پیش می‌برد ساختار سیاست معمولش هم چنان نظام دانشگاهی اش پیش می‌برد و حوزه‌های دیگر، اما وقتی که کلاً مدرنیته متزلزل می‌شود عالم غرب مدرن وارد دوران انحطاطش می شود چیزی آن چیزی پیش می‌آید که خود فیلسوف فرانسوی که خودش حالا در مجموع غرب مدرن تعلق دارد و دریافته بود و می‌گوید سوژه متزلزل سوژه زخمی اون نامی است که بر بشر مدرن و اومانیسم گذاشته این وضع وقتی پیش می‌آید خوب  نشان می‌دهد این نتیجه‌اش این است که با تضعیف قدرت اقناعی مدرنیته ساختار رسانه‌ای این نظام هم قدرت اقناعی اش را  از دست می‌دهد ضعیف می‌شود و از قضا سرکنجبین صفرا فزود این اینجوری می‌شود این علتش این هستش و ما از اینها از این به بعد بیش از اینها شاهد خواهیم بود یعنی ما از این به بعد بیش از این شاهد خواهیم بود که این سیطره هژمونی جا‌های مختلف خلق خواهد شد روزنه‌ها ایجاد خواهد شد همان‌گونه که در نظام جهانی فضا به سمت واگرایی رفت و فرصت برای دولت‌ها استقلال‌طلب مثل دولت ایران فراهم شده  فرصت برای ملت‌ها دارد فراهم می‌شود همان‌گونه که توازن بین المللی دارد تغییر می‌کند که از نشانه‌هایش همین رویداد وعده صادق و رویداد‌هایی نظیر این بود.

دیگر خبرها

  • زمان برگزاری نخستین جشنواره پایان‌نامه برتر حقوقی
  • سلامت کارگران تحت تاثیر بیماری‌های مرتبط با تغییرات آب و هوایی
  • عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • مدودف از پاسخ مسکو به مصادره اموال روسیه از سوی واشنگتن گفت
  • آغاز فعالیت کمیته ایمنی و سلامت سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
  • نظارت مدیریت بحران بر ایمنی نمایشگاه کتاب تهران
  • جزئیات افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی / همسان‌سازی یا افزایش حقوق کدامیک مهم‌ترند؟
  • تعهدات وزارت نفت در بخش درمان بوشهر نیازمند بازنگری جدی است
  • قوانین و مقررات در کشور جلوتر از مصادیق مالکیت فکری است
  • تکمیل جاده سربند- مشگین‌شهر نیازمند یک هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال اعتبار