بغضِ فرو خوردهی همایون: من زادهی ایرانم جز مهر نمیدانم
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۶۱۹۰۵
«دود عود» که نواخته میشود، تصاویر محمدرضا شجریان روی مانیتورها نقش میبندد؛ تماشاگران برمیخیزند، دست میزنند و همایون در سوگ پدر، بغض میکند. بغضاش را فرو میبرد و «به نام نامی ایران» میخواند. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - یاسر یگانه
غروب پنجشنبه، دوم تیر 1401؛ میدان فاطمی ترافیکِ غیرمعمولی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صف سریع پیش میرود و در کمتر از 20 دقیقه به نزدیکیِ درِ ورودیِ تالار میرسیم. پنج نفر مشغولِ چکِ بلیتها هستند. دیگر دورهی پرینت بلیت گذشته و هر کس بلیتش روی گوشی است. بارکد بلیتها خوانده میشود و مهمانها پس از تایید، وارد میشوند.
پنج نفری که بلیتها را چک میکنند، مراقبان، تیم فیلمبرداری، عکاسان، طراحان صحنه و همهی کسانی که در تیم اجرایی این کنسرت هستند، برای چندین شب اینجا مشغولند. اجراهای صحنهایِ موسیقی برای افراد مختلف به صورت مستقیم و غیرمستقیم شغل و درآمد ایجاد میکند. شغلها و درآمدهایی که شاید خیلی دیده نشوند. رانندگانِ تاکسیهای اینترنتی هم در این شبها کارشان رونقِ زیادتری دارد. هر شبی که همایون شجریان و گروهش در تالار وزارت کشور روی صحنه میروند، حداقل 3 هزار نفر(اگر اجرا یک سانس باشد) و حداکثر 6 هزار نفر(اگر کنسرت دو سانس در یک شب باشد) خودشان را از نقاط مختلف به وزارت کشور میرسانند و بخش زیادی از این جابهجایی با تاکسیهای اینترنتی انجام میشود.
ساعتِ شروع کنسرت را 18 و 30 دقیقه اعلام کردهاند. اما ساعت که به 19 نزدیک میشود، تقریبا همهی مخاطبان وارد سالن و در جای خود مستقر شدهاند. طبق روال همیشگی تبلیغِ اسپانسرِ کنسرت پخش میشود. همه چیزِ روی صحنه سفید است. نوازندگان با لباسهایی کاملا سفید وارد میشوند. نوازندگانی متشکل از سازهای زهی(ویلن، ویولا و ویلنسل)، کوبهایها، سازهای ایرانی(سنتور، کمانچه، عود و سهتار) و کیبورد، ارکستر را تشکیل میدهند.
مهمترین چهرهی کنسرت وارد میشود: همایون شجریان به همراه آرش گوران (رهبر ارکستر) در میانِ تشویقِ تماشاگران پا روی صحنه میگذارند.
شروعِ دلگرم کننده با آوازی عاشقانه
آرش گوران با لباسهایی سیاه رنگ رو به ارکستر میایستد، دستور میدهد و ارکستر مینوازد.
همایون خیلی زود آغاز میکند به خواندن:
بگذار سر به سینهی من
تا که بشنوی آهنگ اشتیاقِ دلی دردمند را..
آوازی در «بیات اصفهان» که سال 1387 آن را در آلبوم «خورشید آرزو» شنیدیم. «خوشید آرزو» حاصل همکاریِ شجریان با گروه «دستان» به آهنگسازیِ سعید فرجپوری بود.
این آواز را خودِ همایون طراحی کرده و در زمانِ انتشارش هم به شدت مورد استقبال قرار گرفت. ارکستر فضاسازی میکند. عود تکنوازی میکند و آواز به جای جذابش میرسد:
بیمار خندههای توام بیشتر بخند / خورشید آرزویِ منی، گرمتر بتاب
آواز تمام میشود. شروعِ دلگرمکنندهای رقم خورده است.
تنها نقطهی اُفتِ کنسرت
پس از آواز بلافاصله قطعهای ضربی نواخته میشود. حسین رضایینیا با دف و مشکاتیان با ضرب زورخانه ارکستر را همراهی میکنند. کار به تصنیفِ «مست نگاه» میرسد. این تصنیف از ساختههای محمدجواد ضرابیان است که در آلبوم «شوق دوست» و در سال 1383 منتشر شده است.
«زلف بر باد مده» تصنیف بعدیِ این اجرا است. تصنیفی که اواخر سال گذشته و با آهنگسازیِ سعید فرجپوری منتشر شد. شاید نقطهای که کنسرت افت میکند، همین تصنیف است که حقیقتا مایهای برای ارائه ندارد. باید از شجریان پرسید که چرا این قطعه را برای چنین اجرایی انتخاب کرده است؟ یا اینکه اصلا چرا باید چنین تصنیفی را بخواند؟
آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس
همایون میخواند: آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس...
«آسمان ابری» خیلی زود کنسرت را از مسیر افت نجات میدهد. کنسرت از آثاری ساده که آهنگسازیِ چندان قدرتمندی نداشتند به آهنگی ساختهی رضا صادقی، با شعری از حسین منزوی و غلامرضا طریقی میرسد. تیتراژ سریالِ «میخواهم زنده بمانم» فضای کنسرت را تغییر میدهد.
در این آهنگ است که ارکستر مهارت خود را به رخ میکشد. ارکستر و صدایِ دقیقی که حاصلِ کارِ آرش گوران است. آرش گوران پیش از این هم تواناییهایش را در ارکستر فیلارمونیک تهران ثابت کرده است.
اعتراضی ناشایست به رهبری ارزشمند
روندِ رو به اوج ادامه دارد. همایون میخواند: ای که همه نگاه من خورده گره به روی تو...
شجریان و ارکسترش اثبات میکنند که میتوان آهنگی را در کنسرت اجرا کرد و کیفیتی ارائه داد که مخاطب با آنچه در خانه یا ماشیناش شنیده، تفاوتی احساس نکند. ارکستر به رهبریِ آرش گوران صدایی تازه و رو به کمال را به گوش مخاطب میرساند.
درست در لحظهای که به شدت از صدای ارکستر و آوازهای همایون لذت میبریم، درست در لحظهای که همه چیز عالی است، درست در لحظهای که آرش گوران و ارکسترش دقیقترین صداها را به گوشمان میرساندند؛ یکی از میانِ تماشاگران فریاد میزد که: «اومدیم شجریان رو ببینیم نه رهبر ارکستر را.»
تماشاگر در ردیفهایِ سمتِ چپِ صحنه نشسته است. گویا رهبر ارکستر که مقابل ارکستر ایستاده، دیدِ او را نسبت به همایون شجریان محدود کرده است. ندیدنِ شجریان موجبِ چنین واکنشی از او شده است.
اعتراضی که نشانی از فرهیختگی و حرفهای بودن ندارد و با تذکر و اعتراض چند مخاطب دیگر مواجه میشود. طبیعتاً نمیداند که نقش رهبر ارکستر در چنین اجرایی چقدر مهم است. اما به هر حال این جمله به سرعت روی چهرهی همایون اثرِ منفی میگذارد. همایون سعی میکند واکنشی به این جمله نداشته باشد و با توجهِ بیشتر به آرش گوران، فضا را مدیریت کند و در این کار موفق عمل می کند.
متانت و ادب دو ویژگیِ مهمِ همایون شجریان است که قدرتِ کنترل هر اتفاقی را به او میدهد. به هر حال در مکتبی تربیت شده است که مردمداری و احترام به مخاطب و پرهیز از واکنشهای هیجانی، همیشه در صدرِ آن قرار داشته است.
حالیا چشم جهانی نگرانِ من و توست
نوبتی هم که باشد، نوبتِ ساز و آواز است. سنتور آواز را همراهی میکند. فضای آواز «دشتی» به گوش میرسد. همایون میخواند:
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست / تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
شعری از هوشنگ ابتهاج که پیشتر، همایون آن را در پُستی اینستاگرامی خوانده بود. پُستی که به شدت دست به دست شد و تفاسیر متفاوتی با خود به همراه داشت. همایون دوربین گوشی را روشن کرده، رو به دوربین نشسته و این آواز را خوانده است. به نظر میرسد، این برای اولین بار بود که همایون شجریان دست به چنین اقدامی زده بود و تا کنون هم دیگر تکرار نشده است. این پُست در صفحهی همایون شجریان حدود 5 میلیون بار دیده شده است.
فضای این آواز به شدت آدمی را یادِ آوازِ محمدرضا شجریان در آلبوم «قاصدک» میاندازد:
عشق در دل ماند و یار از دست رفت / دوستان دستی که کار از دست رفت
تسلطِ همایون شجریان در اجرای تک تکِ آهنگها و آوازها مثال زدنی است. او محکم و استوار ایستاده و میخواند. گاهی برخی نُتها را آنچنان راحت میخواند، که آدمی باورش میشود که خواندن در آنجا کاری ساده است. اما فقط کافی است تلاشی کوچک داشته باشی تا متوجهِ دشواری کار شوی. جز این هم از همایون انتظاری نیست. با اختلاف در صدرِ خوانندگانِ حال حاضر موسیقی ایران ایستاده است.
جای خالیِ آثارِ ماندگار
آواز به تصنیفی آشنا وصل میشود؛ «اشک مهتاب» تصنیفی به آهنگسازی حسن یوسفزمانی و با شعری از سیاوش کسرایی. این تصنیف در آواز «دشتی» ساخته شده و سالها پیش آن را محمدرضا شجریان خوانده است.
پس از این تصنیف، خانمی از میان جمعیت فریاد میزند که «چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم رو بخون.» خندهی تماشاگران و بعدش هم تشویق، فضا را برای اجرای قطعهی بعدی آماده میکند. به طور طبیعی مخاطبانِ این کنسرت، انتظار دارند که شجریان آثارِ ماندگار و پرطرفدارش را بخواند. همایون سکوت میکند.
به احتمال زیاد اجرای آثاری مانند «چرا رفتی»، «با من صنما»، «ایران من» و دیگر آهنگهایِ پرطرفدارِ همایون شجریان، امکان اجرایشان در این کنسرت وجود ندارد. ماجرا هم به جداییِ همایون از برادران پورناظری برمیگردد. به هر حال آهنگسازِ این آثارِ پرطرفدار سهراب و تهمورس پورناظری هستند و احتمالا بدون رضایت آنها، امکان اجرایِ این آثار برای همایون شجریان وجود ندارد.
آزاد میرزاپور سهتارش را کوک کرده و کیبورد هم او را همراهی میکند. همایون میخواند: کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت
این بار ارکستر و سهتار آوازِ همایون را همراهی میکنند.
آهنگ بعد با ریتمی در فضای موسیقی جَز آغاز میشود. شعر اما از غزلهای سعدی است.
ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود / وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
سرو چمان
در ادامه تصنیفی را در دستگاه «ماهور» میشنویم.
«سرو چمان» آهنگی معروف که علاقهمندان به موسیقی ایرانی آن را با صدای محمدرضا شجریان در آلبومی با همین نام به یاد دارند. در دههی 80 خورشیدی، همایون در کنار پدرش در همین سالنِ وزارت کشور و با همراهی گروه «آوا» تصنیفِ «سرو چمان» را خوانده است.
تصنیف «سرو چمان» به قطعهای ضربی وصل میشود. سنتور و کمانچه و بربت و سازهای کوبهای؛ قطعهای ضربی در فضای نابِ موسیقی ایرانی مینوازند.
بغضِ فرو رفتهی همایون
ارکستر مقدمهای مینوازد که این بار هم به گوشمان خیلی آشناست. دستگاه «نوا» و آهنگی از زندهیاد پرویز مشکاتیان. تصاویری از زندهیادان محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان روی صحنه نقش میبندد. عکسها که دیده میشوند، حاضران در تالار وزارت کشور برمیخیزند و ایستاده دست میزنند.
همایون هم عاشقانه برای پدرش زندهیاد محمدرضا شجریان دست میزند. از مردم تشکر میکند و آنها را به نشستن دعوت میکند.
همایون پیش از خواندن بغض کرد. محمدرضا شجریان همچنان با فاصله در قله آواز موسیقی ایرانی ایستاده است و یاد او برای اهالی هنر همیشه زنده است. شاید که نه، حتما همایون شجریان برای دقایقی جای خالی پدر را احساس کرده که بغض در گلویش نشسته است. همایون اما مردِ همین لحظات دشوار است. بغض را فرو میبرد و میخواند:
ای یوسف خوش نام ما / خوش میروی بر بام ما
به نام نامیِ ایران / من زادهی ایرانم جز مهر نمیدانم
آخرین قطعه از رپرتوارِ اصلی این کنسرت «به نام نامی ایران» است. تصاویری روی مانیتورها نقش میبندد. تصاویری از نقاط مختلفِ ایرانِ عزیزمان؛ از غرب تا شرق، از شمال تا جنوب، از کویر تا جنگلهای سبز، از کوههای زاگرس تا تخت جمشید. از باغ اِرم تا سیوسه پل، از سعدیه تا حافظیه، از مسجد امامِ اصفهان تا نقش رستم، از کاخ گلستان تا نقش جهان، از گنبد سلطانیه تا قلعهی فلکالافلاک، از دماوند تا زیگوراتِ چغازنبیل و...
و همایون میخواند: من زادهی ایرانم جز مهر نمیدانم...
بهتر از این نمیشد جمعیتی از ایران را به وحدت و یکپارچگی دعوت کرد. کل ارکستر برمیخیزند و تشویقِ حاضران بالا میگیرد. کنسرت تمام شده است. تماشاگران اما «مرغ سحر» میخواهند.
ارکستر مقدمهای متفاوت مینوازد و همایون هم «مرغ سحر» را میخواند تا سنت پایان بندیِ کنسرتهای پدر، در اجراهای او پابرجا باشد.
سایت بلیت فروشی کنسرت همایون شجریان از دسترس خارج شدکنسرتی که بلیتهایش سر از بازار سیاه درآورد/ بلیت 900هزارتومانی اجرای همایون شجریانخوشنویسی که چشمانش را برای شاگردانش از دست داد/ درخواست پیشکسوت موسیقی از همایون شجریانهمایون شجریان: آماده برگزاری کنسرت رایگان هستم / گاه فراموشی؛ از موسیقی تنبور تا جَز«رویا نونهالی» بازیگر موزیک ویدئوی همایون شجریان شدجدیدترین آهنگ همایون شجریان را بشنویدهمایون شجریان "زلف بر باد مده" را خواند + آهنگهمایون شجریان اثری تازه منتشر کرد / از "خورشید آرزو" تا "یک نفس آرزوی تو" + صوتنگاهی به تازهترین اثر همایون شجریان / نه پای رفتن از اینجا نه طاقتی که بمانمآسمان ابری با صدای همایون شجریان منتشر شد + فیلم"سو و شون" با صدای همایون شجریان / جان پدر کجاستیتازهترین آلبوم همایون شجریان در راه استقدردانی همایون شجریان از حضور مردم در مراسم تشییع پدرش/ ما اعتبارمان را از شما میگیریمهمایون شجریان در اینستاگرام درگذشت پدر را تایید کردهمایون شجریان از "هوای زمزمه هایت" خواندتازهترین آلبوم همایون شجریان در نیمه اول سال 1400 منتشر میشودشهرام ناظری و همایون شجریان کنسرت مشترک برگزار میکنندانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: همایون شجریان موسیقی همایون شجریان موسیقی همایون شجریان ی همایون شجریان همایون می خواند محمدرضا شجریان موسیقی ایران رهبر ارکستر وزارت کشور آرش گوران روی صحنه بلیت ها ی کنسرت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۶۱۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نماوا بایکوت میشود؟/ رضا کیانیان: از شانهساززاده شکایت میکنیم/ همایون اسعدیان: با شما قطع همکاری میکنم/ فرحبخش: برو سرامیکت را بفروش !
مهسا بهادری: حدود ۲۴ ساعت است که جنجال عجیبی در فضای مجازی به راه افتاده و سرمنشا آن یک مصاحبه ویدیویی یک دقیقهای وایرال شده است که محمدحسن شانهساززاده مؤسس شاتل و نایبرئیس هیئتمدیره پلتفرم نمایش خانگی نماوا در آن حرفهای عجیب و غریبی میزند و همه بازیگران و تهیهکنندههای سینمای ایران را به بیاخلاقی متهم میکند. شانهساززاده دقیقا در این ویدئو میگوید: «حالا هزینههایش سرجای خودش، بازیگراش هم خیلی بیاخلاقند، یعنی من خودم یک مدت خیی وقت میگذاشتم تو نماوا، بازیگرها و تهیهکنندهها همه بیاخلاقیهای خاص خودشان را انجام میدهند، نه به قرارداد متعهدند، نه به حرف خودشان متعهدند و من در چند صنعت مختلف بودم از مصالح ساختمانی تا کاشی و سرامیک و خودرو من به بیاخلاقی اینها [بازیگران و تهیهکنندهها] ندیدم و اسمش هم این است که هنرمندند و فرهیختند و فرهنگیاند اما بسیار بیاخلاقند»
مجری در ادامه میخندد و میگوید امیدوارم وقتی این مصاحبه بیرون آمد ما و نماوا را بایکوت نکنند اما شانهساززاده میخنددد و میگوید: «نه، آنها اول و آخرشان پول است، شما پول بده آنها هرکاری میکنند.»
اما پیشبینی مجری درست بود و بعد از انتشار این ویدیو نه تنها هجمههای زیادی به شانهساززاده وارد شد که نماوا بهخاطر آن ناچار به عذرخواهی شد و صنف بازیگران هم اعلام کرد که از این فرد شکایت خواهد کرد، بلکه هنرمندانی مثل همایون اسعدیان، مازیار میری، مصطفی کیایی هم نماوا را بایکوت کردند.
واکنشها چه بود؟/ برو سرامیکت را بفروش!همایون اسعدیان کارگردان سینما و تلویزیون نیز در واکنش به این اظهارات گفت: «آقای شانهساززاده یکی از مدیران ارشد نماوا با حرفهایی که بیشتر زیبنده خودشان است بازیگران و تهیهکنندگان سینمای ایران را مورد نوازش قرار دادند! من در چهلسال گذشته شاهد این میزان از وقاحت در اظهارنظر کسی در مورد هنرمندان نبودم و این صحبتها بیسابقه است. بهخصوص وقتی سوالکننده از آقای شانهساززاده میپرسد نگران عدم همکاری بازیگران و تهیهکنندگان پس از این حرفها نیستید؟ میگوید پول که بدهید میآیند!
قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز! حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. جناب شانهساززاده برای حفظ حرمت سینمای ایران، من، همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانیکه شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.»
مازیار میری هم در این مورد گفت: «آقای شانهساززاده فرمایشاتی داشتند که واقعا باعث تاسفه. البته از نظر من تاسف بزرگتر جایی است که مدیران فرهنگی کشور شرایطی به وجود میآورند که افراد کاسب کاری همچون ایشان عهدهدار و تصمیمگیر امور فرهنگی میشوند و از آنجا که بر خلاف تصورشان معتقدم اخلاق و شرافت بیش از هر حرفهای نزد اهالی سینماست تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پلتفرم داشتم انصراف میدهم.»
اسماعیل عفیفه تهیهکننده سریال جنگل آسفالت که از طریق نماوا پخش میشود در جواب به حرفهای مدیر ارشد این پلتفرم درباره بازیگران و تهیهکنندگان نوشت: «ما به اندازه جناب شانهساززاده درگیر پول نیستیم که بهخاطرش هرکاری بکنیم. ما مانند ایشان ابوالمشاغل نیستیم و شغل و میزان درآمد و سابقه و سطح زندگی ما چیز پنهانی ندارد. من در زمان مسئولیت آقای شانهساززاده قراردادی با نماوا نداشتم و قرارداد «جنگل آسفالت» با تیم مدیریتی جدید بسته شد و علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم. تهمتهای ایشان قابل پیگرد قانونی است، اما در حال حاضر تیم ما و مجموعه نماوا فصل مشترکی به نام «جنگل آسفالت» دارد، پس ما مانند ایشان مصداق این بیت سعدی نمیشویم که یکی بر سرِشاخ بُن میبرید.»
هوشنگ گلمکانی، منتقد سینما هم نوشت: «در جبهه «قدرت و سرمایه» اغلب بیاخلاقی و بیتعهدی، با ستم و فساد مالی و رانتخواری و حقکشی نیز همراه است.»
علی رویینتن که کارگردان است هم در این میان سکوت نکرد و در پست اینستاگرامیاش نوشت: «در جواب آن آقایی که پول موزاییک فروشی را به رخ هنرمندان گشید و به احترام همه به خصوص همایون اسعدیان و مازیار میری و یک نکته شما نگران آن چیزهایی هستی که با پول نمیشود خرید، هنرمندان با پول هم تحقیرت کردند که به خودآیی. قلندران حقیقت به نیمجو نخرند، قبای اطلس آن کس که از هنر خالیست.
باید بدانی که در همه جا هر آن کس که در کیسهاش زر بود کلامش متین است اگر خر بود. سینما نیست. با پول خدمات هنری را میشود خرید اما هنرمند را نه.»
محمدحسین فرحبخش هم خطاب به مدیر ارشد پلتفرم نماوا نوشت برو سرامیکت را بفروش و با انتقاد تندی از او نوشت: «بیاخلاقی نه در میان قاطبه هنرمندان بلکه در میان مدیران برخی پلتفرمها و از جمله همین پلتفرم وجود دارد. از خودم شروع میکنم که فیلم مرا بیاجازه و بهصورت دزدی در پلتفرم قرار داده بودند و بهتازگی مجبور شدند بردارند. اگر یک فرد لمپن و باجخور تحت عنوان تهیهکننده کاری کرده ربطی به جامعه تهیهکنندگان ندارد.
به این مدیر پلتفرم توصیه میکنم به سراغ فروش سرامیک برود و عرصه هنر را برای اهالی هنر بگذارد. شان خود را باید خودتان حفظ میکردید و با افراد معتبر هنرمندان کار میکردید چون بخش عمده اهالی سینما افراد باشخصیت هستند، حتی آن آبدارچی صحنه.»
پرویز پرستویی هم نوشت نه به همکاری با نماوا.
محسن کیایی هم نوشت: « خوشبختانه من تا به حال با پلتفرم نماوا کار نکردم و از این به بعد هم نخواهم کرد، اما الان انتظارم ااز دوستان و هم صنفیهای خودمه که با این پلتفرم کار کردن و الان دارن کار میکنند حتمالا ایشون چون با شماها کارکرده این حرفها را زده بهتر عکسالعمل درستی نشون بدین.»
شهرام گیلآبادی هم نوشت: «آقای محترم بیاخلاقی از وقتی بر هنر سایه افکند که سیاستهای غلط فرهنگی به امثال شما اجازه داد به جایی وارد شوید که اندازه قد و قواره شما نیست... از موقعی که هنر خرید و فروش شد کاسبان و رانت خواران سر و کله شان پیدا شد. آقای عزیز جای شما همان صنوفی است که فرمودید، معلوم است هنرمندان زیر بار امثال شما نمیروند. خیلی روشن است، هر سرمایهداری لیاقت نفس کشیدن در فضای فرهنگ، اندیشه و هنر را ندارد.»
حسین سحرخیز هم نوشت: «اخیرا ویدئویی را مشاهده کردم که اقای شانه ساز از مدیران ارشد نماوا درآن ویدئو آنچه لایق خودشان و تراوشات مغزی ایشان بود به کلیه هنرمندان نسبت دادن که البته باعث تعجب بنده نشد چون به کرات از تریبونهای مختلف این گونه الفاظ و افتراها را برای تخریب کاریزمای هنرمندان شاهد هستیم ، تعجب من از این است چرا خانه سینما در این رابطه منفعل عمل کرده وبه وظیفه خود به عنوان یک تشکل صنفی عمل نمیکند، بجز یکی دو صنف و تنی چند از تهیه کنندگان و کارگردانها بقیه سکوت اختیار کرده اند؟ تا کی باید بنشینیم وشاهد آن باشیم هر بی سرو پایی به خودش اجازه دهد باآبرو و حیثیت جامعه هنری بازی و توهین کند؟ از چه نگرانیم؟ هویت این ادمها و این مراکز در گرو حضور هنرمندان است. من سینما گفتگو را با کارآمدی که از او شاهد هستیم یک تشکل میدانم، امیدوارم بادرایت و شجاعتی که در گردانندگان این تشکل سراغ دارم ، بنا به رسالتش بیانیه ای درخور اراجیف اظهارشده توسط این دلال کاسب کار در جراید انتشار داده شود تا این افراد متوجه شوند به دلیل داشتن صرفا ثروت که معلوم نیست از کجا و به چه شکل بدست آمده نمیتوانند آن دهان گشادشان را باز کنند و هرچه آشغال درون آن است بیرون بریزند. بااتحاد و تحریم این پلتفورم نشان دهیم که هنوز زنده ایم و هویت داریم.»
واکنش جدی اصناف به صحبتهای شانهساززاده/ شکایت میکنیمسخنان نایب رییس هیاتمدیره نماوا درباره اهالی سینما، در ساعات اخیر حاشیهساز شده و واکنش بسیاری از هنرمندان و صنوف سینمایی را برانگیخته است.
اظهاراتی که هرچند حالا با پاسخ روابط عمومی پلتفرم مذکور و عذرخواهی همراه بوده است و در متن این پیام آمده: «
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است / دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست
مجموعه نماوا به عنوان یکی از قدیمیترین سکوهای نمایش خانگی مفتخر است که سالها خود را به منزله خانه سینماگران و هنرمندان ایران تلقی کرده و رابطه احترامآمیز و مبتنی بر اصول حرفهای با ایشان را همواره راهنمای عمل خود داشته است.
نماوا در بحرانهای اقتصادی سالهای اخیر سینمای ایران، در کنار سایر سکوهای نمایش، کوشیده فضا و فرصتی فراهم کند تا آسیبهای کمتری متوجه نیروهای خلاق سینما شود. هرچند که در جریان ساخت و نمایش برخی مجموعههای نمایشی مشکلاتی با برخی از همکاران پدید آمده باشد و مجموعهای علیرغم صرف هزینههای گزاف، با بدعهدی به پخش نرسیده باشد، اما بدیهی است که چنین مشکلاتی عمومیت ندارند و مصاحبه اخیر نایب رئیس هیات مدیره نماوا را میباید صرفا واکنشی به موردی مشخص تلقی کرد.
مجموعه نماوا ضمن پوزش از هنرمندان شریف و نجیب و جامعه اصناف سینمای ایران تاکید دارد که تداوم رابطه مودتآمیز و محترمانه با سرمایههای گرانسنگ سینمای ایران همچنان مهمترین سرمایه او خواهد بود.»
به نظر میرسد در ادامه، این سکوی نمایش فیلم و سریال را حداقل برای همکاری با جمعی از هنرمندان، با چالش جدی مواجه کند.
نماوا بایکوت میشود؟همچنین جامعه صنفی تهیه کنندگان به صحبتهای شانه ساز زاده واکنش تندی نشان داد و نوشت :« سالیانی ست که ساحت هنر، گاه و بیگاه به درشتیِ کوته قامتان و تندیِاندک خردان و نیشِ کج فهمان، آزرده می شود و جماعت بدشگون، فخر فروش سرِ بازار شده اند. دور و نزدیک گواه این مطلبند که دامن هنر در این مُلک، از حافظ تا امروز به صفای باطن و صدقِ ظاهر سرآمد بوده و اسباب تحیر و تاسف است؛که به دست این نابخردانِ چشم تنگ افتاده که نمی دانند عسل به خانه می برند یا شوکران! مَسلک شان بدعتی ست که آراستن خویش به زیور هنر را به چنین بزکی شنیع آلودهاند.
روزگار ملال آوری ست و از ماست و برماست که خانه از غیر نپرداختهایم!
جناب مخاطب محترم، کمی آرام! آنجا که نشسته اید حرمتی دارد که اگر تمام قد به حفظ حریم و شانیت آن توجه نکنید، خود را سراپا آلوده کرده اید. فراموش نکنید که آنچه امروز شما را شان گفتن و شنیده شدن عطا کرده، منزلت و برکت هنر و هنرمندانی ست که متعهدانه به خلق آثاریدست زده اند؛ که اگر به طریق و سلوک شما رفته بودند، امروز همین اندک توشه را هم نداشتید.
بر این باوریم که هنر متاعی نیست که سر هر بازار بشود خرید و سر هر بازار بشود فروخت، لکن چه کنیم که از بدحادثه، این روزها قدر زر بیشتر است تا هنر.
گله کنید و معترض باشید اما از خود! از طریقی که نه مرام تجارت دارد، نه زبان اهل هنر می شناسد. آنکه امروز به تَبختُر، تخفیف و تحقیرش می کنید، بجای سلطنت بر مال و اموال، بر چشم و قلوب مردمی جای دارد که سرآمد فخر و شرافتند.
این تقلای بیهوده را وانهید؛ به بانگ رسا عذر بخواهید و اظهار ندامت کنید و این خانه را به صاحبانش واگذارید که عرصه سیمرغ جولانگاه شما نخواهد شد؛ عِرض خود می برید و زحمت ما می دارید.
اگر شمارش مَسکوکات مجالی داد، سری به عبرت خانه اَسلاف خود بزنید؛ از این راه به خدا نمی رسید، اما به خانه شاید!»
روابط عمومی خانه سینما (جامعه اصناف سینمای ایران): «هیأت رئیسه خانه سینما ( جامعه اصناف سینمای ایران ) با توجه به اظهارات اخیر نایب رئیس پلتفرم نماوا که موجب تشویش اذهان عمومی و واکنشهای گسترده اعضای صنوف سینمای ایران شده است، بررسی این موضوع را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع میدهد. بدیهی است نتیجه و عکس العمل لازم پس از اظهار نظر شورای صیانت به اطلاع اعضای محترم سینمای ایران خواهد رسید.»
رضا کیانیان عضو انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران نیز در واکنش به این ماجرا نوشت: «من هم سخنان نایبرئیس پلتفرم نماوا که به بازیگران و تهیهکنندگان توهین کرده بود را شنیدم. اتفاقا به همین علت واکنش انتقادی آقایان همایون اسعدیان و مازیار میری را در صفحه خودم استوری کردم و بازنشر دادم. اصلا دوست ندارم راجع به آن فرد و ادبیات زشت او حرفی بزنم و او را مخاطب قرار دهم، ولی این را بگویم که قرار است انجمن بازیگران سینمای ایران یک شکایت قضایی از نایبرئیس نماوا تنظیم کند. باید منتظر باشیم و ببینیم قوه قضائیه چه تصمیمی درباره سخنان توهینآمیز این فرد میگیرد.»
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898667