این صاحبخانه از مستاجرانش اجاره نمیگیرد
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۶۴۳۴۴
به گزارش همشهری آنلاین، مهربانی و دلسوزی فقط برای روزهای خوشحالی نیست، این روزها در شرایط دشوار اقتصادی، افرادی هستند که خوبی را بیمنت در حق دیگران تمام میکنند.
در ایامی که قصه تمامنشدنی افزایش اجارهبها سر درازی دارد، صاحبخانههایی هم هستند که تمام تلاش خود را میکنند تا مشکلات مستاجران را کاهش داده و مُسَکنی در بازار پرتلاطم مسکن باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی کلهر یکی از همان صاحبخانههایی است که در کنار بسیاری از فعالیتهای خیرخواهانه، دستگیری از زوجهای جوان هم جزو اهداف مهم زندگیاش بوده و هست و معتقد است این روزها انجام کار خیر برای مردم ملموستر است و هرچه در زندگیاش دارد اثر همین کارهای خیر است.
قهرمان قصه این روزهای مستأجران ۳۸ سال سن دارد و اهل چالوس است. بیشتر اوقات خودش را در هیات مذهبی میگذراند و درحال حاضر نیز مسئول قرارگاه جهادی و مرکز نیکوکاری هیات الکریم چالوس است.
از دغدغه برای زوجهای جوان تا حمایت مستمر
کلهر میگوید: از سال ۹۴ تاکنون هر سال منزلم را در اختیار عروس و دامادهای با وسع مالی پایین قرار دادم و طی این سالها هیچ مبلغی بهعنوان اجاره از مستاجران دریافت نمیکردم تا در سال اول زندگی خود درگیر مسائل و مشکلات مالی نشوند.
این خیر در حوزه مسکن، هدف از انجام این کارش را کمک به عروس و دامادهایی که در سال اول زندگی درگیر هزینههای بالای مسکن هستند بیان کرده و تاکید میکند: بنده یکسال واحد مسکونی را در اختیار آنها به صورت رایگان قرار میدادم و جالب است بدانید همه افرادی که بهعنوان مستاجر در منزلم زندگی کردند صاحبخانه شدند.
خیر، خیر میآورد
وی به گرانیها اشاره میکند و میگوید: از سال ۱۴۰۱ و با توجه به افزایش اجارهبها مبلغ ۴۰ میلیون تومان بهعنوان پیشپول و یک میلیون تومان برای اجازه تعیین کردیم در حالیکه مبلغ اجارهبها این واحد مسکونی۳میلیون تومان است و تمام این مبلغ و اجارهبها برای کارهای خیریه و تهیه جهیزیه است که در این زمینه هزینه میشود.
کلهر درباره خدمات قرارگاه جهادی و مرکز نیکوکاری هیأتالکریم چالوس تصریح میکند؛ از کمک به اوضاع معیشت کودکان بیسرپرست و بدسرپرست گرفته تا امکانات درمانی و دارویی به بیماران و ساخت خانههای محروم و سایر از فعالیتهای این هیأت است.
مسوول قرارگاه جهادی و مرکز نیکوکاری هیاتالکریم چالوس همچنین اظهار میکند: در کنار این خدمات ۳۶ بیمار سرطانی تحت پوشش داریم و در کنار آن با تعدادی از داروخانههای سطح شهر قرارداد بستیم که بیماران زیرپوشش خودشان به داروخانه مراجعه کرده و هزینههای دارویی توسط آنان پرداخت میشود، واحد سازندگی قرارگاه و مرکز نیکوکاری ساخت خانههای محروم را در شهرهای چالوس، مرزنآباد، نوشهر، هچیرود، رویان و کلاردشت در دستور کار دارد که تاکنون چهار خانه ساختیم و البته تعداد خانههایی که بازسازی کردیم خیلی زیاد است.
وی یادآور میشود: واحد اشتغالزایی و کارآفرینی قرارگاه و هیات هم این روزها در رادیو دریا غرفه راهاندازی کرده و محصولات ارگانیک، صنایع و محصولات کشاورزی در این غرفهها درحال فروش است. طی این سالها بهواسطه انجام کار خیر چیزهایی با چشمم دیدم که شاید باور آن در ذهن انسان نگنجد. صدها بار دیدم کارها برایم روان شد و در چشم بهم زدنی به هر کاری دست میزنم برکتش را میبینم.
برکتی که مشهود است
وی خاطرنشان میکند: برکت کار خیر در زندگیم کاملا مشهود است، گاهی گرههایی در زندگی میافتد هر چقدر برخی مشکلات مثل سراب است ولی ما هر چه جلوتر میرویم مثل چشمه است و کاملا خدا با ماست و از مشکلات دیگر نمیترسیم.
این خیر دلسوز، حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ میگوید قدم گذاشتن در این مسیر موجب شد همیشه کارهایش بدون گره و مشکل باشد و حتی از سختترین مشکلات هم توانسته عبور کند.
کد خبر 687082 منبع: فارس برچسبها قیمت مسکن و زمین مسکنمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: قیمت مسکن و زمین مسکن مرکز نیکوکاری اجاره بها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۶۴۳۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه مینشست.
یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی میکند و مستقل به شهر میآید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیبهایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دامهای دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور میکند.
این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهههای زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.
وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار میکند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف میزدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم میتواند برای نسل جدید هم الگو باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.
بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.
آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.
***
قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!
این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.
کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری