Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-27@18:04:50 GMT

این زن رابین هود دوران خودش بود  

تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۶۸۴۷۲

این زن رابین هود دوران خودش بود  

به گزارش همشهری آنلاین، به بهانه سالروز تولد حلیمه سعیدی که چهره‌اش بیشتر با سریال‌های طنز رضا عطاران و سعید آقاخانی به مردم معرفی شد و بهمن ماه ۱۴۰۰ در سن ۸۷ سالگی درگذشت، با امیر غفارمنش، بازیگر سینما و تلویزیون گفت وگویی داشته است. 

حتی خودش هم نمی‌دانست چقدر شیرین است

غفارمنش در توصیفش چنین می‌گوید: خانم سعیدی بازیگر حرفه‌ای نبود، اما به دلیل شیرینی‌اش واقعا به دل نشست و این شیرینی را در هیچ کلاس بازیگری نمی‌توان یاد گرفت، چون در ذاتش بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او حتی خودش هم نمی‌دانست چقدر شیرین است. جالب است برخی دیالوگ‌هایی که به او می‌گفتیم، حتی معنی‌شان را نمی‌دانست و فقط متوجه می‌شد یک دلیلی دارد که ما می‌گوییم و می‌دانست گفتن فلان دیالوگ قشنگ و بامزه است، بنابراین همیشه دیالوگ‌هایش را خیلی خوب بیان می‌کرد حتی وقتی هم مردم می‌خندیدند بازهم نمی‌دانست چرا مردم می‌خندند! 

وی ادامه می‌دهد: واقعاً شیرینی در ذات او بود. خانم حلیمه سعیدی را با آن لهجه شیرین آذری که متعلق به شهر ضیاءآباد قزوین بود، واقعاً همه دوست داشتند. این اتفاق از چند میلیون، در یک نفر می‌افتد. از نسل ایشان زنده یاد احمد پورمخبر هم بود که او هم بازیگر حرفه‌ای نبود، اما واقعاً شیرینی ذاتی داشت، و مردم هم همین شیرینی‌ها را دوست داشتند و با آن ارتباط می‌گرفتند. خدا رحمتش کند، خانم سعیدی زن بسیار ساده‌ای بود. وقتی سر سریال می‌آمد، شب‌ها که چند غذا اضافه می‌ماند از مدیر تدارکات می‌گرفت و برای همسایگانش در دولت آباد که می‌دانست اوضاع مالی خوبی ندارند می‌برد. یک روز از او پرسیدم غذاها را چه کار می‌کنی، می‌بری خانه؟ گفت: نه، حاجی لشکری به غیر از دستپخت خودم دستپخت هیچکس را نمی‌خورد. 

غفارمنش سپس تاکید می‌کند: به اعتقاد من او برای خودش یک رابین هود بود و آدم خیری بود و واقعا از زندگی کم توقع بود. او از زندگی هیچی نمی‌خواست چون واقعاً ساده‌زیست بود. خانم سعیدی با وجود اینکه بیمار بود اما تا دقیقه ۹۰ عمرش تا جایی که توانست کار کرد. حتی کارهای خانه‌اش را خودش انجام می‌داد. اگر بی‌ادبی نباشد باید بگویم او یک پیرزن زبر و زرنگ و فرزی بود که تا لحظه آخر زندگی‌اش کارهایش را خودش انجام می‌داد. 

همیشه برایم دعا می‌کرد

این بازیگر که در سریال‌های طنز «خوش‌نشین ها»، «راه در رو» و «عید امسال» در کنار حلیمه سعیدی ایفای نقش کرده است، می‌گوید: من همیشه جدای از کار، حالش را می‌پرسیدم. تماس می‌گرفتم و از ایشان می‌خواستم برایم دعا کند. گه گاه هم سر به سرش می‌گذاشتم، خدا رحمتش کند. عاشق همسرش بود، همسرش که فوت کرد خودش هم فوت کرد. روحش شاد. 

امیر غفارمنش که آخرین کار تلویزیونی‌اش سریال «خوشنام» بود در پایان در پاسخ به اینکه این روزها مشغول چه کاری است؟ اعلام کرد مشغول بازی در نمایش «کافه لوکانته» با فرزاد حسنی و مهدی یغمایی هستم. به نظرم نمایش جذابی است و در دهه ۵۰ می‌گذرد که اتفاقات عاشقانه‌ای در آن کافه می‌افتد. برای تلویزیون فعلاً کاری ندارم؛ البته قراردادهایی بسته شده اما به دلیل کمبود بودجه گویا مقابل کار گرفته شده و فعلا خبری نیست. 

حلیمه سعیدی متولد نهم تیر ۱۳۱۳ ضیا آباد تاکستان است. او ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ در سن ۸۷ سالگی بر اثر سرطان درگذشت.

کد خبر 687197 منبع: ایسنا برچسب‌ها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون - صدا و سیما

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران تلویزیون صدا و سیما حلیمه سعیدی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۶۸۴۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندگی سخت است آیا فلسفه می‌تواند کمک کند؟

فرارو- کی رن ستیا، استاد فلسفه در دانشگاه‌ام آی تی در کمبریج در ماساچوست است. عمده فعالیت‌های فلسفی او در زمینه اخلاق، معرفت‌شناسی و فلسفه ذهن هستند. از ستیا کتاب «راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی» با ترجمه «سینا بحیرایی» توسط انتشارات «مهرگان خرد» به زبان فارسی چاپ شده است. تازه‌ترین کتاب او «زندگی سخت است» نام دارد و با مضمونی فلسفی دارای فصولی در مورد ناتوانی، تنهایی، اندوه، شکست، بی‌عدالتی، پوچی و امید است. این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتاب‌های معرفی شده از سوی نشریه «نیویورکر» در سال ۲۰۲۲ میلادی انتخاب شده است. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به «شناخت درست از غلط» (انتشارات آکسفورد، ۲۰۱۲ میلادی) و «دلایل بدون عقل گرایی» (انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۰۷ میلادی) اشاره کرد.

به گزارش فرارو به نقل از وُکس، فلسفه چیست؟ این یک پرسش قدیمی است شاید یکی از قدیمی‌ترین پرسش‌ها در تاریخ فلسفه و هرگز یک پاسخ متفق القول درباره آن وجود نداشته است. برخی از افراد فکر می‌کنند هدف فلسفه این است که دنیا را معنا کند تا نشان دهد چگونه همه چیز به یکدیگر پیوند خورده است. برای عده‌ای دیگر فلسفه ابزاری عملی است که باید به ما بگوید چگونه زندگی کنیم. اگر شما در اردوگاه دوم قرار دارید پس منصفانه است که بگویم فلسفه را نوعی خودیاری قلمداد می‌کنید. این یک سنت فکری است که دست کم از لحاظ نظری می‌تواند شما را به سوی زندگی‌ای بهتر یا چیزی شبیه به آن راهنمایی کند.

من در کتاب خود تحت عنوان "راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی" نشان داده ام که فلسفه می‌تواند به ما در مواجهه با مشکلات عینی زندگی و روزمره و دست و پنجه نرم کردن با آن کمک کند.

من در کتاب ام نوشته ام "زندگی سخت است". آیا فلسفه زندگی می‌تواند در این سه واژه خلاصه شود به گمان ام می‌تواند. فیسلوفان عصر باستان مانند افلاطون و ارسطو در مورد زندگی ایده آل می‌اندیشیدند و سعی می‌کردند نقشه‌ای برای آن ارائه دهند. این می‌تواند غیر واقع بینانه و هم به نوعی خود تنبیه کننده باشد. اغلب راه درست برای نزدیک شدن به زندگی ایده آل این است که فکر کنید: "این در دسترس نیست. من نباید خود را بخاطر این واقعیت که در دسترس نیست سرزنش کنم". واقعیت آن است که خوب زندگی کردن یا تا آنجا که می‌توانید خوب زندگی کردن مربوط به مواجهه با روش‌هایی است که در آن زندگی سخت است.

بحران میانسالی یکی از آن پدیده‌های فرهنگی است که تاریخ پیدایش خاصی دارد. "الیوت ژاک" روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ میلادی مقاله‌ای با عنوان "مرگ و بحران میانسالی" و منشاء اصطلاح بحران میانسالی از آنجاست. ژاک به بیماران و زندگی هنرمندانی که بحران‌های خلاقانه میانسالی را تجربه کرده بودند نگاه می‌کرد. آنان اکثرا در دهه سوم عمرشان به سر می‌بردند و این موضوع واقعا با کلیشه بحران میانسالی امروزی سازگاری ندارد. تغییری در طرز فکر مردم در مورد بحران میانسالی ایجاد شده است. اکنون ایده این است که رضایت از زندگی افراد به شکل U با شیب ملایمی است که اساسا حتی اگر یک بحران نباشد افراد در دهه چهارم عمر خود در پایین‌ترین سطح آن شیب قرار دارند. این موضوع برای زنان و مردان صدق می‌کند و در سراسر جهان به درجات مختلف صدق می‌کند و بسیار فراگیر است. بنابراین، وقتی افرادی مثل من در مورد بحران میانسالی صحبت می‌کنند چیزی که واقعا در ذهن دارند بیش‌تر شبیه یک بیماری میانسالی است ممکن است به سطح بحران نرسد، اما به نظر می‌رسد چیزی به طور مشخص در مورد یافتن معنا و جهت گیری در این دوره میانسالی چالش برانگیز است.

بسیاری از موارد درباره بحران میانسالی وجود دارد. برخی در آن مقطع به گذشته نگاه می‌کنند و احساس پشیمانی می‌کنند. همیشه این حس وجود دارد که گزینه‌های شما محدود شده اند. این احساس وجود خواهد داشت که پیش‌تر فرصت‌هایی باز برای شما وجود داشتند و انواع مختلفی از زندگی وجود داشند که واقعا برای تان جذاب بودند، اما اکنون به روشی واضح، مادی و عینی نمی‌توانید با آن‌ها زندگی کنید. هم چنین این پشیمانی وجود دارد که همه چیز در زندگی شما اشتباه پیش رفته است شما اشتباه کرده اید اتفاقات بدی رخ داده و اکنون پروژه این است:"چگونه بقیه عمرم را در این شرایط ناقص زندگی کنم"؟ زندگی رویایی برای بسیاری از ما گزینه‌ای خارج شده از دسترس قلمداد می‌شود.

افراد هم چنین این احساس را دارند که بخش عمده زندگی درگیر روزمرگی است. به جای چیز‌هایی که زندگی را با ارزش به نظر می‌رسانند فقط یکی پس از دیگری درگیر روزمرگی هستیم. سپس مرگ به نظر می‌رسد که در فاصله‌ای قرار دارد که می‌توانید آن را با عباراتی که واقعا قابل درک هستند اندازه گیری کنید. شما این حس را خواهید داشت که یک دهه چگونه است و در بهترین حالت صرفا سه تا چهار دهه باقی مانده پیش روی تان خواهد داشت.

بخشی از احساس از دست دادن به چیزی مربوط می‌شود که فیلسوفان آن را "ارزش‌های غیر قابل مقایسه" می‌نامند. این ایده که اگر بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار انتخاب کنید و ۱۰۰ دلار را بگیرید لحظه‌ای پشیمان نمی‌شوید. اما اگر بین رفتن به کنسرت یا ماندن در خانه و گذراندن وقت با فرزندتان یکی را انتخاب کنید در هر صورت چیزی غیر قابل جایگزین را از دست خواهید داد.

یکی از چیز‌هایی که ما در میانسالی تجربه می‌کنیم انواع زندگی‌هایی است که نمی‌توانیم زندگی کنیم که با زندگی ما متفاوت است و هیچ جبرانی واقعی برای آن وجود ندارد و این می‌تواند بسیار دردناک باشد. فکر این که "من می‌توانستم زندگی بهتری داشته باشم همه چیز می‌توانست برای من بهتر پیش برود" تقریبا همیشه وسوسه انگیز است، اما می‌توانید این گونه فکر کنید که اگر هرگز فرزند فعلی تان را نداشتید با افراد فعلی‌ای که دوست هستید ملاقات نمی‌کردید، اما واقعیت آن است که در غیر این صورت یعنی در صورت نداشتن فرزند چند دوست دیگر داشتید که عالی بودند.

نقطه شروع آن است که با سختی‌ها بنشینیم و آن‌ها را تصدیق کنیم و سپس برای درک آن چه واقعا در حال رخ دادن است تلاش کنیم و ویژگی آن را واقعا توصیف کنیم. این با نوعی روش شناسی فلسفی مرتبط است که من آن را پذیرفته ام. بین توصیف ادبی و انسانی پدیده‌هایی مانند غم و اندوه و تأمل فلسفی تداوم واقعی وجود دارد.

اغلب آن چه تأمل فلسفی ارائه می‌دهد کمتر دلیلی بر این است که شما باید این گونه زندگی کنید و مفاهیم بیشتری را برای بیان تجربیات خود و سپس ساختار و راهنمایی نحوه ارتباط خود با واقعیت را نشان دهید. از این طریق می‌توانیم بفهمیم که چگونه فلسفه می‌تواند به عنوان خودیاری عمل کند.

دیگر خبرها

  • اصفهانی‌ها یک روز جهانی را به نام خود ثبت کردند؛ روز جهانی گز
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
  • زندگی سخت است آیا فلسفه می‌تواند کمک کند؟
  • اطفاء حریق مغازه شیرینی فروشي در قزوین
  • آتش سوزی مغازه شیرینی فروشی در قزوین
  • عجیب‌ترین رشته‌های دانشگاهی / از زامبی شناسی تا مدیریت دوشیدن شیرگاو
  • ۷ اردیبهشت به نام روز جهانی گز اصفهان ثبت شد
  • ۷ اردیبهشت‌ به نام روز جهانی گز اصفهان ثبت شد
  • ۷ اردیبهشت‌ به نام گز اصفهان شیرین و جهانی شد
  • عمو کاووس نون خ چگونه بازیگر شد؟!