یک قدم مانده تا بحران آب در کشور
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۷۹۴۹۶
خشکسالی، کم بارشی و به دنبال آن کم آبی امروزه مشکل کشورهای زیادی از جمله ایران است، به ویژه ایران که بر روی کمربند خشک نیز واقع شده و این یعنی از زمان های دور خودبخود مدام با کم آبی دست و پنجه نرم می کرده که ایجاد قنات و تقسیم مهندسی آب در زاینده رود از شاهکارهای شیخ بهایی؛ گواه این ادعاست، در واقع مردم پذیرفته بودند که آب در کشور کم است پس باید با داشته های خود مدارا کنند تا با مشکل مواجه نشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما چند سالی است همگام با توسعه صنعتی و کشاورزی به نظر می رسد از داشته ها و منابع آبی موجود افسارگسیخته استفاده شده که نتیجه آن وارد شدن به شرایط تنش آبی و قرار گرفتن در یک قدمی بحران آبی در کشور است، در واقع اینکه کشوری وارد تنش یا بحران آبی شده شاخصی است که بر اساس میزان موجودی آب در هر متر مکعب به ازای هر نفر در سال سنجیده می شود، با توجه به این شاخص اگر کشوری بیشتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد آن کشور از نظر منابع آبی مشکلی ندارد و اگر از این میزان کمتر شود به مرور به تنش آبی و در نهایت بحران آبی می رسد که الان کشور ما در مرز تنش آبی و یک قدمی بحران آبی قرار دارد. البته بخش هایی از کشور در مرحله بحران آبی قرار دارد اما در مجموع در کشور هنوز به آن مرحله نرسیده ایم.
مدیر مرکز تحقیقات آب و فاضلاب در گفت و گو با خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: اکنون کشور در جایگاهی قرار گرفته که به علت شرایط حدی و اقلیمی میانگین بارش ها از میانگین بلند مدت مشابه آن پایین تر آمده است.
عباس اکبرزاده افزود: در بهترین حالت باید انتظار داشت که کشور به میانگین بلند مدت بارش ها باز گردد، در واقع طی صدها و هزاران سال میانگین بارش در کشور ۲۵۰ میلیمتر در سال بوده که اکنون به حدود ۲۰۰ میلیمتر در سال کاهش یافته و همچنان نیز در حال کمتر شدن است، پیش بینی ها نشان می دهد که بارش ها تا سال ۲۰۵۰ همچنان روبه کاهش خواهد بود. بنابراین شرایط به گونه ای نخواهد بود که اگر مدت کوتاهی بارش داشته باشیم مردم گمان کنند که وضعیت عادی شده است.
پیش بینی های برخی از مجامع بین المللی نشان می دهد که ایران در سال ۲۰۵۰ به سرانه ۵۰۰ متر مکعب آب به ازای هر نفر خواهد رسید که فاجعه بار خواهد بود
وی اظهار داشت: مساله ای که امروزه در زمینه میزان بارش ها وجود دارد موضوع تنش و بحران آبی است، بررسی ها و شرایط منابع آبی نشان می دهد که اکنون تقریبا تمام کشور در مرز تنش آبی قرار گرفته است، واژه تنش آبی یک شاخص بسیار مهم بوده که بر اساس آن وضعیت بحران و تنش آبی یک کشور ارزیابی و تحلیل می شود، در واقع مبنای این شاخص میزان آب موجود تجدیدپذیر بر اساس متر مکعب به ازای هر نفر در سال است. یعنی اگر کشوری بیشتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد این کشور از نظر منابع آبی وضعیتی عادی دارد.
وی در پاسخ به اینکه اکنون کشور ما در چه وضعیتی از منابع آبی قرار دارد گفت: ما در سال ۱۳۰۰ حدود ۱۷ هزار متر مکعب آب به ازای هر نفر داشتیم یعنی جزو کشورهای بسیار پرآب بودیم البته باید توجه داشته باشیم که آن سال تعداد جمعیت هم در کشور کم بود یعنی اگر همان ۲۵۰ میلیمتر در سال بارندگی داشتیم را بر تعداد تقسیم می کردیم عدد بزرگی می شد، بعد از آن روند افزایش جمعیت و همگام با آن کاهش بارش ها را تجربه کردیم، به طوری که با گذشت چند دهه کاهش بارش ها همراه با افزایش جمعیت، کشور وارد مرحله تنش آبی شده است. به طور مثال جمعیت در کشور در سال ۱۳۰۰ کمتر از ۲۰ میلیون نفر و میزان آب در دسترس به ازای هر نفر در همین سال ۴۵۰۰ متر مکعب بوده است که با مرز ۱۷۰۰ متر مکعب در سال فاصله زیادی داشته ایم. اما این عدد حدفاصل سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ به ۱۷۰۰ متر مکعب در سال نزدیک شد و اگر این میزان از ۱۰۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال پایین تر رود از تنش آبی وارد بحران آبی خواهیم شد.
کشور از سال ۱۴۰۱ بین دو مرز تنش آبی و بحران آبی قرار گرفته استعضو هیات علمی موسسه تحقیقات آب افزود: در سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ و به طور واضح در سال ۱۳۹۳ به مرز ۱۷۰۰ متر مکعب آب به ازای هر نفر در سال رسیدیم که به معنای ورود به تنش آبی بود، در واقع تا این سال هنوز ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر ایرانی سرانه آب تجدید شونده در دسترس بوده است، اما در حال حاضر و سال ۱۴۰۱ عدد فوق بین دو مرز تنش آبی و بحران آبی قرار گرفته است. البته این به آن معنا نیست که تمام کشور اینگونه باشد، یعنی در حال حاضر مکان هایی از کشور وجود دارد که در شرایط بهتر یا بدتری هستند و این آمار میانگین بوده بنابراین هنوز به لحاظ علمی بحران آبی وجود ندارد بلکه تنش آبی داریم. بنابراین با یک سری اقدامات می توانیم در آینده انتظار داشته باشیم که وضعیت را بهبود داده و به مرز بحران وارد نشویم اما اگر همین روند مصرف و نحوه مدیریت را ادامه دهیم چندان امیدی وجود نخواهد داشت.
نمودار فوق نشان دهنده آن است که کشور به سمت بحران آب و شاخص پایین تر از ۱۰۰۰ متر مکعب در سال(بحران آبی) پیش می رود.
وی اظهار داشت: پیش بینی های برخی از مجامع بین المللی نشان می دهد که ایران در سال ۲۰۵۰ به سرانه ۵۰۰ متر مکعب آب به ازای هر نفر خواهد رسید که فاجعه بار خواهد بود. اما با فناوری های نوین می توان مشکل فوق را مدیریت و حل کرد زیرا برای گذر از این مرحله استراتژی هایی وجود دارد که در صورت اجرایی شدن آنها و استفاده از ایده های نوین و فناورانه می توان از بروز فاجعه پیشگیری کرد.
اکبرزاده در پاسخ به اینکه برای مقابله با بحران کم آبی که در کمین ما نشسته چه باید کرد گفت: استراتژی هایی برای مقابله با بحران آبی وجود دارد، سوال این است که چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ وظیفه مردم و دولت چیست؟ تمام کارهایی که می توانیم انجام دهیم در دو دسته اقدام تقسیم بندی می شود. اول اقداماتی که می توان در حوزه مدیریت مصرف انجام داد و دوم اقداماتی که در حوزه تولید قابل انجام است، یعنی در مرحله اول با کمک مردم مصرف آب در کشور مدیریت شود و در مرحله دوم مسئولانی که وظیفه تولید آب را دارند باید با راهکارهای جدیدی که الزاما روش های متعارف نیست تولید را افزایش دهند.
وی درباره روش های متعارف توضیح داد: روش های متعارف همان روش های معمول طبیعی است که آب وارد رودخانه و سپس پشت سدها و بعد از آن از طریق شبکه آبرسانی به دست مردم می رسد، حال در اینجا سوالی پیش می آید مبنی بر اینکه آیا می گوییم روش های متعارف باید جمع شود؟ خیر باید همچنان ادامه یابد اما چون ورودی کاهش یافته است، خروجی نیز بالطبع کاهش خواهد یافت. بنابراین در این بخش نوآوری خاص با اثر بخشی بالا را نمی توان انجام داد.
از مهمترین مصادیق در حوزه مدیریت مصرف، رسانه ها هستند که در راستای آگاهی رسانی و فرهنگ سازی در جهت مصرف بهینه می توانند نقش مهمی داشته باشد. مدیر مرکز تحقیقات آب و فاضلاب ادامه داد: بخش بعدی استفاده از منابع نامتعارف آب است مانند نمک زدایی از آب های شور و لب شور، استفاده از پساب تصفیه شده، بازچرخانی آب مصرف شده (آب حاصل از سینک ظرفشویی، حمام و یا ماشین لباسشویی بجز آبی که وارد سرویس های بهداشتی شود آب خاکستری است که با بازچرخانی دوباره قابل مصرف است) البته منابع دیگری مانند آب های ژرف هم وجود دارد که جزو آب های استراتژیک محسوب می شوند و استفاده از آن ها بایستی با رعایت ملاحظات خاصی صورت گیرد به ویژه آبهای فسیلی که فقط در زمان های بحرانی از آنها استفاده می شود.
وی افزود: از مهمترین مصادیق در حوزه مدیریت مصرف، رسانه ها هستند که در راستای آگاهی رسانی و فرهنگ سازی در جهت مصرف بهینه می توانند نقش مهمی داشته باشد. در برخی کشورها ضریب تاثیر استفاده از رسانه های اجتماعی برای مدیریت کم آبی بسیار بالا است که شاید در ایران چندان به عنوان راهکار اساسی به آن فکر هم نمی شود. موضوع بعدی تدوین استانداردهای لازم در این حوزه است که قطعا احتیاج به همکاری سایر وزارتخانه ها و سازمان ها دارد که در چند سال اخیر اقدامات خوبی در این زمینه صورت گرفته است.
اکبرزاده اظهار داشت: مثال بسیار خوبی که در این حوزه وجود دارد حجم فلاش تانک ها در سرویس های بهداشتی است، پیش از این مخازن فلاش تانک ها بسیار بزرگ بود و پیشنهاد می شد برای اینکه آب کمتری در آن جای گیرد و هدر نرود داخل مخازن آجر و یا بطری نوشابه استفاده شود. اما این کار چندان عملی نبود، در واقع اساسا این راهکار عملی نبود و می بایست راه درستی پیشنهاد می شد. به همین جهت تدوین استانداردها در این زمینه آغاز شد، بر این اساس استاندارد فلاش تانک ها اصلاح شد، قبلا مخازن فلاش تانک ها تا ۱۵ لیتر آب را در خود جای می داد و در واقع با هر بار مصرف این میزان آب شرب به هدر می رفت اما در استانداردهای جدید ظرفیت مخازن به حدود ۶ لیتر کاهش یافت، با این کار از هدر رفتن حجم زیادی از آب جلوگیری می شود. بنابراین می توان دید یک ایده و تفکر به ظاهر ساده چقدر می تواند در کاهش مصرف آب و کیفیت تجهیزات موثر باشد.
وی ادامه داد: مثال سوم در حوزه مدیریت مصرف، استفاده از ادوات کاهنده مصرف آب است که به دُرافشان معروف هستند، در این فناوری هوا و آب به طوری با هم مخلوط می شوند که همزمان با مصرف آب کمتر، احساس رضایت مصرف کنندگان هم کاهش نیابد. با این روش حدود ۲۰ درصد مصرف آب کاهش خواهد یافت که عدد بسیار بزرگی است. اما در ایران به علت کیفیت نامطلوب ادوات کاهنده، آن ها را از سرشیرها باز کرده و کنار می گذارند، به همین جهت به نظر می رسد که ادوات کاهنده وسایل خوبی نیستند در حالی که عملا در کاهش مصرف آب بسیار تاثیر گذارند.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات آب گفت: مثال چهارم بهینه سازی مصرف آب در کشاورزی است، عدد و رقمی که بانک جهانی برای این بخش با هدف مقابله با بحران کم آبی در منطقه منا یعنی منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه برآورد کرده حدود ۴۰ درصد است، به عبارت دیگر اگر در کشاورزی از سیستم های نوین آبیاری استفاده شود می توان انتظار داشت تا ۴۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی کرد، البته منظور از ۴۰ درصد از کل مصرف آب نیست بلکه میزان مصرف آب در بخش کشاورزی است که آن هم در کشور بین وزارت نیرو و جهاد محل اختلاف نظر است. وزارت نیرو عدد ۹۲ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی را مطرح می کند اما وزارت جهاد کشاورزی این عدد را ۷۰ درصد اعلام می کند، البته می دانیم که ۷۰ درصد مربوط به کشورهای جهان اول است؛ به هر حال هر مقدار آبی که در کشاورزی مصرف می شود ۴۰ درصد آن به این طریق می تواند کاهش یابد که تاثیر بسیار بزرگی در مدیریت مصرف خواهد داشت.
وی تاکید کرد: البته رسیدن به این عدد کاملا عملی است، با توسعه سیستم های نوین آبیاری، گسترش کشت گلخانه ای و تغییر الگوی کشت می توان به این عدد دست یافت. مثلا وقتی هندوانه که گیاهی آب بر است کاشته نشود و جای آن گیاهی که آب کمتری مصرف می کند کاشته شود و با ارزش افزوده آن هندوانه خریداری و وارد کشور شود؛ این یعنی اینکه آب در کشاورزی به صورت بهینه مصرف شده است، یا استفاده از روش های نوین آبیاری که آب را در معرض تبخیر قرار نمی دهد بلکه با لوله آب را به اندازه نیاز گیاه در کنار ریشه رها می کند که مثال عملی دیگری برای رسیدن به آن ۴۰ درصد کاهش آب خواهد بود.
وزارت نیرو عدد ۹۲ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی را مطرح می کند اما وزارت جهاد کشاورزی این عدد را ۷۰ درصد اعلام می کند، البته می دانیم که ۷۰ درصد مربوط به کشورهای جهان اول است
اکبرزاده گفت: مساله بعدی در بخش مدیریت آب، توسعه و بهینه سازی روش های متعارف مانند تصفیه خانه ها است که می توان از روش هایی استفاده کرد که آب هدر رفت کمتری داشته باشد یا در روند انتقال تبخیر کمتر صورت گیرد. مثلا در دنیا سطح دریاچه ها را با گوی های مشکی می پوشانند تا آب تبخیر نشود. حتی در برخی مکان ها با استفاده از پانل ها روی دریاچه را سایه می کنند و علاوه بر جلوگیری از تبخیر آب از آن برق هم تولید می کنند، موارد فوق در حوزه بهینه سازی روش های متعارف است. البته در کشور به دلیل کاهش بارش ها روش های متعارف تاثیر بالایی نخواهند داشت، هر چند بسیار مهم هستند زیرا از همان میزانی هم که وجود دارد باید مراقبت به عمل آورد.
۹۰۱۴
برچسبها سازمان حفاظت محیط زیست کم آبی خشکسالی آهنگ حیات وزارت نیرومنبع: ایرنا
کلیدواژه: سازمان حفاظت محیط زیست کم آبی خشکسالی سازمان حفاظت محیط زیست کم آبی خشکسالی آهنگ حیات وزارت نیرو حوزه مدیریت مصرف بحران آبی قرار روش های متعارف نشان می دهد ۱۷۰۰ متر مکعب فلاش تانک ها مرز تنش آبی وزارت نیرو تحقیقات آب مصرف آب منابع آبی تنش آبی بحران آب بارش ها ۷۰ درصد ۴۰ درصد کم آبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۷۹۴۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگران آینده پزشکی ایران هستم/ بحران پرستاری سراغ پزشکی خواهد آمد
به گزارش خبرگزاری مهر، علی جعفریان، در سخنرانی که در چهل و پنجمین کنگره جامعه جراحان ایران داشت، با بیان اینکه حوزه پزشکی به سه دلیل باعث افتخار برای کشور شده است، گفت: یکی اینکه جامعه پزشکی پیوسته به دنبال پیشرفت بوده است، دوم اینکه همه به دانش آموختگان جامعه پزشکی نیاز داشتند و سوم، مداخله دولت در آن کم بوده یا توانایی دخالت نداشته است. از روزی که حاکمیت و دولت در این مسیر مداخله کردند به عنوان مثال تعیین تعرفههای پزشکی، مشکلات جدی به وجود آمده است.
وی افزود: افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو مهم نیست، چون در این شرایط با پول مردم برای کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا، کانادا و استرالیا پزشک تربیت میکنیم و نتیجه آن مهاجرت خواهد بود.
جعفریان ادامه داد: هیچ تعهدی نیز برای عدم خروج آنان وجود ندارد، حتی جریمه و تعیین تعرفه نقدی کارساز نیست چون در نهایت امکان خروج قاچاقی پیدا میشود. راهکار این است که محیط کار فعالیت و معیشت برای جامعه پزشکی به طور متعارف و منطقی درست شود. یکی از ابزارها واقعی سازی تعرفه است که متأسفانه اختیار تعیین آن از وزارت بهداشت گرفته شد و به دولت رسید در نهایت شاهد پایینترین حق ویزیت در کشورمان در مقایسه با کشورهای منطقه و جهان هستیم.
وی افزود: ویزیت دو سه دلاری پزشک ایرانی در مقایسه با کمترین حق ویزیت پزشکان منطقه که ۱۵ دلار است. این پزشک وقتی مهاجرت کند همین ویزیت سه دلاری (کمتر از دویست هزار تومان در ایران)، به یک پزشک ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس ۳۰ دلار پرداخت میشود. کمبود پزشک در این کشورها باعث میشود تعرفه بالا برود چون طبابت و اشتغال در حرفههای وابسته پزشکی یک کار سخت و با مسئولیت بالا است.
جعفریان گفت: مسئولیت و دشواری شغلی یک پزشک با یک نفر بلاگر تفاوت دارد. همه نقاط دنیا به دنبال نیروی کار است و این یک چالش جهانی محسوب میشود. چرا آلمان این حجم تقاضای نیروی کار دارد، چون کمبود دارد. نکته اینکه از پرستاران ایرانی برای کار در آلمان فقط آشنایی با زبان آلمانی درخواست میشود، چون کمبود دارند.
وی افزود: این چالش یعنی کمبود پرستار در کشورمان جدی است و الان بسیاری از بخشهای درمانی آماده بهره برداری، به دلیل نبود پرستار همچنان تعطیل است. این بحران در آینده نزدیک به سراغ برخی رشتههای پزشکی خواهد رفت و روزی میرسد که حتی متخصص بیهوشی برای شروع یک عمل جراحی نداشته باشیم و با مدلی که مدیریت میشود همانند دهه شصت دچار کمبودهایی خواهیم شد. ولی اگر فضا مساعد شود همه نیروهای انسانی جذب خواهند شد.
فقدان انگیزه برای گرایش به رشتههای پزشکی
جعفریان گفت: رشتههای رزیدنتی چرا باید ظرفیت خالی داشته باشند؛ یک زمانی رقابتها فوق العاده سخت و دشوار بود ولی الان برخی رشتهها فاقد متقاضی است. تخصصهای اطفال، طب داخلی، طب اورژانس و بیهوشی در سالهای اخیر اصلاً متقاضی نداشته است. وقتی طب اورژانس متقاضی ندارد در اصل آینده این رشته تعطیل است و افزایش ظرفیت پذیرش معنایی ندارد. در رشتههای جراحی عمومی، نورولوژی (مغز و اعصاب)، کاردیولوژی (قلب و عروق) که از رشتههای پر طرفدار است، امسال ظرفیت خالی داشتیم و متقاضی وجود نداشت.
وی افزود: چالش جذب نیروی انسانی است و با این نسل جدیدی که داریم چالشها عمیقتر خواهد شد. الان فلوشیپ جراحی عروق در دانشگاههای علوم پزشکی کشور با ظرفیت خالی روبرو شده و تمایلی به تحصیل در این رشته وجود ندارد. آیا کشور به جراح عروق احتیاج ندارد، این رشته پر دردسر و پر زحمت با اورژانس زیاد ولی با درآمد پایین است، چرا و با چه انگیزه یک پزشک باید به این رشته ورود کند، به جای آن با مدرک پزشکی عمومی خود به جراحی و مداخلات زیبایی گرایش پیدا میکند چون بدون دغدغه و دردسر درآمد خوبی خواهد داشت. تا زمانی که هر چیزی در جایگاه خود قرار نگیرد، امکان مقابله و برخورد با رفتارهای غیر عرف و نا معمول در این حوزه برقرار نخواهد شد. راهی بجز تبعیت از مسیری که همه دنیا در آن قرار گرفتند و موفق شدن وجود ندارد.
چالش مهم حوزه بهداشت و درمان
دبیر علمی کنگره جامعه جراحان ایران گفت: بعد از چالش نیروی انسانی، چالش مهم بعدی دارو و تجهیزات پزشکی است. به دلایل تحریمها و از نظر تأمین منابع مالی مشکلاتی وجود دارد. حتماً دیدید که هر چند وقت، یک یا چند دارو کمیاب میشود؛ حتی داروی ایرانی که قبلاً در کشور تولید میشد ولی اکنون به دلیل نبود مواد اولیه با مشکل تولید مواجه شده است. یکی از داروهای مهم و کاربردی در بخش پیوند "فیبرینوژن" است که متأسفانه از چندین ماه پیش موجود نداریم. این به قیمت جان بیمار تمام میشود، چون اگر یک بیمار مشکل انعقادی داشته باشد و داروی فیبرینوژن در اختیار نداشته باشیم، متأسفانه فوت خواهد کرد. جایگزین مناسب و مؤثری به اندازه فیبرینوژن وجود ندارد. به عنوان مثال داروی دیگری در دنیا وجود دارد که اگر قبل از پیوند به بیمار تزریق کنیم، احتمال خطر نارسایی کلیه را پایین میآورد (برای مهار سیستم ایمنی) ولی متأسفانه ۱۰ سال است که نتوانستم این دارو را در ایران تهیه کنم و همیشه هم بهانهای وجود دارد. این دارو با فناوری بالا تولید میشود و شاید تولید داخلی آن در ایران صرفه اقتصادی ندارد، چون حجم بالایی در کشور نیاز نداریم. گاهی اوقات متعاقب پیوند کبد به دلیل مصرف داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی، کلیهها نارسا میشود و کار به دیالیز و حتی مرگ میانجامد و اگر این دارو قبل از پیوند مصرف شود جلوی مرگ را خواهد گرفت.
وی افزود: اگر تجهیزات پزشکی مورد استفاده، خراب شود الان من نمی دانم میتوانیم مجدد تعمیر یا جایگزین آن را خریداری کنیم. یک دستگاه "اکارتور" داریم که برای باز کردن قفسه سینه جهت انجام پیوند کاربرد دارد و چندین سال پیش با قیمت ۱۲۰ هزار دلار برای بیمارستان خریداری کردیم. این وسیله تا پنج سال پیش با همین قیمت در ایران موجود بود ولی الان هرچه پیگیر آن هستیم پیدا نمیشود.
جعفریان ادامه داد: اگر دستگاه MRI بیمارستان خراب بشود با این تعرفهها و مبالغ دریافتی، امکان تعمیر دشوار و خرید مجدد یا جایگزینی مقدور نخواهد بود. این دستگاه بعد از پنج شش سال استفاده، خراب خواهد شد و باید جایگزین شود؛ سوال من این است آیا در هنگام تعیین تعرفهها چنین نکتهای مورد توجه قرار گرفته است، بی شک این تعرفهها پوشش نمیدهد.
هشدار؛ آنچه در طولانی مدت به دست آوردیم از دست میدهیم
وی افزود: با توجه به این نکات و برخی دیگر از مشکلات حوزه سلامت، اگر به فکر نباشیم بی شک پیشرفتی که طی چهار دهه اخیر به آن رسیدیم و جایگاه ایران را به اذعان دنیا در نقطهای خوب قرار داد، چه در خدمات اولیه سلامت و چه در ارائه پیشرفتهترین خدمات درمانی پزشکی و…، متأسفانه از دست خواهیم داد.
جعفریان گفت: ارتباطات بین المللی ضعیف است، امکان اعزام افراد به خارج را نداریم تا دانش جدید کسب کنند، چون هزینهها بالا است بنابر این از علم عقب خواهیم ماند. بسیاری از پیشرفتهای به دست آمده مدیون همین آموزشهایی است که بزرگان و نسلهای قبلی بابت آن به خارج از کشور رفتند، آموختند و برای آموزش به کشور بازگشتند. همه موفقیتهای ما از جمله جراحی قلب، جراحی مغز، پیوند و…، به همین شکل محقق شده است.
وی افزود: فکر میکنید استاد قوام زاده چطور پیوند مغز استخوان را در کشور راه اندازی کرد. ایشان چند سال در سوئد وقت گذاشت و یاد گرفت و سالها پیش در بیمارستان شریعتی آن را راه اندازی کرد و اکنون بزرگترین مرکز پیوند سلولهای بنیادین مغز استخوان است. الان ارتباطهای بین المللی ضعیف شده و حضور در کنگرههای خارج از کشور به دلیل هزینه بالا تقریباً امکان پذیر نیست چه برسد به ۶ ماه فرصت مطالعاتی. در نتیجه، آنچه به دست آوردیم آهسته از دست میدهیم. اگر حاکمیت تلاش کند تا سهمی از تولید ناخالص ملی که در بودجه کشور تعیین شد و برای بخش سلامت افزایش یافت، به درستی تخصیص داده شود، بسیاری از مشکلات رفع یا کنترل خواهد شد.
جعفریان ادامه داد: سیستم بهداشت اولیه شهری هنوز تکمیل نشده و این امر مهم هم به نیروی انسانی و هم پول و تخصیص بودجه کافی نیاز دارد. اگر به این نکات در زمان مناسب توجه نشود به جایی می رسیم که مجبور میشویم پزشک خارجی به کشور دعوت کنیم و نکته مهم اینکه بودجهای برای جذب آن نداریم. نکته مهم دیگر اینکه آن سالها ایران خوب پول میداد و پزشکان خارجی به ایران میآمدند ولی الان با کدام پول میشود پزشک خارجی جذب کرد. الان پزشک هندی و بنگلادشی به انگلیس میرود و درآمد خوبی خواهد داشت؛ به عمان، قطر، عربستان میرود چرا به ایران بیاید؟ ما پولی برای پزشک خارجی نداریم، اگر داریم که باید به پزشکان ایرانی بدهیم چون ۱۰ برابر بهتر از پزشک خارجی کار و تلاش میکنند.
وی افزود: یکی از تلاشهای اصلی و اهداف مهم برای تشکیل وزارت بهداشت، این بود که دیگر پزشک هندی، فیلیپینی و بنگلادشی در ایران نباشد. اگر نگاه عمیق حاکمیتی نداشته باشیم با سیاستگذاری غلط، از یک طرف نیروی انسانی که با هزینه بالا تربیت شده است را از دست میدهیم و از سوی دیگر از دنیا عقب میمانیم چون با علم روز دنیا جلو نمیرویم.
جعفریان ادامه داد: با افزایش ظرفیت و احتمال اینکه عدهای در این مسیر باقی خواهند ماند، فقط بودجه کشور و فرصتها را هدر خواهیم داد. من خیلی نگران آینده هستم و هر جا توانستم بر حسب وظیفه این نکات را بارها گوشزد کردم و بیش از این امکان تذکر دادن ندارم.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: من مسئول هشدار دادن و یا جمع آوری شواهد برای اینکه بگویم در معرض خطر هستیم و باید چارهای اندیشید، نیستم. مسئول جمع آوری شواهد و اینکه ببینیم از میان دانش آموختگانی که طی این سالها تربیت شدند چند نفر در کشور به طور جدی مشغول خدمت هستند، من نیستم بلکه وزارت بهداشت مسئول است.
وی در پایان سخنرانی خود در کنگره جامعه جراحان ایران، گفت: باید ببینند دانش آموختگان مملکت کجا و چگونه خدمت میکنند. دانشیار ما با ۱۵ سال سابقه فعالیت ترک وطن میکند. استاد تمام دانشگاه با ۳۰ سال سابقه در رشته روانپزشکی که در واقع این تخصص در هر کشور با فرهنگ آن کشور ارتباط دارد و جزو مقدمات فعالیت در این تخصص است، متأسفانه مهاجرت میکند. با قاطعیت میتوان گفت هیچکدام از پزشکان ایرانی، خارج از مرزهای کشور بیکار نخواهند ماند. آموزش پزشکی ایران همیشه سطح خوبی داشته و پزشکی ایرانی در هر نقطه جهان جایگاه خوبی دارد و موفق خواهد بود. دنیا در حوزه پزشکی با کمبود نیروی انسانی روبرو شده که بعد از دوران کرونا این خلاء بیشتر نمایان شد.
جعفریان تاکید کرد: اکنون شرایط به گونهای شده که مثلاً در ایالت تنسی موانع کاری پزشکان خارجی را حذف کردند و از پزشکان در هر حیطهای برای کار استفاده میکند؛ حتی ممکن است از یک متخصص مغز و اعصاب به عنوان پزشک خانواده استفاده کند و اگر درآمد برای پزشک خوب باشد ممکن است تن به این کار بدهد. ناراحت کننده اینکه چرا باید شرایط را به این حد برسانیم که پزشک پرورش یافته در کشور تن به این وضعیت بدهد.
کد خبر 6098720 حبیب احسنی پور