پسر ماشینش را به نام مادرش کرد تا پدرش برای مهریه زندانی نشود
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۸۹۵۱۹
دقت نظر شما مخاطبان نسبت به مطالب منتشر شده خاصه اشاره به نکات ظریف و خاصی راجع به مطالب سال گذشته، سبب تکلیفی است مضاعف بر ادامه ی این روند ،به شکلی بهتر که شایسته ی نگاه شما عزیزان است.
درهمین حال و هوا بودم که وارد دایره ی اجرای احکام شدم . بدو ورود شکل نشستن و آدامس جویدن بانویی توجهام را جلب کرد، همین که قصد کردم بی تفاوت به وی راهم را ادامه دهم نگاه آمیخته با شماتت جمعی از بانوان نشسته آن سوی نیمکتی که وی نشسته بود تلنگری شد برای تامل و شناسایی دلیل این نوع از نگاه، خاصه در محیطی که زنان دلیل مشترکی دارند برای حضور و معمولا همزبان وهمراه می شوند با هم، لذا جبهه گرفتن عده ای علیه یک نفر لابد دلیل موجهی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضور جوان بیست وچند ساله ای در سالن برابر شد با همهمه ای آمیخته با قربان صدقه که عبارت "خوشا به غیرتت جَوون" پرتکرارترین آن بود و به موازات این عبارت،نیش و کنایه بود که نثار آن سوی سالن می شد ! صورت جوان از عصبانیت گلگون و دهانش طوری خشک شده بود ، که به سختی کلامی از وی شنیده می شد ،گرچه نگاهش حکایت خرمن ها فریاد داشت...
پدر با همان دستان گرفتار از مامور بدرقه ،خواست تا بطری آب را به پسرش بدهد،جوان گلویی تازه کرد و مردم را با ایها الناس مخاطب قرار داد و گفت:این زن بعد از سی سال زندگی با پدرِ من تا چشمش افتاده به پاداش بازنشستگی بابام ،جای اینکه کاری کنه تا خستگی سی سال زحمت شبانه روزی این مرد از تنش در بشه،بدون اینکه با بچه هاش حرفی بزنه ومشورتی کنه آمده مِهرش و اجرا گذاشته! انتهای کلام جوان متصل شد به مخاطب خاص یعنی مادرش ...
تو تا همین دیروز سر سفره این مرد نشسته بودی، چطور دلت میاد با بچه ها و شوهرت این کار و کنی؟ مگه خودت نمیگفتی توی این سی سال ، نشد چیزی ازش بخوام و نه بگه ، هرچه خواستم باباتون بهم داده،حالا چی شده که برای چِندرغاز مهریه دستبند به دست این مرد میزنی؟! زن بی اعتنا به گلایه و فریادهای پسرش آدامس میجوید و نیشخند میزد... با هر حرکت زن، بر غلظت غیظ وشماتت های سایر بانوان حاضر در اجرای احکام افزوده میشد.
فضا طوری منقلب شده بود که به موازات نیش و کنایه حاضرین در سالن اجرای احکام، مامور بدرقه،دادورزان وحتی قاضی اجرا ، زن را دعوت می کردند به سازش و اعطای مهلت به مرد اما مرغ زن یک پا داشت و مصرانه خواهان اعزام شوهرش به زندان بود.برای دقایقی سکوت عجیبی بر فضای سالن حاکم شد که علت اصلی اش، غیبت کاظم ،جوان باغیرت خانواد بود ،کمتر از یکساعت به پایان وقت اداری مانده بود وعنقریب که پدر عازم زندان شود.
کاظم با همان هیبت پیشین و اینبار با عصبانیتی فزون تر و پیشانی که حتما از شرم به عرق نشسته بود خودش را روی نیمکت رها کرد ،یقین دارم اگر غرور جوانی اش نبود بلادرنگ گونه هایش خیس می شد از غم بی پولی پدر و مرام نداشته ی مادر. کنارش نشستم و به زانویش نیروی مردانه ای روانه کردم و گفتم؛جور نشد نه؟متعجب نگاهم کرد و گفت:نه به هر کی بگی رو زدم حتی حاضر شدم نزول کنم اما...کلامش و قطع کردم وگفتم:از من یادبود داشته باش هیچ وقت سمت پول سودی* نرو که آفت زندگی ات میشه،تو ابتدای راه زندگی هستی وجَنَم و غیرت داری ،خیلی خوبه که با غیرتی و فکر پدرت هستی اما نزول، حکم بازکردن یک گره ساده است با گره ای سخت و اشتباه که چاره ی کار نیست بلکه چاله وچاه است ! به ساعت نگاهی کردم وگفتم بلند شو بیا بیرون شاید دور از این محیط ، بیشتر تمرکز کنیم بلکه راهی پیدا بشه،مامانت با چقدر راضی میشه؟همینطور که بلند شد تا همراهی ام کنه گفت: با پول پاداش بازنشستگی بابام که توقیف کرده،۳۰۰ میلیون دیگه می خواد!گفتم اگر برای پدرت ۳۰۰تومن وام جور بشه برا قسط دادن مشکلی ندارید؟
یکدفعه چشماش برقی زد و گفت:چرا به فکر خودم نرسیده بود ،ماشینم!همین هفته ی پیش با وام و پس انداز خودم خریدم تا با بابام کار کنیم به نظرت قاضی قبول میکنه ماشین و جای بدهی بابام معرفی کنم؟گفتم:آره دوتا راه داریم یا اینکه همین امروز ماشین و جای طلب به مامان بدهید یا اینکه ماشین وببریم پارکینگ توقیفی تا کارشناسی بشه و بگذارن مزایده*، سند و مدارک ماشین همراهت هست؟ همینطور که از من دور می شد گفت آره ، میرم بیارم، چند قدمی دور نشده بود که برگشت و گفت میشه چند دقیقه بمونی،همراهم بیای ، خودت بگی چه کار کنیم ...
وارد سالن که شدیم با غرور مردانه اش رو به مادر کرد و گفت : هنوز اینقدر نامرد نشدم که بگذارم بابام و بندازی زندان !! الان سند و مدرک ماشین و میدم به قاضی تا ...زن همینطور که آدامس میجوید این دفعه به عوض نیشخندِ روی لبانش، گِره ای به اَبروهایش انداخت و گفت: نمی خواد ماشینت و به دادگاه معرفی کنی، به شرطی که تعهد کنی همین فردا سند به نامم کنی،منم رضایت میدم تا بابا جونت زندانی نشه!!
با موافقت زن تا انتهای تشریفات تنظیم صورتجلسه ی توافق و سازش کنار کاظم و پدرش ماندم ...همزمان با باز شدن دستبند از دست پدر،چهره ی پیروزمندانه ی کاظم با گونه های که از شوق، بارانی شده بودند تصویر دلنشینی بود از عشق فرزند به پدر.هرچند که مسبب این صحنه چالش همیشگی مهریه بود و تصورات اشتباه برخی از مردم راجع به مهریه و دعاوی خانوادگی!
چندنکته حقوقی:
* از صدور حکم محکومیت مالی،محکوم علیه از زمان ابلاغ اجراییه،یک ماه فرصت دارد تا دادخواست اعسار و تقسیط محکوم به (درخواست قسط بندی طلب طلبکار)را به دادگاه ارائه دهد،این اقدام مانع حکم جلب و بازداشت محکوم علیه می شود.تذکر مهم:تاریخ ابلاغ اجراییه به محکوم علیه سرآغاز محاسبه ی مهلت یک ماهه است.
* با وجود سامانه ی ثنا ،فرض بر این است که اشخاص از روند پرونده مطلع هستند لذا ادعای عدم اطلاع از روند پرونده و صدور حکم و...به سختی پذیرفته می شود.
* چنانچه محکوم علیه به جهت عدم تامین طلب محکوم له جلب شده و ارائه دادخواست اعسار هم به جهت انقضاء مهلت یک ماهه مانع زندان رفتن وی نشود،تنها راه ممکن جلب رضایت محکوم له و یا معرفی مال بابت تامین طلب طلبکاراست.اگر طلبکار قبول کند به عوض طلبش همان مال معرفی شده رابردارد پرونده با صورتمجلس اجرای احکام مختومه می شود، اما چنانچه طرفین نسبت به این موضوع توافق نکنند،مال معرفی شده توقیف ،محکوم علیه آزاد شده،تشریفات ارزیابی و مزایده ی مال توقیف شده در دستور کار قرار می گیرد.
تذکر مهم:اگر طلبکار و بدهکار توافق کنند و پرونده با رضایت طلبکار مختومه شود،حق الاجرای دولتی از نیم عشر=یک بیستم به ربع عشر=یک چهلم طلب طلبکار کاهش می یابد که پرداخت آن بر عهده ی محکوم علیه است.
* دو دهه تجربه در محکمه و حرفه ی وکالت برابر با مشاهده و لمس مشکلات عجیبی بوده که از آن جمله از بین رفتن زندگی و سرمایه ی اشخاصی است که خواسته اند با پول سودی و نزول، گره از مشکلات خویش باز کنند.نزول در هر حالتی امری نکوهیده و برای هر دو طرف رفتاری مجرمانه است.
* وکیل دادگستری - شیراز
کد خبر 1646901منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: خاطرات وکیل کانون وکلا وکالت مهریه زندان دادگاه خانواده شهر شیراز اجرای احکام محکوم علیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۸۹۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جرم انتشار عکس جعلی وایرال شده از ترانه علیدوستی و پدرش چیست؟
به گزارش همشهری آنلاین، چندی پیش بود که عکسی جعلی از احسان علیخانی، مجری سابق تلویزیون در در فضای مجازی منتشر شد و حکایت از تغییرات باورنکردنی او داشت. بعد از بازتاب عکس دستکاری شده او در رسانهها علیخانی با انتشار یک عکس سلفی نوشت: وسط این اوضاع و احوال عکس ادیت میکنند و هنرمندانه پخش میکنند. کلی پیج و خبرگزاری هم منتشر میکنند و منم باید جواب کلی آدم را بدهم، که نه بابا من نیستم!
از ۱۴ دی ۱۴۰۱ که ترانه علیدوستی با قرار وثیقه آزاد شد، دیگر کمتر مثل سابق با جنجال سر زبانها بود، تا اینکه این اواخر نادره حکیم الهی، مادر ترانه علیدوستی بدون اینکه نامی از بیماری دخترش ببرد، گفت که ترانه به بیماری سختی مبتلا شده، که اکنون حالش خوب است. او بدون اینکه نامی از بیماری ببرد، گفت: منشا بیماری دخترش مشخص نیست.
چند روز بعد تصاویری از ترانه علیدوستی و ملاقات پدرش و بازیگران با او در فضای مجازی منتشر شد، که مشخص شد این تصاویر متعلق به بستری شدن الناز شاکردوست است، که چند سال پیش سر صحنه فیلمبرداری دچار حادثه شده بود.
چندی پیش پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود عکسی از چهره تکیده بهرام بیضایی منتشر کرد و ضمن گلایه همیشگیاش نوشت: از دیروز عکس استاد بهرام بیضایی را در فضای مجازی دیدم، بسیار نگران شدم؛ دلم نمیخواست این عکس را منتشر کنم. ولی امروز استاد عزیز و بزرگوار آقای پرویز جاهد، منتقد و نویسنده در اینستاگرامش پستی درباره بیماری استاد بیضایی منتشر کرد و نوشت استاد بیضایی گرفتار هیولای وحشتناکی شده و با آن میجنگد، تا آن را شکست دهد.
در مقابل، حمید امجد هنرمند تئاتر و سینما و از دوستان نزدیک بهرام بیضایی واکنش تندی به خبرسازیهای جعلی داد و آن را نتیجه شلوغ بازی ژورنالیستی و خبرسازی جعلی دانست و با طعنه نوشت: در حال حاضر، استاد بیضایی با آمادگی و روحیهای بهتر از قبل تمرینهای نمایش خود را از سر گرفتهاند. به جای دست به دست کردن اخبار نادرست میشود منتظر تماشای اجرای نمایش تازه استاد بود.
بر اساس ماده ۱۶، قانون جرائم رایانهای، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد، یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. اگر تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، متهم به حداکثر هر دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد.
بر اساس ماده ۱۷، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (۵.۰۰۰.۰۰۰) ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
سید رضا نقینژاد اورنگ، کارشناس و منتقد سینما در واکنش به خبرسازیهای جعلی که چند وقت یکبار یقه هنرمندان را میگیرد، گفت: متاسفانه بعضی از شبه هنرمندان و شبه بازیگران برای اینکه توی چشم باشند، برای خودشان شایعه درست میکنند، یا به افرادی پول میدهند تا برایشان اینکار را کند. وقتی خبر منفی درباره آنها منتشر شد، ناگهان سر زبانها میافتند. چون آنها نمیتوانند با هنرشان دیده شوند، دست به دامن اخبار جعلی میشوند.
اورنگ ادامه داد: بعضی از فعالان فضای مجازی به دنبال خوراک میگردنند. آنها وقتی میبینند خوراکی ندارند، از صدا، تصویر و فیلم افراد سوء استفاده میکنند. افراد باید به حریم یکدیگر احترام بگذارند. اگر بنا به کنترل فضای مجازی است، باید نظارتها شدید باشد تا دیگر شاهد این سوء استفادهها نباشیم. وقتی ناگهان در فضای مجازی اعلام میشود که فلان شخص فوت کرده یا در بیمارستان بستری است و بلافاصله تکذیب میشود، با جان مردم بازی میکند. الان فضای مجازی به گونهای شده که آدمها فکر میکنند هر کاری میتوانند انجام دهند و دیده نمیشوند.
به گفته این کارشناس سینما، وقتی یک خبرنگار مطلبی را مینویسد، همه نهادها به سراغش میروند و شکایت میکنند. چرا برای بیسامانی فضای مجازی کاری نمیشود؟ حتماً باید سوء استفاده رخ دهد؟ ما باید به دنبال پیشگیری باشیم. از طرفی، استفاده از هوش مصنوعی در فضای مجازی قوز بالا قوز شده است.
کد خبر 848307 منبع: باشگاه خبرنگاران جوان برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران ترانه علیدوستی