Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@21:05:18 GMT

واقعیت‌هایی درباره علی طولابی، فینالیست عصر جدید

تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۹۲۴۳۵

واقعیت‌هایی درباره علی طولابی، فینالیست عصر جدید

عظمت موسیقی شریف نواحی که علی طولابی آن را نمایندگی می‌کند تمام نویز‌های حاکم بر فضای شهر را کنار می‌زند. رسانه‌های غربی سال‌هاست نویز و نابه‌سامانی را به خورد مردمان ما می‌دهند تا همه چیز را سیاسی کنند. در روابط میان انسان‌ها نویز وارد می‌کنند. بر کد‌های حیاتمان خدشه وارد می‌کنند و با همان نویز برای خود ابزار قدرت و شکلی از سلطه می‌سازند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فارس، در زمانه‌ای که ارزش‌ها در حال فروپاشی و کالا‌ها با زبانی الکن به جای مردم در حال مکالمه هستند، موسیقی نواحی (بومی/محلی) حافظ سلامتی، تطهیر کننده، احاطه کننده و رهایی‌بخش است، چرا که در بطن واقعیت جامعه است.

دیشب پس از بخش خبری ساعت ۲۲، یک قسمت دیگر از سری مستند‌های «تولد یک ستاره» که مرتبط با زندگی فینالیست‌های عصر جدید است، از شبکه سه سیما پخش شد.

در این قسمت به زندگی علی نظری طولابی (این نوجوان با بیش از ۱/۹ میلیون رأی بیشترین آرای مرحله نیمه‌نهایی را کسب کرده) پرداخته شد و بینندگان با او تا «کوهدشت» لرستان سفر کردند.

اتفاق‌های این مستند را از منظری نشانه شناسانه نگاه می‌کنیم تا نشان دهیم چطور پویایی اجتماعی در همه کشور مستتر است و همین مستند ساده سندی است بر اینکه نباید فریب دروغ‌های رسانه‌های بیگانه را خورد.

رسانه‌های بیگانه‌ای که سال‌هاست با بودجه‌های کلان تلاش می‌کنند تفرقه‌افکنی کنند و کشور را در وضعیتی تیره و تار نشان دهند و آینده را به وضعیت‌های مبهم بسپارند. آن‌ها که کشور را به شکست اجتماعی، کسالت و عقب ماندگی و خفقان متهم می‌کنند کافی است مستند علی طولابی خواننده نوجوان «عصر جدید» را به تماشا بنشینند، مستندی که ترکیبی است از هنر موسیقی نواحی، سنت و مذهب در بطن اجتماعی پویا و سرشار از زندگی.

بی‌شک آن‌ها در مقابل پدیده‌هایی، چون علی طولابی و همشهری‌هایش سپر می‌اندازند. پدیده‌ای که بیشتر از هر چیز دیگری پویایی اجتماعی کشور را بازتاب می‌دهد.

دوربین «عصر جدید» به کوهدشت شهری دور افتاده در غرب کشور سفر می‌کند و مخاطب را با مردمانی ساده، خون‌گرم، مهربان و بی‌آلایش آشنا می‌کند. آن‌ها در کوی و برزن فرزندشان علی را می‌بوسند و ستایش می‌کنند و برایش آرزوی موفقیت می‌کنند. به راستی چه چیزی جز هنر (موسیقی بومی) می‌تواند اینگونه جامعه‌ای را گرد بیاورد و غرق در نشاط و شادی کند؟

شهر کوهدشت جزو فقیرترین شهر‌های کشور است. به اصطلاح شهری محروم با مردمانی کم برخوردار است نه سالن سینما دارد و نه آنچنان فضا‌هایی فرهنگی چشم‌گیری، یک سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد که سال‌هاست میزبان گروه‌های موسیقی، تئاتر و هنر‌های تجسمی و…است.

با اینکه دوربین عصر جدید فقط گوشه‌هایی از این شهر را بازتاب می‌دهد، اما همین مقدار کم کافی است تا نشانه‌هایی از آفتاب تابان در آن پدیدار شود. آفتاب گرمی که در همه جای ایران عزیز می‌درخشد و کشور را سرشار از پویایی زندگی و جوشش کرده است.

همکلاسی‌های علی، خانواده و عموهایش، مادربزرگش، بچه‌محل‌هایش، مدیران فرهنگی شهر و همشهری‌هایش و… در نهایت امامزاده سید محمد ابوالوفا، در روستای ابوالوفا در ۲۵ کیلومتری غرب شهرستان کوهدشت، بر دامنه کوهی به نام بره کاظم. این‌ها شخصیت‌های اصلی این مستند هستند.

به محض ورود دوربین عصر جدید به شهر، مشخص می‌شود مردم برای «علی» بنر زده‌اند و به استقبالش آمده‌اند. در مدرسه برایش اسفند دود می‌کنند و به هر کجای شهر که قدم می‌گذارد، دورش جمع می‌شوند و با او سلفی می‌گیرند. اتفاق‌های این مستند به ما یادآوری می‌کند جامعه را با اصواتش، با هنرش، با شور اشتیاق و گردهم آمدن‌هایش داوری کنیم نه با آمارش.

در این مستند «موسیقی» به واقع تحت کلیتی بزرگ‌تر پنهان می‌شود. برخلاف همه جای دنیا که موسیقی به پول گره خورده است در دیار علی موسیقی در بطن جامعه است. صدای علی که از دل سنتی چند هزارساله بیرون می‌آید به ما یاد می‌دهد که جهان برای شنیدن است. جهان نه دیدنی، که شنیدنی است. از این‌رو است که صدای علی پیشگو است. پیشگوی «امید اجتماعی» و در پیش بودن روز‌های خوب.

در این مستند نظام ستاره‌سالار، و اعلام پرفروش‌ها که از استعمار فرهنگی و نهادی عمیق حکایت می‌کند، جای خودش را به جنب و جوش و پویایی جامعه می‌دهد. موسیقی علی همچون آینه جامعه، توجه‌مان را به این حقیقت بدیهی جلب می‌کند: جامعه چیزی بیش از مقولات اقتصادی است که مارکسیست یا هر کس دیگری وامی‌داردمان باور کنیم.

این مستند نشان می‌دهد که موسیقی بیش از یک موضوع مطالعه است، شیوه‌ای برای ادراک جهان است. ابزاری برای فهم. امروزه، موسیقی نواحی/بومی انعکاسی از تولید جامعه است؛ موسیقی در مقام ابزار فهم، وامی‌داردمان تا شکل صوتی دانش را رمزگشایی نماییم و یاد بگیریم که هیچ جامعه سازمان یافته‌ای بدون ساختارمند کردن تفاوت‌ها در بطن خویش نمی‌تواند وجود داشته باشد. موسیقی نواحی و بومی از مردم تفکیک ناشدنی است.

بی‌شک جامعه و فرهنگ بازی آیینه‌هاست که در آن هر فعالیتی منعکس، مشخص، ثبت و ضبط و دستخوش اعوجاج می‌گردد. اگر به آینه بنگریم تنها تصویر دیگری را می‌بینیم. اما گاهی بازی پیچیده آینه‌ها تصویری غنی به دست می‌دهد، زیرا غیر منتظره و پیش گویانه است.

عظمت موسیقی شریف نواحی که علی طولابی آن را نمایندگی می‌کند تمام نویز‌های حاکم بر فضای شهر را کنار می‌زند. رسانه‌های غربی سال‌هاست نویز و نابه‌سامانی را به خورد مردمان ما می‌دهند تا همه چیز را سیاسی کنند. در روابط میان انسان‌ها نویز وارد می‌کنند. بر کد‌های حیاتمان خدشه وارد می‌کنند و با همان نویز برای خود ابزار قدرت و شکلی از سلطه می‌سازند.

سمبلیسم کلمات منجمد را به کار می‌گیرند تا با نویز‌های ضبط شده توانایی تفسیر را از ما بگیرند تا با کنترل تاریخ و دست کاری کردن فرهنگ یک ملت، به مجرا افکندن خشونت و امید‌های آن را پیش بگیرند.

اما صدای نوجوان‌هایی، چون علی طولابی احساس رهایی تولید می‌کنند. رفتار و هنر نوجوان‌هایی، چون طولابی گواهی است بر درخواست‌ها برای استقلال فرهنگی و تکیه گاهی است برای تفاوت‌ها، در عین حاشیه‌ای بودن.

در تحلیل‌نهایی اینکه در این مستند موسیقی نواحی که از حنجره علی طولابی گسترش می‌یابد پوسته ظاهری پویایی اجتماعی ایران امروز است. چرا که عناصر و درونمایه‌هایی، چون زندگی، عشق، امید، رنج، شادی و … در آثار و میراث‌های فرهنگی و هنری این زیست بوم موج می‌زند؛ و ناگفته پیداست که این موتیف‌ها پایه‌های گفتمانی هر فرهنگ اصیلی را بنا می‌کنند.

موسیقی نواحی حافظه‌ای جمعی است که به افراد اجازه می‌دهد با شنیدن آن معنا‌های الگویی، معین و شخصی شده خویش، و تایید شده در زمان را ضبط کنند. صدایی است که به فرهنگ و افقِامکانِ ما وسعت و معنا می‌دهد؛ حافظه جمعی نظم و تبارشناسی‌ها، مخزن واژگان و پویایی اجتماعی ایران امروز است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: عصر جدید پویایی اجتماعی موسیقی نواحی وارد می کنند علی طولابی سال هاست عصر جدید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۹۲۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چه زود زنگ خطر برای استقلال و پرسپولیس به صدا درآمد؟/ رفتارهای خریداران این دوتیم ،غیرحرفه ای است

به گزارش خبرآنلاین روزنامه جوان نوشت: خاطرات خوبی از واگذاری تیم‌های ریشه‌دار نداریم.اما حالا با وجود تمام سروصداها و «به‌به» و «چه‌چه» کردن‌های آقایان کت‌وشلوارپوش ورزش بابت این واگذاری (که هنوز هم نمی‌دانیم چگونه چند ساعته انجام شد!) باید خیلی سخت نگران آینده دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باشیم.

یکی از شرایط واگذاری سرخابی‌ها، اهلیت مالکان جدید سرخابی‌ها بود، مسئله‌ای که نوع نگاه و برخورد مالکان جدید دو باشگاه در همین چند روز اول آن را زیر سؤال می‌برد؛ اینکه یکی از تغییر شهر حرف به میان آورد و دیگری از تغییر نام صحبت کند، حتی اگر تکذیب هم شود، نشان از این واقعیت تلخ دارد که مالکان جدید سرخابی‌های پایتخت نه‌تنها کوچک‌ترین شناختی نسبت به فوتبال باشگاهی نداشته و ندارند که بدتر از آن اصلاً متوجه نیستند چگونه باید با ظرفیت مردمی این دو باشگاه روبه‌رو شوند.

هنوز جوهر مهر واگذاری خشک نشده که یکی از مالکان تقاضای غیرحرفه‌ای خرید تمام بلیط‌های بازی را می‌کند. یا خبر می‌رسد که مالک آن تیم دیگر در ردیف شرکت‌های تحریمی است. درست است که چنین مواردی خیلی زود تکذیب شد، اما با توجه به اینکه همیشه گفته‌اند: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها» نشان از آن دارد که واگذاری سرخابی‌های پایتخت به کنسرسیوم بانکی و هلدینگ پتروشیمی مانند بسیاری دیگر از طرح‌ها و برنامه‌ها بدون مطالعه و صرفاً برای از سر بازکردن کار بوده است. آقایان فقط می‌خواستند واگذاری این دو تیم در کارنامه عملکرد خودشان ثبت شود. پرسپولیس و استقلال تیم‌های تهران هستند با خیل عظیمی از هواداران، در این شکی نیست که این دو تیم در جای‌جای ایران علاقه‌مند دارند، اما هیچگاه نباید فراموش کنیم سرخابی‌ها تیم‌های پایتخت هستند، خاستگاهشان تهران بوده و در پایتخت هم باید بمانند. شوخی این ادعا هم قشنگ نیست که پرسپولیس به مشهد برود یا اینکه نام استقلال اول تغییر کند و بعد از آن شهرش هم عوض شود، چون خواهند گفت: «استقلال خلیج فارس» در تهران چه می‌کند؟

این موارد طی همین یکی، دو روز رخ داده و همه فقط نظاره‌گر بوده‌اند. مواردی که امروز تکذیب می‌شوند، اما باید نگران تکرار شدن آن‌ها و در نهایت به وقوع پیوستن‌شان باشیم. واقعیت این است که جامعه فوتبال از پیشکسوتان گرفته تا هواداران دو باشگاه هنوز این واگذاری را درک نکرده‌اند و به این مسئله با شک و تردید نگاه می‌کنند. این را می‌توان از میان حرف‌ها و اظهارنظرهای آنان متوجه شد. واقعیت این است که آینده سرخابی‌های پایتخت به شدت با خطر روبه‌روست. این زنگ خطر خیلی زود با خبرهایی که از نوع نگاه مالکان جدید آن‌ها به گوش می‌سد، به صدا درآمده، اما آیا کسی هست که صدای این زنگ را بشنود؟23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901204

دیگر خبرها

  • الهلال با شکست الاتحاد راهی فینال جام حذفی عربستان شد
  • الهلال با شکست الاتحاد فینالیست شد
  • هشدار درباره وضعیت پرسپولیس و استقلال
  • موضوع شیرابه در مجموعه آرادکوه واقعیت ندارد/ حقوق پاکبانان افزایش یافته است
  • نسبت به حق‌آبه مردم کهگیلویه و بویراحمد بی‌مهری شد
  • چه زود زنگ خطر برای استقلال و پرسپولیس به صدا درآمد؟/ رفتارهای خریداران این دوتیم ،غیرحرفه ای است
  • بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
  • تنش مدیریتی: جنگ روانی دشمنان بارسا یا واقعیت
  • دو محصول ایرانی به جمع فینالیست‌های جشنواره صنعت بازی منا پیوست
  • چند واقعیت علمی که زیر پوست ما جریان دارد