Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-29@20:44:19 GMT

شهردار اسبق تهران؛ صاحب مجلل‌ترین خانه پایتخت +عکس

تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۹۷۴۸۳

شهردار اسبق تهران؛ صاحب مجلل‌ترین خانه پایتخت +عکس

در میان ازدحام خیابان امام‌خمینی(ره) یک در چوبی است که روی تابلویش نوشته خانه موزه مقدم. از در که داخل شوید چشمتان به جمال خانه‌ای روشن می‌شود که در دلش خاطرات بیش از یک قرن پیش نهان است.

به گزارش مشرق، موزه مقدم خانه‌ای که به دلیل بزرگی و آثار زیبا و خاص و منحصر به فرد که در جای‌جای آن از حیاط تا سقف و دیوارهای داخل عمارت‌ها به چشم می‌خورد لقب مجلل‌ترین خانه پایتخت را بر پیشانی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخی می‌گوید ویژگی‌های این خانه توسط پروفسور پوپ، مورخ آمریکایی در مقاله‌ای به‌عنوان بررسی هنرهای ایران آمده است و تا امروز نیز جزو خانه‌های بی بدیل و خاص ایران و جهان به‌حساب می‌آید.

خانه شهردار تهران

پس از عبور از درهای چوبی گویی به دوران قاجار سفر می کنید. اگر اهل تخیل هستید لحظه‌ای چشمتان را ببندید. شاید اینطوری زنان با شلیته‌های رنگی و ابروهای پهن و چارقد به سر را هم دیدید که در هر سوی خانه در تردد هستند.

خانه موزه مقدم با متراژ ۲هزار و ۱۱۷ مترمربع متعلق به «محمدتقی‌خان احتساب‌الملک» از رجال دوره قاجار، رئیس اداره احتسابیه تهران و وزیر مختار ایران در برن سوئیس بود. محسن مقدم، پسرش دراین باره در خاطراتش نوشته است: «خانه، ارثیه پدری من است؛ با ۲هزار و ۵۰۰ مترمربع زمین که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه ساخته شده و یکی دو بار به بهانه عریض شدن خیابان سپه در زمان رضاشاه کمی از ملک ما رفت.»

فرزندان احتساب‌الملک در فرنگ

حسن و محسن ۲پسر احتساب‌الملک بودند که برای تحصیل به اروپا می‌روند. حسن اهل ادبیات و فعالیت‌های اجتماعی بود. حتماً برای یک بار هم که شده نام نمایشنامه «جعفرخان از فرنگ آمده» را شنیده‌اید؛ این اثر متعلق به حسن مقدم بود که در جوانی فوت می‌کند.

محسن که برای تحصیل به سوئیس و فرانسه می‌رود بعد از تحصیل در تاریخ و هنر، نقاشی و باستان‌شناسی سال ۱۳۱۵ به تهران بازمی‌گردد. این خانه درندشت پس از ازدواج پسر احتساب‌الملک و بازگشت از فرنگ، توسط شرف‌السلطنه، همسر احتساب‌الملک که در این خانه زندگی می‌کرد به محسن و همسرش، سلما هدیه می‌شود؛ خانه‌ای که ۲۰ آذر سال ۱۳۷۹ به عنوان اثر ملی به ثبت رسیده‌است.

غنی شدن خانه مقدم با مصالح خانه‌های قاجاری

محسن همراه همسر ارمنی‌اش در این  خانه ساکن می‌شود و با الهام از آثار سنتی سعی می‌کند از همه قطعات و آثار تاریخی که جمع‌آوری می‌کند در جای جای خانه استفاده کند. به نحوی که اکنون در این خانه سر به هر سو که بگردانید اثری ارزشمند را خواهید دید؛ از کاشی و صدف و سنگتراشی و البسه و... هر آنچه که در تصورتان بگنجد در این خانه یافت می‌شود.

«هاله زرینه» مدیر خانه موزه مقدم می گوید: «محسن پسر احتساب‌الملک افرادی را در خدمت داشت که وظیفه داشتند به خانه‌های قاجاری که تخریب می‌شدند تا خانه ای نو به جایشان ساخته شود، بروند و آثار ارزشمند تاریخی و مصالح آنها را خریداری کنند.»

در دوره فعلی هم برای بازسازی خانه و تبدیل آن به موزه از مصالح خانه‌های قدیمی قاجاری استفاده شده است. به نحوی که الان بخش سرایداری خانه موزه که به عنوان بخش اداری از آن استفاده می‌شود  با مصالح قدیمی بازسازی شده تا این بخش از خانه که در اثر گذشت زمان فرسوده شده بود مانند بقیه موزه زیبا باشد.

چرا وقف دانشگاه تهران

محسن مقدم این خانه را سال ۱۳۵۱ وقف دانشگاه تهران کرد. زرینه دراین باره توضیح می‌دهد: «در اسناد، دلیل و چرایی این اقدام اینطور بیان شده که وقتی از اروپا به ایران برمی‌گردد این، دانشگاه تهران بوده که با آغوش باز پذیرای او شده است. به همین دلیل با کمال میل خانه اش را وقف دانشگاه می‌کند.»

 مقدم و همسرش با توجه به علاقه وافرشان به فرهنگ و فعالیت شبانه‌روزی در این زمینه از ابتدای ازدواج تصمیم می‌گیرند بچه دار نشوند. البته روایت ها حاکی از این است که سلما در سال های پایانی عمر از اینکه بچه دار نشده ابراز ناراحتی می‌کرد.

پسر احتساب‌الملک سال ۱۳۶۶ و ۳سال بعد سلما در ۸۳ سالگی فوت می‌کنند و به این شکل تولیت خانه موزه در اختیار دانشگاه تهران قرار می‌گیرد تا اینکه سال ۱۳۸۸ پس از نقل و انتقال وسایل به باغ نگارستان و تبدیل این خانه به موزه با رعایت استانداردها این خانه رسماً تبدیل به موزه می‌شود.

خانه‌ای با بخش های بیرونی و اندرونی

از در اصلی که وارد شوید در ورودی، عکس های محسن مقدم و سلما را می‌بینید. این خانه قاجاری ۳حیاط شامل بیرونی، اندرونی و سرایداری دارد.

وارد حیاط که شدید سمت چپ ساختمان برج خودنمایی می‌کند؛ ساختمانی که با همکاری دکتر ابوالقاسمی یکی از شاگردان مقدم به شکل قلعه‌های قرون وسطی اروپا ساخته شده است.

در طبقه همکف این برج وسایل دراویش را می‌بینید. تابلوی رنگ روغن بارگاه حضرت سلیمان(ع) که ابتدای امسال به ثبت ملی رسید هم همینجاست.

مجموعه ای از قلیان و پیپ و چوب سیگار را هم در طبقه اول خواهید دید. در طبقه همکف بیرونی برج هم اتاق صدف است که با کاشی و صدف به طرز بسیار زیبا و هنرمندانه ای تزیین شده است.

حوضچه حمام فتحعلی‌شاه قاجار اینجاست

با عبور از ایوان قاجار می‌توانید کاشیکاری‌های زیبای دوران زندیه و قاجار را مشاهده کنید. وسط آن حوضچه کوچکی متعلق به حمام فتحعلی‌شاه قاجار گذاشته شده‌است.

مقابل ایوان قاجار استخری قرار دارد که مقدم با الهام از استخر و آبنماهای مجموعه باغ و اقامتگاه سلطنتی الحمرا در اسپانیا ساخته است.

در کنار این برج گلخانه ای قرار دارد. با اینکه اکنون گل چندانی در آن وجود ندارد اما موقع بازدید حتماً داخل بروید و کاشی‌های زیبا و بی‌نظیر آن را ببینید.

عمارتی برای تابستان

در میانه حیاط عمارت تابستانی بنا شده که پس از گذر از چند پله وارد ساختمان و سالن گاه‌نگاری می‌شوید؛ سالنی که در گذشته محل پذیرایی از مهمانان بود و اکنون با وسایل شخصی استاد و انواع سفال ها و مفرغینه‌ها و عکس‌ها تزئین شده است.

چراغی برای همه فصول

این چراغ را که می‌بینید یکی از اشیای قدیمی موجود در این ساختمان است؛ چراغی که حالا در خانه هیچ یک از ما کاربرد ندارد ولی شاید به عنوان یادآور نوستالژی‌ها در خانه افرادی که به خاطره بازی علاقه دارند یافت شود.

دیوار تجدد

به حیاط بیرونی که بازگشتید از میان باغ ژاپنی خواهید گذشت و به دیوار تجدد خواهید رسید تا پس از عبور از آن به ساختمان زمستانی برسید.

دیوار تجدد هم روایت جالبی دارد. در گذشته برای اینکه افراد در بخش های مختلف خانه همدیگر را نبینند و به این شکل اهالی در هر قسمت در آسایش باشند دیواری در وسط خانه می‌ساختند.

 محسن مقدم که از فرنگ برگشته و نگاهش با اطرافیانش متمایز شده بود دلیلی بر وجود این دیوار نمی‌دید. به همین دلیل بخش‌هایی از دیوار را تخریب و با بازسازی آن، شکل جدیدی از دیوار را ایجاد کرد و نامش را دیوار تجدد گذاشت.

زیباترین اتاق موزه

وارد ساختمان زمستانی که شدید در سمت راست وارد اتاقی می‌شوید که محل اصلی زندگی استاد و سلما بوده و اکنون آثار نقاشی او به نمایش گذاشته شده است.

درست روبه‌روی این اتاق در دیگری قرار دارد به اسم اتاق قاجار. می‌توان گفت این اتاق یکی از زیباترین بخش‌های مجموعه خانه موزه است. در این اتاق نقاشی روی دیوار و روی شیشه و کاشیکاری‌های بسیار زیبا به چشم می‌آید که باید وقت بگذارید و تک تک را با دقت بنگرید.

در راهروی این ساختمان هم نمایشگاهی از سفال‌های آبی و سفید چشمتان را نوازش می‌دهد.

حوضی با نیلوفرهای بنفش

از عمارت زمستانی که بیرون آمدید می‌توانید حیاط و اتاق‌های سرایداری را در بخش جنوبی‌اش ببینید. وسط حیاط سرایداری حوض قلبی شکل دلربایی می‌کند؛ حوضی با نیلوفرهای بنفش.

خلاصه اینکه به خانه موزه مقدم که رفتید به همه جا با دقت بنگرید. چون جایی نیست که سر بگردانید و اثری تاریخی و چشمنواز نباشد.

این خانه موزه همه روزهای هفته به جز دوشنبه ساعت ۱۰ تا ۱۸ با بلیت ۳۰هزار تومانی میزبان شماست.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت علی بهادری جهرمی دوره قاجار موزه مقدم دانشگاه تهران مظفرالدین شاه اسپانیا سوئیس فرانسه خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت خانه موزه مقدم دانشگاه تهران محسن مقدم خانه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۹۷۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد | اختیار آینده زندگی ما دست صاحبخانه هاست! | مستاجران به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود

به گزارش همشهری آنلاین ، فصل امتحانات فقط برای دانش‌آموزان و محصل‌ها ترسناک نیست. پدر و مادرهای اجاره‌نشین هم با نزدیک شدن به پایان بهار و سه ماه تابستان برای افزایش نرخ رهن و اجاره خانه‌شان دلهره می‌گیرند؛ نرخ‌هایی که یک شبه سر به فلک می‌کشند و تا آسمان هفتم می‌رسند؛ بدون هیچ نظارتی، بدون هیچ پاسخگویی.

اکثر خانواده‌های ایرانی به ویژه آنها که صاحب فرزند مدرسه‎‌ای هستند تعطیلات تابستانی را برای جابجایی انتخاب می‌کنند و همین موضوع باعث شده بازار بنگاه‌های مسکن و املاکی‌ها با شروع گرمای تابستان داغ شود. این بازار داغ هرچند به مذاق صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها خوش می‌آید اما مستاجران را حسابی کباب می‌کند.

فصل ترسناک مستاجران

«سعید» جوان سی ساله و متاهل ساکن تهران که در منطقه ۱۸ سکونت دارد در گفت‌وگو با خبرنگار مهر می‌گوید: «یک خانه ۶۰ متری در جنوب تهران را سال گذشته با دویست میلیون رهن و چهار میلون تومان اجاره ماهانه کرایه کردم. حالا موعد قراردادم نزدیک شده و صاحبخانه می‌گوید باید صد میلیون به رهن و ۱ک میلیون و پانصد هزار تومان به اجاره اضافه کنم.»

این جوان که درآمد کارمندی حدود ۱۵ میلیون تومانی دارد، ادامه می‌دهد: «سال گذشته یک سوم از درآمدم را برای اجاره و شارژ ساختمان می‌دادم و تقریباً ماهی ۱۰ میلیون برای باقی قسط‌ها و قبض‌ها و مخارج زندگی باقی می‌ماند. حالا قرار است ۱۰۰ میلیون به مبلغ رهن اضافه کنم! این یعنی باید سال پیش ماهی حدود هشت میلیون و سیصد هزار تومان پس‌انداز می‌کردم. چنین چیزی با این درآمد ممکن است؟»

او گلایه دارد که هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد و هیچ قاعده منصفانه‌ای برای نرخ اجاره‌بها تعیین نمی‌شود. «با این وضعیت صاحبخانه‌ها فقط اختیار ملک خود را ندارند. اختیار آینده ما هم دست آنهاست. صاحبخانه به من که مستاجرم فرصت زندگی نمی‌دهد. مستاجر باید امسال باید وام بگیرد که بتواند قراردادش را تمدید کند. سال دیگر باید پول قرض بگیرد که قسط قبلی و افزایش قیمت جدید را پرداخت کند. سال بعدی باید خانه‌اش را کوچک‌تر کند. سال بعدی لابد باید کلیه‌اش را بفروشد!»

«احسان» که حدوداً سی و سه ساله و ساکن شرق تهران است می‌گوید: «واقعیت این است که اگر زوج‌های جوان در قشر متوسط تا چهار پنج سال پیش خانه نخریده باشند، احتمالاً دیگر نمی‌توانند از زندگی اجاره‌نشینی فاصله بگیرند.»

این مرد جوان که روی ماشین کار می‌کند و به نظر می‌رسد درآمد اصلی خود را از تاکسی‌های اینترنتی به دست می‌آورد گلایه می‌کند: «خانه‌مان هر سال کوچکتر و قدیمی‌تر می‌شود. این بار به یک خانه در طبقه سوم بدون آسانسور ناچار شدیم اما می‌دانید؟ نکته عجیب این است که هرچه قدر انتظارمان را کم کنیم باز هم زورمان نمی‌رسد. حالا هم من و هم همسرم کار می‌کنیم تا شاید درآمد دو نفره‌مان کفاف زندگی را بدهد.»

این زوج که پنج سال است ازدواج کرده‌اند، فرزندی ندارند: «فکر می‌کردیم بعد از تمام شدن درس همسرم بتوانیم بچه‌دار شویم اما پیدا کردن خانه با فرزند خیلی سخت‌تر است. خیلی صاحب‌خانه‌ها مخصوصاً ملک‌های کوچک زیر هفتاد متر، خانه‌شان را فقط به زوج بدون فرزند اجاره می‌دهند یا به ازای هر فرزند مبلغی به رهن یا اجاره اضافه می‌کنند!»

«داوود» که یکی از مستاجران مرکز شهر است در گفتگو با مهر می‌گوید: «صاحبخانه سرم منت گذاشته و گفته با ۴۰ درصد افزایش قیمت می‌توانم قرارداد را تمدید کنم اما یک ماه دیگر، افزایش نرخ زیر ۵۵ درصد نخواهد بود.»

او که دو فرزند ۷ و ۹ ساله دارد بنگاه‌های املاک را مقصر می‌داند: «صاحبخانه می‌رود از املاکی قیمت می‌پرسد و املاکی‌ها از حالا قول می‌دهند تا یک ماه دیگر افزایش قیمت‌ها به حدود هفتاد درصد می‌رسد. یک ماه دیگر شصت درصد قیمت‌ها را بالا می‌برند و اگر کسی هم چیزی بپرسد می‌گویند تازه قرار بود هفتاد درصد گران شود!»

او می‌گوید: «بازار مسکن خیلی بی‌رحم شده است. صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها دست به دست هم داده‌اند و هیچکس جلودارشان نیست. صاحب‌خانه من چند واحد مسکونی در تهران دارد؛ با اینکه سن و سالی ندارد و هنوز زیر پنجاه سال دارد کار نمی‌کند و فقط از طریق اجاره‌بهایی که دریافت می‌کند زندگی‌اش را می‌چرخاند. داشتن ملک مسکونی، تجارت شده و حالا برای خیلی‌ها محل ارتزاق شده است. البته اقتصاد ما این روش مسموم را به زندگی مردم تزریق کرده ولی همه اینها قشر متوسط و زوج‌های جوان را نابود می‌کند.»

مستاجران خوش‌شانس کدامند؟

بازار مسکن به وضعیتی دچار شده که مستاجران، خودخواسته و به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود، همان کلاهی که تا می‌خواهند از دست خلاص شوند یک سال دیگر هم سر آمده و زمان تمدید قرارداد رسیده و باید خوش‌اقبال باشند که کلاه جدیدی که قرار است بر سرشان برود اندازه‌شان باشد و ناچار نباشند دنبال خانه جدید بگردند.

چرا کلاه؟ چون در این ایام سرمایه‌داران و صاحب‌خانه‌ها و البته بنگاه‌ها معاملات مسکن بهتر می‌توانند کیسه خود را پر کنند و این جیب مستاجران است که از پس‌انداز ناچیز یک سال خالی می‌شود. چه بسا دیده و شنیده شده صاحب خانه‌هایی منزل خود را خالی و بدون استفاده گذاشته‌اند تا در پیک شلوغی به بنگاه بسپارند یا در دیوار آگهی بزنند.

قربانیان چرخه تورم، چهار دهکی هستند که دیگر نه تنها پس‌انداز برای خرید خودرو یا مسکن برای‌شان آرزو شده بلکه حتی نمی‌توانند مطمئن باشند که سر موعد قرارداد، توان تمدید خانه‌هایشان را در سال جدید دارند.

در حالی که خانه‌های کوچک و بزرگ زیادی در تهران و کلان‌شهرها خالی هستند و قانون اخذ مالیات هم نتوانسته طمع صاحب‌خانه‌ها شکست دهد. در حالیکه هنوز حدود ۶۰ هزار ملک خالی وارد چرخه عرضه و تقاضا نشده‌اند، بسیاری از مردم به دلیل افزایش قیمت‌ها به تدریج ناچار می‌شوند برای زندگی حاشیه‌نشینی و شهرک‌نشینی‌های اطراف شهرها را انتخاب کنند.

کلاه مستاجران پس معرکه است

«مرتضی عزتی» کارشناس اقتصادی مدتی پیش با توجه به حواشی افزایش کرایه خانه گفت: «دولت حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند اجاره خانه را کنترل کند. اجاره خانه در ایران بدون در نظر گرفتن تورم مشخص می‌شود.»

هرچند دولت سیزدهم قرار بود با ساخت ۴ میلیون مسکن، از سخت‌تر شدن تهیه مسکن برای زوج‌های جوان و مستاجران جلوگیری کند؛ اما زور تمام راه‌کارهایی که به کار بسته به تورم افسارگسیخته نرسیده است و نگاهی به بازار مسکن دست کم در تهران نشان می‌دهد صاحب‌خانه‌ها بدون هیچ نظارت و قاعده‌ای، حداقل ۳۰ تا ۱۰۰ درصد اجارهب‌بهار را افزایش داده‌اند.

مسکن، به عنوان یکی از بی‌قاعده‌ترین حوزه‌ها به دست فراموشی سپرده شده و هر از گاهی شعار یا راهکاری غیر قابل اجرا درباره آن داده می‌شود. برای مثال سال گذشته شورای عالی مسکن که در تاریخ بیست و چهارم اردیبهشت ماه به ریاست رئیس‌جمهور برگزار شد، مصوب کرد که حداکثر نرخ افزیش اجاره بها در شهر تهران ۲۵ درصد، در کلان‌شهرها ۲۰ درصد و در سایر شهرها ۱۵ درصد خواهد بود. اما چیزی که نگذشت که در پایان بهار و آغاز تابستان ۱۴۰۲ مستاجران با نرخ‌های جدیدی مواجه شدند که هیچ رد و اثری از سقف افزایش در آنها دیده نمی‌شد.

در حال حاضر هم علیرغم آنکه با نزدیک شدن فصل جابجایی مستاجران، بوی گس گرانی همه جا را برداشته خبری از ورود دولت و مجلس برای چاره‌یابی یا چاره‌سازی نیست. بسیاری از نمایندگان مجلس در آستانه وداع از بهارستان هستند و جمع دیگری از آنها درگیر حاشیه جناح‌بندی‌های صحن و انتخاب هیئت رئیسه شده‌اند و از مسائل معیشتی مردم غافل.

کدام کاهش؟ کدام استمرار؟

با توجه به آخرین واکنش‌های دولت درباه مسکن نیز به نظر می‌رسد نگرانی چندانی نسبت به این موضوع وجود ندارد. سوم اردیبهشت وزارت راه و شهرسازی به یک گزارش رسانه‌ای واکنش نشان داد و در جوابیه‌ای به تحویل ۵۰۰ هزار مسکن تاکید شده و از اقداماتی نظیر تعیین سقف اجاره بها به عنوان دستاوردهای این وزارتخانه یاد کرده است.

بعد از آن نیز در تاریخ نهم اردیبهشت، رئیس جمهور در جلسه هیأت دولت ضمن «ابراز رضایت» از گزارشات مسئولان اقتصادی دولت درباره «کاهش تورم»، کنترل و کاهش رشد نقدیندگی و کاهش قیمت ارز، استمرار این روند را نیازمند کنترل و مراقبت ویژه دستگاه‌های مربوط دانست و در این راستا تشکیل منظم شورای اقتصاد و ستاد تنظیم بازار را ضروری دانست.

نکته قابل توجه این است که در دنیایی موازی، شرایط اجاره مسکن برای قشر متوسط و ضعیف، به ویژه در کلان‌شهرها به یک بحران شبیه شده است. کسی نمی‌تواند جلودار صاحب‌خانه‌ای باشد که به ملک خود به عنوان یک کسب و کار نگاه می‌کند و می‌گوید: «این هم راه امرار معاش ماست.» سامانه‌های مختلف هم نتوانسته‌اند مقابل بنگاه‌ها یمعاملات املاک بایستند.

در چنین شرایطی خبری از افزایش حقوق متناسب با گرانی مسکن هم نیست و کلاه کارگران و کارمندان بیش از همیشه پس معرکه است. تمام اینها باعث شده سبک‌های جدیدی از زندگی در جامعه بروز پیدا کند و آگهی‌های عجیب و غریب در فضای مجازی کم کم به یک موضوع عادی تبدیل شوند؛ اجاره پشت‌بام، اجاره زیرزمین و اجاره اتاق خواب نمونه‌هایی از این سبک زندگی جدید است.

یک اتاق خواب ۱۲ متری در محله «یافت‌آباد» واقع در غرب تهران با شرایط سرویس بهداشتی مشترک، بدون پارکینگ، بدون انباری و داخل حیاط، به قیمت ۲۰ میلیون رهن و ۴ میلیون اجاره داده می‌شود.

صاحب یک واحد ۹۰ متری واقع در مرکز شهر تهران حوالی تئاتر شهر که زیر همکف است و پارکینگ ندارد، ۷۰۰ میلیون رهن کامل به عنوان قیمت در نظر گرفته است.

اجاره یک پشت بام مسقف در جنوب تهران هم ماهانه ۵۰۰ هزارتومان اجاره دارد و ۱۵ میلیون تومان رهن.

اینها اسمش سیاه‌نمایی نیست

افزایش بی‌قاعده و دوباره نرخ اجاره بها صدای مستاجران را در شبکه‌های اجتماعی حسابی بلند کرده است و برخی از آنها در پلتفرم ایکس گلایه‌های خود را مطرح کرده‌اند. آنها با مطالبه از مسوولان، خواستار رسیدگی به وضع موجود هستند.

کاربری به نام محسن نوشته است: «اجاره و رهن خانه بسیار بالا رفته است، آیا نظارتی چیزی وجود دارد؟ کی به کیه؟ دولت و مجلس کجای قصه خوابیده‌اند؟»

فردی به اسم یاسر نیز با اشاره به اینکه مسوولان پاسخگو نیستند گفت: «اوضاع مسکن فاجعه شده است؛ اما مسوولین حاضر به پاسخگویی نیستند. من تا تیر فرصت دارم اما صاحب خانه تماس گرفته و اجاره و رهن را بالا برده است. خب ما از کجا بیاوریم؟ درست است صاحب خانه خرج دارد اما درآمد من مستاجر پس چی؟»

یک حساب کاربری به اسم مسعود از اضطراب نزدیک شدن به ماه قرار داد نوشته است: «کم کم روزهای طلایی (کمرشکن) جا به جایی مستاجران نزدیک می‌شود. کاش مسوولین فکری هم به حال مستاجران و ساماندهی اجاره خانه‌ها می‌کردند. واقعاً این چندماه برای مستاجران روزگار پر استرسی است. بنگاه‌داران که عامل اصلی گرانی مسکن هستند همیشه به نفع.... موضع می‌گیرند.»

گروهی نیز از افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی اجاره خانه‌ها گفتند و سفره دل‌شان را باز کردند. کاربری در این باره نوشت: «اجاره خانه‌ها دارد کمر مستاجرها را می‌شکند. حرف هم بزنیم می‌گویند یک محله پایین‌تر برو. تحمل این وضع خیلی سخت است.»

شهاب گفت: «صاحب خانه‌مان واحد ما را برای فروش گذاشته و به من هم گفت دنبال خانه باشم.الان رفتم بنگاه تا قیمت خانه‌ها دستم بیایید الان فقط می‌توانم بگویم چه جالب! ۸۰ متر خانه قدیمی ساز را ۲۰۰ میلیون تومان پیش و ماهی ۱۸ میلیون اجاره گذاشته‌اند. همان منطقه ۱۸ ای که آقا رییسی تشریف آورده بودند.»

کاربر دیگری به نام مستور نوشت: «اجاره خانه را با درآمد و حقوق‌ها که می‌سنجم، مستاجر نه تنها جای پیشرفت ندارد بلکه حق زندگی هم ندارد…»

نوید گفت: «قرارداد خانه را تمدید کردم. تا امسال ده تومان اجاره خانه می‌دادم؛ از اردیبهشت باید ۱۵ تومان بدهم. تازه از صاحب خانه هم بابت انصافش ممنون هستم اما حقوق من چند درصد افزایش داشته است؟ بله، ۲۰ درصد.»

مصطفی هم یادآوری کرد که با قیمت‌های رهن و اجاره کنونی چند سال قبل می‌شد خانه خرید. او گفت: «وضعیت قیمت خانه برای اجاره افتضاح شده است به گونه‌ای که با قیمت ودیعه اجاره خانه در هر منطقه کمتر از ۵ سال پیش می‌توانستی خانه بخری.»

کاربر دیگری به نام محمدرضا نوشت: «برای اجاره یک واحد ۷۱ متری ده سال در محله مشیریه (جنوب شرقی) تهران، شما باید ۱۸۰ میلیون پول پیش جور کنید و ماهانه ۹ میلیون تومان پول اجاره بدهید. حقوق یک کارگر حدود ۱۳ میلیون تومان است. رفت و آمد، خورد و خوراک، بهداشت و درمان و… چه می‌شود.» این کاربر در یک پی‌نوشت تاکید کرد: «اینها اسمش سیاه‌نمایی نیست!»

یک حساب کاربری دیگر به اسم آذر نوشت: «ما اقشار پایین و کارمند و مزدبگیر و کارگر، هر سال از یک آرزوی‌مان کم کردیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. از خانه و ماشین شروع شد؛ تا طلای عروسی و اجاره خانه کوچک‌تر و جهار کمتر.»

سیاست فرزندآوری؛ معیشت فرزندنیاوری

با توجه به آنچه کارشناسان و سیاست‌گذاران کشور اعلام کرده‌اند، خانواده‌های ایرانی به ویژه زوج‌های جوانی که فرزند ندارند یا تک فرزند هستند، باید به فرزندآوری تشویق شوند. میانگین سنی جمعیت کشور در وضعیت نگران‌کننده‌ای است و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور در راستایی باشد که سیر نزولی جمعیت جوان کشور را متوقف کند.

اما به نظر می‌رسد شرایط معیشتی فعلی به ویژه در کلان‌شهرها اوضاع را به سمتی می‌برد که زن و شوهر هر دو ناچارند برای گذران زندگی شاغل باشند و باز هم آخر ماه هشت‌شان، گروی نه‌شان باشد. هرچند فرزندآوری صرفاً به اقتصاد مربوط نیست و ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی در بر دارد اما نمی‌توان انکار کرد شرایط معیشتی تاثیر قابل توجهی بر این موضوع دارد.

کد خبر 848152 منبع: مهر برچسب‌ها قیمت مسکن و زمین خبر مهم مسکن اجاره

دیگر خبرها

  • نرخ خرید بازار مسکن؛ با ۵ میلیارد تومان صاحب‌خانه شوید +جدول
  • چرا هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد | اختیار آینده زندگی ما دست صاحبخانه هاست! | مستاجران به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود
  • رویای خرید برای تهرانی‌ها / ۵ میلیارد بدهید، صاحب خانه شوید
  • شب عید املاکی‌ها، روز سیاه مستاجرها
  • چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟
  • قدیمی ترین بنای کاخ گلستان اینجاست
  • موزه مردم شناسی رختشویخانه - زنجان
  • سرپرست اسبق استقلال مسافر نیویورک شد
  • وقتی «خانه خدا» سینماها را شلوغ کرد
  • پردیس فرهنگ و رسانه تبریز آماده افتتاح شد