Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیدجواد هاشمی تهیه‌کننده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به پروژه‌هایی که در دست دارد گفت: با توجه به اینکه تاریخ صدور پروانه نمایش فیلم سینمایی «جزیره فضایی» مدتی پیش به پایان رسیده بود، دوباره درخواست تمدید پروانه نمایش کرده‌ام اما تا امروز پاسخی در این مورد دریافت نکرده‌ام. در واقع منتظر هستم تا بعد از دریافت پروانه نمایش مجدد، این فیلم را اواخر تابستان اکران کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ادامه داد: همچنین به دنبال دریافت پروانه ساخت فیلم «شهر گربه‌های ۲» هستم تا بتوانم هرچه سریع‌تر آن را نیز برای اکران آماده کنم. البته همانند گذشته و با اطلاع به مسئولان ارشاد، فیلم‌های خود را به دلیل اینکه بتوانم بخشی از مشکلات اقتصادی سینمای کودک را جبران کنم، در ۲ قسمت فیلمبرداری کرده‌ام، در این میان بخش‌هایی از فیلم مانند ویژوال، صداگذاری و یا موسیقی باقی مانده است.

هزینه‌های پس تولید فیلم ۱۰ برابر شده است

این کارگردان سینما با اشاره به اینکه در حال حاضر هزینه‌های پس تولید برای یک فیلم ۱۰ برابر شده است، به شرایط اقتصادی سینما اشاره کرد و گفت: وقتی مردم به رستوران می‌روند به عنوان مثال برای هر پرس غذا ۳۵۰ هزار تومان هم پرداخت می‌کنند، در حالی که با پول یک پرس چلو گردن ۱۰ نفر می‌توانند سینما بروند. عجیب‌تر این است که هنوز می‌گویند پول بلیت سینما گران است، در چنین شرایطی من به‌عنوان یک تهیه‌کننده با افزایش این چنین قیمت‌ها چه کار باید کنم؟

وی توضیح داد: فکر می‌کنم چنین فضایی با هدف سخت کردن شرایط برای تهیه‌کننده بخش خصوصی است تا عطایش را به لقایش ببخشد و دیگر فیلم نسازد و در نهایت فیلم‌هایی با نگاه و رویکرد دولتی ساخته شود، آن وقت است که دیگر بازگشت سرمایه اهمیتی ندارد. چرا که یک نگاه عاقلانه نشان می‌دهد اگر برای یک فیلم سینمایی ۱۰ میلیارد تومان هزینه کرده باشیم، حتی بعد از گذشت یک سال و نیم، ۵۰ میلیارد تومان هم بفروشد باز هم تهیه‌کننده از نظر اقتصادی ضرر می‌کند.

هاشمی با اشاره به اینکه بعد از اکران فیلم سینمایی «شهر گربه‌ها» همه به او تبریک گفته‌اند که این فیلم در جدول فروش جزو ۶ فیلم اول سال ۱۴۰۰ بوده است، گفت: می‌گفتند این فیلم از فیلم‌هایی چون «درخت گردو» و یا «خورشید» فروش بیشتری داشته است، اما کسی نمی‌داند با مجموع فروش شبکه نمایش خانگی، بازهم نتوانستم هزینه فیلم را باز گردانم، آن هم هزینه فیلمی که بیش از ۲ سال قبل از اکران ساخته شده بود. اگر بخواهد ساده بگویم در پروسه تولید این فیلم یک ویلا فروخته‌ام ۵۰۰ میلیون تومان، اما این ویلا امروز ۱۴ برابر قیمت پیدا کرده است. یعنی فیلم من باید ۱۴ برابر می‌فروخت تا بتوانم همان ارزش پول ۲ سال قبل خود را به دست بیاورم.

تنگ‌نظری برای نابودی سینمای خصوصی

وی توضیح داد: چگونه ممکن است به عنوان یک تهیه‌کننده ۱۴ برابر ضرر کنم اما بلیت مثلاً یک و نیم برابر شده باشد؟ به همین دلیل ساخت فیلم غیردولتی برای اصحاب هنر تصویر اصلاً صرف نمی‌کند و این یعنی یک اتفاق برنامه‌ریزی شده برای نابودی سینمای خصوصی، در حالی که اصل ۴۴ قانون اساسی می‌گوید بخش خصوصی باید تقویت شود، این در حالی است که اصلاً هیچ اتفاقی به خصوص برای سینما رخ نداده است. در حال حاضر خنده‌دار ترین اتفاق این است که سطح شهر پر است از بیلبوردهای تبلیغی سریال تلویزیونی و این یعنی سینما برو جلو لنگ بنداز! نمی‌دانم چنین اتفاق‌هایی هنرنمایی است یا زورآزمایی است. آخر به چه قیمتی زورآزمایی با این سینمای مفلوک می‌کنند که یک سینماگر نتواند در تلویزیون تبلیغ کند، چرا که باید فیلمی بسازد که تلویزیون دوست داشته باشد؟

تاکید کنم با توجه به اینکه نوشته‌های من، ضعف‌های اصلی من در فیلم‌هایم است و خود نیز به این ضعف اعتراف می‌کنم، به همین دلیل سریال «پیشونی سفید» توسط حمزه صالحی و کریم خودسیانی نوشته‌اند و خودم تنها یک بازنویسی مختصر داشته‌ام کارگردان فیلم «تورنادو» تاکید کرد: سینمای خانگی را هم که از سینماگران می‌گیرند و تلویزیون برای آن عرض‌اندام می‌کند، خب بهتر است اسم آن را بگذارند تلویزیون خانگی؛ چرا باید اینقدر به سینما توهین کرد. چنین اتفاق‌هایی یعنی یک دایره‌ای از تنگ نظری برای نابودی سینمای خصوصی به‌وجود آمده و سینماگران نیز در چنین شرایطی مجبور هستند سر تعظیم فرود بیاورند، چرا که یا باید بروید «دینامیت» بسازید که هم خطوط قرمز را رد کنید و هم در آن حشو بوجود بیاورید! البته این را هم باید بگویم که آقای اطیابی مجبور است در فیلم خود چیزی بگوید که ۴ نفر بیشتر به سینما بروند و بعد با فیلم مبارزه می‌کنند. یا کارگردان دیگر مجبور است «گشت ارشاد» بسازد تا در نهایت یک طیف دیگر درباره آن حرف بزنند.

وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به حواشی اکران «شهر گربه‌ها» آیا تغییراتی در تولید قسمت دوم این فیلم اعمال شده و یا برای دریافت پروانه ساخت ممیزی‌هایی به آن وارد شده یا خیر، توضیح داد: نمی‌توانم در حال حاضر برای قسمت دوم «شهر گربه‌ها» قضاوتی داشته باشم، اما باید این را بگویم مشکلی که برای «شهر گربه‌ها» یک بوجود آمده بود، بحث بخش‌های موسیقی و رقص در فیلم بود، متاسفانه کسانی فیلم را قضاوت کرده بودند که اصلاً فیلم را ندیده و فکر کرده بودند که آن گربه‌ای که رقصیده، زن است در حالی که این گربه مرد بود و متاسفم که بیانیه‌ای هم در این‌باره امضا کرده و بعد هم عذرخواهی نکردند.

وی ادامه داد: در واقع این روزها قضاوت‌ها راحت شده و باعث شکل‌گیری برخی از حواشی و اتفاقات می‌شود، به هر حال باید بگویم در «شهر گربه‌ها» ۲، صحنه‌های موسیقی آن کمتر بوده و حتی سعی کرده‌ایم نسبت به قسمت اول، بیشتر به خانواده فکر کنیم که شاید خانواده‌ها از این طریق فرزندان خود را به سینما بیاورند. متاسفانه شرایط تولید به گونه‌ای است که کار را برای خانواده بسازیم و همین مساله باعث می‌شود که کمی از بچه‌ها فاصله بگیریم، تا خانواده‌ها نیز به بهانه دیدن این فیلم به سینماها بروند.

هاشمی در ادامه درباره دیگر فعالیت‌های خود هم گفت: در گذشته، پیش تولید سریال «پیشونی سفید» را آغاز کرده بودم که به دلیل مشکلات اقتصادی پیش تولید آن متوقف شد و در حال حاضر تلاش می‌کنم تا پیش تولید این سریال را دوباره شروع کنم تا بتوانم آن را برای کودکان تولید کنم.

از ترلان پروانه قطع امید کرده‌ام

وی در پاسخ به این سوال که آیا در این سریال همچنان ترلان پروانه نقش پیشونی سفید را بازی می‌کند یا خیر، بیان کرد: کاملاً از ترلان پروانه برای حضور در این فیلم قطع امید کرده‌ام، نه او تمایل به حضور در این پروژه را دارد و نه ما تمایلی به ادامه حضور وی در این پروژه داریم، چرا که ترلان دیگر بزرگ شده و به نظر می‌آید مناسب این نقش نیست. در واقع گریم پیشونی سفید برای بچه‌ها جذاب است، به همین دلیل باید آهویی بسازیم که آن گریم را داشته باشد. البته ما نمی‌توانیم بازیگران نقش‌هایی مانند عجوزه، گرگ و یا روباه را تغییر دهیم، اما «پیشونی سفید» با آن گریم قابل تغییر است.

این تهیه‌کننده سینما ادامه داد: تاکید می‌کنم با توجه به اینکه نوشته‌های من، ضعف‌های اصلی من در فیلم‌هایم است و خود نیز به این ضعف اعتراف می‌کنم، به همین دلیل سریال «پیشونی سفید» را حمزه صالحی و کریم خودسیانی نوشته‌اند و خودم تنها یک بازنویسی مختصر داشته‌ام و قول می‌دهم بهترین سریال تاریخ سینمای کودک را تولید کنم، پروژه‌ای که نمونه آن تا امروز در ایران ساخته نشده است.

وی بیان کرد: در حال حاضر، پیشنهادهای زیادی برای بازیگری دارم اما به دلیل مشغله کاری که دارم نمی‌توانم نقش‌های طولانی را بازی کنم. اما در این میان نقش‌های کوتاه و با هویت را دوست دارم و یا اگر قرار است نقشی طولانی بازی کنم بهتر است که یک نقش با هویت با یک کارگردان و نوشته خوب باشد. البته من بیشتر از هر کسی دوست دارم که تولید کنم.

هاشمی در پایان درباره حرفه بازیگری خود گفت: همچنان بازی در نقش اسوه‌ها و اسطوره‌های دفاع مقدس من را هیجان‌زده می‌کند، اما اگر بخواهم مردم را هیجان‌زده کنم باید همچنان نقش‌های منفی بازی کنم.

کد خبر 5526750 نیوشا روزبان

منبع: مهر

کلیدواژه: سید جواد هاشمی فیلم سینمایی سینمای کودک و نوجوان تئاتر ایران خانه هنرمندان ایران آلبوم موسیقی فیلم کوتاه حوزه هنری کارگردان تئاتر فیلم سینمایی شبکه مستند سیما برنامه تلویزیونی جشنواره فیلم شهر شبکه دو سیما کارگردان سینما موسیقی ایرانی تئاتر شهر همین دلیل پیشونی سفید شهر گربه ها حال حاضر تهیه کننده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۰۸۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • گربۀ محله مهم است
  • انتشار فراخوان بخش ویژه «کتاب و سینما» جشنواره فیلم کوتاه تهران
  • «مست عشق»، «سال گربه» را جاگذاشت/ عبور «آسمان غرب» از «آپاراتچی»
  • اعلام اولویتهای تولیدی از سوی رئیس سازمان سینمایی
  • گیشه روزنامه بازار پادکست |تیتر خوانی روزنامه‌های اقتصادی چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت
  • ماموریت‌های مضاعف برای جهش تولید در موسسات سینمایی ابلاغ شد
  • اعلام اولویت‌های تولیدی از سوی رییس سازمان سینمایی
  • ببینید | گزارش جالب یک فرش‌فروش خوش‌ذوق از بررسی کیفیت فرش توسط دو گربه!
  • ببینید | ترس و وحشت یک گربه هنگام تماشای انیمیشن تام و جری
  • گیشه روزنامه بازار پادکست |تیتر خوانی روزنامه‌های اقتصادی سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت