Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس از قم، سیدمحمدهادی میرشریفی: «صدایی که از اعماق وجودم می‌آمد» عنوان اولین اثر داستانی بلند به قلم حجت‌الاسلام سیدمرتضی موسوی است. این کتاب با قلمی ساده، روان و بدون پیچیدگی، داستان دختری مسیحی‌ را روایت می‌کند که با تکیه بر حیا و عفت، نهایتاً دین مبین اسلام و مذهب تشیع را انتخاب می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب بر اساس یک ماجرای واقعی و در سال 1399 به رشته تحریر درآمده است. با حجت‌الاسلام سیدمرتضی موسوی، نویسنده این کتاب به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

فارس: با سلام و تشکر از شما بابت این گفت‌وگو، «صدایی که از اعماق وجودم می‌آمد» از کدام صدا می‌گوید؟

- بسم الله الرحمن الرحیم. ابتدا خدمت شما و همکاران محترمتان و همچنین مخاطبان این مصاحبه سلام عرض می­‌کنم. این اثر در واقع با توجه به نامی که برای آن انتخاب شده، از صدای فطرت سخن می­‌گوید؛ از صدایی که بنا به روایت رسول مکرم اسلام(ص) هر مولودی، بر مبنای آن به دنیا می­‌آید. «کُلُّ مَولودٍ یولَدُ علَی الفِطرَة»؛ فطرت پاکی که در نهان و نهاد همه افراد بشر هست و اگر خلوص و پاکی خود را حفظ کنند، صدای آن را خواهند شنید. در جای­‌جای این داستان می­‌بینیم که شخصیت اصلی آن، به دنبال سوالاتی می­‌رود که او با توجه به فطرتش به دنبال فهم آن است.

شاید برای هرکسی لازم باشد که گاهی به دور از هرگونه تعصب و با تکیه بر عقل سلیم و به دور از هوا و هوس، به دینش، به دنیایش و به آخرتش فکر کند. به اینکه: «از کجا آمده‌­ام؟ آمدنم بهرِ چه بود؟ به کجا می‌­روم آخر؟...» همانطور که به این شعر، در جایی از داستان نیز اشاره شده است.

به خاطر همین است که این کتاب برای مخاطبان مسیحی یا کسانی که دین دیگری دارند، مناسب است و از همین باب و به همت خانم محترمی که داستان زندگی­شان نوشته شده، توسط خانم دکتر لاکومب، به فرانسه ترجمه شد؛ چراکه اثرگذاری این داستان را در مخاطب غیرمسلمان، درک می‌­کنند.

علاوه بر اینکه این اثر توسط خانم دکتر فاخر، به عربی نیز ترجمه شده و در اختیار مخاطبان عرب‌­زبان نیز قرار گرفته است.

فارس: سوژه کتاب را از کجا پیدا کردید؟

- از ابتدای طلبگی و از وقتی که علاقه­‌ام به ادبیات و خصوصاً ادبیات داستانی را متوجه شدم، به دنبال این بودم که رسالت لباس روحانیت را در این قالب نیز به انجام برسانم، شاید داستان­‌های کوتاهی که در کارگاه‌­های صداوسیما می‌نوشتم یا در جمع دوستان مطرح می­‌کردم نیز همینطور بود؛ بالاخره هرکسی برای بیان آنچه در دل دارد به نوشتن رو می­‌آورد.

آن زمان داستانی را از برادرم که در جامعة­المصطفی العالمیه مشغول کار بود شنیده بودم. در آن سال‌ها، اسم این مرکز، مرکز جهانی علوم اسلامی بود؛ مشتاق شدم که این داستان را به عنوان پایه کار قرار دهم و در قالب آن، معارف و مطالبی که در دین هست را بیان کنم.

داستان یک استاد دانشگاه بود، که به دانشجوی مسلمانی از شاگردانش علاقه‌مند شده بود؛ اما بعد از بیان علاقه‌مندی، شاگردش که از اهل سنت بوده، به او می­‌گوید: من مسلمانم و نمی­‌توانم با غیرمسلمان ازدواج کنم؛ اما اگر درباره دین تحقیق کنی، حتما مسلمان خواهی شد؛ چون تو را می‌شناسم و می­‌دانم که اهل پذیرش حق و حقیقت هستی. دو سه ماهی از این استاد خبری نبود، تا اینکه نامه­‌ای به دست این دانشجوی مسلمان می‌­رسد که از طرف استادش بوده؛ در آن نوشته بوده که من با پیشنهاد تو، درباره اسلام و مسلمانی تحقیق کردم و مسلمان شده‌­ام؛ اما بعد از تحقیق، فهمیدم که در میان مذاهب اسلامی، شیعه بر حق است؛ من شیعه شده‌­ام. و از آنجا که تو را می‌شناسم، می­‌دانم که اگر تحقیق کنی، شیعه خواهی شد. بعد از این اتفاق، این دانشجوی دخترِ سنّی‌­مذهب، در پی تحقیق در مورد مذهب، برمی­‌آید و شیعه می‌­شود.

این داستان می‌­توانست زمینه بسیار مناسبی برای بیان حقایق در قالب یک داستان عاشقانه باشد؛ هم، علل گرایش به اسلام را می­‌گفت و هم اختلاف مذاهب را با رویکردی تقریب مذاهبی مطرح می‌کرد.

فارس: چطور شد که آن داستان را دنبال نکردید؟

- در زمانی که به دنبال نوشتن آن جریان بودم، نتوانستم آن دو شخصیت را پیدا کنم و با آنها ارتباط بگیرم. البته هنوز هم در فکر هستم که آن را بنویسم. اما به هر حال به پیشنهاد یکی از دوستان که در جریان علاقه‌مندی من برای نوشتن آن داستان بود؛ این زندگی­‌نامه را شنیدم و از این خانم بزرگوار درخواست کردیم که زندگی­‌نامه مختصری از خودشان را برای ما بنویسند؛ اما ایشان گفتند که اگر سوالاتی مطرح کنید تا به آنها جواب بدهم، راحت‌­تر است.

حدود هشت سوال برای ایشان ارسال کردیم. البته من هنوز توفیق عرض ادب به صورت حضوری خدمت ایشان نداشته‌ام؛ اما این هشت سوال را به دقت برای ما جواب دادند؛ سوال­‌هایی مانند این‌که کدام آیه قرآن در ابتدای اسلام، برای شما جذابیت داشت؟ یا اینکه چه چیزی در اسلام از نظر شما جذاب است؟ چندتا از همین سوالات؛ و ایشان به دقت جواب دادند و برای من ارسال کردند.

فارس: حرف اصلی شخصیت داستان در این کتاب چیست؟

- همانطور که در ابتدای گفت‌وگو عرض کردم، این شخصیت که عمداً اسمشان را در کتاب، ذکر نکرده‌­ام؛ می­‌خواهد همه را به این نکته متوجه کند که: اولاً هرکسی باید دینی داشته باشد، حتی کسانی که خود را بی­‌دین می­‌دانند، مقیّد به یک­ سری از دستورالعمل­‌ها هستند که اگر بدانند، نام آن دین است. پس هر کسی پایبند به دین است؛ اما دین صحیح، آن است که الهی باشد.

ثانیاً با توجه به تکامل عقول بشر باید به دنبال کامل­‌ترین و آخرین دین الهی رفت و به گفته همه ادیان و همه کتاب‌های آسمانی، آخرین پیامبر و آخرین دین، اسلام است.

ثالثاً با کمی تحقیق و پرهیز از تعصب، می‌­توان به درستی و راستی اسلام، پی برد. البته در این داستان، تدیّن به ادیان الهی، بصورت عمومی، مقدس دانسته شده و از این نظر، شاید بتوان آن را یک داستان در باب تقریب‌­الادیان دانست.

فارس: دلیل این‌که اسم شخصیت اصلی را ذکر نکرده­‌اید چه بود؟

- در واقع خواستم که هرکس این داستان را می­‌خواند، بتواند خود را در جایگاه این خانم قرار بدهد و به جای او، سوالاتش را مطرح کند و در صدد یافتن پاسخ باشد. یک نوع، همزادپنداری با شخصیت اصلی قصه.

شاید سوالات دیگری هم در ذهن مخاطب شکل بگیرد، اما از آنجا که شخصیت اصلی این داستان، تعصب باطلی ندارد، کسانی که خود را همراه با او می­‌بینند، سوالاتشان را در چنین چارچوبی می‌بینند و در صدد پاسخ به آن بر خواهند آمد و قطعاً پاسخ مناسبی دریافت خواهند کرد. چون در دین اسلام، سوال بی­‌جواب نداریم.

فارس: قبل از این کتاب، در حوزه ادبیات داستانی چه آثاری داشته‌­اید؟

- قبل از این کتاب، داستان کوتاه داشته‌­ام. فیلم­نامه‌­های کوتاه داشته­‌ام؛ دو مجموعه شعر هم داشته‌ام، کتاب­‌هایی که جنبه علمی داشته در دو حوزه اخلاق و فقه داشته­‌ام؛ اما رُمان به این صورت نداشته‌­ام. این اولین اثر داستانی بلند از من است.

فارس: یکی از ویژگی‌های کتاب نثر ساده و بدون پیچیدگی است؟ علت اینکه سراغ مفاهیم انتزاعی و به عبارتی سراغ قلم فرسایی نرفته‌­اید، چیست؟

- خواستم این کتاب را بدون افزودنی­‌هایی که در رُمان‌­های دیگر هست بنویسم تا بیشتر به دغدغه شخصیت اصلی پرداخته شود و ذهن جستجوگر او را سیراب کند. اگرچه می­‌توانستم فضاسازی و توضیحاتی را بیاورم که در روند قصه، معمول است، اما پرداختن به اصل ماجرا برایم مهم­‌تر بود. شاید این که خودم دوست دارم زودتر به پاسخ سوال­‌هایم برسم در این مسأله بی­‌تاثیر نبوده. مخاطبم را هم مثل خودم تصور کرده‌­ام.

فارس: خودتان از نتیجه­‌ای که مخاطب بعد از مطالعه کتاب می­‌گیرد، رضایت دارید؟

- در مورد تاثیر بر مخاطب، باید مخاطبان عزیز نظر بدهند، اما بازخورد اجمالی که از این کار گرفته‌ام آن است که دغدغه­‌هایی که از ابتدا در نوشتن این داستان داشته­‌ام در این داستان، به اجرا در آمده و مخاطبان نیز آن را دریافت کرده­‌اند.

مثلاً یکی از اصلی­‌ترین سوالات، خاتَمیّت اسلام است که پاسخ اجمالی این کتاب و معرفی کتاب خاتمیت در این زمینه، توانسته مخاطب را راضی کند. یا در بحث حجاب، با نگاه خاصی به این نکته اشاره شده و مخاطب، توانسته با آن همراه شود.

امیدوارم بقیه خوانندگان هم از خواندن این داستان، استفاده کنند و از مطالب علمی که در آن اِشراب شده، بهره کافی را ببرند. البته منتظر بیان نقطه ­نظراتِ خوانندگان هستم و برایم خوشحال‌کننده خواهد بود که نواقص کار را به من نشان دهند تا برای مراحل بعد، بتوانیم بهتر عمل کنیم.

فارس: برنامه­‌ای برای روایت زندگی و تحولی که در زندگی این شخصیت­‌ها رخ داده، دارید؟

 

- بعد از انتشار این کتاب، دو پیشنهاد دیگر در این زمینه برای نوشتن دارم که هر دو در مورد کسانی است که مشرّف به دین اسلام شده­‌اند. و هر دو داستان­‌های جذاب و جالبی خواهد بود. اگرچه پردازش آن­ها زمان می­‌بَرَد. چون الآن مشغول داستان دیگری هستم که آن هم به نوعی جدید و جذاب است و در موقع مقتضی در موردش صحبت خواهم کرد.

فارس: اگر نکته پایانی دارید، بفرمایید.

- از شما و همکاران عزیزتان که زحمت مصاحبه را کشیدند، تشکر می­‌کنم و امیدوارم بتوانیم مسائل دینی­ خودمان را به راحتی حل‌وفصل کنیم و به سوالات ذهنی­مان پاسخ مناسب بدهیم.

انتهای پیام/78032

منبع: فارس

کلیدواژه: داستان کوتاه ادبیات داستانی شخصیت اصلی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۱۸۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،وی علاوه بر کتاب‌هایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.

آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.

نصرالله شیرین‌آبادی نوازنده پیشکسوت ویولن شامگاه یکشنبه نهم اردیبهشت در سن ۷۵ سالگی بر اثر ایست قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرد.

جایگاه او به عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکایی با مجموعه‌ای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سه‌گانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتاب‌های سه‌گانه برای پرداختن به پرسش‌های اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی می‌کنند.

جویس کارول اوتس، رمان‌نویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستان‌های پست مدرنیستی بسیار شیک و معمایی‌اش که در آن راوی‌ها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».

داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیت‌هایی از رمان‌های اولیه دوباره در رمان‌های بعدی ظاهر می‌شوند.

منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر می‌نویسد: از زمان «شهر شیشه‌ای»، اولین جلد از سه‌گانه‌اش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده می‌شوند.

آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.

او بعدها خودش فیلمنامه‌هایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.

همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنباله‌ای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.

سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.

رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901648

دیگر خبرها

  • داستان نامگذاری خلیج فارس + فیلم
  • داستانک‌هایی برای فلسفه‌ورزی کودکانه
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • مشارکت ۳۱ استان کشور در دومین دوره جشنواره ملی دوست من کتاب
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • مخالف تک صدایی در دانشگاه‌ها هستیم
  • پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
  • چاپ مجموعه‌داستانی درباره شهدای شاه چراغ و اغتشاشات ۱۴۰۱
  • پل آستر درگذشت
  • اختتامیه دومین جشنواره ملی «دوست من کتاب» در همدان