Web Analytics Made Easy - Statcounter

در دولت روحانی ۳ فاکتور اساسی در توافق هسته ای از جمله لغو دائمی تمامی تحریم ها، دریافت تضمین معتبر و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل مورد توجه قرار نگرفت.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

*******

** علی اکبر صالحی: اگر برجام احیا نشود، مردم ایران به مشقت و سختی می افتند

«علی اکبر صالحی» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت روحانی و از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای در دوره وزارت ظریف در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «امیدواریم برجام احیا شود. اگر خدای ناکرده در این زمینه تعلل کنیم، دوباره وارد کلاف سردرگمی می‌شویم که باز کردنش با خداست و ملت باز باید سختی و مشقت بسیار تحمل کنند.»

وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «در کشور ما برخلاف توصیه‌های اخلاقی و دینی، نگاه سوءظن مطلوب‌تر است. شاید ریشه این بحث به دوره قاجاریه و حضور انگلیس در ایران می‌رسد که همه‌ چیز نوعی توطئه خارجی تلقی می‌شد و با سوءظن نگاه می‌کردند و این نوع نگاه ماندگار شده. البته آن دوره‌ خارجی‌ها بلاهای بسیاری سر ایران آوردند و همه‌جور توطئه‌ای را انجام می‌دادند. و این جزء فرهنگ ما شده که فکر می‌کنیم تیزهوش هستیم و تا با یک خارجی روبه‌رو می‌شویم می‌گوییم جاسوس است و ما این را کشف کرده‌ایم. اساس سیاست خارجی بر این است که اعتماد نکنیم. اما باید هوشمندانه مذاکره کنیم که سرمان کلاه نرود. سیاست خارجی که بر اساس اعتماد بنا نمی‌شود. .. هر کشوری باید طوری مذاکره کنند که حق خود را منصفانه تأمین کنند.»

آقای صالحی در اظهارات مذکور با اشاره به اینکه برجام باید حتما احیا شود، تاکید کرده است که اگر خدای نکرده در این زمینه تعلل کنیم، ملت باید باز سختی و مشقت بسیار تحمل کنند.

متاسفانه آقای صالحی به گونه ای القا کرده که گویی برجام در دولت روحانی فتح الفتوح اقتصادی ایجاد کرده بود و حالا چنانچه دوباره برجام احیا شود، به آن دوران بی نظیر بازمی گردیم!

این در حالی است که صالحی- شهریور ۹۵ – با اذعان به بی دستاوردی برجام گفته بود: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکایی‌ها از شیوه نادرستی استفاده می‌کنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم می‌کردیم دقت بیشتری می‌کردیم این فرصت برای آمریکا پیش نمی‌آمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوءاستفاده کند.»

در دولت روحانی طرف ایرانی تمام تعهداتش را به شکل نقد، یکجا و غیرقابل برگشت (یا با امکان بازگشت طولانی‌مدت) و در کمتر از دو ماه انجام داد. این روند شامل انتقال ۹۷۰۰ کیلو گرم (۹۷ درصد ذخائر) اورانیوم غنی‌شده به خارج از کشور، اوراق کردن و ازهم‌گسیختن ۱۵هزار سانتریفیوژ از مجموع ۱۹هزار سانتریفیوژ، و بتن‌ریزی در قلب رآکتور اراک بود.

و اما پس از واگذاری نقد همه این امتیازات، روز اجرای تعهدات آمریکا فرارسید. آمریکا هم همانطور که منتقدان دلسوز به درستی تاکید کرده بودند، هم در دولت اوباما، هم در دولت ترامپ و هم در دولت بایدن بارها برجام را به صورت فاحش نقض کرده و آن را لگدمال کرد.

مرور زمان آشکار کرد که برخلاف تبلیغات دهان‌پرکن درباره فتح‌الفتوح بودن برجام، این توافق پر از خسارت برای کشور بوده و منافذ بسیاری دارد. از جمله اینکه فاقد تضمین، و مکانیسم شکایت موثر برای مطالبه حقوق و خسارات ایران است، توازن ندارد، تکلیف لغو تحریم‌ها در آن معلوم نشده بلکه به نحوی تنظیم شده که طرف مقابل توانسته در همین دوره اجرا، تحریم‌ها را از ۸۰۰ مورد به بیش از ۱۷۰۰ مورد افزایش دهد!

این خسارت بزرگ در حالی رقم خورد که روحانی چندبار گفته بود همه تحریم‌ها در روز اجرای توافق لغو خواهد شد؛ به عنوان نمونه: ۲۰ فروردین۹۴ در مراسم روز ملی فناوری هسته‌ای گفته بود: «ما هیچ توافقی را امضاء نخواهیم کرد، مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق، تمامی تحریم‌های اقتصادی، همان روز و بالمرّه (یکجا) لغو شود».

رویکرد غلط «رسیدن به هر توافق، بهتر از عدم توافق»، اجرای توافق به‌صورت یکطرفه، عجولانه، نامتوازن و غیرهمزمان در ۲ ماه، نگرفتن تضمین قوی و کافی برای لغو تحریم‌ها، ادامه اجرای تعهدات برجامی علی‌رغم نقض فاحش برجام توسط آمریکا و اروپا از مصادیق قصور و تقصیرهای فاحش تیم مذاکره‌کننده دولت قبل در پرونده برجام است.

همچنین اجرای تعهدات علی‌رغم گزارش نادرست آژانس در موضوع PMD، مرجع بودن تفسیر طرف مقابل و مبهم بودن متن برجام، قصور و تقصیر در انتخاب اعضای تیم مذاکره‌کننده و حمایت از جاسوس‌ها، اعتماد بلاوجه به طرف بدعهد و تضمین نامیدن امضای وزیر خارجه آمریکا، پیش‌بینی نکردن خروج طرف مقابل و انکار احتمال خروج آمریکا از توافق و... را باید به این فهرست اضافه کرد.

در مسئله برجام ۳ فاکتور اصلی وجود داشت که عبارت است از لغو دائمی تمامی تحریم ها، دریافت تضمین معتبر و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل. اما متاسفانه در دولت قبل این ۳ فاکتور اساسی مورد توجه قرار نگرفت.

برخلاف اظهارنظر آقای صالحی، برجام هم تحریم ها را افزایش داد و هم ارزش پول ملی را کاهش داد و در نتیجه سفره مردم را کوچک کرد.  

یکی از علت های خسارت محض برجام این بود که متاسفانه دولت قبل به آمریکا اعتماد کرد. یکی دیگر از علت های اصلی نیز حضور افراد نفوذی و جاسوس های دوتابعیتی در تیم مذاکره کننده بود که متاسفانه دولت روحانی به آن توجه نداشت.

 ** کرباسچی: شاه و جمهوری اسلامی در سرکوب منتقدان شباهت دارند

«غلامحسین کرباسچی» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «شاه اگر به اصلاحات تدریجی تن می‌داد که کار به اینجا نمی‌رسید. امام (ره) در اوایل شروع نهضت، نمی‌خواستند وضعیت کشور را به هم بریزند و برنامه‌ای برای انقلاب نداشتند. اولین اعلامیه‌های امام درباره مسائل جاری و ساده کشور بود، اما توجهی به این خواسته‌ها و مطالبات نمی‌شد. گروه‌های سیاسی مانند فعالان جبهه ملی و مذهبی‌ها و مهندس بازرگان و...هم مدام به شاه و کارگزارانش در این خصوص هشدار می‌دادند. حتی امام (ره) که راس هرم مخالفت‌ها و معمار انقلاب بودند، خواسته‌های ساده‌ای برای اصلاح امور داشتند. بحث این بود که شکنجه کنار گذاشته شود، زندانی سیاسی نداشته باشیم، رفتار نهادهای امنیتی اصلاح شود. در مملکت فقر و بی‌عدالتی نباشد. ابتدا منتقدان که اسلحه نداشتند. اگر شاه به این تذکرها توجه می‌کرد، مسیر متفاوتی طی می‌شد. اما هر کسی انتقاد می‌کرد با شدیدترین برخوردها مواجه می‌شد.»

وی در ادامه گفت: «به نظر من اگر هر دو طرف یک روش دیگر را به کار می‌گرفتند، خروجی فرق می‌کرد. اگر حاکمیت آن روز گوش می‌کرد و تن به اصلاح می‌داد، این سرنوشت را پیدا نمی‌کرد. صحبت‌های امام درباره کاپیتولاسیون بود، می‌گفت، دست آمریکا را اینقدر در کشور باز نگذارید، نیروهای خارجی را اجازه ندهید که به منابع کشور مسلط شوند و... حکومت در پاسخ به این انتقادها، امام (ره) را تبعید و منتقدان را سرکوب کردند. همین بحث‌ها امروز هم به گونه‌ای دیگر مطرح است، سیستم اگر با نقدها و بحث‌های ایجابی فعلی درست برخورد کند و صداها را بشنود، بسیاری از مسائل حل می‌شود. هم اپوزیسیون و پوزیسیون باید به درستی شنوای صداهای متفاوت باشند.»

کرباسچی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «من موافق استفاده از عنوان "جنبش" برای اصلاحات نیستم. مجموعه افراد و جریاناتی که در یک کشور فعالیت می‌کنند در طول زمان دچار تغییر و تحول می‌شوند. این تحولات در اشخاص گوناگون هم متفاوت است و یک نسبت واحد ندارد. مثلا آقای تاجزاده امروز که چهره آوانگارد اصلاح‌طلبان است با تاجزاده سال ۶۴ و ۶۵ متفاوت است. حتی سیدمحمد خاتمی دهه ۶۰ که تلاش می‌کرد با ویدیو VHS مقابله کند و بخشنامه می‌داد، با خاتمی امروز فرق دارد. همه ما دچار این تغییرات شده‌ایم، از قیافه‌ها و ظواهر گرفته تا افکار و نگاهی که به مسائل سیاسی و مدیریتی داریم، فرق کرده است.»

کرباسچی و رفقای وی در سالهای گذشته در شهرداری تهران و کارخانه رشت الکتریک پرونده های فساد اقتصادی دارند. در سال ۱۳۸۲، ۷۲ درصد از سهام یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های تولیدی دولتی در رشت، باسابقه ۵۰ ساله و در وسعتی به میزان ۱۲ هکتار، به بهانه اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی با مبلغی در حدود ۲ میلیارد تومان به‌صورت اقساط ۱۳ ماهه، به خیرالنساء عسگریان (همسر غلامحسین کرباسچی) ، فاطمه صدیقیان(همسر عبدالله نوری) ، گیتا شاهنواز (همسر غلامرضا قبه، معاون کرباسچی در دوران شهرداری تهران و از متهمان اصلی پرونده فساد شهرداری در سال ۷۷) و سوده جبلی (دختر باجناق کرباسچی) واگذار شد.

این کارخانه طی سال‌های متمادی، ۱۱۲ محصول الکتریکی را تولید و ضمن توزیع در سراسر کشور، به سایر کشورها نیز صادرات داشت و حدود ۲ هزار کارگر در آن اشتغال داشتند. این کارخانه یکی از تولید کننده‌های اصلی محصولات الکترونیک در ایران بود، اما واگذاری مشکوک و مفسده‌انگیز آن در سال ۸۲، آن را به مخروبه‌ تبدیل کرد. این یکی از دستپخت های آقای کرباسچی و نزدیکان وی است.

در دوران حضور کرباسچی در شهرداری تهران نیز فساد بزرگی رخ داد. پرونده این فساد با داشتن ۱۰۴ متهم و هزاران صفحه، بزرگ ترین فساد مورد رسیدگی در قوه قضاییه جمهوری اسلامی تا آن زمان بود. کرباسچی در پایان ۸ جلسه محاکمه که در اقدامی قابل تحسین و بی سابقه به صورت زنده از تلویزیون پخش می شد، از سوی قاضی دادگاه، غلامحسین محسنی اژه ای به ۳ سال حبس و ده سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد و به زندان افتاد و البته با گذراندن کم تر از ۸ ماه حبس، با وساطت هاشمی رفسنجانی از زندان آزاد شد.

نکته قابل توجه اینجاست که جریان اصلاح طلب در آن مقطع با شلوغ بازی و با نمایش بدون روتوش رفتار قبیله ای و باندی در پی سیاسی جلوه دادن این پرونده فساد و مظلوم نمایی از کرباسچی برآمد.

به این نمونه نیز توجه کنید: روزنامه منتسب به حزب کارگزاران در دولت روحانی تصویر جهانگیری را در لباس سوپرمن در صفحه اول منتشر کرد. حزب کارگزاران یکی از حامیان جدی دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. این در حالی است که دولت قبل با تصمیم غلط و غیرکارشناسی دلار ۴۲۰۰ تومانی، حدود ۶۰ تن طلا و همچنین حدود ۱۸ میلیارد دلار ارز دولتی را بر باد داد. دلار ۴۲۰۰ تومانی در تبعیضی آشکار موجب شده بود که پول متعلق به همه مردم ایران تنها به جیب حدود ۴۰۰۰ نفر برود.

کرباسچی همان شخصی است که در اسفند ۹۹ و در شرایطی که دولت روحانی ماههای پایانی خود را سپری می کرد، گفت: «از انتخاب روحانی نه پشیمان هستیم و نه توبه می‌کنیم»!

کرباسچی در پرونده خود موارد قابل تأملی را ثبت کرده است، از توهین به مدافعان حرم و سربازان حاج قاسم تا فساد در شهرداری. و حالا چنین شخصی با چنین سابقه ای مدعی است که شاه و جمهوری اسلامی در سرکوب منتقدان شباهت دارند.

واقعیت امر این است که بخشی از جریان اصلاح طلب آلوده به «نفاق» است؛ رذیله ای اخلاقی که خود کرباسچی در بخشی از این مصاحبه به آن اذعان کرده است.

** واکسن کرونا هیچ ربطی به  FATF نداشت

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «بزرگ‌ترین خدمتی که آقای رئیسی در دوران مسئولیت‌شان کردند، واکسیناسیون آحاد ملت بود که طی آن بیش از ۱۳۰ میلیون دوز واکسن تزریق شد چرا که یک جامعه بانشاط که بناست در فضای کرونا به سمت کسب و کار حرکت کند، باید از سلامت جسم و روان برخوردار باشد.»

در ادامه این مطلب آمده است: «خوشبختانه این اتفاق یک اتفاق بسیار بزرگ بود که دولت قبل ادعا می‌کرد علت اینکه نمی‌تواند واکسن وارد کند، بحث اف‌ای‌تی‌اف است. درصورتی که در دولت آقای رئیسی شاهد بودیم که این اتفاق افتاد و هیچ ربطی هم به اف‌ای‌تی‌اف نداشت. آقای رئیسی سلامتی را به مردم برگرداند و در عین حال شرایط بحرانی فضای کسب و کار را از دوران کرونا خارج کرد. »

در دولت روحانی، مقامات دولتی از جمله رئیس جمهور و سخنگوی دولت مدعی بودند که واکسن، سوهان قم نیست که همه جا فراوان باشد! و بدون حل مشکل FATF نمی توان واکسن وارد کرد. با این رویکرد غلط و خسارت بار، آمار قربانیان روزانه تا ۷۰۹ در اوایل شهریور ۱۴۰۰ افزایش یافت.

فعالین اصلاح طلب نیز با این رویکرد تأمل برانگیز دولت همراه شده بودند. برای نمونه «علی مطهری» نائب رئیس مجلس دهم و عضو لیست امید- فهرست مورد حمایت خاتمی- مدعی شده بود: «دلیل باطل شدن سهمیه واکسن کرونای ایران، قرار داشتن در لیست سیاه FATF است.»!

در دولت روحانی در حدود ۱۹ میلیون دز واکسن کرونا وارد کشور شد. با شروع کار دولت سیزدهم به جهت تغییر ریل گذاری در امور اجرایی کشور، تا پایان اسفند ۱۴۰۰ مجموع واکسن‌های وارد شده به کشور به حدود ۱۵۸ میلیون دز رسید. یعنی در حدود ۸ ماه تقریبا واردات واکسن کرونا به کشور ۸ برابر افزایش یافت. در این مدت واکسن‌های تولید داخل نیز به پیشرفت‌های قابل توجهی رسید و در سطح انبوه تولید شد.

چندی پیش «علی اکبر علیزاده» نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «مسئولانی که با کوتاهی‌هایشان باعث شدند تا آمار مبتلایان و جانباختگان ناشی از بیماری کرونا افزایش یابد و اقدامات پیشگیرانه را در این زمینه انجام ندارند باید مورد پیگیری قضایی قرار گیرند.»

علیزاده در ادامه گفت: «حتی اگر یک نفر هم به دلیل قصور و کوتاهی مسئولی کشته شود و جان خود را از دست دهد، نمی‌توان از کنار آن گذشت چه برسد به اینکه تعداد جان باختگان ناشی از کرونا در کشورمان به روزی به بیش از ۷۰۰ نفر نیز رسیده بود.»

وی خاطرنشان کرد: «با اقدامات مناسب دولت سیزدهم در واکسیناسیون گسترده ما شاهد بودیم که ابتلا به بیماری کرونا مهار شد و حتی آمار جانباختگان به این بیماری به صفر نیز رسید.»

این نماینده مجلس تصریح کرد: «در دولت قبل هم باید اقدامات پیشگیرانه و واکسیناسیون انجام می‌شد اما متاسفانه دولت قبل واردات واکسن را به FATF گره زد و تعداد زیادی از مردم را به کام مرگ کشاند.»

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت ویژه های مشرق سازمان انرژی اتمی مجلس دهم کرباسچی حزب کارگزاران شهرداری سید محمد خاتمی جهانگیری سیدمحمد خاتمی دولت ترامپ اصل 44 قانون اساسی لیست امید دولت روحانی شهرداری تهران فناوری هسته ای ویروس کرونا صالحی برجام مصطفی تاجزاده غلامحسین کرباسچی علی مطهری روحانی ویژه های مشرق کاپیتولاسیون ویژه های مشرق دولت اوباما هاشمی رفسنجانی علی اکبر صالحی روزنامه شرق سید ابراهیم رئیسی علی اکبر صالحی دولت سیزدهم اصلاح طلب خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت تیم مذاکره کننده دولت روحانی جمهوری اسلامی واکسن کرونا برجام احیا اصلاح طلب طرف مقابل تحریم ها دولت قبل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۱۸۸۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!

«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمی‌خواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان می‌کرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبت‌های آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابل‌قبول و برخی تحلیل‌ها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در بحث تحریم‌ها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریم‌ها، بدون شک اثر خیلی جدی در گم‌شدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.

آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانه‌ای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامه‌هایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکته‌ای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.

از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراق‌هایی هم کرده است. البته برجام آورده‌ها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که به‌صورت اغراق گونه بیان شود. مهم‌ترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریم‌ها بود که در سال‌های ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران به‌گونه‌ای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریم‌ها آسیب‌پذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهم‌ترین متغیر آن نفت بود و یک‌بار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریم‌ها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب می‌شود.

برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع‌ و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بی‌توجه شدیم و حتی به توسعه زیرساخت‌های تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راه‌اندازی مرکز هدف‌گیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیج‌فارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سال‌های ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بی‌توجهی‌ها بودند، لذا نه‌تنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایه‌گذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سال‌های ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایه‌گذاری خارجی رخ ‌داده، اما در واقعیت طرح‌هایی که عملیاتی شدند و سرمایه‌های که به‌صورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان می‌دهند سرمایه‌گذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریم‌ها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایه‌گذاری خارجی رخ‌ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتی‌که در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابل‌توجهی ثبت شده‌اند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایه‌گذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.

علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهم‌ترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را می‌سازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیل‌های خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلی‌شان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانی‌ها شفاف و تثبیت شده است.

دیگر خبرها

  • کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعداد‌ها تا پرواز با جت شخصی
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت: آواربرداری از خرابی 10 ساله زمانبر است/ سیاست های اقتصادی دولت ثمر داده/ کشور به مدت یک دهه دچار عقب‌ماندگی بود
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت: کشور به مدت یک دهه دچار عقب‌ماندگی شده بود
  • کنعانی تحریم‌های سه‌کشور آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد
  • واکنش خلجی به کنایه رسانه‌ها با عبارت «دولت کجاست؟»
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • معاون رئیس‌جمهور: ۵۰۰ هزار خانه تحویل متقاضیان شد