Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-01@00:14:43 GMT

از عصرانه لاکچری تا هزینه‌های بالای ساخت یک تئاتر

تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۲۵۸۳۷

کیومرث مرادی در آستانه اجرای نمایش تازه‌اش با ابراز تاسف از هزینه‌های بالای ساخت یک تئاتر می‌گوید: روزگاری نان و پنیر و گوجه و خیار ارزان‌ترین عصرانه در پشت صحنه تئاتر بود اما حالا همین عصرانه، لاکچری شده است.

به گزارش ایسنا، این کارگردان تئاتر که از روز جمعه ۱۷ تیر ماه نمایش «مانش» را در سالن شهرزاد اجرا می‌کند، در نشستی خبری با همراهی بعضی از اعضای گروه اجرای این نمایش، به توضیح کلیاتی درباره این اثر نمایشی پرداخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این نشست که روز چهارشنبه ۱۵ تیر ماه در کافه سالن شهرزاد برگزار شد، کیومرث مرادی همراه با نازنین کریمی و مهدی حسینی‌نیا، بازیگران نمایش، فرشاد فزونی آهنگساز آن و محمد قدس، مجری طرح نمایش به ارایه توضیحاتی درباره این اثر نمایشی پرداختند.

مرادی که نمایش خود را بر اساس متنی از پیام لاریان و با موضوع مهاجرت روی صحنه می‌برد، گفت: نمایش ما داستان مهاجرانی است در شهر کاله فرانسه که در سال ۲۰۱۶ ، پلیس به صورت مستقیم با آنان درگیر شد و حمله پلیس به آنان سبب از میان رفتن‌شان شد.

او مهاجرت را یکی از مهم‌ترین مسائل جهان امروز دانست و ادامه داد: تئاتر را بر اساس باورهای زیستی خودم کار می‌کنم و به عنوان یک معلم می‌کوشم حال نسل بعد از خودم را خوب کنم. در این نمایش قصه‌هایی را می‌گوییم که جهانی است. داستان سه آدم از سه ملیت گوناگون آفریقایی، اندونزیایی و افغانستانی داریم که ناچار به مهاجرت هستند.

مرادی در پاسخ به این پرسش که چرا در نمایشش نقشی با ملیت ایرانی در نظر نگرفته است، توضیح داد: در ماجرای واقعی کاله، مهاجران ایرانی نبودند و به همین دلیل ما هم به اصل موضوع وفادار بودیم.

او با ابراز تاسف از اینکه در جهان امروز مشکلات متعددی برای همه ملیت‌ها وجود دارد، اضافه کرد: با دیدن نمایش ما قصه تلخ آدم‌هایی از افغانستان، آفریقا و اندونزی را می‌بینیم.

مرادی که چند سالی در خارج از کشور زندگی کرده است، ادامه داد: برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم که البته فقط هم برای درس خواندن نبود. از نزدیک با مهاجران زندگی کرده‌ام و در کمپ پناهندگان قصه‌های زیادی از آنان را شنیده‌ام. شاید نمایش ما داستان تلخ امروز همه جهان باشد.

او با اشاره به تحولات جامعه ایران از دهه ۶۰ تا کنون یادآوری کرد: معتقدم باید در جهان خود زندگی کنیم. متاسفانه امروزه با جهانی روبرویم که سیاستمداران آن عملکرد خوبی ندارند. فرقی نمی‌کند کجای جهان زندگی کنید. جهان امروز، انسان را دچار سرگردانی کرده است. به همین دلیل امروزه بخشی از جهان ناآرام است و گویی مردمان همه کشورها دنبال راهی برای آرامش هستند. هر چند سفر آنان نیز مانند منطق‌الطیر عطار، قصه‌های متعددی دارد. برخی از آنها در این سفر کشته یا تباه می‌شوند و بعضی دیگر بعد از رسیدن به مقصد، خوشحال نیستند.

مرادی مهاجرت را یکی از مسائل مهم جهان امروز دانست و تاکید کرد: نمایش ما شبیه تئاترهایی که امروز مد شده نیست. کار ما اصلا تجاری نیست و می‌کوشد با نگاهی مستقل، قصه‌ای مستقل را با مخاطب خود در میان بگذارد.

او با بیان اینکه "پیش از این هم نمایش‌های «شهر بدون آسمان» و «نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» را درباره مهاجرت و در کشورهای گوناگون اجرا کرده است"، ادامه داد: همچنان این موضوع را عنصر بسیار مهمی در زندگی امروز می‌دانم. اینکه چرا انسان در جایی که هست خوشحال نیست و همه ما گویی دچار سرگردانی هستیم و در جستجوی خوشبختی به جاهای ناشناخته سفر می‌کنیم.

مرادی در ادامه سخنانش توضیح داد: نمایش «مانش» نوشته پیام لاریان است اما آن را برای اجرا بازنویسی کرده‌ایم و این نمایش زیر نظر موسسه فرهنگی هنری دی که رویکرد متفاوتی در تولید تئاتر و سینما دارد، اجرا می‌شود.

این کارگردان درباره اینکه ظاهرا این نمایش نگاهی سانتی مانتال به مهاجرت دارد، توضیح داد: امروزه هیچ انسانی در جهان نمی‌تواند نگاهی سانتی مانتال به مهاجرت داشته باشد چون بسیاری از این مهاجرتها از سر ناچاری است نه برای برخوردار شدن از یک زندگی بهتر.

مرادی که پیش از این قصد داشت نمایش «آژدهاک» نوشته بهرام بیضایی را اجرا کند، درباره سرنوشت اجرای آن نمایش، گفت:  سال ۹۹ این نمایش را در جشنواره تئاتر فجر اجرا کردیم که با استقبال هم مواجه شد اما متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم اجرای عمومی آن را روی صحنه بیاوریم. در این مدت چندین بار برای اجرای آن با مدیر قبلی تئاتر شهر صحبت کردیم اما بی‌نتیجه بود.

این کارگردان با ابراز تاسف از روند گرفتن سالن اجرا در مجموعه تئاتر شهر یادآوری کرد: هنوز با این وضعیت روبرو هستیم که برای اجرا در تئاتر شهر از دو سال قبل باید فرم درخواست اجرا پر کنیم و گاهی با چندین بار مراجعه به این مجموعه احساس می‌کنیم تحقیر شده‌ایم.

کیومرث مرادی که چند سالی در تئاتر شهر نمایشی اجرا نکرده است، اضافه کرد: استادم حمید سمندریان همیشه می‌گفت که در ایران تئاتر الگو نداریم، یعنی تئاتری که دولت برای آن هزینه کند نه اینکه بخش خصوصی با فشار زیاد آن را روی صحنه بیاورد.

مرادی ابراز تاسف کرد: نباید یک مدیر در آغاز کار خود اعلام کند که اجرا در مجموعه تئاتر شهر که مجموعه‌ای دولتی است، کمک هزینه‌ای نخواهد گرفت و آن گروه باید اجاره هم بپردازد. در این میان وظیفه اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان سیاستگذار تئاتر در حمایت از فرهنگ کشور چه می‌شود؟  متاسفانه نگاه روزمره‌ای حاکم است و همچنان اجرا در مجموعه‌ای مانند تئاتر شهر نیازمند طی کردن یک روند بروکراتیک است.

در این نشست مهدی حسینی نیا یکی از بازیگران نمایش نیز، گفت: سال ۹۸ آخرین کار تئاترم را انجام دادم که با وضعیت کرونا روبرو شدیم. برای بازگشت به تئاتر بسیار دلتنگ بودم و امیدوارم با این کار بازگشت خوبی داشته باشم.

نازنین کریمی دیگر بازیگر نمایش نیز در توضیحی گفت: تئاتر همیشه برای ما جذاب بوده است. در این نمایش لحظات لذت بخشی را طی می‌کنیم و امیدواریم این لحظات را با شما هم تقسیم کنیم.

فرشاد فزونی آهنگساز این نمایش نیز ضمن ابراز خرسندی از همکاری با کیومرث مرادی در چند اثر نمایشی، از وضعیت تئاتر در شرایط فعلی ابراز تاسف کرد.

او گفت: زمانی در راهروهای تئاتر شهر می‌پرسیدیم تئاتر فلانی چگونه است. مدتی بعد این پرسش متداول شد که تئاتر فلانی چند تماشاگر دارد اما امروزه عنوان می‌شود تئاتر فلانی چند میلیارد فروخته است. مشکلی با فروش میلیاردی نمایشی‌ها ندارم ولی این وضعیت تاسف انگیز است که این موضوع به اصل مطلب تبدیل شده است.، کشوری که فرهنگ برایش مهم باشد، اجازه نمی‌دهد تئاتر دنبال مخاطب بدود. این به معنای کم توجهی به مخاطب نیست اما به آن معناست که باید به مخاطب اجازه تفکر بدهیم و به تئاتر نگاهی فرهنگی داشته باشیم.

محمد قدس که در این نمایش به عنوان مجری طرح با مرادی همکاری می‌کند نیز در توضیحاتی درباره قیمت بلیت این نمایش و اینکه گفته شده این کار تجاری نیست، گفت: همراهی موسسه فرهنگی هنری دی سبب شد بتوانیم قیمتی معقول برای بلیت این نمایش در نظر بگیریم. اگر می‌خواستیم با توجه به کل هزینه‌ها قیمت گذاری کنیم، قیمت بلیت بسیار بالاتر می‌شد. با این همه در خود سالن ردیف‌هایی داریم که قیمت بلیت‌شان کمتر است. ضمن اینکه حتما ردیف دانشجویی با تخفیف ویژه هم در نظر می‌گیریم.

به گزارش ایسنا، نمایش «مانش» بر اساس نمایشنامه «اهالی کاله» نوشته پیام لاریان با بازنویسی و کارگردانی کیومرث مرادی از روز جمعه ۱۷ تیر ماه در سالن شهرزاد روی صحنه می‌رود. سام درخشانی دیگر بازیگر آن است که به دلیل حضور در یک پروژه تصویری امکان حضور در این نشست را پیدا نکرد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: نمایش مانش کیومرث مرادی کیومرث مرادی ابراز تاسف جهان امروز تئاتر شهر روی صحنه نمایش ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۲۵۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده. 

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم. 

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.

سپس احسان حاجی‌پور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط می‌شد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد. 

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است. 

رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست. 

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده. 

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است. 

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

 در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند. 

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

در ادامه تصاویر دیگری از این مراسم را می‌بینید:

دیگر خبرها

  • سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی به شناخت ابعاد شخصیت امام رضا (ع) نزدیکتر شد
  • اضافه‌شدن ۶ نمایش به جشنواره تئاتر رضوی برای اجرا در دهه کرامت
  • شش نمایش همراه جشنواره تئاتر رضوی شدند
  • راهیابی تئاتر ۴۴۴ از مشهد به جشنواره تئاتر مساجد کشور
  • تئاتر ۲ روز تعطیل می‌شود
  • سالن‌های تئاتر ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت اجرا ندارند
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش
  • ۲ مدرسه خیر ساز در جوادآباد ورامین افتتاح می‌شود
  • لیلا بلوکات با «خارشتر» به صحنه تئاتر می‌آید
  • این صدا برای بچه‌های ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!