احساس غرور ملی در بین آمریکاییها چگونه در حال افول است؟
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۲۶۶۵۲
نتایج نظرسنجیهای جدید نشان میدهد تنها ۳۹ درصد مردم آمریکا نسبت به کشور خود احساس غرور دارند.
به گزارش ایران اکونومیست، نتایج نظرسنجی های جدید موسسه گالوپ نشان می دهد تنها 39 درصد مردم آمریکا نسبت به کشور خود احساس غرور دارند در حالیکه این رقم در سال 2011 حدود 69 درصد بوده است.
کارشناسان علت پایین آمدن حس غرور ملی را مربوط به تغییر معنای تاریخی آمریکا نمی دانند بلکه آن را به دلیل وضعیت فعلی کشور از جمله افزایش شکاف های سیاسی، تورم افسار گسیخته، جنایت های بیشمار و مشکلات و معضلات دیگر می دانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
براساس نتایج این نظرسنجی که در نشریه هیل منتشر شده، بسیاری از آمریکایی ها اعتماد خود را به موسسات آمریکایی از دست دادهاند. مردم آمریکا از هر حزب و دسته سیاسی، به شکلی فزاینده نسبت به دولت بدگمان شدهاند. برای مثال، نتایج تحقیقات موسسه پیو نشان می دهد تنها 2 نفر از هر 10 آمریکایی اظهار کردند که به اقدامات دولت اطمینان دارند در حالیکه این رقم در زمان دولت کندی، 77 درصد بوده است.
براین اساس، 46 درصد دموکرات ها و 36 درصد جمهوری خواهان و 29 درصد طرفدارن احزاب مستقل، حس میهن پرستی دارند.
همچنین در این نظرسنجی، شرکت کنندگان در پاسخ به این پرسش که چه کسی رئیس جمهور می شود، رتبه بایدن را پایین تر از هر رئیس جمهور دیگری در دوره اول ریاست جمهوری عنوان کرده اند.
در همین حال، نظرسنجی موسسه هریس دانشگاه هاروارد نشان می دهد تنها 29 درصد مردم کشور، می خواهند بایدن برای بار دوم رئیس جمهور شود. تنها 30 درصد دموکرات ها دوباره به بایدن رای خواهند داد.
علاوه بر این، تنها 13 درصد دموکرات ها و 39 درصد جمهوری خواهان به دادگاه های عالی اعتماد دارند.
همچنین براساس نظرسنجی گالوپ، 80 درصد دموکرات ها و 37 درصد جمهوری خواهان اعتماد زیادی به رسانه های خبری ملی دارند. در نتیجه یک تئوری ساده مطرح می شود و آن اینکه محافظه کاران اخبار و رسانه ها را علیه خود می دانند در حالیکه دموکرات ها با آنها موافق هستند.
نتایج یک نظرسنجی دیگر گالوپ نشان میدهد تنها 27 درصد از آمریکاییها به طور متوسط اعتماد بالایی به 14 نهاد اصلی آمریکا دارند. این رقم نسبت به سال 2021 کاهش 5 درصدی نشان میدهد و پایینترین رکورد را در اعتماد عمومی به سه قوه حکومت آمریکا از سال 1979 ثبت کرده است.
طبق نتایج این نظرسنجی اعتماد به نهاد ریاستجمهوری از 38 درصد در سال 2021، پانزده درصد کاهش یافته و به رقم بیسابقه 23 درصد رسیده است. اعتماد به دیوان عالی نیز به پایینتر حد در سالهای گذشته یعنی 25 درصد رسیده است.
نتایج یک نظرسنجی دیگر که دانشگاه «مانموث» انجام داده و چند روز پیش منتشر شد نشان میدهد 85 درصد از رأیدهندگان میگویند که اوضاع در آمریکا در مسیر اشتباه حرکت میکند. از سال 2013 که دانشگاه مانموث شروع به انجام نظرسنجی کرده است، این میزان باور به مسیر نادرست آمریکا، «بیسابقه» بوده است.
مرکز نظرسنجی «پیو» سال گذشته هم پیش نتایج تحقیقاتی را منتشر کرد که نشان میداد تصورات و نگرشهای مطلوب نسبت به آمریکا با افت شدید همراه شده و به سطوح «غیرقابلتصوری» رسیده است: نتایج این پیمایش که در 13 کشور دنیا انجام شده نشان میدهد تنها 26 درصد مردم آلمان، 30 درصد مردم هلند، 31 درصد فرانسویها، 33درصد استرالیاییها و 35 درصد کاناداییها نظر مطلوبی نسبت به آمریکا دارند.
/
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: نشان می دهد تنها درصد دموکرات ها درصد مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۲۶۶۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی ریشههای اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاههای آمریکا
فرارو- در روزهای گذشته دانشگاههای آمریکایی نظیر: کلمبیا، ماساچوست، نیویورک، براون، و دهها دانشگاه دیگر در ایالتهای مختلف آمریکا، صحنه برگزاری اعتراضات و همچنین تحصن از سوی دانشجویان و اساتید دانشگاهی بوده است.
به گزارش فرارو؛ این طیفها به طور خاص خواستار پایان فوری جنگ غزه و همچنین خاتمه دادن به حمایتهای مالی و تسلیحاتی آمریکا و نهادهای دانشگاهی و شرکتهای تسلیحاتی از رژیم اشغالگر قدس شده اند و در عین حال، این خواسته را نیز مطرح کرده اند که آن دسته از دانشجویان و اساتیدی که به دلیل حمایت از ملت فلسطین و انتقاد از اسرائیل هدفِ اقدامات تنبیهی قرار گرفته اند نیز بایستی عفو شوند.
با این همه، نکته قابل تامل اینکه اعتراضات در دانشگاههای مختلف آمریکا با واکنش سنگین و قهری نیروهای امنیتی این کشور رو به رو شده است. تصاویر و ویدئوهای فراوانی از بازداشت دانشجویان، اساتید و خبرنگاران، در فضای مجازی و رسانههای مختلف جهان منتشر و پخش شده است.
دامنه اعتراضات به آمریکا محدود نمانده و در مدت اخیر اعتراضات به کشورهایی نظیر ایتالیا، استرالیا و فرانسه نیز کشیده شده است. بسیاری از تحلیلگران سعی داشته اند تا به واکاوی ریشههای این اعتراضات بپردازند. به بیان ساده تر، سعی داشته اند این سوال را پاسخ دهند که عمده محرکهای انفجار اعتراضات جاری در دانشگاههای آمریکا چیست؟
به نظر میرسد در پاسخ به این پرسش، میتوان به ۲ مولفه عمده و محوری اشاره کرد.
۱. شکاف نسلی در آمریکایکی از محرکهای عمده و محوری که اغلب جامعه شناسان در ریشه شناسی اعتراضات به آن معطوف بوده اند، مساله و چالش "شکاف نسلی" بوده است. به این ترتیب که میان ارزشهای مقامهای ارشد و نخبگان سیاسی و به طور کلی طبقه حاکمه در آمریکا و قشر جوان و تحصیلکرده در این کشور، شکاف و گسست ایجاد شده و همین مساله موجب شده تا در بسیاری از موضوعات سیاست داخلی و خارجی آمریکا، انفجار نوعی منازعه و تقابل میان دولتمردان و تصمیم سازان و قشر جوان و نسلِ Z رخ دهد.
در این رابطه، تحلیلهای مختلف در خودِ آمریکا حاکی از این هستند که مساله شکاف نسلی در ارتباط میان حامیان هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات و احزاب برقرار است با این حال، این شکاف به نحو جدیتر و عمیق تری در حزب دموکرات و شیوه حکمرانی آن قابل مشاهده است.
نسلهای جوان و دانشگاهی در آمریکا، بر این باورند که حاکمان این کشور دچار نوعی تاخر از نظر تاریخی هستند و به واقعیتهای روز، متناسب با مقتضیات جهان کنونی را نمینگرند و همچنان اسیر بینش و رویکردهایی هستند که آمریکا را قدرت برتر و هژمون جهان میدانند. قدرتی که میتواند هرکاری انجام دهد و از تبعات و پیامدهای آن نیز فرار کند.
۲. افول هژمونیکیکی از محرکهای دیگری که برخی تحلیلگران مسائل راهبردی در توضیح ریشههای اصلی اعتراضاتدانشگاهی به آن اشاره میکنند، این مساله است که این رویداد را باید نقطهای از یک روند کلی دانست که از مدتها قبل آغاز شده و اشاره به افول هژمونیک موقعیت بین المللی آمریکا دارد.
جهان در دورههای زمانی مختلف، از وجود یک یا چند قدرت هژمونیک بهره برده است. قدرت یا قدرتهایی که نظام بین الملل را سامان داده و نوعی نظم را در آن برقرار میکنند.
در هر سیکل تاریخی، قدرتهای هژمونیک، فرازها و در نهایت فرود را تجربه میکنند و در نهایت با سقوط هژمونی خود و یا کم فروغ شدن آن، با خیزش قدرتهای رقیب مواجه میشوند و نظمی تازه در جهان شکل میگیرد و تقویت میشود.
در سالهای گذشته نشانههای متعددی از افول هژمونیک آمریکا نیز در جهان قابل مشاهده بوده است. افولی که هم ناشی از سستی بنیادهای ایدئولوژیک و فکری نظام سیاسی آمریکا بوده و از جذابیت جهانی آن کاسته و هم متاثر از شکستهای میدانی آمریکا در جبهههای مختلف در مواجهه با رقبایش در مناطقی نظیر شرق و غرب آسیا، قاره آفریقا و یا حتی اروپا بوده است.
حال در این بحبوحه، عرصه سیاست داخلی آمریکا نیز همچون حوزه سیاست خارجی این کشور، متاثر از این شکستها، جلوههایی از افول هژمونیک آمریکا را به نمایش گذاشته است. جلوههایی که علاوه بر نمایش کاستی و ضعفهای نظام حکمرانی آمریکا، از عدم توانایی حل و فصل مسائل و مشکلات حکایت دارند. از این منظر، اعتراضات جاری در آمریکا، یک نقطه و ایستگاه از روندی کلی است که در ادامه راه نیز بایستی انتظار نمودهای عینی تری از آن را داشته باشیم.
این رویدادهادر نهایت بسیاری از معادلات و جایگاه جهانی آمریکا را دگرگون میکنند. برخی تحلیلگران در آمریکا به این نکته اشاره میکنند که هیچ بعید نیست حتی آمریکا در اواخر دهه ۲۰۲۰ میلادی، از حیث حکمرانی سیاسی، به سمت یک کشور اقتدارگرا و دیکتاتوری تغییر جهت بدهد.