Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-28@05:26:53 GMT

بنای کعبه و عید قربان از نگاه تاریخ

تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۵۲۱۸۱

بنای کعبه و عید قربان از نگاه تاریخ

به گزارش ایسنا با توجه به برگزاری کنگره عظیم حج علی متقیان در یادداشتی، تاریخچه بنای کعبه و همچنین مأموریت بزرگ حضرت ابراهیم (ع) را مرور کرده است.

در این یادداشت می‌خوانیم: در قرآن کریم می‌خوانیم : "ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکا وهدی للعالمین" (۹۶ آل عمران)  مطابق این آیه کریمه ، اولین خانه‌ای که برای مردم  قرار داده  شده،  بنای کعبه است .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی در آیه مبارکه به این خانه،  نسبت اولین خانه‌ای می‌دهد که برای مردم و هدایت عالمیان در مکه بنا شده،  بایستی به جستجوی اولین انسان باشیم که اولین خانه را بنا کرده است.   

مطابق روایات اسلامی برای اولین بار حضرت آدم  بنای کعبه را گذاشت و گرد آن طواف کرد . این خانه در زمان  شیث پیامبر (ص) تجدید بنا شد و در طوفان نوح (ع)  زیر آب رفت و پنهان شد. نام این خانه را «بیت العتیق» گذاشته‌اند، چون زمین این خانه هیچگاه در مالکیت کسی نبوده است، این زمین عتق مالکیت دارد، تمام معابد و مساجد عالم حتی مسجد النبی (ص) در زمینی احداث شده که مالکیت زمین آن، روزی دردست فردی بوده است، اما زمین کعبه هیچگاه در ملک شخص خاصی نبوده است. در بعضی روایات دلیل بیت‌العتیق بودن خانه آمده است طواف کنندگان این خانه عتق  و آزادی از آتش دارند، بعضی هم گفته‌اند عتیق به معنای قدیم است و قدیمی‌ترین خانه معنا کرده‌اند .
 
ورود حضرت ابراهیم به سرزمین مکه:

حضرت ابراهیم به امر الهی ماموریت یافت به همراه همسرش هاجر و کودک خردسال و شیرخواره‌اش اسماعیل، از سرزمین فلسطین به سمت جنوب به مقصد نامعلومی حرکت کند. این مسافران یا مأموران الهی در مسیری که مقصد آن را نمی‌دانستند، در سرزمینی  متوقف شدند که آثاری از آبادانی نداشت. مأموریت ابراهیم بر آن شد که مادر و فرزندش را در این سرزمین تنها بگذارد و خود، مکان را ترک کند. ابراهیم به اطاعت از امر الهی، زن و فرزندش را در این سرزمین تنها گذاشت و رفت، هنگام ترک این سرزمین بی‌آب و علف چنین دعا کرد . 

"ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد ذی زرع عند بیتک المحرم" (۳۷ ابراهیم) 

حضرت ابراهیم که از او سنی گذشته و پیرمردی شده است،تمام هستی خود (همسر و فرزند دیر بدست آمده‌اش) را در این سرزمین بدون آب و غذا و امکانات و جمعیت، تنها می‌گذارد و به اطاعت امر الهی می‌رود.فرزندی که دیر به دنیا آمدنش در دعای ابراهیم بدان اشاره رفته است؛ "الحمدلله الذی وهب لی علی الکبر اسماعیل و اسحاق " (۳۹ ابراهیم)،هاجر و اسماعیل این مادر و پسر  در این سرزمین  بی‌آب و علف باقی می‌ماندند و پدر آنان را ترک می‌کند.  

پدید آمدن آب زمزم:

هاجر و اسماعیل در این سرزمین، بدون کمترین امکانات، با توشه‌ای مختصر باقی ماندند، آب و غذای مختصری که به همراه داشتند تمام شد،  پس از اینکه آب و غذای همراه آنان به پایان رسید، هاجر مادری که تحمل تشنگی فرزند شیر خوارش را ندارد، بدنبال آب راه می‌افتد، سراسیمه از این طرف به آن طرف می‌دود، از کوه صفا به سمت مروه می‌دود و برسر هر کوه  سراب می‌بیند، برمی‌گردد. در کوه صفا سراب می‌بیند، بدنبال آب، سریع‌تر به سوی مروه می‌دود، در حرکت به سوی صفا  نرسیده به سراب،بچه را می‌بیند، بادیدن بچه این قسمت را تندتر می‌دود، دویدن با اضطراب،خودش هم تشنه است، اما  مادر است و نگران بچه تشنه، این سراب دیدن موجب شد،مادر هفت بار مسیر بین صفا و مروه را طی کند. در هفتمین باری که به سوی مروه می‌دوید و نگران پسرش بود،مشاهده کرد از زیر پای اسماعیل چشمه‌ای فوران کرد، آب وسعت پیدا می‌کند، قسمتی از زمین را  می‌گیرد،هاجر هم از خوشحالی دستیابی به آب و هم خوف گسترش آن، یکباره  فرمان می‌دهد "زم زم" آهسته، آهسته، (در بعضی منابع آب گوارا که شور نیست معنا کرده‌اند)،  آب در محدوده‌ای متوقف می‌شود. در این سرزمین لم یزرع آب حیات پیدا شد، حال در این وادی علاوه بر  مادر و بچه، چشمه آب هم اضافه شده است و از نگرانی هاجر و بچه به خاطر آب برطرف شد .
 
اولین ساکنان مکه:

با پدید آمدن آب ، در این سرزمین بی‌آب و کوهستانی،نشان حیات پیدا شد، پرنده‌ها بادیدن آب به سوی آب پایین می‌آمدند، کسانی که در بیابان بی‌آب گرفتار می‌شوند، برای پیدا کردن آب به پرندگان درحال پرواز در آسمان، می‌نگرند که در کجا فرود می‌آیند، فرود پرندگان در هر منطقه، نشان از آب است، نشستن پرندگان  در نقطه‌ای که هیچگاه آب نداشته، چادرنشینان اطراف را به آن نقطه‌ای حساس کرد و بسوی محل نشستن پرندگان حرکت کردند. وقتی منطقه را از طریق پرندگان یافتند ، با یک زن و یک بچه خردسال  یا شیرخوار و چشمه آبی مواجه شدند.

این طایفه که برای اولین بار این منطقه داری آب را پیدا کرده بودند، طبق سنت کوچ نشینی، در منطقه مستقر و گرد آب چادر زدند و استقرار یافتند. این چادر نشینان که از قبیله جرهمیان بودند،  اولین قبیله‌ای هستنند که دراین منطقه مستقر شدند و بنای شهر مکه را گذاشتند.  
اسماعیل در کنار مادر در منطقه با قبیله جرهمیان زندگی کرد و جوانی برومند شد. 

بازگشت ابراهیم و مأموریت تازه: 

حضرت ابراهیم به امر الهی بار دیگر به سرزمینی آمد که چندی پیش زن و فرزندش را رها کرده بود. ابراهیم که پس از سال‌ها به منطقه  وارد می‌شد،  اسماعیل را جوانی برومند و شایسته یافت. این بار خداوند  ماموریت جدیدی به حضرت ابراهیم  واگذار کرد. این مأموریت بزرگ  تجدید بنای کعبه  بود. کعبه‌ای که از زمان آدم ابوالبشر بنا شده بود و بر اثر حوادث طوفان نوح از بین رفته و فراموش شده بود. این که در قرآن آمده است که ما محل کعبه را  به ابراهیم نشان دادیم به همین دلیل است.

نشان دادن مکان کعبه:

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "واذ بوانا لابراهیم مکان البیت ان لاتشرک بی شیئا و طهر بیتی للطایفین والقایمین و الرکع السجود" (حج ۲۶) ما مکان بیت را به ابراهیم نشان دادیم ، بوانا لابراهیم مکان البیت، نشان دادن مکان،این آیه مشخص می‌کند که قبلا در این نقطه از زمین،  بنایی بوده است.حال این مکان قرار است بدست ابراهیم  تجدید بنا شود، نه احداث. 

بدلیل همین آیه و نشان دادن  سنگ بن کعبه، با اطمینان می‌توان گفت حضرت ابراهیم خلیل الرحمن،  بنیانگذار کعبه نیست ، بلکه  تجدید بنا کننده کعبه است.سنگ بنایی که توسط ابراهیم گذاشته شده است، تا امروز پا برجا است واز پانزده رجب سال دوم هجری به عنوان  قبله مسلمانان شناخته شد.

تجدید بنای کعبه

حضرت ابراهیم ماموریتش را آغاز کرد. با کمک اسماعیل سنگ‌های کعبه را از  محل جبل النور (همان کوهی که غار حرا در آن قرار دارد) به محل احداث کعبه آورد. 

"واذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربنا تقبل منا انک انت السمیع الدعا" (بقره ۱۲۷)

در این آیه مشخص می‌کند که ابراهیم به کمک اسماعیل دیوارهای کعبه را بالابرده است. وقتی اسماعیل به کمک ابراهیم در ساختن کعبه نقش داشته، مسلم  است که اسماعیل کودک نبوده است. 

در آیه شریفه "ان اول بیت وضع للناس" آمده است"فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا" وقتی ساختن  خانه به اتمام  رسید، در این خانه  مقام ابراهیم قرار داده شد. در روایات آمده است، مقام ابراهیم که درآیه شریفه آمده،همان سنگی است که ابراهیم  برای زیر پای خود  به عنوان چوب بست در احداث کعبه استفاده کرده است. ابراهیم خانه را تجدید بنا و گردآن طواف کرد و این محل را برای عبادت موحدان قرارداد و اعلام کرد هرکسی داخل این خانه برود در امان است .

ذبح اسماعیل ؛ ماموریت دیگر ابراهیم: 
 
حضرت ابراهیم پس از اتمام بنای کعبه و طواف آن ماموریتی دیگر یافت. ابراهیم در طول مدت رسالتش از امتحان‌های متعددی سربلند بیرون آمد،" واذابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما" (۱۲۴ بقره) ابراهیم وقتی از همه امتحانات سربلند شد به مقام امامت رسید. 

مأموریت حساسی به او داده شده است،این بار با دیگر ماموریت ها متفاوت است ،  امتحان دیگری برای ابراهیم رقم خورده، تاکنون او را به آتش انداخته بودند، خداوند به آتش دستور داد " قلنا یانار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم" (۶۹ انبیا)  آتش برای ابراهیم سرد و سلامت شود.  یک بار زن و بچه را در سرزمین بی‌آب و علف رها کرد. این بار پای پسرش در میان است. پسری که دیر به دست آمده ، نزد او عزیزاست، به پسر که جوانی برومند است و قابل تشخیص، این بار امتحان ابراهیم طرف دیگری هم دارد، رو به پسر می‌کند و امر الهی را این گونه بیان می‌کند "قال یا بنی انی اری فی المنام  انی اذبحک فانظر ماذا تری" فرزندم درخواب دیدم تو را ذبح ( در راه خدا قربانی ) می‌کنم ، نگاه کن نظر توچیست ؟ اسماعیل پاسخ داد:  "یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء‌الله من الصابرین (صافات۱۰۲) 

ابراهیم برای اجرای امر الهی بارضایت فرزندش،از حرم خارج شد چرا که سرزمین مکه "و من دخله کان آمنا" است.  این سرزمین در امنیت هست. براین اساس  ابراهیم به همراه فرزندش اسماعیل از سرزمین مکه حرم  امن الهی،خارج شدند و به سرزمین منی رفتند و آماده اجرای امر الهی  شدند.  

اجرای امر الهی با قبول اسماعیل: 

اسماعیل پذیرفت و گفت پدرم هرچه دستور داری اجرا کن، به  خواست خدا مرا از صابرین خواهی یافت.

حضرت ابراهیم از حرم بیرون رفت و به سرزمین منی رسید. در این مکان ماموریت خود را اجرا و کارد را در گلوی اسماعیل گذاشت،‌ شیطان سر راه او پیدا شد تا او را منع کند. ابراهیم با پرتاب سنگ شیطان را دور کرد. بار دوم شیطان آمد و با پرتاپ سنگ رانده شد. سومین بار که شیطان رسید و بازنگری‌های ابراهیم مواجه شد شیطان هم فهمید که این مرد بر اجرای فرمان الهی مصمم است ، ابراهیم پس از رد شیطان و زیر پا گذشتن وسوسه‌های شیطانی و غلبه برهوای نفس، به کار خود ادامه داد، چاقو را برگلوی اسماعیل گذاشت. با تمام قدرت فشار می‌داد. هر چه برپوست گلو رفت و آمد کرد،چاقو نبرید. ابراهیم  که در این کار بر نفس و احساس خود مسلط و به امر الهی تن داده بود از جان فرزندش گذشته است. اسماعیل هم همین طور او یک طرف ماجرا بود اگر اسماعیل اعلام آمادگی نمی‌کرد، امکان اجرا نبود، این آمادگی اسماعیل را ذبیح الله کرد. 

حضرت ابراهیم مشغول اجرای امر الهی است. بعضی منابع نوشته‌اند اسماعیل از پدر خواست از پشت سر او را ذبح کند تا مبادا هنگام ذبح چشمان پدر بر چشمان پسر بیافتند و احساس پدر و پسری مانع شود،ابراهیم از قفا چاقو را بر گردن اسماعیل گذاشت، چاقو نمی‌برید. چاقو را بر زمین زد، چاقوی دیگری برداشت و به کارش ادامه داد تا اینکه  ندا آمد:  ”فدیناه بذبح عظیم“  (صافات ۱۰۸) ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم،  گوسفندی آمد و ابراهیم به جای اسماعیل گوسفند را قربانی کرد.   

حضرت ابراهیم از این امتحان هم سربلند بیرون آمد و پس از انجام اعمال حج مکه را ترک کرد.

کارهای ابراهیم و هاجر در این امتحان الهی، جزو اعمال حج شد و تمامی افرادی که در این سرزمین حج بجا می‌آورند به ابراهیم  و هاجر تأسی می‌کنند. طواف ابراهیم گرد خانه کعبه، قریانی گوسفند در منی، رمی سه گانه شیطان در جمرات ، و سعی صفا و مروه به تاسی از هاجر انجام می‌شود.

حضرت ابراهیم پس از تجدید بنای کعبه واعمال حج و موفقیت در امتحان الهی مکه را ترک کرد و مادر و پسر را تنها گذاشت و برای همیشه به منطقه فلسطین بازگشت.  

اسماعیل ماند و مسئولیت کعبه:
 
اسماعیل در مکه ماند و مسئولیت کعبه را به عهده گرفت، مکه دیگر به شهری تبدیل شده بود که در مسیر تجارت شام قرار داشت و تاجران در این منطقه رفت و آمد زیادی داشتند و برای فروش اموال وارداتی خود مشتری پیدا می‌کردند. کم کم مکه به شهری مذهبی  و تجاری  تبدیل شده بود. پیروان دین حنیف ابراهیم هم برای انجام مناسک حج،  به این شهر روی می آوردند.

نکته مهم اینکه در مذهب حنیف ابراهیم  ماه رجب، از ماه‌های مهم و ماه عبادت و بندگی و اعتکاف بود و از جمله ماه‌های حرام به شمار می‌رفت. اما به جهت تسهیل در امر حج  ورفت و آمد کاروان‌های زیارتی و جلوگیری از دست  برد دزدان و راه زنان به کاروان‌های زیارتی حج، ماه‌های ذیقعده که آغاز حرکت کاروان‌ها بسوی  مکه بود و ماه ذیحجه که ماه مناسک حج انجام می‌شد و ماه محرم که کاروان‌های زیارتی به منطقه  و دیار خود برمی‌گشتند ، به عنوان ماه حرام شناخته شد. در ماهای چهارگانه حرام حتی در دوران جاهلیت در منطقه عربستان  هیچ گونه زد وخورد و دزدی و حمله‌های ناجوانمردانه باهدف  قتل و غارت یک قبیله،  که جزو فرهنگ دروه جاهلیت عربستان بود، صورت نمی‌گرفت .

مکه شهر بزرگی شد، اسماعیل بعد از تجدید بنای کعبه به بزرگی مکه رسید و مسئولیت بزرگی مکه را عهده دار شد. وی، این مسئولیت را تا آخر عمر  ۱۲۰ یا ۱۳۰  ساله اش ادامه داد.   

پس از اسماعیل فرزندانش مسئولیت کعبه  را عهده‌دار شدند. تا اینکه قبایل‌ متعدد بر منطقه مسلط شده و براساس عقاید خود کعبه را که خانه توحید بود، با شرک آلوده کردند. 

منبع: الف

کلیدواژه: اجرای امر الهی حضرت ابراهیم بنای کعبه تجدید بنا کاروان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۵۲۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، ۸ اردیبهشت سالگرد شهادت شهید علی اکبر شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران است.


خلبان شهید شیرودی از خلبانان شهید هوانیروز ارتش بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ارتش به مبارزه با رژیم پهلوی می‌پرداخت. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در راه مبارزه با شرارت‌های ضدانقلاب و جدایی‌طلبان در کردستان نقش مهمی را ایفا کرد تا جایی که او را «ستاره کردستان» لقب نهادند.

خلبان شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» ۲۵ دی سال ۱۳۳۴ در روستای «بالا شیرود» از توابع شهرستان «تنکابن» متولد شد. وی سال ۱۳۵۱ به استخدام ارتش در آمد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رسانده و سپس دوره خلبانی بالگرد جنگنده بل «ای اچ -۱ موسوم به کبرا» را در پادگان اصفهان گذراند.

«علی‌اکبر قربان شیرودی» در راستای مبارزات انقلابی خود، یک‌بار تصمیم گرفت تا با بالگرد خود به یک عنصر پهلوی زده و او را از میان بردارد. وی همچنین ضمن شرکت در راهپیمایی‌ها علیه رژیم پهلوی، به دستور حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، از پادگان خارج شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهید شیرودی در پاوه نقش تعیین‌کننده‌ای در راه مبارزه با ضدانقلاب و بازپس‌گیری این شهر ایفا کرد و در جریان یکی از مأموریت‌های محوله در منطقه غرب، وقتی از طرف «بنی‌صدر» به وی ابلاغ شد تا نسبت به تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه در پاوه اقدام کند، از فرمان او تمرد کرد.

شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» در دوران هشت سال دفاع مقدس نیز عملکرد به‌موقع و تأثیرگذاری در برابر تجاوزگری‌های ارتش بعث عراق داشت و با انجام پروازی بی‌نهایت حساس و خطرناک، پیشاپیش سایر بالگرد‌ها به قلب دشمن می‌زد. وی همچنین توانست رکورد یکی از بالاترین پرواز‌های جنگ با بالگرد کبرا را در دنیا به نام خود ثبت کند.

این خلبان شجاع هوانیروز ارتش، سرانجام هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ وقتی برای بازپس‌گیری ارتفاعات «بازی‌دراز» به سوی «سرپل‌ذهاب» حرکت می‌کرد، از ناحیه پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.

دوران کودکی و تحصیل
علی‌اکبر قربان شیرودی در کنار تحصیل به کشاورزی می‌پرداخت تا این‌که پس از پایان دوره متوسطه برای ادامه تحصیل عازم تهران شد.

شیرودی سال ۱۳۵۱ و پس از ۲ سال تحصیل در تهران، به استخدام ارتش در آمد. او برای ادامه کار در ارتش، پرواز و خلبانی را انتخاب کرد؛ بنابراین دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رسانده و سپس دوره خلبانی بالگرد جنگنده بل «ای اچ -۱ موسوم به کبرا» را در پادگان اصفهان گذرانده و با درجه ستوانیاری فارغ‌التحصیل شد. وی پس از سه سال خدمت در ارتش، به کرمانشاه رفت و در آن‌جا با خلبان شهید «احمد کشوری» آشنا شد.

فعالیت‌های انقلابی
«علی‌اکبر قربان شیرودی» در راستای مبارزات انقلابی خود، در مانوری که یکی از اعضای طاغوت در آن شرکت داشت، تصمیم گرفت تا با بالگرد خود به جایگاه زده و آن عنصر پهلوی را از میان بردارد؛ امّا به دلایلی موفق به انجام این کار نشد.

«علی‌اکبر قربان شیرودی» پس از شروع نهضت انقلاب اسلامی به‌رهبری امام خمینی (ره)، به صفوف راهپیمایی‌کنندگان پیوست و به دستور حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، از پادگان خارج شد.

ستاره کردستان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع غائله ضدانقلاب در کردستان، «علی‌اکبر قربان شیرودی» داوطلب اعزام به آن مناطق شد و در ۲۴ سالگی به‌عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شیرودی در جنگ پاوه نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در بازپس‌گیری این شهر ایفا کرد و اقدامات و فعالیت‌های او در غرب کشور، در کنار دیگر همرزمانش از جمله شهید «کشوری» و شهید «سهیلیان»، باعث شد که شهید «ولی‌الله فلاحی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، او را «ستاره غرب کشور» بنامد.

شهید «فلاحی» درباره شهید «شیرودی» گفته است: «ناجی غرب و فاتح گردنه‌ها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکن‌ها را ممکن ساخت».

در جریان یکی از مأموریت‌های محوله در منطقه غرب، از طرف «بنی‌صدر» به وی ابلاغ شد تا نسبت به تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه در پاوه اقدام کند؛ اما وی در مقابل این دستور، با قاطعیت گفت: «ما می‌مانیم و با همین ۲ هلیکوپتری که در اختیار داریم، مهمات دشمن را می‌کوبیم و مسئولیت تمرد را می‌پذیریم».

شهید «مصطفی چمران» نیز ضمن نامیدن شهید «شیرودی» به‌عنوان «ستاره درخشان جنگ کردستان»، در باره او گفته است: «من خاطرات بسیاری با شهید شیرودی دارم و از روز‌های اولی که در کردستان شروع به نبرد کردیم، وی از طرف هوانیروز با ما همکاری می‌کرد. او یکی از خلبانانی بود که واقعا از ستاره‌های درخشان مبارزات کردستان بود. به‌خاطر دارم که با هلی‌کوپتر خود مثل یک جت عمل می‌کرد. هنگام هجوم به دشمن، بدنه هلی‌کوپتر را کج می‌کرد و به‌صورت مایل، شیرجه می‌رفت. دشمن را زیر رگبار گلوله می‌گرفت و با آن وحشتی که در درون دشمن ایجاد می‌کرد، بزرگ‌ترین ضربات را به آنان می‌زد. زمانی‌که نیرو‌های ارتش در نزدیکی شهر «سقز» در محاصره و کمین دشمن قرار گرفته بودند، وی با تاکتیک‌های شجاعانه توانست آنان را از کمین دشمن نجات دهد».

فعالیت‌ها در دوران دفاع مقدس
شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» پس از آغاز جنگ تحمیلی، رهسپار کرمانشاه شد و به‌همراه ۲ خلبان دیگر از جمله شهید «حمیدرضا سهلیان» با استفاده از ۲ بالگردی که در اختیار داشتند، در طول تمامی ۱۲ ساعت روشنائی روزانه، مستمراً اقدام به سوختگیری و اخذ مهمات اقدام نموده و در ادامه با انجام پروازی بی‌نهایت حساس و خطرناک که وی به‌عنوان تنها موشک‌انداز این گروه پروازی بود، پیشاپیش سایر بالگرد‌ها به قلب دشمن زد و توانست ادوات زرهی و مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر آنها وارد کند.

عملکرد به‌موقع و تأثیرگذاری «علی‌اکبر قربان شیرودی» باعث شد که در ۸ مهر سال ۱۳۵۹ وی از درجه ستوانیار سوم خلبان به درجه ستوان سوم خلبان ارتقا یابد؛ اما برخلاف انتظار، وی با ارسال نامه‌ای به فرمانده پایگاه هوانیروز کرمانشاه درخواست کرد که درجه تشویقی به وی اعطا نشود.

«علی‌اکبر قربان شیرودی» در بخشی از این نامه که در ۹ مهر سال ۱۳۵۹ نوشته، آورده است: «تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ‌ها شرکت نموده‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته‌ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته‌ام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی‌ای که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده‌ام، برگردانید».

علاوه بر این، وی در مدت خدمت خود بار‌ها مورد تشویق و ارشدیت درجه قرار گرفت؛ اما با این استدلال که برای کمک به اسلام و قرآن می‌جنگد، هیچ کدام از آنها را قبول نکرد. آن‌چنان که در وصیت‌نامه خود گفته است: «در هنگام رفتن به مأموریت حالت یک عاشق را دارم که به‌طرف معشوق می‌رود و در هنگام بازگشت، با وجود موفقیت غمگینم؛ چون احساس می‌کنم هنوز آن‌طور که باید، خالص نشده‌ام تا مورد قبول دعوت خدا قرار گیرم».

«علی‌اکبر قربان شیرودی» ۲ هفته قبل از شهادتش، بهترین خاطره خود را چنین تعریف کرده است: «اوایل جنگ بود، عراق در یکی از جبهه‌ها با سه لشکر کامل حمله کرد. ما با کمترین وسایل و نفرات، این سه لشکر را همراه با ۸۰ درصد وسایل‌شان از بین بردیم تا آن‌جا که باقی‌مانده اندک نفرات‌شان نیز مجبور به فرار شدند و این بهترین خاطره من است که در ۲۴ ساعت مقاومت مردانه، عراق را از آن فکری که سه روزه می‌خواست به تهران برسد، آن‌چنان پشیمان کردیم که دیگر راهی برایش باقی نمانده بود».

«علی‌اکبر قربان شیرودی» در چند عملیات پروازی خود تلفات سنگینی را به نیرو‌ها و تجهیزات دشمن در نقاط راهبردی غرب کشور وارد کرد. وی در ۱۳ دی سال ۱۳۵۹ و در پی خیانت‌های آشکار بنی‌صدر، به افشاگری علیه وی پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست تا با ایمان، اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین ایام او را به بهانه بازپس‌گیری ارتفاعات «بازی‌دراز» بازداشت تنبیهی کردند که در نتیجه واکنش انقلابیون و اعضای سپاه کرمانشاه، حکم بازداشت وی منتفی شد.

«علی‌اکبر قربان شیرودی» در همان مدت کوتاه نقش‌آفرینی خود در دفاع مقدس، توانست رکورد یکی از بالاترین پرواز‌های جنگ با بالگرد کبرا را در دنیا به نام خود ثبت کند. شیرودی بار‌ها از خطر گلوله‌های دشمن جان سالم به در برد، در حدی که بالگرد‌های وی بیش از ۴۰ بار سانحه داده و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به بالگردش نیز ثبت شده است.

شهادت
۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۰، وقتی ارتش بعث عراق لشکری زرهی را با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره‌انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس‌گیری ارتفاعات «بازی‌دراز» به سوی «سرپل‌ذهاب» حرکت داد شیرودی نسبت به انهدام چندین تانک از نیرو‌های دشمن اقدام کرد که از ناحیه پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.

خلبان‌یار «احمد آرش» که به‌همراه شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، در مورد چگونگی شهادت وی گفته است: «در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آن‌که چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانک‌های عراقی به بالگرد ما اصابت کرد. زمین و آسمان دور سر ما چرخیدند. در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به تانکی که شلیک کرده بود، نشانه رفت و آن را منهدم کرد. من بی‌هوش شدم و وقتی به هوش آمدم، دیدم از بالگرد بیرون افتاده و بین تانک‌های خودی و دشمن سقوط کرده بودیم. او را صدا زدم اکبر اکبر! اما جوابی نداد. در همان لحظه اول شهید شده بود. گلوله از پشت کتف اصابت کرده و از جلوی سینه‌اش خارج شده بود».

سرلشکر شهید فلاحی رئیس سابق ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز گفته است: «وقتی خبر شهادت شهید شیرودی را به حضرت امام خمینی رساندم، یک ربع به فکر فرو رفتند. حضرت امام در مورد همه شهدا می‌گفت خدا آنها را بیامرزد؛ ولی در مورد شیرودی گفت که او آمرزیده است».

همچنین پس از شهادت «علی‌اکبر قربان شیرودی»، شخصیت‌های دیگری نیز نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات مختلفی کرده‌اند؛ از جمله حضرت امام خامنه‌ای او را «مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا» توصیف کرده و مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین «هاشمی رفسنجانی» نیز در مورد وی گفته است: «من در قیافه شیرودی مالک‌اشتر را دیدم».

خصوصیات اخلاقی
از سجایای شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» می‌توان به تقید وی در نماز اوّل وقت اشاره کرد. به‌عنوان نمونه وی در مصاحبه با خبرنگاران خارجی، وقتی صدای الله‌اکبر را شنید، مصاحبه را نیمه‌تمام گذاشت و به طرف مسجد رفت. خبرنگاران به زبان انگلیسی و آلمانی می‌پرسیدند که چه اتّفاقی افتاده و با دوربین و سایر وسایل به دنبالش رفتند. او لحظه‌ای سرش را برگرداند و گفت: «اللّه، مسجد» و به سرعت از آن‌جا خارج شد و در مسجد وضو گرفت و مانند همیشه با رزمندگان به نماز ایستاد.

ولایت‌مداری
ولایت‌پذیری از دیگر ویژگی‌های اخلاقی شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» است؛ به‌عنوان نمونه وقتی مصاحبه‌کنندگان از وی تقاضا کردند که محدوده جغرافیایی پرواز‌های آینده‌اش را ترسیم کند، به آنها گفت: «بهتر است نقشه‌های دنیا را نگاه کنند؛ زیرا اگر امام خمینی فرمان دهد، در هر نقطه جهان که مرکز کفر است، می‌جنگم».

عدالت‌خواهی
عدالتخواهی از دیگر ویژگی‌های اخلاقی شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» است. دختر وی از ویژگی‌های خاص پدرش چنین گفته است: «ویژگی خاصی که پدرم داشت و همیشه در ذهن من ملکه شده، سه خصلت یعنی حرف حق زدن، عدالت و رک‌گویی است که همه از آن یاد می‌کنند. شهید شیرودی برایش مهم نبود که چه شخصی مقابلش ایستاده است، چیزی که برایش مهم بود، عدالت، مردم، مقابله با ظلم و ستم و مقابله با بی‌عدالتی بود».

وصیت‌نامه
خلبان شهید علی‌اکبر قربان شیرودی در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است:
«هنگامی که پرواز می‌کنم احساس می‌کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می‌شوم و در بازگشت هر چند پروازم موفقیت‌آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم؛ چون احساس می‌کنم هنوز خالص نشده‌ام تا به سوی خداوند برگردم.

اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمی‌رفتم. پیروزی‌های ما مدیون دست‌های غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب‌ها و گروه‌ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم».

مجموعه تلویزیونی «سیمرغ»

مجموعه تلویزیونی سیمرغ سال ۱۳۷۱ تولید و برای اولین‌بار از شبکه یک سیما پخش شد. این مجموعه تلویزیونی زندگی و حماسه‌های شهیدان «احمد کشوری» و «علی‌اکبر شیرودی» از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران را روایت می‌کند.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو

دیگر خبرها

  • با قدم زدن در خانه تاریخی زینت الملک قوامی به تاریخ سفر کنید + فیلم
  • بهره‌برداری از طرح بهداشتی و درمانی در اسفراین
  • برگزاری روز ملی خلیج‌فارس با نگاه نمایش اقتدار ایران در بوشهر
  • شهید شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران
  • پیام تبریک کاظمی‌پور درپی تاریخ‌سازی بانوی ملی‌پوش تیم دوومیدانی ایران
  • انتظار ۹ ساله تمام شد/ پرواز حجاج استان سمنان در آسمان سرزمین وحی
  • دشمن با نشانه رفتن حجاب قصد ضربه به روح و روان جامعه را دارد
  • تاریخ‌سازی میزبان در خانه/ تایلند فینالیست فوتسال آسیا شد
  • اعزام ۸۵ زائر عمره از ایلام به سرزمین وحی
  • پنج بازیکن برتر تاریخ فوتبال از نگاه جمال موسیالا