آیا دین به خشونت دعوت میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۵۶۶۵۲
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، حتماً شنیدهاید که عدهای دین و عقاید دینی را عامل و سبب خشونت و کشتار میدانند. پس از رویکار آمدن گروههای تکفیری، انگشت اتهام، پیش از هرچیز به سمت خشونت نرفت، بلکه این دین اسلام بود که متهم اصلی این معرکه شناخته میشد، اما به راستی دین به خشونت دعوت میکند؟ پاسخ این سؤال را در یکی از یادداشتهای مرحوم رضا بابایی در کتاب «دیانت و عقلانیت» میخوانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما مشغول مطالعه بخشی از این کتابید
خشونت مذهبی علت نیست، معلول است
خشونت در خانواده یا کشور یا در هر منطقه از جهان نشانه وجود بحران در آنجاست. بحران از هر نوعی که باشد یا خشونت میآفریند یا افسردگی زیرا تعادل را برهم میزند و جایگزین تعادل یا افراط است یا تفریط. به عبارت دیگر خشونتگرایی گروههای مذهبی یا قومی علت بحرانهای منطقهای یا کشوری نیست؛ بلکه خود معلول و پیامد بحرانی است که راهی برای ظهور و بروز نیافته است.
خشونت مذهبی نتیجه فقر فرهنگی است
هیچ دین و آیینی منشاء اصلی خشونت نیست؛ اما نوع خاصی از دینداری بر آتش بحرانها نفت میریزد و شعلههای سرکش خشونت را میافروزد. بر پایه این نظریه برخی قرائتها و گرایشهای دینی علت افراطگریاند، اما باید علت اصلی را جست. اگر خشونت فردی محصول مجموعهای از عوامل روانی و محیطی است، خشونت فراگیر مذهبی یا قومی نیز نتیجه فقر فرهنگی است و خاستگاه فقر فرهنگی آشفتگی اقتصادی و تلاطمهای سیاسی پی در پی در منطقه است که آن نیز خود علتهایی درونی و بیرونی دارد.
بله! خشونتطلبان مسلمان برای تقدیس و توجیه رفتارهای خشونتطلبانه خود از اسلام مایه میگذارند، اما اگر مذهب آنان مسیحیت هم بود، همچنان خشونت میورزیدند. مشکل در مذهب نیست؛ در فرهنگ و مردم سرزمینی است که این مذهب را دارند. چنان که مردم با موقعیت شبیه مردم خاورمیانه به رغم پیروی از نرمخوترین آیین یعنی آیین «بودا» همین رفتار را خواهند داشت، مانند رفتار بوداییان میانمار با مسلمانان و وحشیانهترین خشونتها را میتوان در کارنامه مسیحیان دیروز دید؛ مثل کشتار «بایتیستها».
نه دین اثرگذار است، نه چشمِ بادامی
وجود برخی باورهای سخت کیشانه در آیین x، به معنای خشونتطلبی آن آیین نیست، زیرا اولاً این گونه باورها در همه آیینها و دینها بیش و کم وجود دارد؛ ثانیاً، در همان مذهب x، فرمانها و باورهای ضدخشونت کم نیست. پیروان آیین x را نباید بدون همه مختصات جغرافیایی و تاریخی آنان منظور کرد و تنها به مذهبشان نگریست چنان که نمیتوان گفت همه چشم بادامیها سختکوش و باهوشند. میدانیم که میان چشمِ بادامی و سختکوشی ارتباط علّی و معلولی وجود ندارد. آنچه چشم بادامیها را سختکوش و باهوش کرده است، موقعیت خاص جغرافیایی و نیز پیشینه تاریخی و اجتماعی آنان است، نه شکل بادامی چشمشان.
دین، بر پایه تندترین و خشونت آمیزترین قرائتها نیز عامل اصلی خشونت درازمدت و دامنهدار در هیچ منطقهای از جهان نیست. حتی برای نزاعهای دینی و مذهبی نباید در پی ریشههای دینی و مذهبی بود. خشونت و منازعات قومی یا مذهبی از جایی دیگر آب میخورد. جنگهای ایران صفوی با امپراطوری عثمانی و جنگهای صلیبی در جهان نیز از همین دست است. این دو نمونه به رغم ظاهر دینی و ایدئولوژیکشان، انگیزههایی دیگر پشت سر دارند.
اسلام مالزی یا سومالی، کدامیک؟
کسانی که دین یا هرگونه باورمندی آیینی را علت خشونت میپندارند از عوامل مهم محیطی غافل شده و در ثانی نوعی ذاتانگاری را در دین پذیرفتهاند. دین جوامع منحط، منحط است و دین جوامع توسعه یافته، بخشی توسعه یافته و سازگار با مدنیت آن جامعه است؛ بنابراین اگر اسلام مالزی با اسلام سومالی فرق میکند به این دلیل است که مالزی با سومالی فرق میکند، زیرا اسلام مالزی اسلام است به اضافه فرهنگ، اقتصاد و سرمایههای تاریخی و اسلام سومالی اسلام است به اضافه فقر، آشفتگی منطقهای، بیثباتی و حضور قدرتهای بیگانه در منطقه.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: خشونت خشونت طلبی دین تعصب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۵۶۶۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمایت ساواک از حسینیه ارشاد؟!
آیا چنانکه دکتر سید حسین نصر، رئیس دفتر فرح پهلوی در سالهای پیش از انقلاب ادعا کرده «پولهای حسینیه ارشاد توسط سازمان امنیت میآمد»؟ او که خود میگوید به دلیل مواضع دکتر علی شریعتی از مسئولیت مشاوره حسینیه ارشاد کنارهگیری کرده بود، در ویدئویی که اخیراً بازنشر شده، مدعی است مصالح ساخت این حسینیه که گران بود، با کمک سازمان امنیت فراهم میشد.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اما در اسناد باقیمانده از ساواک نه تنها نشانهای از حمایت مالی و مادی از حسینیه ارشاد نیست، بلکه آنچه صراحتاً در مکاتبات این سازمان آمده، تلاش برای کسب اطلاع از منابع درآمدی حسینیه است.
۴ سال پس از احداث حسینیه ارشاد، ناصر مقدم مدیرکل وقت اداره سوم ساواک در نامهای به ساواک تهران، خواستار دستور تحقیق درباره محل درآمد و مخارج آنجا شد:
«به ریاست ساواک تهران (ه ۳)
از اداره کل سوم (۳۱۶)
درباره حسینیه ارشاد
پیرو ۳۱۶/۸۴۰۸۴- ۴۷/۸/۲۵
یک بررسی و برآورد اجمالی نشان میدهد بطور متوسط سالیانه دو میلیون (/۲۰۰۰۰۰۰) ریال هزینه اداره حسینیه مزبور میباشد که با در نظر گرفتن مدت زمان فعالیت این حسینیه مبلغ قابل توجهی خواهد بود که تأمین مخارج مذکور خارج از امکانات مؤسسین و گردانندگان آن میباشد علیهذا با توجه به اینکه مؤسسه فوق محل درآمدی ندارد و از طرفی دلایل و مدارکی که نشان دهد هزینه موصوف از طریق پرداخت سهم امام و سهم سادات و غیره تأمین میگردد موجود نیست و اصولاً هم نمیتواند از این طریق تأمین شود، خواهشمند است دستور فرمائید سریعاً در مورد محل درآمد مخارج حسینیه ارشاد تحقیقات لازم معمول و نتیجه را منعکس سازند. ضمنا تعیین و اعلام نمایند هزینه ساختمان آن که حدود مبلغ هشتاد میلیون ریال میباشد از چه محلی تامین گردیده است. مدیرکل اداره سوم - مقدم۴۸/۷/۱»
هزینه اداره سالانه ۲۰۰ هزار تومانی حسینیه ارشاد چند روز قبل از ارسال آن نامه، در گزارش اداره کل سوم ساواک قید شده بود:
«از ۳۱۶
تاریخ ۴۸/۶/۲۶
گزارش
درباره حسینیه ارشاد
محترما" معروض میدارد.
مؤسسه فوقالذکر در سال ۴۴ ساختمان آن آغاز و از سالهای ۴۵-۴۶ با کسب مجوز قانونی شروع به فعالیت نموده است. این مؤسسه در خیابان قدیم شمیران بالای سهراه ضرابخانه ایستگاه چاله هرز واقع و دارای ۴۲۰۰ متر مربع زیربنا که با روش نوین و با مبلمانی که مجهز بوسایل کافی سمعی و بصری میباشد ساخته شده است. سالن کنفرانس و سخنرانی آن ۲۰۰۰ نفر گنجایش دارد و سخنرانیها بلافاصله به سه زبان فرانسه - عربی - انگلیسی ترجمه میشود. هزینه ایجاد این مؤسسه بالغ بر هشت میلیون تومان شده و هزینه اداره آن ۲۰۰ هزار تومان در سال میباشد.
طبق اساسنامه موجود مؤسسین و گردانندگان مؤسسه مزبور سه نفر به اسامی: دکتر عبدالحسین علیآبادی دادستان دیوانعالی کشور، محمد همایون رئیس شرکت پلار، ناصر میناچی مقدم وکیل دادگستری میباشند که سه نفر مزبور فاقد سابقه مضره هستند لیکن شهربانی کل کشور بجای دکترعبدالحسین علیآبادی شخصی را به نام مرتضی مطهری که دارای سابقه بازداشتی میباشد یکی از مؤسسین حسینیه ارشاد معرفی کرده است.
در بولتن ویژه ساواک که یک هفته پس از تعطیلی حسینیه ارشاد با قید «سرّی» منتشر شد، تصریح شده است که حسینیه «دارای هیچگونه وابستگی به سازمان ملی یا دولتی مشخص نمیباشد و از سازمان اوقاف یا سایر سازمانهای دولتی کمک مالی دریافت نمینماید.»
در بولتن اشاره شده که «سخنران اصلی جلسات مذهبی حسینیه ارشاد دکتر علی شریعتی مزینانی میباشد که در سنوات گذشته مطالبی که جنبه مضره و خلاف مصالح مملکتی داشته باشد عنوان ننموده لکن بعضا در لفافه مطالبی دایر بر مقایسه سوسیالیزم و قوانین اسلامی عنوان کرده است…»
تنها سه ماه پس از این گزارش بود که ارتشبد نعمتالله نصیری، رئیس ساواک در نامهای به شهربانی کل کشور خواستار جمعآوری برخی کتابهای دکتر علی شریعتی با این بهانه میشود: «دکتر علی شریعتی مزینانی که از عناصر ناراحت و مخالف دولت میباشد و قبلاً با سخنرانی در حسینیه ارشاد و برخی از کانونهای دانشجویی مبادرت به ایراد سخنان تحریکآمیز مینمود…» (نگاه کنید به راستیآزمایی ادعای سید حسین نصر؛ بخش اول)
در قسمت نظریه این گزارش سرّی آمده که: «اگرچه مدارک مستندی وجود ندارد که حکایت از وجود رابطه مستقیم بین گردانندگان این مرکز با عناصر خرابکار و افراطی مذهبی بنماید، معهذا بعلت ضعف مدیریت گردانندگان حسینیه مذکور و رخنه برخی عناصر ناصالح در آن و بطور کلی جو مساعدی که در کانون مورد بحث به منظور برخورد افکار و عقاید مذهبی بوجود آمده، زمینه بسیار مساعدی را فراهم ساخته تا عناصر فرصتطلب از اجتماعات متشکله در این محل برای نشر و تبلیغ افکار و عقاید انحرافی خود در مواقع مقتضی بهرهبرداری نموده و در واقع بتدریج مرکز مورد بحث را بصورت محلی جهت برقراری ارتباطات مشکوک و پخش نشریات مضره و جلب جوانان سادهلوح در جهت گامگذاری در فعالیتهای مضره و خرابکارانه درآورند و بدین ترتیب حسینیه را از سیر به سمت هدف اصلی بازداشته و شرایطی بوجود آوردهاند که شبها با ایجاد خاموشی موقتی مبادرت به پخش اعلامیه مضره و تحریکآمیز مینمایند و بعضا با طرح مسائل به ظاهر مذهبی عقاید انحرافی و مسموم را به حاضرین تزریق میکنند…»
مکاتبات ساواک با دیگر ارگانها، بلکه گزارشهای داخلی آن نیز ادعای سید حسین نصر درباره حمایت سازمان اطلاعات و امنیت کشور از حسینیه ارشاد را نه تنها تائید نمیکند، بلکه طبق یکی از اسناد موجود، یک سال پس از تعطیلی حسینیه ارشاد، اداره کل سوم ساواک در گزارشی (۵۲/۸/۹) با توصیف این حسینیه به عنوان «کانون عناصر منحرف و وابسته به گروهها و دستههای مذهبی برانداز» و «سخنرانیهای دکتر علی شریعتی که در مایههای ضدیت با ارتجاع و خرافهگوییهای مذهبی ایراد و ضمناً دارای جنبههای تحریککننده هم بوده…»، اطلاع داد که ناصر میناچی «از گردانندگان اصلی حسینیه ارشاد… در بازجویی اخیر خود اظهار داشته که از مدتها قبل با سازمان اوقاف در زمینه افتتاح مجدد حسینیه ارشاد مذاکره نموده لیکن سازمان مزبور در این زمینه اقدام در خور توجهی انجام نداده و متعاقباً مشارالیه (ناصر میناچی مقدم) با دکتر نصر رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر تماس برقرار کرده و پس از مذاکرات مفصل به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه استفاده صحیح از حسینیه موصوف بهرهبرداری از آن به صورت یک مرکز تحقیقات عالی علوم دینی میباشد…»
این ادعا نشان میدهد که نصر حتی پس از تعطیلی حسینیه ارشاد نیز با مسئولان آن در ارتباط بوده و نظر میداده است.
انتهای پیام