آبخیزداری و نقش آن در جلوگیری از یک بحران خاموش
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۵۷۲۹۵
آبخیزداری بهینه ترین و موثرترین راهکار در مقابل فرسایش خاک است که چندان جدی گرفته نشده و فرسایش خاک به طور خاموش همچنان می تازد.
به گزارش ایران اکونومیست، خاک مهمترین منابع حیاتی در جهان است چراکه تولید بیش از ۹۷ درصد غذای جهان وابسته به خاک است. بهره وری کشاورزی در هر کشوری ارتباط تنگاتنگی با کیفیت و عمق خاک زراعی در آن کشور دارد و هر کشوری که دارای منابع خاک غنیتر و حاصلخیزتر و فراوانتری باشد که بتواند از آن به بهترین وجه بهره وری کند بی شک ثبات، امنیت و رفاه خود را تضمین کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه از نظر علمی خاک را جز منابع تجدید پذیر دسته بندی کرده اند اما به دلیل روند سخت و کند تشکیل خاک، در عمل جز منابع غیرقابل تجدید است. از این رو حفظ این منبع حیاتی اهمیت بسزایی دارد علیرغم اهمیت اساسی خاک برای ادامه بقا انسان معضل فرسایش آن را تهدید میکند، فرسایش خاک در جهان و به ویژه ایران بحرانی جدی است که به صورت خاموش رو به افزایش است.
فرسایش خاک موجب کاهش حاصلخیزی و هدر رفت خاک میشود همچنین معضلاتی مانند پُر شدن مخازن سدها، گرفتگی و انسداد مجاری آبیاری، آبراههها، رودخانهها، گلآلود کردن آب رودخانهها و کاهش کیفیت آب و آلودگی آبهای مناطق پایین دست را به بار میآورد، گفته میشود سالانه حدود ۳۰ درصد از ظرفیت ذخیره سازی آب در سدهای بزرگ مخزنی کشور را رسوبات از بین میرود و این برای کشوری، چون ایران که با بحران کم آبی دست و پنجه نرم میکند، فاجعهای بزرگ است.
فرسایش خاک در ایران
میزان تخریب خاک و هدر رفت آب به نوع استفاده انسان مرتبط است، در طول پنجاه سال اخیر یک سوم زمینهای زراعی کره زمین در اثر فرسایش از بین رفتهاند و پیش بینی میشود این فرسایش با شدت ده میلیون هکتار در سال ادامه داشته باشد که به تبع آن تولید تا سطح بسیار نگران کنندهای رو به کاهش خواهد بود.
آمارهای گوناگونی از میزان فرسایش سالانه در ایران ارائه شده است که اگرچه این آمارها اختلافاتی با یکدیگر دارند اما همگی گواه آن هستند که مقدار فرسایش سالانه در کشور رقم نگران کنندهای است. طبق یک مطالعه علمی فرسایش خاک در ایران از سال ۱۳۳۰ تاکنون افزایشی حدود ۵۰ درصد داشته است که این میزان فرسایش به معنی از دست دادن سالانه ۸۰ کیلوگرم ازت و ۲۵ کیلوگرم فسفر به ازای هر هکتار میباشد. همچنین در برخی گزارشها میزان فرسایش خاک در ایران بالغ بر ۱۵ تن در هکتار در سال ارائه شده که این یعنی میزان فرسایش خاک در ایران سه تا پنج برابر متوسط کشورهای آسیایی است و این در حالی است که بر طبق پژوهشهای صورت گرفته، مدت زمان لازم برای تشکیل یک سانتی متر مکعب خاک در اقلیمی مشابه اقلیم ایران چیزی در حدود ۵۰۰ سال است.
فرسایش آبی دلیل عمده فرسایش خاک در ایران
به طور کلی دو نوع فرسایش خاک وجود دارد، فرسایش طبیعی و فرسایش غیر طبیعی؛ فرسایش طبیعی که روندی کند و آهسته دارد در همه دورانها روی خاکها رخ میدهد. اما فرسایش غیر طبیعی که به دلیل فعالیتهای انسان است شدید و سریع رخ داده و موجب فرسایش خاک میشود، فعالیتهایی چون از بین بردن پوشش گیاهی، تغییر در اقلیم و آب هوایی، روشهای زراعی و شخم نامناسب و.. میباشد.
در هر دو گونه فرسایش آب و باد دو عاملی هستند که فرسایش را ایجاد میکنند که از آنها با عنوان فرسایش بادی و فرسایش آبی نام میبرند، در فرسایش بادی باد ذرات خاک را از سطح زمین جدا کرده و به جایی دورتر میبرد و در فرسایش آبی بارندگیهای شدید و روانابها به ویژه اگر در جهت شیب شروع به حرکت کنند موجب فرسایش خواهد شد. فرسایش آبی در سه مرحله موجب فرسایش میشود اول آنکه ساختمان خاک را متلاشی کرده و حاصلخیزی خاک را از بین میبرد، دوم شیارها و خندقهایی در سطح خاک ایجاد کرده که قابلیت زراعی زمین را کم میکند و سوم خاک منتقل شده در یک مکان رسوب میکند که غالباً مضر هست مانند پر کردن مخازن سدها. به نظر میرسد مهمترین دلیل اصلی فرسایش فرسایش خاک در ایران فرسایش آبی است، به ویژه آنکه سالانه بر شدت بارشها و ایجاد سیلابها در کشور افزوده میشود.
آبخیزداری؛ مهمترین راهکار مقابله با فرسایش خاک
آبخیزداری مهمترین مجموعه اقدامات زیربنایی است که به مدیریت جامع منابع و حفظ آب و خاک و پوشش گیاهی، بهره برداری بهینه از این منابع و حفظ سرمایه اصلی میپردازد. این اقدامات شامل عملیاتهای بیولوژیکی و مکانیکی است برخی از این اقدامات شامل کنترل پوشش گیاهی در مراتع و آبراههها، استفاده از انواع بندها، شیب شکنها، تراس بندی ها، استفاده از کشت بر روی خطوط کنتوری، استفاده از کشت نواری، استفاده از تناوب گیاهی، بوته کاری، نهالکاری، اصلاح شخم، علوفه کاری، بانکتبندی، دیوارههای ساحلی، سکوبندی، اسکلهریزی، دیواره حائل، سدهای زیرزمینی و..
امروزه مجموعه عملیاتهای آبخیزداری در کشورهای توسعه یافته مهمترین راهکار برای مقابله با فرسایش خاک اتخاذ میشوند. برای مثال در آمریکا در سال ۱۹۳۲ برای اولین بار عملیات آبخیزداری در جهت جلوگیری از فرسایش خاک انجام شد و کارکرد موفقیت آمیزی داشت و تاکنون مجموعهای از اقدامات جهت جلوگیری از فرسایش انجام میشود به طور مثال ذخیره نزولات جوی و کنترل روانابهای سطحی از جمله این موارد است. که این اقدامات علاوه بر جلوگیری از فرسایش خاک موجب تقویت آبهای زیرزمینی خواهد شد، پژوهشی در هند نشان میدهد که سطح آبهای زیرزمینی در چاههای باز از ۰.۶ به طور متوسط تا ۳.۹ متر بالا آمده است.
در ایران نیز آبخیزداری به عنوان راهکاری مؤثر در حفاظت خاک مورد استفاده قرار میگیرد. برای نمونه از سال ۱۳۹۴ پروژه تحقیقاتی آبخیزداری در منطقه وردیج (دامنه جنوبی البرز) توسط پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری آغاز شد. پس از مطالعات پایه، عملیات بیولوژیک مانند ایجاد پوشش گیاهی (نهالکاری و بذرکاری) انجام شد همچنین عملیات اجرایی مانند ذخیره سازی سدزیرزمینی، بندهای تأخیری ذخیره نزولات، احداث مخزن جمع آوری آبهای سطحی، اجرای بانکت، تراس بندی، احداث طشتک آبگیر و.. انجام شد.
آمارها و تجزیه تحلیلها در این پروژه نشان میدهد میزان آبدهی در این منطقه در فصول مختلف سال مطلوب بوده و با توجه به نیاز عملیات جنگل کاری و بیولوژیک به آب و عدم امکان دسترسی به آبهای دائم نظیر چشمه و یا حمل آب اقدامات مؤثری در جمع آوری آبهای سطحی و روان آبها صورت پذیرفته است. ارزیابیها نشان میدهد که مجموعه عملیاتهای آبخیزداری در این منطقه موجب کاهش فرسایش خاک، کنترل رسوب، جلوگیری از سیلهای مخرب، تثبیت و حفظ رطوبت خاک و ایجاد زمینه پوشش گیاهی را فراهم نموده است به علاوه کشت گونههای گیاهی بومی شامل درخت، درختچه، بوته و مرتعی موجب احیا اکوسیستم حوزه گردیده است. بررسیها نشان میدهد مجموعه عملیاتها در این پروژه موفقیت آمیز بوده و میتواند الگوی مناسبی در این عرصه باشد.
تجربههای داخلی و خارجی در حوزه آبخیز داری نشان میدهد که اقدامات در این حوزه مهمترین و بهینهترین راهکار در مقابله با فرسایش خاک است، بنابراین انتظار میرود سیاست گذاری و اجرای پروژه در این زمینه بیش از پیش مورد توجه دولتمردان قرار گیرد.
یادداشت از محدثه صادقی مالواجردی، پژ وهشگر حوزه آب و خاک
منبع: خبرگزاری مهر برچسب ها: آبخیزداری ، پروژه آبخیزداری ، فرسایش خاکمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: آبخیزداری پروژه آبخیزداری فرسایش خاک فرسایش خاک در ایران میزان فرسایش ترین راهکار نشان می دهد فرسایش آبی پوشش گیاهی عملیات ها فرسایش آب مهم ترین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۵۷۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسن یزدانی بحران ملی نیست
روزنامه شرق نوشت: حسن یزدانی، قهرمان پرآوازه کشتی ایران، تبدیل به سوژه داغی برای فضای ورزشی این روزهای ایران شده است. دلیلش بازگشت او به تشک کشتی و ارائه فیلمی چندثانیهای از تمرینش با کشتیگیری به مراتب سبکوزنتر از خودش است. او نشان داده بعد از عمل سنگینی که روی کتفش داشته، برگشته و مهیا است تا در المپیک پاریس به میدان برود.
یزدانی پیشازاین در تلویزیون وعدهای با این مضمون داده بود که در پاریس، هم تیلور را میبرد و هم طلا میگیرد. باوجوداین اتفاقاتی رخ داده که شاید با چنین شفافیتی نتوان درباره ادعای حسن یزدانی صحبت کرد. اولین آنها غیبت دیوید تیلور، رقیب همیشگی یزدانی در پاریس است. او در یک شگفتی بزرگ در مسابقات انتخابی تیم ملی آمریکا، مبارزهاش را به آرون بروکس ۲۳ ساله باخت و به همین سادگی از تیم ملی بیرون ماند.
داستان اول برای حسن یزدانی شیرین است. تیلور در سالهای اخیر بهخوبی نشان داده بود راه بردن یزدانی را فراگرفته و حتی او را در آخرین جدال، ضربه فنی هم کرد. آمار تقابلهای این دو هم بهخوبی گواه برتری تیلور در تقابلهای رودررو است. حالا که جادوگر آمریکایی در پاریس غایب است، این بهترین فرصت برای حسن یزدانی است تا یک مدال دیگر المپیک به ویترین پررنگ و لعابش اضافه کند؛ ولی اینها همگی در گرو محققشدن داستان دوم است که تلخ و دارک نشان میدهد.
یزدانی کتفش را به تیغ جراحان سپرده و بهتازگی به تشک برگشته. او آنقدر درگیر فیزیوتراپی و آمادهسازی است که حتی فرصت حضور در اردوی اول تیم ملی را از دست داده است. از آنجا که کمتر از سه ماه به بازیهای المپیک مانده، این نگرانی وجود دارد که نکند به لحاظ جسمی و ریکاوری، در موعد مقرر آماده نشود و نتواند در المپیک کاری از پیش ببرد؛ بهویژه اینکه پیشتر علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی هم ابراز نگرانی کرده و از این گفته که در ایران هر کشتیگیری که کتفش را عمل کرده، دیگر آن کشتیگیر سابق نشده است. پس، اتفاق بدتر برای حسن یزدانی، تصور این سناریو است که او نهتنها شانسی برای گرفتن مدال در المپیک نداشته باشد؛ بلکه اصلا نتواند به این بازیها اعزام شود.
در چنین فضایی است که فدراسیون کشتی تصمیم مهمی گرفته و به این نتیجه رسیده که یزدانی را در فاصله ۵۰ روز مانده به بازیهای المپیک، به رقابتهای کشتی مجارستان اعزام کند تا میزان آمادگی او و پاسخدهی کتفش به عمل جراحی را بسنجد. تا به اینجا همه چیز منطقی به نظر میرسد؛ ولی در یکی، دو روز گذشته، چنین تصمیمی بخشی از جامعه کشتی را آشفته کرده و فریاد وا اسفا سر دادهاند که حرمت قهرمان حفظ نشده است.
اینجا روایتها کمی متفاوت است؛ مثلا خبرگزاریهای نزدیک به دولت از این شایعه نوشتهاند که یزدانی از مسئولان فدراسیون کشتی درخواست کرده بدون حضور در مسابقهای، به پاریس اعزام شود که با پاسخ منفی اهالی فدراسیون مواجه شده است. پارهای دیگر هم از این میگویند که رقابتهای مجارستان برای حسن یزدانی سنگین است و نباید او را به چنین تورنمنتی اعزام کرد؛ بهویژه اینکه ممکن است آرون بروکس هم در مجارستان باشد و کار را برای حسن یزدانی سخت کند. چ
نین تحلیلهایی باعث دوپاره شدن نظریات علاقهمندان به کشتی شده و حالا با حسن یزدانی به گونهای رفتار میشود که گویی قرار است تبدیل به یک بحران ملی شود. در اینکه حسن یزدانی پرافتخارترین کشتیگیر ایران است، تردیدی وجود ندارد؛ در اینکه شأن او باید حفظ شود، هم شکی وجود ندارد؛ ولی مشخص نیست اعزام او به یک تورنمنت خارجی چطور میتواند موارد بالا را نقض کند. چنین تفکراتی اهمیت بازیهای المپیک و کسب افتخار را قربانی یک اسم میکنند؛ البته اسم حسن یزدانی اعتباری برای کشتی ایران است؛ ولی فرض محال، اگر یزدانی با ناآمادگی و بدون محکخوردن به المپیک برود و آنجا حتی قبل از رسیدن به فینال با نتیجهای اسفبار به کارش در پاریس پایان دهد، آیا حرمتش حفظ شده است؟
ضمن اینکه چنین جریانی باید پاسخگوی این پرسش مهم هم باشند که چرا حسن یزدانی حاضر نشد کتفش را زودتر عمل کند تا بهموقع برای پاریس مهیا باشد؟ چرا یزدانی اجازه داد شایعاتی که میگفتند او برای رسیدن به پاداش بازیهای آسیایی، جراحیاش را به بعد از هانگژو موکول کرد، شکل بگیرد؟ حالا آنها باید پاسخ دهند که اگر المپیک برای یزدانی و اعتبار کشتی ایران اهمیت وافری داشت، چرا او کتف آسیبدیدهاش را زودتر به تیغ جراحان نسپرد؟
اینها البته بخشی از این دوپارگی موجود است؛ چراکه باید آن روی سکه؛ یعنی کادر فنی را هم دید. حسن قرار است در فاصله ۵۰ روز مانده به المپیک به مسابقهای خارجی اعزام شود؛ اگر او بدرخشد که حرف و حدیثی نیست و با شایستگی راهی پاریس میشود و بسیاری را امیدوار میکند که مدال دیگری برای کاروان ایران بگیرد؛ اما اگر حسن ناآماده باشد، آیا ۵۰ روز، زمان کافی برای مهیاکردن یک کشتیگیر دیگر برای اعزام به پاریس خواهد بود؟
بدیهی است که این دوگانگی نیاز به ظرافت خاصی دارد که بدون دخیلشدن احساسات باید دربارهاش تصمیمگیری شود. حسن هم تا رقابتهای مجارستان به قدر کافی فرصت دارد تا توان از دست رفتهاش را بازیابد و خودش را در غیاب گربهسیاه آمریکاییاش محکی جدی بزند. محکی که سربلند بیرونآمدن از آن میتواند تکلیفی جدی برایش قلمداد شود. یزدانی حمایت فدراسیون را دارد؛ ولی بعید است این فدراسیون هم حاضر شود چشمبسته روی کتف آسیبدیده حسن قمار کند.