تکثیر تورم؛ چرا رئیس بانک مرکزی بجای کنترل تورم، دنبال گشت ارشاد است؟
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۶۸۳۰۶
آفتابنیوز :
رئیسکل بانک مرکزی در نشست هماندیشی «عفاف و حجاب» همانقدر عجیب است که حضور رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نشست «کمیته بال»؛ با این تفاوت که رئیسکل بانک مرکزی در نشست هماندیشی عفاف و حجاب شرکت کرده، اما رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نشست «کمیته بال» حضور نیافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا این نشست پر حاشیه شد؟
ساعاتی پس از برگزاری این نشست، ناظران اقتصادی و اجتماعی در سایتها و شبکههای اجتماعی به نقد این اظهارات و حضور رئیسکل بانک مرکزی و اظهارنظرهای او درباره پوشش خانمها پرداختند. افرادی بودند که خارج از ارزشگذاری سخنان آقای صالحآبادی یا بخشنامه بانک مرکزی به مأموریتهای اصلی این نهاد اشاره کردند و شاید منظورشان این بود؛ در شرایطی که نقدینگی رشد ۴۰ درصدی و تورم چشمانداز نگرانکنندهای دارد، رئیسکل بانک مرکزی درباره هیچ چیز دیگری نباید سخن بگوید. محمد طاهری روزنامهنگار اقتصادی نوشت: «روزی چهار هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور افزوده میشود، اقتصاد ایران در آستانه انفجار است، صدای پای ابرتورم میآید، کارخانه چاپ پول سه شیفته کار میکند، اما صدای این مرد درنمیآید. مرد؛ تو مسوول حفظ ارزش پول کشورت هستی نه مو و مانتو زنان.» صحیح یا ناصحیح بودن سیاستهایی که درباره پوشش مردم گرفته شده در صلاحیت این گزارش نیست. اما موضوع این است که اصولا هر مسألهای خارج از موضوع تورم به رئیسکل بانک مرکزی ربطی ندارد و نه او باید به حضور در چنین نشستهایی پاسخ مثبت بدهد و نه دیگران از او انتظار داشته باشند که در چنین برنامههایی حضور یابد. در این زمینه موضوع دیگری نیز مطرح است اینکه دعوت کنندگان با قواعد سیاستگذاری پولی آشنایی ندارند، اما دعوت شونده که با دو قاعده «انتظارات» و «حسن شهرت سیاستگذار» آشنایی دارد چرا در چنین نشستی حضور پیدا کرده است؟ بر اساس قانون، بانک مرکزی مسئول تنظیم و اجرای سیاست پولی و اعتباری براساس سیاست کلی اقتصادی کشور است. هدف این بانک حفظ ارزش پول، موازنه پرداختها، تسهیل مبادلات بازرگانی و کمک به رشد اقتصادی کشور است. البته طبق قانون پولی و بانکی، مهمترین وظیفه بانک مرکزی حفظ ارزش پول داخلی یا کنترل تورم است. پس رصد پوشش خانمها و آقایان هیچ ربطی به بانک مرکزی ندارد و رئیسکل نباید در این زمینه اظهارنظر کند.
بایدهای بانک مرکزی
متغیرهای اقتصادی دو دستهاند؛ دسته اول متغیرهای مرتبط با بخش واقعی اقتصاد هستند که شامل «تولید»، «سرمایهگذاری»، «مصرف»، «تجارت خارجی» و... میشوند. خروجی عملکرد این بخش اقتصاد، رشد اقتصادی است که معمولا وزرایی که متصدی تولید کشور هستند، وظیفه دارند این شاخص را به تحرک مثبت وادارند. دسته دوم متغیرهای اسمی هستند که متغیرهایی نظیر تورم، نقدینگی، نرخ ارز و موارد مشابه را شامل میشوند. شاخصترین متغیر این گروه، تورم است که رئیسکل بانک مرکزی وظیفه دارد، نوسان آن را زیر نظر گیرد. در اقتصادی که به درستی کار کند، متغیرهای «تولید»، «سرمایهگذاری»، «مصرف»، «تجارت خارجی» و... همواره در حال رشد هستند، اما متغیرهای دسته دوم هر چه آرامتر و کمنوسانتر حرکت کنند، اقتصاد کلان باثباتتری خواهیم داشت. در یک دهه گذشته سرگروه بخش واقعی اقتصاد ایران متوقف شده یعنی اقتصاد ایران تقریبا رشدی نکرده و رشد سرمایهگذاری هم منفی شده است. در مقابل، متغیرهای دسته دوم مثل تورم، نقدینگی و نرخ ارز جنبوجوش بسیار زیادی را تجربه کردهاند. وضعیت موجود و آینده اقتصاد ایران به میزان قابل توجهی به سرنوشت متغیرهای تورم، نقدینگی و نرخ ارز دسته دوم وابستگی پیدا کرده است. توصیه علم اقتصاد با محوریت متغیرهای اول هر چه آرامتر نگه داشتن متغیرهای دسته دوم است. یعنی اگر نقدینگی، تورم و نرخ ارز آرامتر باشند و تغییرات کمتری داشته باشند، ثبات اقتصادی حاصل میشود. اقتصاد ایران درست برعکس حرکت میکند؛ درحالی که باید اقتصاد رشد کند و سرمایهگذاری افزون شود، نقدینگی زیاد میشود و تورم رشد میکند. این عملکرد بانک مرکزی در شرایط حساس فعلی است. (مسعود نیلی/تجارت فردا)، اما آیا بانک مرکزی ایران در چند ماه گذشته که سکان در دست علی صالحآبادی بوده به درستی سیاستگذاری کرده است؟ در ماههای اخیر که تورم در خیلی از کشورهای جهان افزایش پیدا کرده، بانکهای مرکزی دست به کار شدهاند تا از طریق ابزارهایی که در اختیار دارند، تورم را کاهش دهند. در ایران، اما سیاستگذار پولی هیچ تغییری در سیاستها و ابزارها ایجاد نکرده و به عبارتی منفعل عمل کرده است. رئیسکل بانک مرکزی مدتهاست درباره متغیرهای اقتصاد ایران روزه سکوت گرفته و انگار از حفظ وضع موجود خوشحال است.
لطمه به اعتبار رئیس کل بانک مرکزی
در اقتصاد قاعدهای به نام «حسن شهرت سیاستمداران» مطرح است که میگوید؛ سیاستمدار به هر صفتی که شهرت داشته باشد، انتظارات جامعه حول آن شکل خواهد گرفت. فعالان اقتصادی به تجربه آموختهاند که هر سیاستمداری سکان قدرت را در دست گیرد، اقتصاد و جامعه را به سمت ترجیحات خود میبرد. اغلب گرایشها و ترجیحات سیاستمداران جایی ثبت نشده، اما گفتارها، رفتارها، ترجیحات و منشهای سیاستمداران در ذهنیت مردم ذخیره شده و شهرت آنهاست که انتظارات آینده جامعه را شکل میدهد.
نتیجهگیری
شهرت و اعتبار بانک مرکزی به همان اندازه که از طریق ارتباط آن با دولت تعیین میشود به توانایی رئیسکل در مدیریت افکار عمومی و انتظارات آحاد اقتصادی ربط پیدا میکند. هر چه وجاهت رئیسکل بانک مرکزی نزد افکار عمومی بیشتر باشد و مردم او را به اصولگرایی (نه به معنای سیاسی آن) و انجام کارهای درست بشناسند، دست او در مدیریت شوکها و بحرانهای مالی و رکود اقتصادی پرتر خواهد بود. مدیران سیاسی باید بدانند کشاندن پای مدیران اقتصادی به چالشهای غیراقتصادی برای کل کشور هزینه سنگینی دارد. ما نیاز به مدیرانی داریم که متوجه ماموریت اصلی خود باشند و گرفتار مسائل و حواشی روز کشور نشوند. رئیس کل بانک مرکزی نیز باید توجه داشته باشد ماموریت اصلی او مهار تورم و جلوگیری از خلق تورم است. امری که این روزها کشور به آن شدیدا نیاز دارد. به همین دلیل وی باید نهتنها از بیان سخنانی که ماموریت وی را به حاشیه میبرد اجتناب کند، بلکه باید توجه کند با مهار تورم امیدآفرینی در کشور بیش از گذشته شود.
منبع: روزنامه سازندگیمنبع: آفتاب
کلیدواژه: تورم علی صالح آبادی بانک مرکزی رئیس کل بانک مرکزی سرمایه گذاری اقتصاد ایران دسته دوم نرخ ارز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۶۸۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«همتی» در نقاب رییس بانک مرکزی سوئیس/سلطان چاپ پول چه کرد؟
باید از همتی سوال کرد، با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئله و رویدادی در این دولت را با تحلیلهای عجیب و غریب نقد میکند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است! - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، عبدالناصر همتی؛ رئیس کل اسبق بانک مرکزی در ماههای اخیر در قالب یک اینفلوئنسر فضای مجازی ظاهر شده و با تحلیلهای ضد و نقیض تلاش میکند به هر قیمتی نام خود را مطرح کند. مقایسه انتقادهای اکنون همتی با عملکرد او در گذشته نشانههایی از خودزنی دارد.
پررویی به سبک همتی؛ چطور بعد 6 سال یاد سفره مردم افتادی؟
فضاحت برخی انتقاداتش به گونهای آشکار است که افراد مطلع نسبت به عملکرد او در دوران ریاستش بر مسند رئیس کل بانک مرکزی را به خنده وا میدارد.
دوره ریاست همتی بر بانک مرکزی از سوم مرداد ماه 1397 تا نهم خردادماه سال 1400 بوده است. برخی اقتصاددانان این دوره را دوران سیاه متغیرهای پولی نامگذاری کردهاند.
شکست همتی در جایگاه ریاست بانک مرکزی
همتی همان فردی بود که در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی، دستور عدم انتشار آمارهای نرخ تورم از آذرماه 1397 را داد. در مرداد ماه 1397 و زمانی که همتی بر جایگاه ریاست بانک مرکزی تکیه زد، تورم نقطه به نقطه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی 24.2 درصد و تورم 12ماهه مصرفکننده نیز 11.5 درصد بود اما به واسطه ولنگاری نظارت بر شبکه بانکی و متغیرهای پولی کشور در زمان همتی در اردیبهشت 1400 تورم نقطه به نقطه به 54.6 درصد و تورم 12ماهه نیز به 51.8 درصد رسید.
در زمان همتی و در اردیبهشت 1400، تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در کشور به رقم بیسابقه 103.1 درصدی رسید و تورم 12 ماهه تولیدکننده نیز با جهش شدید از 14.2 درصد در مرداد 1397 به 68.3 درصد افزایش یافت.
نرخ رشد پایه پولی که مرداد 1397 به 20.3 درصد رسیده بود در اردیبهشت 1400 به 31.5 درصد رسید و نرخ رشد نقدینگی نیز در این مدت از 20.5 درصد به 38.8 درصد رسید.
آقای همتی فکر میکند حافظه تاریخی مردم از بین رفته و با تحلیلهای پوپولیستی قصد پاک کردن عملکرد سیاه خود از اذهان عمومی را دارد. او در صدد مقاصد سیاسی خود به اخلاق علمی و حرفه ای پشت پا میزند و بی مهابا به دنبال انتقاد از این و آن است. وگرنه سلطان چاپ پول با عملکردی که داشته نباید حتی روی تحلیل و انتقاد پشت دربهای بسته کلاس درس در دانشگاهها را داشته باشد؛ چرا که هر کلمه او میتواند با پرسش، چرا شما این کار را نکردید؟ قطع شود!
سلطان چاپ پول که بود و چه کرد؟
همتی در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی در سال های 1398 و 1399 معادل 238 همت بخاطر تامین منابع ریالی ارز 4200 تومان بر پایه پولی بانک مرکزی اضافه نمود که این رقم با احتساب متوسط 7.3 ضریب فزاینده نقدینگی یعنی فقط در نتیجه اقدامات همتی بیش از 1737 همت بر نقدینگی کشور اضافه شد. لقب سلطان چاپ پول پس از این اقدامات به همتی داده شد و او هنوز هم این لقب را یدک میکشد.
التهابات ارزی و جهش 223درصدی نرخ دلار در دوران همتی
همتی که دائما درباره بازار ارز و اقدامات دولت در حوزه ارزی تئوری و راهکار می دهد, در دوره مدیریت خود یکی از بدترین دوران مدیریت بازار ارز را سپری کرد و در بخشی از دوران مدیریت وی کشور دچار بی ثباتی و نوسانات متعدد نرخ ارز بود و جهش سنگین ارزی رقم خورد؛ به طوری که نرخ دلار در ابتدای ریاست وی 8500 تومان بود اما در آخر با جهش 223 درصدی در بعدا ز دو سال و نیم, دلار 27500 تومانی را تحویل دولت سیزدهم داد!
بی توجهی به اجرای قانون چک و اصلاح نظام بانکی
قانون جدید چک نیز که در سال 1397 توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به همت همتی در طول سالهای حضور او در بانک مرکزی اجرایی نشد و تا رفتن او از بانک مرکزی معطل ماند. قانونی که پس از اجرا در دولت سیزدهم توانست آمار چک های برگشتی و زندانیان مرتبط با جرایم چک را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد و اعتبار را به این ابزار معاملاتی بازگرداند.
حتی تسهیل ارائه خدمات بانکی به مردم نیز در دستور کار آقای همتی نبوده و هیچ تغییری در سختگیری بانکها در پرداخت تسهیلات خرد یا پیشرفت در رویه های غیرحضوری خدمات بانکی صورت نگرفت و تنها نقش همتی در بانک مرکزی پیشرانی برای تشدید هدررفت منابع ارزی کشور، جهش های ارزی، ناترازی شبکه بانکی و عدم توجه به اصلاح نظام بانکی بوده است.
خدشه بر اعتماد به بانک مرکزی؛ میراث همتی
شاید بتوان تنها دستاورد همتی در زمان ریاستش بر بانک مرکزی را کلید خوردن ادغام چندین بانک ناتراز دانست که آن هم باز نه به همت همتی بلکه با فشارهای بیرونی و به پیشنهاد نهادهای دیگر انجام شد.
باید از همتی سوال کرد؛ چرا مانع کنترل متغیرهای پولی کشور شد؟ چرا از اصلاح نظام بانکی سر باز زد؟ چرا قانون جدید چک را اجرایی نکرد؟ چرا با عملکرد بد خود به اعتماد عمومی نسبت به بانک مرکزی صدمه زد؟
و آخرین سوال اینکه با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئلهای را با تحلیلهای عجیب و قریب نقد میکند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است!
انتهای پیام/