در برنامه جهانآرا؛ لاریجانی: برجام سند مقدسی نیست / برجام موجب لو رفتن اسامی نخبگان و دانشمندان ما شد / NPT یک سند مُرده است
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۷۱۱۷۸
به گزارش روابط عمومی شبکه افق سیما، برجام؛ توافقی که تلاش در مسیر آن تمام بخشهای کشور را درگیر کرد و امروز عامل بسیاری از عقب افتادگیهای ما در بعد اقتصادی و سیاسی است. به گفته تلاشگران این مسیر در دولت یازدهم و دوازهم قرار بود این توافق و انجام تعهدات ذیل آن تضمین کننده ثبات اقتصادی در کشور باشد ولی با گذشت چندین سال از انجام تهعدات یک جانبه از سوی ایران نه تنها آوردهای برای کشور نداشته بلکه به دلیل وادادگیهای ذیل آن خود عاملی برای عقب افتادگی کشور نیز شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال به منظور اهمیت بررسی ابعاد مختلف این توافق، برنامه جهان آرا در پخش دوشنبه شب خود به این موضوع پرداخته و با دعوت از فرزندان شهید فخریزاده و دکتر محمد جواد لاریجانی ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کرده است که بخشهای مهم آن را با هم مرور میکنیم.
چرا جریانی خاص در پی کمرنگ کردن شهید فخریزاده است؟
مهدی، فرزند شهید فخریزاده در ابتدای بخش اول برنامه گفت: این نوع تعابیر و حرفهایی که امروز آقای ظریف درباره شهید فخریزاده میزند، در رویکرد و حرفهای دولت وقت و در هنگام شهادت او نیز وجود داشت؛ باید دید چرا یک جریانی وجود دارد که میخواهد شهید فخریزاده کمرنگ شود.
وی افزود: آقای ظریف از واژه «بی مبالاتی» استفاده کرده است؛ بی مبالاتی برای چه کسی؟ فردی که 20 سال در لیست ترور موساد بود و تمام آسایش و آرامش خود و اطرافیانش را برای هدفش فدا کرد. حتی با آسیبهایی که جریان توافق و مذاکره به کشور وارد ساخت مخالفت کرد و در مقابلش ایستاد.
فرزند شهید فخریزاده تاکید کرد: برخی سعی میکنند ترور و شهادت شهید فخریزاده را متوجه سپاه کنند، بله، سپاه مسئولیت دارد ولی دولت هم در زمینه محافظت و حمایت از نخبگان و دانشمندان وظایفی دارد که باید انجام دهد.
حامد، فرزند دیگر شهید فخریزاده در ادامه گفت: آنطور که من خواندم، آقای ظریف درباره شهید فخریزاده گفته است او جزو بی مبالاتترین افراد بوده است. شهید فخریزاده و حتی گاهی اوقات ما اعضای خانواده، شرایطی را در این 20 سال تجربه کردیم که برای آقایان یک روز هم قابل تحمل نیست.
وی خاطرنشان کرد: ایشان 15 سال هر هفته در آن مسیر مذکور تردد داشت و تنهایی جایی هم بود که میرفت؛ در روز حادثه، 12 ماشین اسکورت و دهها محافظ با او همراه بودند. شهید فخریزاده در یکی از سخنرانیهایش گفته بود این دیو پلید (آمریکا) که حاج قاسم را به شهادت رسانده، اصلا قابل مذاکره نیست و نمیتوان به حرف و قولش اعتماد کرد؛ موضع ایشان در قبال برجام از همینجا مشخص است.
علت علاقه غرب به برجام، کاهش شدید توان هستهای ایران است
محمد جواد لاریجانی در ابتدای بخش دوم برنامه گفت: برجام در همان مقدمه، ایران را متهم کرده و کسانی که آن را امضا کردهاند، این را قبول کردهاند که کارهای اشتباهی میکردیم و روی صندلی متهم نشستهایم. جلوتر که میرویم به نابودی سانتریفیوژها، کاهش 6700 کیلویی اورانیوم موجود و از دست دادن پروسه آب سنگین میرسیم.
وی افزود: علت علاقه غربیها به برجام این است که توانمندی هستهای ما را کاهش میدهد و به خاطر طولانی بودن پروسه، نیروی ایران را تحلیل میبرد و مسئله هستهای را به یک امر تزئینی و لاکچری تبدیل میکند. «صلحآمیز» عبارت عجیب و غریبی است، ایران را به سمت موارد پزشکی و کشاورزی میبرد در حالیکه شاهرگ اصلی چیز دیگری است و برجام آن را هدف گرفته است.
لاریجانی با اشاره به مراسم تشییع سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تاکید کرد: نباید بگوییم اگر مردم در تشییع پیکر شهید سلیمانی حضور یافتهاند، تجمعی است که راه افتاده تا ما دور بعد رأی نیاوریم!
وی در ادامه خاطرنشان کرد: میگویند اگر برجام بود، بود چرا دوباره به دنبال احیای آن هستند؟ پاسخ این است که ما همه تعهداتمان را انجام دادهایم و حالا دنبال طلبمان هستیم چون چیزی نگرفتهایم وگرنه برجام سند مقدسی نیست و تنها موجب ضرر و لو رفتن اسامی نخبگان و دانشمندانمان شد.
تحریم سپاه و نهادهای دولتی ربطی به برجام ندارد
لاریجانی ضمن اشاره به دور جدید مذاکرات گفت: من به خودمان خوشبین هستم، مسیر مذاکرات دولت رئیسی درست است و به یاری خدا تحریمها را بی اثر خواهیم کرد البته همیشه باید مطالبهگر باشیم. این تفکر که آمریکا میتواند ظرف دو ساعت نیروی نظامی ما را نابود کند یک توهم غیر واقعبینانه است و نگاه آمریکا و غرب هم به ایران این نیست، آنها ایران را یک قدرت جدید و خطرناک برای خودشان میدانند.
وی در ادامه افزود: برجام ماهیتا یک ترمز برای فعالیتهای اتمی ماست و شاید آمریکا برای کند کردن سرعت ایران در این زمینه، به برجام برگردد. تحریم سپاه و نهادهای دولتی هیچ معنایی ندارند و اصلا ربطی هم به برجام ندارد. توافق بد بهتر از عدم توافق است، یک ژست سازمان مللی است! معاهده NPT یک سند مُرده است، چرا که هر کس در آن هست مشکل دارد و هر کس در آن نیست، بدون مشکل! در توافق نباید به دنبال بیگ بنگ باشیم، همه مراحل باید گام به گام و متناظر باشد.
لاریجانی با اشاره به پرونده حمید نوری در پایان گفت: سوئد یکی از بدنامترین کشورها در زمینه حقوق بشر و مأمن جنایتکاران و گروههای تروریستی است. این تئوری که در پرونده حمید نوری به دنبال گروگانگیری برای آزادی اتباع خودشان هستند ضعیف است چون منافقین در ایران جایگاهی ندارند. آنها دنبال تقابل با نظام جمهوری اسلامی هستند.
منبع: الف
کلیدواژه: شهید فخری زاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۱۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه
با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپارهانداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره میشد به جبهههای جنوب شتافت. حسن به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.
به گزارش ایسنا، توپخانه سپاه در سال دوم جنگ به دنبال پیروزیهای درخشان در عملیاتهای «فتحالمبین» و «الی بیتالمقدس» و به دستآمدن حدود ۲۰۰ قبضه توپ غنیمتی از دشمن بعثی، با تلاش افراد خلاق و دوراندیشی چون شهید «حسن تهرانیمقدم» و شهید «حسن شفیعزاده» بنیانگذاری شد. این یگان مراحل رشد و شکلگیری خود را در کنار توپخانۀ ارتش در عملیاتهای مشترک ارتش و سپاه، ازجمله رمضان، مسلمبنعقیل، محرم، والفجرهای مقدماتی، ۱، ۲، ۳ و ۴ طی و از عملیات خیبر تشکیل مرکز تطبیق آتش و هدایت آتش توپخانه را بهطورمستقل تجربه کرد.
نقش ارتش در آموزش پاسداران سپاهی واحد توپخانه
تأسیس مرکز آموزش توپخانه در اصفهان و بهرهگیری از برادران پاسداری که دورۀ عالی توپخانه را در دانشکدۀ توپخانه ارتش گذرانده بودند، سبب شد که در فاصلۀ حدود دو سالهی بین عملیات خیبر تا والفجر۸، کادرهای توپخانۀ سپاه در گروههای توپخانه و توپخانههای لشکری درحال تشکیل، آموزشهای لازم را ببینند.
اینک به مناسبت سالروز شهادت شهید «حسن شفیعزاده» بخشهایی از زندگی نامه، ابتکارات و ویژگیهای اخلاقی این فرمانده شهید را مرور میکنیم.
تولد و کودکی
حسن مرداد سال ۱۳۳۶ در شهرستان تبریز متولد شد. پدر مادر او از مقلدان امام (ره) بودند به همین واسطه حسن نیز با ایشان آشنا شد. سادگی، بیآلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبانزد همه بود. در سن ۱۲ سالگی از نعمت پدر محروم شد. چون فرزند ارشد خانواده بود با آن روحیات و مردانگیاش عملاً غمخوار مادر فداکار و دلسوز خود شد. با جدیت تمام و احساس مسئولیت، بیشتر از گذشته هم درس میخواند و هم به مادرش در اداره امور منزل کمک میکرد و از مساعدت به خواهر و برادرانش نیز دریغ نداشت. ضمن اینکه به ورزش، خصوصاً وزنهبرداری علاقمند بود، در دوران تحصیل، دانشآموزی باوقار، محجوب، مؤدب و کوشا بود و همواره سعی میکرد تکالیف دینی خود را انجام دهد.
حسن پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و همزمان با اوجگیری حرکت توفنده انقلاب اسلامی در سایه رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) با روحانیون معظم در تبعید، همچون شهید «آیتالله مدنی» و شهید «آیتالله دستغیب » در تماس بود و در داخل پادگان، فعالیتهای زیادی در راستای راهنمایی نظامیان و خنثیکردن تبلیغات حکومت نظامی انجام میداد و در همان حال به پخش پیامها و اعلامیههای رهبر انقلاب در داخل و خارج پادگان نیز میپرداخت.
روزی که مأمورین رژیم، به دستور فرمانده حکومت نظامی، در تبریز قصد هجوم به منزل شهید آیتالله مدنی(ره)، جهت دستگیری ایشان داشتند، او به همراه دوستانش نقشه مقابله با مزدوران رژیم را در مراسم عزاداری عاشورای حسینی طراحی کرده بود، که قبل از هر گونه اقدام، ضد اطلاعات از موضوع با خبر شده و آنها را جهت ادامه خدمت سربازی به مرند تبعید میکند. ایشان پس از چندی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگانها، خدمت سربازی را رها کرد و به سیل خروشان مبارزان امت اسلامی پیوست.
فعالیتهای دوران انقلاب
او با شور وصفناپذیری در روزهای سرنوشتساز ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ تلاش میکرد و برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نبود. هنگامی که در اوج پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی درب پادگانها بر روی مردم باز شد به همراه تعدادی از جوانان و دانشجویان حزبالهی تبریز برای جلوگیری از افتادن سلاحهای بیتالمال به دست ضد انقلاب، بخشی از سلاحها را جمعآوری کردند و گروه مسلحی را جهت دستگیری ضدانقلاب و ساواکیها تشکیل داد.
ورود به سپاه و مقابله باضد انقلاب
شفیعزاده بعدها به دنبال تشکیل سپاه، به همراه دیگر برادران، اولین هستههای مسلح سپاه را پیریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف «خلق مسلمان» نقش فعال داشت. هنگامی که به همراه «شهید باکری» در سپاه ارومیه انجام وظیفه میکرد بهعنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیریهای متعدد برای سرکوبی گروههای فاسد تلاش شبانهروزی کرد و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کرده و باعث متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از کادرهای آنان شود.
بهترین و پر ثمرترین لحظات حضور در سپاه تبریز، روزهایی بود که در بیت شهید آیتالله مدنی(ره) بهعنوان مسئول تیم حفاظت ایشان انجام وظیفه میکرد. در جوار آن عالم عارف بود که غنچههای خلوص، صداقت، ایثار و زهد شهید شفیعزاده گُل کرد و بعدها در جبهههای نبرد نور علیه ظلمت میوه داد.
حضور در جنگ و مسئولیتها
با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپارهانداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره میشد به جبهههای جنوب شتافت. حسن به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.
شهید شفیعزاده پس از عملیات «طریقالقدس» بهعنوان رئیس ستاد تیپ کربلا که تازه تشکیل شده بود انجام وظیفه کرد و در شکلگیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت.
در عملیات «فتحالمبین» معاون تیپالمهدی(عج) بود و خاطره رشادتها و جانفشانیهای او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمیرود.
راهاندازی فرماندهی توپخانه سپاه
پس از این عملیات، با اندیشه بلندی که داشت و تجربیاتی که کسب کرده بود، متوجه شد با گسترش سازمان رزمی مردمی، برای انجام عملیات بزرگ، نیاز به تشکیلات پشتیبانی آتشی به نام توپخانه میباشد. با همفکری تنی چند از فرماندهان، ضمن پیریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات «الی بیتالمقدس» را بهعهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد. او با برخورداری از قدرت ابتکار، خلاقیت و آینده نگری، همیشه طرحهای دراز مدت که مبتنی بر واقعبینی در کارها و برنامهها بود ارائه میداد، ضمن آنکه بر مسأله آموزش نیروهای نیز تأکید فراوان داشت.
بعدها با تلاش بیوقفه و شبانهروزی خود قبضههای غنیمتی را در قالب توپخانههای لشکری و گردانهای مستقل توپخانه به سرعت سازماندهی کرد و در «عملیات رمضان»، اکثریت قریب به اتفاق توپها را علیه دشمن بعثی بهکار برد و در ادامه، با بهدست آوردن توپهای غنیمتی بیشتر، گروههای توپخانه را به استعداد چندین گردان شکل داد. این گروهها بازوهایی قوی برای فرماندهی قوای رزمی و پشتیبانی محکم برای رزمندگان بودند.
در نبردهای خیبر، والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵ که سپاه پاسداران به لحاظ عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش کل منطقه عملیات، با رهبری و هدایت ایشان انجام گرفت. اوج هنرنمایی و شکوفایی خلاقیت او در عملیات والفجر ۸ تجلی یافت. آتش پر حجم و متمرکزی که با برتری کامل، علیه دشمن اجرا کرد. به اعتراف فرماندهان اسیر عراقی، در طول جنگ کسی به خود ندیده بود؛ زیرا قسمت اعظم یگانهای دشمن، قبل از رسیدن به خط مقدم و درگیری با رزمندگان اسلام، منهدم میشد.
سردار رحیم صفوی فرمانده وقت کل سپاه در پیامی با اشاره به نقش شفیع زاده گفته است: «سیمای او تجلی اراده و مقاومت و تلاش و پیکارش همواره الهامبخش رزمندگان بود. عزیزی که ثمره سختکوشیهای او در جبههها همیشه مشهود بود. با تقویت آتش سنگین پیکارگران جبهه نور، که صف دشمنان را از هم میگسست، رؤیای خام قادسیه را به کابوسی وحشتناک بدل میساخت، اوج قدرت آتش توپخانه را جهانیان در نبردهای والفجر ۸ و کربلای ۵ وکربلای۸ به چشم دیدند و زبان به اعتراف آن گشودند، آنجا که شهید عزیز ما و همرزمانش با آتش سهمگین، لشکریان دشمن را مضمحل و ضایعات جبرانناپذیری بر خصم زبون وارد نمودند. »
شفیعزاده ضمن شرکت در تمامی صحنههای عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرحریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاههای مختلف را بهعهده داشت و آخرین مسئولیت او فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) بود.
ویژگیهای اخلاقی
شفیعزاده فردی صبور، متواضع، گشادهرو و بشاش بود. در تمام امور، ایثار و گذشت بسیاری از خود نشانمیداد و در هر کاری که پیشمیآمد ابتدا خود پیشدقم میشد. زمان عملیات و در زمانی که آتش دشمن در خط مقدم شدت پیدا میکرد، در خط اول حضور مییافت و آخرین وضعیت منطقه را برای برنامهریزی صحیح و هدایت دقیق آتش، بررسی میکرد. در تصمیم گیریها از نظرات دیگران سود میجست و در برخوردها و قضاوت عدالت را رعایت میکرد. در روابط اجتماعی، با دیگران رفتاری پخته و پسندیده داشت و در هر محیطی که حضور پیدا میکرد همگان را تحتتأثیر قرار می داد.
این فرمانده در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بود. به مستحبات اهمیت میداد. اهل نماز شب بود. کم سخن میگفت و با کردارش دیگران را به عمل صالح دعوت میکرد. از تشریفات و تجملات به شدت دوری میجست و سادگی و بیآلایشی را مشی خود قرار داده بود. در ایام پیروزی انقلاب اسلامی شب و روز نمیشناخت و بعد از آن، در طول جنگ تحمیلی، مخلصانه انجام وظیفه میکرد و هرگز راحت در بستر نخفت.
برادر این فرمانده نقل میکند: «دوبار او را در جبهه دیدم. بار اول زمانی بود که برای دیدنش به پادگان شهید حبیب اللهی اهواز رفتم و سراغ او را گرفتم. دوستانش خندیدند و گفتند اگر او را پیدا کردی سلام ما را هم به او برسان. مرتبه دوم در قرارگاه کربلا بدون هیچگونه تکلفی در کنار سایر نیروها در آن گرمای سوزان جنوب در سنگر خفته بود، در حالی که روزنامه رویش انداخته بود. میگفتند شب نخوابیده و خیلی خسته است. او مدام در حال سرکشی از یگانها و هماهنگی آتش پشتیبانی رزمندگان اسلام در جبهههای جنگ بود و معتقد بود هر چه قبل از عملیات تلاش کند به اذن الهی تضمینی برای موفقیت لشکریان جبهه حق خواهد بود. »
نحوه شهادت
حسن شفیعزاده روز هشتم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی «کربلای۱۰» در شمالغرب(منطقه عمومی ماووت) درحالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به شهادت رسید.
فرازی از وصیتنامه شهید شفیعزاده
خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمدهام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من تو باشی، نه کسی دیگر.
...دلم میخواهد که در آخرین لحظههای زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر.
...سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که با حضور همیشگی خود در همه صحنههای حق علیه همیشگی خود در همه صحنههای حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است.
انتهای پیام