پلیسبازی زن برای افشای راز شوهر
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۷۷۶۴۰
به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل زنی جوان که پزشک عمومی است با حضور در دادسرای جنایی تهران به قاضی محمدرضا رستمی، بازپرس شعبه ۱۱ گفت که توسط ۴ نفر ربوده شده است.
وی توضیح داد: مدتی قبل با مردی به نام میثم آشنا شدم. آشنایی ما مربوط به مسائل کاری بود و آخرین بار که برای دیدن او به محل قرار رفته بودم سرنشینان یک پژو که ۲ مرد و ۲ زن بودند مرا به زور سوار ماشینشان کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این شکایت تحقیقات آغاز و معلوم شد یکی از گروگانگیران همسر میثم بوده است. وی به دادسرا احضار شد اما آدمربایی را انکار کرد و گفت: مدتی قبل متوجه رفتار عجیب شوهرم میثم شدم. او شبها دیر به خانه میآمد و مدام سرش با گوشی موبایلش گرم بود. تصمیم گرفتم رازش را فاش کنم و یک جیپیاس و دستگاه ضبط صدا داخل ماشین او جاسازی کردم و پس از آن بود که پی به ارتباط او با یک خانم دکتر بردم. خانم دکتر را شناختم. سال گذشته زمانی که کرونا شیوع پیدا کرده و همسرم بیمار شده بود او برای گرفتن تست به خانهام آمد و ظاهرا از همان زمان آشنایی او و همسرم شکل گرفته بود.
وی ادامه داد: وقتی از ارتباط مخفیانه آنها مطمئن شدم با مادرم و دو نفر از بستگانم و با کمک جیپیاس به محل قرار آنها رفتیم. همسرم و خانم دکتر با دیدن من حیرت زده شدند و خانم دکتر با پای خودش سوار ماشین ما شد تا صحبت کنیم. اصلا ماجرای آدمربایی در کار نبود و من هرگز او را با زور و اجبار سوار ماشین نکردم. خانم دکتر تنها ۲۰ دقیقه سوار ماشین ما بود و پس از آنکه توضیح داد ارتباطش با همسرم در زمینه کاری است و خیانتی در کار نبوده، از ماشین پیاده شد و رفت.
بر اساس این گزارش، با دستور بازپرس جنایی تهران تحقیقات در این پرونده ادامه دارد تا حقایق پنهان آشکار شود.
کد خبر 690164 منبع: همشهری آنلاین برچسبها حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حوادث ایران سوار ماشین خانم دکتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۷۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران