جمعیت سگهای بیصاحب و باصاحب را کنترل نکنیم "هاری" کشور و مردم را فلج میکند!
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۷۸۴۲۹
به گزارش تسنیم؛ اخیراً افزایش جمعیت سگهای ولگرد بهویژه در تهران، نگرانیها درباره شیوع بیماریهای مشترک بین انسان و سگ از جمله بیماری بسیار خطرناک "هاری" را بیشتر کرده است.
بخشی از این افزایش جمعیت سگهای ولگرد را میتوان نتیجه تبلیغات گسترده افراد مدعی دوستدار حیوانات دانست که از روی ناآگاهی یا به صورت عامدانه، در فضای مجازی، غذا دادن و حمایت از سگهای ولگرد را در صفحات خود تبلیغ و ترویج میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارشناسان محیط زیست میگویند غذارسانی به سگهای بلاصاحب، باعث افزایش بقای آنها و در نتیجه افزایش جمعیت سگها شده و به دلیل حمله تعداد بیشتری از سگها برای تأمین غذا به سایر گونههای جانوری، تعادل جمعیت در سایر گونهها برهم میخورد؛ علاوه بر این، سگها میتوانند یک تهدید بالقوه برای انقراض جانوران کمیاب یا بیمار شدن سایر گونههای جانوری باشند.
سالانه موارد زیادی از حمله سگها به انسانها به ویژه کودکان گزارش میشود که در بسیاری از موارد منجر به مرگ انسان شده است برای مثال چند روز پیش بود که رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان قم از مرگ تلخ و دلخراش پسربچه 6 ساله بهدنبال حمله سگهای ولگرد خبر داد؛ پیش از آن نیز یک کودک چهار ساله، بر اثر حمله سگهای ولگرد، فوت کرده بود.
علاوه بر گزارش موارد زیادی از مرگ و میر سالانه بر اثر حمله سگهای ولگرد، سالانه دهها نفر بر اثر بیماریهای مشترک میان سگ و انسان، فوت میکنند.
اخیراً دکتر بهزاد امیری، رئیس گروه مدیریت بیماریهای قابل انتقال بین انسان و حیوان وزارت بهداشت با اذعان به اینکه یکی از معضلات ما بیماری هاری و حیوانگزیدگی است؛ اعلام کرد: هر ساله با افزایش موارد حیوانگزیدگی در کشور مواجه هستیم؛ در سال گذشته بالغ بر 260 هزار مورد حیوانگزیدگی در کشور ثبت شده که عمده گزیدگیها توسط سگهای بدون صاحب بوده است.
به گفته این مقام مسئول، تنها در سال گذشته، 16 نفر در ایران به علت ابتلا به هاری فوت کردهاند!
هاری چیست؟
هاری یک بیماری ویروسی مشترک بین حیوان و انسان است؛ آن طور که سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده، در 99 درصد موارد، سگها عامل انتقال ویروس هاری به انسان هستند؛ هاری میتواند هم حیوانات اهلی و هم وحشی را تحت تاثیر قرار دهد.
هاری از طریق گازگرفتگی یا خراش، معمولاً از طریق بزاق، به انسانها و حیوانات سرایت میکند؛ سالانه بیش از 29 میلیون نفر در سراسر جهان پس از گازگرفتگی و گزش، واکسن هاری دریافت میکنند. تخمین زده میشود که این واکسن سالانه از صدها هزار مرگ ناشی از هاری جلوگیری میکند.
زیان 8.6 میلیارد دلاری هاری به اقتصاد جهان
در سطح جهانی، بار اقتصادی ابتلا به هاری ناشی از سگها 8.6 میلیارد دلار در سال تخمین زده میشود که عدد بسیار بزرگی است.
علائم هاری چیست؟
علائم اولیه هاری شامل تب همراه با درد و سوزن سوزن شدن غیرمعمول و گزگز یا سوزش در محل زخم است؛ با گسترش ویروس به سیستم عصبی مرکزی، التهاب پیشرونده و کشنده مغز و نخاع ایجاد میشود. زمانی که فرد دیر به مراکز درمانی مراجعه میکند و علائم بالینی هاری بروز مییابد، این بیماری تقریباً 100 درصد کشنده است.
راه انتقال بیماری هاری چیست؟
افراد معمولاً به دنبال گاز گرفتن یا خراش عمیق حیوان به هاری مبتلا میشوند و انتقال آن توسط سگ هار به انسان تا 99 درصد علت موارد ابتلا را تشکیل میدهد. این بیماری ممکن است در سایر حیوانات نیز دیده شود.
علائم هاری در سگها چیست؟
علائم بیماری هاری در سگها، گربهها و راسوها ممکن است متفاوت باشد که عمدتاً شامل ترس، حالت تهاجمی، ریزش بزاق از دهان، بلع سخت، گیج بودن و تلوتلو خوردن است.
علائم هاری در انسان
دو شکل از این بیماری در انسان وجود دارد؛ هاری خشمگین منجر به علائم بیش فعالی، بیقراری، آب هراسی (ترس از آب) و گاهی هواهراسی (ترس از هوا) میشود، در این بیماری مرگ پس از چند روز و به دلیل ایست قلبی و تنفسی رخ میدهد.
هاری فلجی حدود 20 درصد از کل موارد انسانی را تشکیل میدهد؛ در این شکل از بیماری، عضلات به تدریج از محل گزش یا خراش فلج میشوند.
راه پیشگیری از بیماری چیست؟
پیشگیری از قرار گرفتن در معرض گازگرفتگی سگهای ولگرد و واکسیناسیون آنها، راه مناسبی برای پیشگیری از بیماری است همچنین شستوشوی زخم فردی که دچار حیوانگزیدگی شده و تزریق واکسن و تجویز سرم هاری بلافاصله پس از گازگرفتگی، راه بسیار مؤثری برای پیشگیری از بیماری است.
در حالی که تعداد موارد ابتلا به بیماری هاری در انسان و مرگ ناشی از آن در کشور در سنوات گذشته همواره کمتر از 10 مرگ و در سال 98، تعداد فوتیها 6 مورد بوده است اما این آمار در سال 1400 با افزایش حدود 3 برابری به 16 نفر رسیده است! همچنین در سالهای اخیر شاهد افزایش روزافزون آمار حیوانگزیدگی در کشور هستیم به طوری که در سال 1398 تعداد 234 هزار مورد حیوان گزیدگی در کل کشور رخ داده بود و این آمار در سال 1400 به بیش از 260 هزار نفر رسیده است.
همانطور که گفته شد غذارسانی به سگهای ولگرد و تبلیغات "افراد و گروههای مدعی حمایت از سگها" برای ترویج اینگونه رفتارهای غلط در فضای مجازی که با ادعای حمایت از حقوق حیوانات انجام میشود، آسیبهای گسترده و جبرانناپذیری را در سالهای اخیر به جان و مال مردم زده و آنها را روانه بیمارستان یا داغدار کرده است.
در این زمینه دستگاههایی چون وزارت بهداشت، سازمان محیط زیست و شهرداری در آموزش پیشگیری از بیماری به افراد، ساماندهی و واکسیناسیون و جمعآوری یا عقیم کردن سگها دخیلند با این وجود این سؤال مطرح است که چرا اقدام ویژه و مؤثری برای حل ریشهای این معضل جدی در کشور انجام نمیشود؟
چرا با وجود این مشکلات جدی که عمدتا به دلیل ازدیاد جمعیت سگهای ولگرد و سگگردانی در کشورمان ایجاد شده، هنوز قوانین بازدارنده حداقلی به تصویب نرسیده است؟! این امر در حالیست که سالهاست حتی کشورهای اروپایی و غربی نیز قوانین بسیار سفت و سختی برای محدود کردن تردد سگها چه در قالب سگهای باصاحب و چه در خصوص سگهای بلاصاحب وضع کردهاند به طور مثال به دلیل اینکه مدفوع سگها، مملو از انگلهای مختلف و عامل تولید بسیاری از بیماریها و انتقال آن به انسان است، در کشورهای اروپایی اگر سگی پس از مدفوع کردن در اماکین عمومی، صاحبش بلافاصله اقدام به جمعآوری مدفوع سگ خود نکند، جریمه سنگین مالی در انتظار اوست!
اما متاسفانه در کشورمان با وجود افزایش چشمگیر افرادی که در اماکن عمومی از جمله پارکها اقدام به "سگگردانی" میکنند و این سگها در هر جای ممکن، اقدام به مدفوع کردن میکنند، هیچ قانون و ضابطهای برای جمعآوری مدفوع این سگها توسط صاحبان آنها وجود ندارد و همین امر در حال حاضر منجر به آلوده شدن سطوح مختلف اماکن عمومی شهرها، معابر و خیابانهای کشورمان و مکانهای تردد شلوغ شهرها و از همه مهمتر، پارکها و فضاهای سبز شهری به وسیله انواع انگلهای خطرناک موجود در مدفوع سگها شده و بستر بسیار خطرناکی برای ابتلای بزرگسالان و کودکان به بیماریهای مختلف شده است!
منبع: الف
کلیدواژه: پیشگیری از بیماری حیوان گزیدگی سگ های ولگرد جمعیت سگ بیماری هاری جمعیت سگ ها حمله سگ ها بیماری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۷۸۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.