علی اکبر صالحی: شأن این ملت بزرگ شرایط کنونی نیست/ مرحوم سرحدیزاده در سال 81 واضح و روشن امروز را میدید؛ ای کاش گوش شنوایی برای سخنانش بود
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۸۷۳۴۸
به گزارش جماران؛ به نقل از ایلنا، رییس پیشین سازمان انرژی اتمی و قائم مقام فرهنگستان علوم گفت: این انقلاب عزیز یک عمری را پشت سر گذاشته است، نیمه خالی لیوان وجود دارد و نیمه پر لیوان، اما این ملت یک ملت بزرگ و تاریخساز است که سه هزار سال تمدن مکتوب دارد، شأن این ملت بزرگ شرایط کنونی نیست.
علیاکبر صالحی صبح امروز در مراسم دومین سالگرد درگذشت مرحوم سرحدیزاده با درود به روح بلند امام خمینی(ره) و آرزوی سلامتی برای مقام معظم رهبری، طی سخنانی گفت: از ویدیویی که از صحبتهای مرحوم سرحدیزاده پخش شد واقعا لذت بردم، ایشان در سال ۸۱ واضح و روشن امروز را میدید و ای کاش گوش شنوایی برای این سخنانش بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: آشنایی من با مرحوم سرحدیزاده به سال ۵۸ بازمیگردد که قرار بود با جمعی از دوستان سفری به لیبی داشته باشیم.
صالحی همچنین بیان کرد: آقای موسوی بجنوردی درباره دکتر سرحدیزاده گفتند که ایشان قبل از هرچیز یک انسان کامل بودند. من فکر کردم که درخصوص ایشان چه بگویم و بعد از مطالعه به نظرم رسید که شخصیت «رِند» در ادبیات حافظ که دربرابر «زاهد» میآید، که شخصیتی است که متعادل است، آرامش دارد، فلسفه زندگی را میداند، ایمان زلال دارد و ما اگر ابعاد شخصیتی مرحوم سرحدیزاده را نگاه کنیم به این شخصیت ادبیات حافظ قرابت دارد.
وی ادامه داد: مرحوم سرحدیزاده شخصیتی بود که دنیا را طلاق داده بود، انسانی فوقالعاده دلسوز برای همنوعان خودش بود. ببینید که چه دلسوزی برای انقلاب و مردم خودش داشت. ایشان شخصیتی استوار بر عقیدهاش بود.
اسناد دانشگاه صنعتی شریف، همچنین بیان کرد: مرحوم سرحدیزاده نه اهل تعصب بود نه اهل تخطئه، ما اکنون داریم لمس میکنیم حرفهایی که ایشان دو دهه قبل درخصوص موضوعات گفتند. برای مثال درخصوص دوتابعیتیها نباید اینطور عمل کرد و معیار و ملاک ما باید اسلام باشد. ایشان شخصیتی بود که اهل انتقاد دلسوزانه بود.
صالحی خاطرنشان کرد: نظرات و نگرانیهای خود را به صراحت بیان میکرد و با دیدن فیلم تعجب کردم که سال ۸۱ این نظرات را مطرح کرد.
وی افزود: این انقلاب عزیز یک عمری را پشت سر گذاشته است، نیمه خالی لیوان وجود دارد و نیمه پر لیوان، اما این ملت یک ملت بزرگ و تاریخساز است که سه هزار سال تمدن مکتوب دارد، شأن این ملت بزرگ شرایط کنونی نیست.
وی در پایان گفت: مرحوم سرحدیزاده همواره خود را در محضر خدا میدید و برمبنای آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ زندگی کرد و قدر و محبت این شیوه را هم از مردم و خداوند متعال دید.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا امام خمینی علی اکبر صالحی ابوالقاسم سرحدی زاده افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا مرحوم سرحدی زاده ملت بزرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۸۷۳۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توهمات یک ذهن افراطی
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
به گزارش ایسنا، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت: سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
دوباره باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
انتهای پیام