صفار هرندی: اصلاحطلبان گفتند علیه خدا هم میشود راهپیمایی کرد
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۱۶۲۸۴
آفتابنیوز :
محمدحسین صفارهرندی با بیان اینکه تندروها میخواهند شورای نگهبان را به یک نهاد تشریفاتی تبدیل کنند که هر بار فشار آوردند در برابر فشارها عقبنشینی کند.
محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام اظهار داشت: من در صحبتهایی که درباره شورای نگهبان بیان میکنم و در جلساتی که برای اعضای شوراهای نظارت سخنرانی میکنم، این جمله را همواره میگویم که «شورای نگهبان چه دوستش داشته باشیم و چه دوستش نداشته باشیم، جزو سه نهاد اصلی در نظام جمهوری اسلامی ایران است که تیرهای تهمت، کینه و دشمنی بیش از سایرها نهادها به سویش روانه میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: علاوه بر ساحت رهبری و نهاد ولیفقیه، دو سه نهاد در کشور مرکز حملات دشمن هستند. یکی از آن دو سه نهاد، شورای نگهبان است. در این حملات رمزی نهفته است و به عبارتی دیگر بیدلیل نیست. اینگونه نیست که چون دشمنان از قیافه آیتالله جنتی خوششان نمیآید، این هجمهها را انجام میدهند. یا اینکه نقدشان این باشد چرا ترکیب شورای نگهبان 12 نفر است و 120 نفر نیست.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ماهیت ماموریتی که برعهده شورای نگهبان است برای مخالفان و دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، آزاردهنده است، گفت: ماموریتهای شورای نگهبان در دو مقوله دستهبندی میشود؛ یک دسته از ماموریتهای شورای نگهبان کنترل ورودیها و دسته دیگر کنترل خروجیهاست.
وی در خصوص ورودیها توضیح داد: منظور از ورودیها کسانی هستند که قرار است متصدی امور در دستگاههای اجرایی و قانونگذاری و... شوند. داوطلبان از کانال کنترلی عبور میکنند تا ویژگیهایشان با شرایط جمهوری اسلامی تطبیق داده شود.
صفارهرندی خاطرنشان کرد: در همه جای دنیا این کار را انجام میدهند و این یک روال عقلانی است. اینگونه نیست که چون ما نظام اسلامی هستیم و باید اسلامیت افراد را احراز بکنیم، این کنترل فقط در ایران انجام میشود. در آن جاهایی هم که لائیسیته هستند، ابراز وفاداری مهم است. در فرانسه و آمریکا هم این کار را انجام میدهند و اینگونه نیست که هرکسی بتواند کاندیدا شود و بگویند مردم خودشان میفهمند.
وی در ادامه به انتخابات ریاستجمهوری سال 2022 فرانسه و رقابت مکرون با مارین لوپن اشاره کرد و گفت: در فرانسه کسانی بودند که از کانال ابتدایی عبور کردند؛ یعنی محرز شد که با لائیسیته و معیارهای مقبول دنیای غرب انطباق دارند، اما علائمی داشتند که دوستشان نداشتند. مارین لوپن دختر آقای لوپن که در انتخابات 2002 با شیراک رقابت کرد، در سال 2022 کاندیدا شد و تفاوتی که با دیگران داشت این بود که خیلی ملیگرا بود و این ملیگرایی به تفکرات شبهنازی تنه میزد. حامیان مکرون تصور میکردند که اگر 10 درصد هم رای بیاورد، اتفاق خاصی نخواهد افتاد. اما در دور اول او 23 درصد رای آورد و مکرون که رقیب جدیاش بود، 27 درصد رای آورد. این وضعیت هراس بسیاری برای حامیان مکرون به وجود آورد.
صفارهرندی ادامه داد: بنابراین همه فرانسه را بسیج کردند تا اینکه لوپن در انتخابات برنده نشود؛ حتی در مهدکودکها هم تبلیغ کردند. بچهها را به خیابان کشاندند. ماسک زده بودند و میگفتند ما در فضایی که لوپن رئیسجمهور شده باشد، نمیتوانیم تنفس کنیم و خفه میشویم. غرب وقتی میخواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند اینگونه یکپارچه میشود. دیکتاتورمآبتر از آنها پیدا نمیشود. بازیگران فیلمهای پورن هم مصاحبه کردند که اگر لوپن رئیسجمهور شود، ما دیگر برهنه نمیشویم؛ یعنی آنهایی که به دنبال برهنگی و فیلمهای پورن هستند، بدانند که در حال نزدیک شدن به چه جهنمی هستیم.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: بنابراین ورودی برای غربیها مهم است. در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه دیدیم که مخالفان لوپن هر کاری میتوانستند انجام دادند تا او رای نیاورد. البته لوپن از نظر ما نیز فرد مطلوبی نیست؛ چرا که ضداسلام است و برخوردهای شبه نژادپرستانه دارد.
صفار هرندی گفت: در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز شورای نگهبان محلی است که ورودیها را کنترل میکند، اما این کنترل منطبق بر هواهای نفسانی و منیات نیست، بلکه براساس قواعد و چارچوبهاست. هرچه دقیقتر به این قواعد و چارچوبها عمل شود، خروجی قابل قبولتر و قابل دفاعتری برای مردم و جامعه خواهد داشت.
وی اضافه کرد: گاهی برای برخی از اعضای شوراهای نظارت و بدنه شورای نگهبان نیز این سوال پیش میآید که چرا فلان فرد تایید صلاحیت نشد؛ این بدان معناست که شورای نگهبان باید قویتر عمل کند. البته مقدماتی فراهم شده است که امیدواریم موجب رفع ابهامها بشود. من معتقدم که آن مقدمات، تاثیرگذار خواهد بود. البته اعضا هم باید خودشان و رایشان را جدیتر بگیرند.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان داشت: شش فقیه در شورای نگهبان حضور دارند که شرط حضورشان در شورا، عادل بودن است. عادل بودن جزو شرایط اولیه برای عضویت فقها در شورای نگهبان است و آن کسانی که در شورا به عنوان فقیه حضور دارند، عدالتشان از سوی رهبر معظم انقلاب احراز شده است. در مورد حقوقدانان نیز مسیری که برای انتخاب آنها طی میشود، نزدیک به این است تا کسانی که ملکه عدالت در وجودشان حضور دارد، انتخاب شوند.
وی ادامه داد: با این وجود ممکن است فقها و حقوقدانان اشتباه کنند. البته نباید فراموش کرد که بیشتر اوقات همه اعضا درباره صدور رای درباره یک نفر، متفقالقول نیستند. بارها گفته شده است که رایگیری کردیم و به طور مثال 7 نفر تایید کردند و 5 نفر رای منفی دادند. در نتیجه پذیرفته شد. یا اینکه عکس این اتفاق افتاد و پذیرفته نشد. اعضای شورای نگهبان براساس یافتهها و دادههای مختلف نظر میدهند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به توضیح خروجیها پرداخت و ضمن بیان این نکته که همانگونه که ورودیهای نظام مهم است، خروجیها هم مهم است، عنوان کرد: خروجیهای نظام همان قواعد و قوانینی است که در مجلس تصویب میشود و شورای نگهبان وظیفه دارد این مصوبات را با قانون اساسی و شرع تطبیق دهد. اگر انطباق داشت، پذیرفته میشود و اگر منطبق نباشد، بازگشت داده میشود.
وی بیان داشت: این دو وظیفه شورای نگهبان خیلی مهم است و نهاد دیگری در نظام جمهوری اسلامی ایران چنین مسئولیتی برعهده ندارد. بنابراین دشمنی با این نهاد بسیار است.
صفارهرندی با اشاره به هجمههایی که به شورای نگهبان میشود، گفت: در مشروطه جمعی از علمای تراز برای بررسی مصوبات مجلس انتخاب شدند. پس از مدتی، عدهای گفتند نیاز به مشارکت علما نیست و لازم نیست آنها در حکومتداری دخالت کنند. بدخواهان فکر میکنند که میتوانند دوره مشروطه را احیا کنند. در اواسط دوران اصلاحات یک نفر به سلطنتطلبها انتقاد کرد که شما چرا از یک روحانی (سیدمحمدخاتمی رئیسجمهور وقت) حمایت میکنید؟ او یک روحانی و دستپرورده امام خمینی (ره) است.
وی افزود: یکی از چهرههای شاخص سلطنتطلبها در پاسخ به این انتقاد در روزنامه کیهان که در لندن منتشر میشود، نوشت: تو چرا متوجه نیستی که اقدام ما حسابشده و سنجیده است. ما داریم کاری را انجام میدهیم که پدران ما و بزرگترهای ما در دوران مشروطه انجام دادند. آنها وقتی که دیدند روحانیون در بین مردم نفوذ دارند به آنها نزدیک شدند و زمانی که به مقصودشان رسیدند، آنها را پس زدند و گفتند اینجا دیگر محل حضور شما نیست؛ شما بروید به کارتان برسید، ما هم مملکتداری کنیم.
وی خاطرنشان کرد: آن روز که این حرف زده شد، هنوز سیئات اصلاحطلبان تندرو آشکار نشده بود. در ادامه دیدیم که آنها امام را هم کنار گذاشتند. حتی منکر معصوم و خدا هم شدند و گفتند: علیه خدا هم میشود راهپیمایی کرد. این روزها نیز میشنویم که برخی به دنبال تحریک دیگران هستند تا علیه احکام الله شورش کنند! این همان پخت و پزی است که در دوره مشروطه صورت گرفت. آنها میگفتند سمت روحانیون میرویم، اما در نهایت مسیر را تغییر خواهیم داد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه تندروها میخواهند شورای نگهبان را به یک نهاد تشریفاتی تبدیل کنند که هر بار فشار آوردند در برابر فشارها عقبنشینی کند، به حمایتهای امام خمینی (ره) از شورای نگهبان اشاره کرد و گفت: امام خطاب به اعضای شورای نگهبان چنین فرمودند که اگر همه عالم بخواهند دعوت به غیر حق بکنند، من جلویشان میایستم، شما هم همینطور باشید. (نقل به مضمون) امام نسبت به شورای نگهبان نقد داشت و در برخی جاها دور هم زده است، اما آنجا که موضوع حق بود، حامی جدی شورای نگهبان بود.
وی اضافه کرد: انصافاً شورای نگهبان در چهار دهه گذشته به خوبی توانسته است، حق حمایتهای امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب را ادا کند. این شورا مردانه ایستاده و میگوید که فهم ما از نسخه دینی طراز که ولی امر بر آن صحه گذاشتهاند، این است. البته ممکن است برخی بگویند ما تفسیر دیگری از دین داریم. آن تفسیرها مبنا نیست. شورای نگهبان جوانمردانه پای حق ایستاده و به خوبی ایستادگی میکند؛ علیرغم اینکه تهمتهای بسیاری به این نهاد زده میشود و تحت فشار است. البته این فشارها هم گاهی از سوی دوستان است.
صفارهرندی با بیان اینکه نقدهایی به شورای نگهبان وارد است، اما تاکید کرد: انصافاً شورا ماموریت خطیر خود را علیرغم فشارهای سنگین به خوبی انجام داده و عملکردش قابل دفاع است. شورای نگهبان مرام اولیهاش را حفظ کرده و جنس و ماهیتش تغییر نیافته است. ممکن است بر اثر شرایط زمانه، تغییراتی در اجتهاد و... به وجود آورده باشد که امام نیز اینگونه بودند، اما همچنان به فقه جواهری وفادار مانده است. فقهای جوانتری که وارد شورا شدهاند، تناسبشان با موقعیت جدید بیشتر است و کمبودهای قبلی را میتوانند جبران کنند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: عدالت اعضای شورای نگهبان را در بزنگاهها میتوان اندازهگیری کرد. بزنگاه آنجایی است که با دوست خودشان آنگونه رفتار میکنند که با دیگران رفتار میکنند. از این رو میبینیم که برخی از شخصیتهای موجه و محترم که از دوستان اعضای شورای نگهبان بودهاند در ارزیابیها تایید صلاحیت نشدند؛ در انتخاباتهای مجلس خبرگان از این دست موارد زیاد دیدیم. مشهور بودن افراد نیز اعضای شورای نگهبان را مرعوب نکرد. یا اینکه در جایی شورای نگهبان مصوبهای را منطبق بر شرع مقدس و قانون اساسی ندانسته و محکم ایستاده و رد کرده است.
عضو حقیقی مجمع تشخیص مصحلت نظام با اشاره به دلیل شکلگیری این مجمع بیان داشت: وظیفه مجمع تشخیص مصحلت نظام این است که اگر تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس بر ضروری بودن امری (مصوبهای) تاکید داشتند، درباره آن مصوبه داوری کند. این مجمع قرار نیست کار شورای نگهبان را انجام دهد و لزومی هم ندارد که مسائل فقهی را بداند. مجمع فقط مصلحت را مشخص میکند. آن فقیه عضو شورای نگهبان که در مجمع عضو است هم ممکن است در شورای نگهبان رای منفی داده باشد، اما در مجمع از باب مصلحت رای مثبت دهد. این نکته قشنگی و نشاندهنده این است که آن فقیه کینه ندارد. او میگوید من در شورای نگهبان مسئول انطباق مصوبه با مُرّ قانون اساسی و شرع هستم، اما در مجمع تشخیص مصلحت وظیفه دارم بنا بر مصلحت نظر بدهم.
محمدحسین صفارهرندی در بخش دیگری از این گفتگو درباره حقوق عامه و نقشی که شورای نگهبان در دفاع از این حقوق دارد، گفت: تفاسیر نوین از حقوق عامه کمککننده است. در قوه قضائیه چه زمانی که آیتالله رئیسی رئیس بود و چه اکنون که حجتالاسلام محسنیاژهای رئیس است، این بحث مطرح بوده که دفاع از حقوق عامه صرفاً آن اشکالی نیست که برخی از حقوقدانها در مسائل اجتماعی مطرح میکنند. حقوق عامه شامل مسائل اقتصادی هم میشود. آن کارگری که به دلیل عملکرد یک دستگاه از کار بیکار شده، حقش ضایع شده و برای استیفای حقش باید مدعیالعموم ورود پیدا کند. کارخانههایی که در دوره گذشته و کنونی ریاست قوه قضائیه باز شدند و دوباره آغاز به کار کردند، به همین دلیل بود.
وی افزود: حقوق عامه شامل همه چیز میشود. یکی از آن حقوق هم این است، آن کسانی که مردم انتخاب میکنند، باید انسانهای صالحی باشند. شورای نگهبان ساز و کاری راه انداخته که کارآمد است. این شورا در مورد کسانی که در مظان نامزدی هستند، تحقیق میکند؛ این کار خوبی است که در گذشته نبوده و از یک زمانی به بعد آغاز شد. آقای جهرمی در این رابطه نقش مهمی داشت. با این ارزیابیها چهره پنهان فردی مخفی نمیماند و دیگر کسی حتیالمقدور نمیتواند با آن چهره پنهان در مناصب مهمی قرار بگیرد.
صفارهرندی با اشاره به یکی از دورههای انتخابات مجلس شورای اسلامی بیان داشت: در یکی از انتخاباتها که مربوط به بیست سال پیش است، پزشکی در یکی از شهرهای کوچک 100 میلیون تومان که آن زمان پول هنگفتی بود، هزینه کرد تا نماینده مجلس شود. آن فرد در آخرین لحظات ردصلاحیت شد؛ علیرغم اینکه از اقبال عمومی خوبی هم برخوردار بود. پس از گذشت دو سه ماه، او یک نفر را کُشت و قاتل از آب درآمد.
وی ادامه داد: شورای نگهبان مثلا باید بررسی کند تا یک قاتل وارد مجلس نشود. قتل یک وجهش کشتن انسان است، اما وجه دیگرش این است که یک ملت را میکُشد. مرحوم استاد جعفری میگفت اگر کسی درختی را قطع کند، با او برخورد میکنند، اما اگر کسی پنهانی جنگل را به آتش بکشد، کسی با او کاری ندارد. اینهایی که پنهانی روان مردم را آشوبزده و فرهنگ ملت را نابود میکنند، باید یک جایی حساب شود. برخی میگویند مردم خودشان آگاه هستند و میفهمند. مردم اگر آگاه هستند، پس چرا ما آرم استاندارد درست کردهایم و بر روی موادهای خوراکی میزنیم؟ آیا موضوعات دیگر نباید استاندارد داشته باشد.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه شورای نگهبان محل استانداردسازی این جریان حکومتی است، اظهار داشت: وقتی فرد آرم استاندارد از سوی شورای نگهبان دریافت میکند، علیالاصول منطبق با شرایط است، اما مردم باید خودشان انتخاب کنند. برخی انتقاد میکردند که شورای نگهبان آقای روحانی بر مردم تحمیل کرد. در صورتی که شورای نگهبان گفت این هم یکی مانند بقیه است. انتخاب مردم در 6-5 نفر محدود شد، اما مردم میتوانستند به او رای ندهند.
عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام در خصوص انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 گفت: در آن سال شورای نگهبان آن کاری که بر عهدهاش بود؛ یعنی ایستادگی بر موضع قانونی را به خوبی انجام داد. مهندس موسوی با جواز شورای نگهبان وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری شد. سوابقش مشکلی نداشت، هرچند معارضهایی داشت، اما جنس حجتهای شورای نگهبان، آشکار است و نمیتواند به نیات پنهانی اتکا کند. حجت آشکار این بود که ایشان در دوره امام خمینی (ره)، نخستوزیر بود و پس از آن نیز مشاور رهبر معظم انقلاب و از رهبری برای عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم دریافت کرده بود. گاهی نیز حضرت آقا ایشان را صدا میزدند و مشورت سیاسی میگرفتند. مواضعش هم در آن دوران غالباً خوب بود. پس تاییدیهای که شورای نگهبان داد، موجه بود.
وی اضافه کرد: وظیفه شورای نگهبان در مرحله بعد بررسی صحت و سلامت انتخابات 88 بود. این شورا اعلام کرد که هر کس میگوید تقلب شده است، گزارشش را ارائه کند. اعلام شد هر صندوقی که بخواهید هم بازشماری میکنیم. حتی رهبری فرمودند که میزان بیشتری بازشماری شود، حتی اگر نیاز بود همه صندوقها را دوباره بشمارید. خوشبختانه منطقی که شورای نگهبان در آن انتخابات داشت که منطق نظام بود، اینقدر منطق مقبول و دنیاپسندی بود که جرات نکردند، انقلتی وارد کنند. از این رو وقتی از آنها پرسیده شد که چرا علیرغم آمادگی شورای نگهبان درخواست ندادید، حرفی نداشتند. نمایندهشان در جلسه با رهبری گفت که اگر همه صندوقها را بشمارند، رای همین خواهد شد. پرسیده شد: پس به چه چیزی اعتراض دارید؟ گفتند: منظور ما فرآیند طی شده است که به قول حجاریان «تدلیس سیستماتیک» صورت گرفته است؛ اینجور مواقع به پریشانگویی میافتند و مجبور میشوند پرت و بلا بگویند.
صفارهرندی گفت: شورای نگهبان در انتخابات 88 کارش را به خوبی انجام داد. ایستادگی بر موضع حق و متانت در برخورد، موثر بود و خودشان بعد آمدند اعتراف کردند که تقلبی صورت نگرفته است. همینهایی که اکنون بلبلزبانی میکنند، در گعدههای زندانیشان گفتند که میدانیم تقلب نشده است. شورای نگهبان از این جهت وجیه است و بیآبرو نیست.
وی البته عنوان کرد: شورای نگهبان باید بلد باشد بهتر از آن چیزی که است، خود را عرضه کند. برخی جنس قلابی خودشان را خوب عرضه میکنند، اما ما که جنسمان خوب است، چرا خوب عرضه نمیکنیم و بیسلیقگیهایی صورت میگیرد؟ حیف است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه افکار عمومی و روابط عمومی را باید جدی گرفت، اظهار داشت: ممکن است اعضای شورا بگویند، ما کاری به این چیزها نداریم و کار خودمان را میکنیم؛ این بدان معنا نیست که رای خودتان را تغییر بدهید، بلکه منظور این است که برای افکار عمومی اعتباری قائل شوید. افکار عمومی اگر توجیه نشود، شورای نگهبان مظلوم واقع خواهد شد.
وی بیان داشت: با جامعه باید صحبت کرد. یک زمانی شورای نگهبان میگفت ما به هیچ وجه دلایل ردصلاحیت افراد را اعلام نمیکنیم؛ مگر اینکه خودشان بخواهند. بعد یک عده آمدند و گفتند: ما میخواهیم. به نظرم عیبی ندارد برخی موارد گفته شود. البته این موضوع باید در قانون حل شود و مجلس شورای اسلامی در این رابطه مسئولیت دارد. اما شورای نگهبان باید با مجلس تعامل و این قانون را اصلاح کند. روابط عمومی در این باره نقش مهمی دارد.
منبع: خبرگزاری فارسمنبع: آفتاب
کلیدواژه: محمدحسین صفارهرندی انتخابات راهپیمایی فرانسه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نظام جمهوری اسلامی ایران مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخابات ریاست جمهوری مجمع تشخیص مصحلت نظام اعضای شورای نگهبان شورای نگهبان شورای نگهبان شورای نگهبان شورای نگهبان اعضای شورا امام خمینی حقوق عامه ورودی ها خروجی ها علی رغم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۱۶۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاحطلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، واکنش ها به جنجال اخیر «مهدی نصیری» سوپر حزب اللهی دیروز و سوپر منتقد این چند ماه اخیر، ادامه دارد. او که در دهه ۶۰ و سال های حضورش در کیهان، در قامت یک چهره تند و افراطی جناح راست فعالیت می کرد، این روزها از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون شیفت کرده است.
بنا بر آنچه عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا که سابقه همکاری با او را داشته است، روایت میکند او آن سال های ابتدایی بعد از انقلاب مواضع افراطی داشته و مواضع این روزهایش تلاش او برای پاک کردن آن مواضع از ذهن مردم است.
مصاحبه نصیری با بی بی سی فارسی و نسخه پیچی او برای اصلاح طلبان را باید در راستای همین مشی او تفسیر کرد. وی در این گفتگو خواستار آن شده که اپوزیسیون، شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برده که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
ایده او در گفتگو با بی بی سی که یک هفته بعد از خروجش از ایران و حضور در کانادا، بیان شده است به سرعت واکنش اصلاح طلبان را به دنبال داشت.
سید محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، با تاکید بر اینکه مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود، نوشت: «گفته اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می داند نه شاهزاده می تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه مند به همکاری با شاهزاده است.»
همچنین غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هممیهن، در واکنش به این مصاحبه، با اشاره به اینکه وی اصلا مهدی نصیری را فرد متعادلی نمیداند، گفته؛«نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
محمد مهاجری نیز در نقد حرف های نصیری در یادداشتی نوشته است؛«چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟»
سکوت اصولگرایانه؟عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، اما موضعی متفاوت گرفت و سکوت اصولگرایان در این ماجرا را به چالش کشید. او در گفتگو با خبرآنلاین تاکید کرد؛«واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.»
این نقد عبدی با واکنش روزنامه اصولگرای جوان روبرو شد. این رسانه به نوعی مسئولیت این اظهارات نصیری را متوجه اصلاح طلبان کرده و با حمله به چپ گرایان نوشته است؛« مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
در جدول زیر مروری بر اظهارات انتقادی اشخاص و رسانه های مطرح اصلاح طلب و اصولگرا، به مصاحبه مهدی نصیری با بی بی سی، داشتهایم؛
ردیف | نام/ گرایش سیاسی | اظهارات |
۱ | محمد علی ابطحی/ فعال سیاسی اصلاحطلب | * آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. * نه بولتن نویسی واظهار نظرهای تند حزب اللهی اش در گذشته توانست ریشه اصلاح طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. |
۲ | عباس عبدی/ فعال سیاسی اصلاح طلب | * مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود. *دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. |
۳ | محمد مهاجری/ فعال رسانهای اصولگرا | * چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. *برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست. این حق شماست که هرجای عالم می خواهید زندگی کنید. عدهای خوشحال میشوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی میگویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و برنمیگردید. من، اما پیش بینی ام این نیست. |
۴ | غلامحسین کرباسچی/ فعال سیاسی اصلاح طلب | * آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست. *نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جاهای عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیتهای ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. میداند که کسی به او وقعی نمیگذارد و جایگاهی ندارد، میخواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند. *به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاحطلبها دارد، با توجه به سوابق ایشان، براندازها میفهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانههایی مانند بیبیسی میخورد که مثلا حرف تازهای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد. |
۵ | علی باقری/فعال سیاسی اصلاحطلب | * از "شاهزاده" تا "تاجزاده"، فاصلهای به وسعت و عظمت مردمیترین انقلاب تاریخ معاصر وجود دارد. ولو آنکه تحقق اهداف بلند انسانی و آرمانی آن انقلاب، دستخوش دستاندازی "نااهلان" و "نامحرمان" قرار گرفته باشد. |
۶ | محمود صادقی/ نماینده مجلس دهم | * اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاحطلب دموکراسیخواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فرد محور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. آقای نصیری ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی! کاین ره که تو میروی به ترکستان است. |
۷ | جواد امام/فعال سیاسی اصلاحطلب | * نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاههایی است که قبلا توسط مهدی نصیریها پایهگذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است. |
۸ | شهابالدین طباطبایی/فعال سیاسی اصلاح طلب | * اظهارات مهدی نصیری تکرار یک شوخی بیمزه و توهمی است که ۱۴۰۱ هم براندازان خارج نشین برایشان ایجاد شده بود. نه مردم و نه نخبگان سیاسی هیچکدام نگاهشان به بیرون از کشور نیست. |
۹ | حمیدرضا جلاییپور/فعال سیاسی اصلاح طلب | * این طرح نه جدید و نه جدی است و قبلا توسط آقای رضا علیجانی و یکی از سخنرانان همایش نجات ایران مطرح شده بود. اما دربارهٔ طرح مجدد این ایده توسط آقای نصیری، به طور خاص نقد اصلی دارم. *آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان مینوشتند و بعد با گرایشی شبهتفکیکی هر گونه مدرنشدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه میکردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شدهاند و پیشنهاد چنین ائتلافی را میدهند در دیدن واقعیت و پیچیدگیاش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایدهها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت میپریدند. *به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بیشرمانه از نتانیاهو نمیتواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیلشیفتگیاش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاریای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است. |
10 | عباس سلیمینمین/ فعال سیاسی اصولگرا | * آقای نصیری مجبور است که این کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطیتری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچکس نمیتواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعهای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد. * قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذتبخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته میشد که این دیدگاه با نظر اسلام نمیخواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری اینگونه نیست، حرف خودش را میزد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقبافتاده داشت که اینها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم. * شما یک وقتی جریان اصلاحطلب را نقد میکنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده هم اصولگرایان را نقد میکنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمتشکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یکبار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد. |
11 | حسین نورانینژاد/ قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت | * مرور یکی از اتفاقهای اخیر برای شناخت فضای سیاسی کشور خالی از لطف نیست. چند روز پیش آقای مهدی نصیری در مصاحبه بیبیسی فارسی پیشنهاد شاذ «جبههای از شاهزاده تا تاجزاده» داد. شاذ از آن جهت که قرابتی بین این دو در جزء و کل سیاست نیست. از تبار و خاستگاه که بگذریم، یکی استقلال از دولتهای خارجی را اصل میداند و دیگری در پی تجمیع نیروهای خارجی علیه حاکمیت با هدف قدرت گرفتن خودش است. * یکی در پی گذار به دموکراسی است و دیگری در پی گذار به خودش. اساساً طبیعی است که ائتلاف با «شاهزاده» معنایی ندارد جز پذیرش سروری شاهزاده و حداکثر یافتن جایی ذیل دم و دستگاه او. شاه که با کسی فالوده نمیخورد. کما اینکه در پی تلاش برای مصادره اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شعارهای سلطنتطلبانه حتی در شکل واکنشی داده نشد، اما رضا پهلوی با عدهای دیگر شورایی ائتلافی درست کرد که به چند ماه نکشیده برچیده شد. * به هرحال، این پیشنهاد عجیب از جانب آقای نصیری داده شد. پیشنهادی که برای یک برانداز که تنها به «گذار از» با هر هزینه و هر سرانجامی فکر کند شاید معنادار باشد، اما برای آنکه «گذار به» و چگونگی آن را اصل میداند، نمیتواند معتبر باشد. * آقای نصیری که عضو هیچ جریان سیاسی خاصی محسوب نمیشود که آن مجموعه را در مظان اتهام و پاسخگویی قرار دهد. پس این همه موضعگیری و مصاحبهها و یادداشتهای قطاری که با شدت و حدت خاصی هم بیان میشوند، به چه معناست؟ بهخصوص که حاصل این هیاهو چیزی جز جدی کردن این ایده و مشابه آن در آینده نیست. اما به نظر میرسد که این محاسبات در موضعگیریها ملاحظه نشده است. * میتوان پذیرفت که برخی افراد در نتیجه فضای شکلگرفته در این باره ورود کرده و حرفی زده باشند. اما نوع ادبیات بهکاررفته و غلظت آن و تعداد زیاد مواضع، با عرض پوزش از بسیاری از افراد محترمی که در این باره ورود کردند، نشان از نوعی انجام وظیفه و ریاکاری سیاسی دارد. شاید بیان غیرمستقیم اما روشن تاجزاده که در پی این هیاهوها و بعد از ملاقات هفتگی با خانواده، فایل صوتی مناظرهاش با مراد ویسی در نقد سلطنتطلبی را بازنشر و در کانالش دیده شد، نمونهای از یک واکنش کافی باشد. |
12 | سید عبدالجواد موسوی/ روزنامه نگار اصلاح طلب | تحلیلی که من بر اساس شناختم از مهدی نصیری دارم. او هر پروژه ای را که در این سال ها کلید زده از عدالتخواهی تا دشمنی با فلسفه و عرفان، و عصر حیرت، خیلی زود به نقطه جوش رسانده. یعنی در همه این موارد تا ته خط رفته. روزی هم که شروع کرد به انتقادهای بی پروا و صریح از حاکمیت، من و چندتن از دوستانی که او را تا حدودی می شناختیم حدس می زدیم کار به این جاها بکشد. فعلا در نقد تئوری اتحاد شاهزاده و تاجزاده چیزی نمی گویم جز این که این تئوری زاییده آن شتابِ منحصر به فرد است. |
13 | روزنامه سازندگی/ رساانه اصلاح طلب | * مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد. * اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتوگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟ |
14 | روزنامه فرهیختگان/ رسانه اصولگرا | * در نگاه اول مشخص است نصیری دیگر توان فکر کردن یا ایده تازهای به همراه ندارد و سرخورده از وضعیت فعلی به رادیکالیسمی تند روی آورده است. قرار دادن پهلوی و تاجزاده دقیقا همان پازلی است که برخی از رسانههای حکومت هم سال گذشته به آن اشاره داشتند و حالا نصیری آن را بهصراحت بیان میکند و بهوضوح مشخص میکند همایش آینده ایران دقیقا طراحی و پازل دستگاههای غربی برای براندازی بوده است. آنچه رسانههای حکومت بیان میکردند فقط یک تحلیل نبوده و کاملا مصادف است با صحنهای واقعی؛ چراکه یکی از سخنرانان اصلی آن جلسه مهدی نصیری بوده است. * اما به نظر بحث نصیری دارای فرامتن پراهمیتی است. نصیری در واقع با زدن چنین حرف شاذی نشان میدهد که اپوزیسیون ایران نه از شکستهای گسترده در سالهای اخیر بلکه از تحولات جهانی که در حال شکلگیری است هم حیرتزده شدهاند و نمیدانند چطور خود را از وضعیت بهشدت سختی که در آن قرار گرفتهاند نجات دهند.» واکنش تند و انتقادی چهرههای شناختهشده اصولگرا و اصلاحطلب به سخنان نصیری و خط جداکنندهای که خیلی پررنگ روی این مرز کشیدند، نشان از تمیز دادن خطمشی چهرههای شناختهشده اصلاحطلبی و اصولگرا از آنچه نصیری در خیال خود میپروراند، دارد و به او گوشزد میکند با چنین سخنانی نمیتواند برای خود یار بخرد و همتیمی جذب کند و حالا باید دید سریال سرنوشت این نواپوزیسیون تازهمهاجرتکرده از کشور تا کجا ادامه خواهد داشت. |
15 | روزنامه جوان/ رسانه اصولگرا | * مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. * نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست. * سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد! |
16 | روزنامه صبح نو/ رسانه اصولگرا | * سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است. * باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند. * روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است. |
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901698