آریزو 6 پرو در راه جاده های ایران | چه چیزی باعث محبوبیت این خودروی لوکس چینی شده است؟
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۲۴۶۵۸
آریزو ۶ پرو سدان جدید لوکس چینی محصول شرکت چری است که با برند فونیکس به تازگی میهمان بازار خودروی کشور شده است. این خودروی جدید از امکانات پیشرفته و به روزی برخوردار است و از برادر بزرگتر خود یعنی آریزو ۶ یک گام جلوتر است.
در تیرماه ۱۴۰۱ بنابر اطلاع رسانی شرکت مدیران خودرو مراسم تست درایو این خودروی تازه وارد چینی در پیست آزادی تهران با حضور کارشناسان خودروی کشور و خبرنگاران این حوزه انجام شد که بازخوردهای مثبتی از تجربه رانندگی با این خودری لوکس چینی در فضای رسانه های کشور به گوش رسید که در این خبر به تحلیل این اخبار میپردازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با نگاه کردن به آریزو ۶ پرو، یک نمای کلی از آریزو ۶ قدیمی را می بینیم که هم اکنون با دریافت یک فیس لیفت و یک پسوند پرو، چهره ای به روز تر و جدید به خود گرفته است.
در نمای جلوی این خودرو، اولین چیزی که نظرات را به خود جلب میکند جلوپنجره بسیار بزرگ آن است که از لحاظ ابعاد شبیه به سایر کراس اور های این کمپانی نظیر تیگو ۷ پروست، اما دیگر خبری از طرح کهکشانی نیست و تنها یک سری خطوط عمودی گرافیک داخلی جلوپنجره را تشکیل می دهند.
در نمای کناری اما تغییری نسبت به نسخه قبلی به چشم نمی خورد و همان طراحی چری آریزو ۶ را عینا در فونیکس آریزو ۶ پرو رو مشاهده می کنیم.
در نمای عقب چهره آریزو ۶ پرو کاملا پخته تر شده و هم اکنون شاهد چراغ های به هم پیوسته ای هستیم که مانند تمام محصولات سری Pro چری، گرافیک داخلی آن ها تم مشکی رنگ دارد. تنها ضعفی که در این نما احساس می شود سر اگزوز های قلابی هستند که دیگر تبدیل به یک امضا برای خودروسازان چینی و عادت برای ما شده اند!
بعد از بررسی ظاهر خودرو به سراغ کابین آن می رویم. می توان گفت که نشستن روی صندلی آریزو ۶ پرو و در دست گرفتن فرمان D کات آن احساس خوبی به راننده می کند زیرا محصول جدید مدیران خودرو نه تنها طراحی داخلی جذابی دارد، بلکه کیفیت متریال استفاده شده در کابین آن نیز قابل قبول است و جای چندانی برای گله باقی نمی گذارد. یکی از تغییرات مثبتی که در این خودرو نسبت به نسخه قبلی دیده می شود، تغییر پنل سیستم تهویه مطبوع به مدل نیمه لمسی است که به سهولت کار کردن با آن افزوده و کابین را زیباتر کرده است. اما از طرف دیگر در نسخه پرو، چری اقدام به استفاده از یک صفحه نمایش دیجیتال به جای پشت آمپر آنالوگ کرده که با وجود دقت زیاد و امکانات فراوان، زیبایی کلاستر آنالوگ را درون خود ندارد.
آپشن هایی مانند شارژر وایرلس، صندلی برقی راننده، گرمکن صندلی های جلو، کی لس استارتر، دوربین ۳۶۰ درجه، سیستم تهویه مطبوع خودکار، نورپردازی ۶۴ رنگ داخل کابین، کروز کنترل و سانروف برقی از جمله امکانات رفاهی بارزی هستند که در چری آریزو ۶ پرو قابل دسترسی اند.
از طراحی ظاهری و کابین این خودرو که بگذریم آنچه زیر کاپوت این خودروست نظر ما را به خود جلب میکند. یک پیشرانه ۱.۵ لیتری!
این موتور ۱.۵ لیتری توربو که روی اکثر محصولات جدید چری و فونیکس قرار گرفته است، از لحاظ عملکردی درسطح خوبی قرار دارد و در تست رانندگی ماشین های جدید این خودروساز که اکثرا در پیست آزادی انجام شدند، نشان داده که بازده مناسبی دارد.
بدلیل استفاده از سیستم air-to-water جهت خنککاری هوای ورودی به این موتور توربو، افت توان کمی بعد از فشار طولانی مدت به آریزو۶ پرو در پیست آزادی شاهد بودیم و هماهنگی مناسب این موتور با جعبه دنده ۹ سرعته CVT جدید باعث می شود ذات نچندان جذاب این نوع گیربکس برای راننده آزار دهنده نباشد. همچنین استفاده از این گیربکس بجای جعبه دنده ۲ کلاچه که روی برخی از محصولات قدیمی این خودروساز وجود داشت، کارایی خودرو را بالاتر برده و بدلیل برخی پیچیدگی ها در استفاده از گیربکس DCT، می تواند جایگزین مناسبی برای آن باشد.
موردی که در تست این خودرو روشن بود، عدم سازگاری آن با بنزین معمولی بود؛ بگونه ای که در بررسی یکی از خودرو های روز تست درایو که بنزین معمولی به آن زده بودند صدای ناک موتور به وضوح بگوش می رسید.
بررسی سیستم تعلیق از نظر نرمی و راحتی سواری در مسیر پیست که مسیری هموار و بدون چاله یادست انداز است عملا ممکن نیست؛ سیستم تعلیق در آریزو ۶ قدیمی عملکردی نسبتا خشک دارد و کوبش های آن از راحتی سواری کم می کند که باید در تست جاده ای دید آیا اصلاحی در آن برای آریزو۶ پرو صورت گرفته است یا نه؛ اما از نظر فرمانپذیری و هندلینگ آریزو۶ پرو در سطح معقول و همرده با سدان های کره ای همین کلاس عمل می کند؛ این بدان معناست که نباید انتظار یک خودروی اسپرت را از آن داشته باشیم، خصوصا که سیستم تعلیق عقب مورد استفاده از نوع سالید و نیمه مستقل است، اما برای خودرویی در این کلاس که خانوادگی محسوب می شود پاسخگو است و حس عدم تعادل که گاها در مینی کراس اور های همین خودروساز در پیست آزادی با آن مواجه بودیم، در آریزو۶ پرو وجود نداشت.
بعد از فشردن دکمه استارت نوبت به رانندگی با این سدان جذاب چینی است. پشت فرمان آریزو ۶ پرو، مطابق انتظار همان حس و حال آریزو ۵ جدید را تجربه کردیم با یکسری تفاوت های جزئی، عملکرد موتور و جعبه دنده با وجود اشتراک با محصولاتی مثل تیگو ۷ پرو و X۵۵ و حتی مدل قبلی آریزو ۶، هماهنگ تر و رضایتبخش تر بنظر میرسید و در کل قوای حرکتی راضی کننده ای را شاهد بودیم، همچنین بنظر می رسد کیفیت عایق بندی و وضعیت ورود صدا به کابین هم بهبود داشته، پایداری خودرو حین عبور از پیچها اما تفاوت مشهودی با مدل قبلی پیدا نکرده است. در کل همچنان بنظر میرسد که آریزو ۵ توربوی جدید، یک گزینه جذاب مشابه، با قیمت و البته امکانات محدود تر هست که میتوند بیشترین رقابت را با آریزو ۶ پرو داشته باشد.
پسوند " پرو " در محصولات مدیران خودرو همیشه سطح بالاتری از نظر تجهیزات ایمنی و رفاهی و مشخصات فنی نسبت به نسخههای معمولی را شامل شده و آریزو ۶ پرو نیز از همین قاعده پیروی میکند. به همین جهت از نظر قیمت نسبت به نسخه معمولی خود قطعا گرانتر خواهد بود و باید با رقبای سرسختی همچون بهمن ریسپکت پرایم، مکث موتور تیارا، مزدا ۳ جدید، هیوندای النترا و کیا سراتو در بازار خودروهای کارکرده رقابت کند. برگ برنده فونیکس آریزو ۶ پرو نسبت به این رقبا را شاید بتوان تنها در امکانات رفاهی بیشتر و طراحی مدرنتر دید چراکه در بخش فنی و کیفیت رانندگی رقبای ژاپنی و کرهای این خودرو سابقه درخشانتری دارند. اما در صورتی که مدیران خودرو شرایط فروش مناسبی را برای این سدان لوکس خود در نظر بگیرد احتمالا استقبال از این خودرو بالا رفته و تبدیل به یک خودروی پرطرفدار شود.
کد خبر 691358 برچسبها خودرو - جهانی بازار خودرو خودرو - ایرانیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خودرو جهانی بازار خودرو خودرو ایرانی پیست آزادی مدیران خودرو نسبت به نسخه آریزو ۶ پرو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۲۴۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران
با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که چون میتوانند با ترانههای او همزادپنداری کنند و بهراحتی خود را بهعنوان راوی ترانههایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
به گزارش ایسنا، اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
موسیقی سوئیفتتوبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن اوسوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفتکونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفتاز اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری اونوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور eraنوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا میتوان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر میشد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت میکند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.