Web Analytics Made Easy - Statcounter

بردگانی که در خدمت خانواده‌های ثروتمند بودند معمولا کارهای معمول منزل مثل نظافت، پخت و پز و نگه‌داری از کودکان را انجام می‌دادند. برده‌ها علاوه بر خرید و فروش گاهی به عنوان بخشی از مهریۀ عروس نیز تعیین می‌شدند. در سال ۱۳۰۷ شمسی مجلس شورای ملی لایحۀ لغو برده‌داری در ایران را به تصویب رساند.

تصاویر زیر مربوط به اسناد خرید و فروش یا اسناد ازدواج هستند که بین ۱۶۳ تا ۱۰۳ سال قدمت دارند و خرید و فروش یا واگذاری برده بخشی از موضوع آن‌هاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این اسناد به قیمت بردگان نیز اشاره شده است.

۱. سند فروش کنیز (سال ۱۲۴۶ شمسی)

بیشتر بخوانید:

عجیب ترین عکس یادگاری جمعی ایران و شاید جهان را ببینید / خلاقیت طنزآلود تهرانی های دوره قاجار شاهزاده ای که ۹۴ سال زیست / دختر ناصرالدین شاه تا بعد از انقلاب زنده بود

بر طبق این سند که در تاریخ ۱۲۸۳ قمری (دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه) نوشته شده، شخصی به اسم شاهزاده بانو فرزند مویدالدوله یک کنیز سیاه به اسم صنوبر را به مبلغ سی و پنج تومان سکۀ ناصرالدین‌شاهی به شخصی به اسم سلطانعلی میرزا فروخته است. از القاب و عناوین مفصلی که در سند به کار رفته پیداست که هر دو نفر از شاهزادگان و اعضای خاندان سلطنتی بوده‌اند. در انتهای سند قید شده است که «سوای قضایای آسمانی مثل مرگ و ناخوشی، چنانچه خدای نخواسته سرقتی یا فسقی از جاریۀ مرقومه [یعنی کنیز] ابراز شود، شاهزادۀ مشتری از یوم تحریر الی مدت سه ماه اختیار فسخ مبایعه را داشته باشد».

برای درک ارزش تقریبی این مبلغ می‌توان به سند دیگری که حدودا مربوط به سی سال بعد از این یعنی سال ۱۲۷۸ شمسی است توجه کرد (تصویر زیر) که بر اساس آن ششدانگ یک خانۀ بزرگ و باغی واقع در محلۀ کامرانیۀ تهران به مبلغ ۲۸۰ تومان به فروش رسیده است (کامرانیه محل باغ و اقامت کامران‌میرزا فرزند سوم ناصرالدین شاه بود).

۲. سند فروش کنیز (۱۲۴۲ شمسی)

بر طبق این سند که در تاریخ ۱۲۷۹ قمری نوشته شده، شخصی به اسم حاجی غلامحسین شیرازی یک کنیز به اسم گلچمن را به مبلغ سی و شش تومان نقره به مادر شخصی به اسم میرزا ابوطالب وزیر فروخته است. آنگونه که از القاب و عناوین طولانی مندرج در سند پیداست، شخص خریدار، مادر یکی از صاحب‌منصبان و اعیان وابسته به حکومت بوده است. در بخشی از سند آمده است: «منتقل شد به علیا جاه معلی جایگاه، والدۀ عالیجاه رفعت‌جایگاه جلالت‌مدار و فخامت‌انتشار میرزا ابوطالب وزیر».

۳. سند فروش مِلک و برده (۱۲۵۹ شمسی)

این سند بیع‌نامه‌ای است که در سال ۱۲۹۷ قمری نوشته شده و بر طبق آن، سه دانگ از شش دانگ روستای نعمت‌آباد ریگان بم به اضافۀ شش نفر کنیز و غلام جمعا به مبلغ هزار و صد و پنجاه تومان، میان شخصی به اسم علی خان و شخصی به اسم ابراهیم خان مبایعه شده است.

هر دو طرف این قرارداد از اعیان و اشراف وابسته به سلطنت بوده‌اند؛ ابراهیم خان همانطور که در متن سند آمده «سرتیپ فوج بلوچستان» بوده و علی‌خان مشهور به محتشم‌الوله نیز از اعیان و زمین‌داران کرمان بوده است. علی‌خان فرزند محمداسماعیل خان وکیل‌الملک است که در زمان خود بزرگترین ملاک و تاجر کرمان بوده و کاروانسرای وکیل را در کنار بازار وکیل ساخته است. میرزا رضای کرمانی در اعترافات خود پس از قتل ناصرالدین‌شاه، ظلم و ستمی را که از وکیل‌الملک دیده به عنوان یکی از انگیزه‌های خود برای کشتن شاه ذکر کرده است.

۴. سند ازدواج و تعیین مهریه (۱۲۹۸ شمسی)

در این سند ازدواج که در سال ۱۳۳۷ قمری تنظیم شده، مهریه به این شرح تعیین شده است: پنجاه تومان وجه نقد، ده مثقال طلا به قیمت ده تومان، پنج من مس به قیمت پنج تومان، یک دست فرش به قیمت پنج تومان، یک غلام به قیمت پانصد تومان، یک دانگ خانه، یک قطعه زمین و یک کنیز.

این سند مربوط به حدود پنجاه سال بعد از اسناد قبلی است و قیمتی که در آن برای برده ذکر شده بسیار بالاتر است. قیمت هر مثقال طلا در این سند یک تومان ذکر شده و بنابراین قیمت برده برابر با پانصد مثقال طلا بوده است؛ مبلغی که بر اساس قیمت امروزی طلا برابر با حدود سه میلیارد تومان است.

۵. سند فروش کنیز (۱۲۹۸ شمسی)

بر اساس این سند شخصی به اسم بی‌بی فاطمه، کنیزی به اسم نوبهار و دخترش را به قیمت صد تومان به شخصی به اسم عالیه خانم فروخته است. از آنجا که تاریخ این سند با سند قبلی برابر است می‌توان گفت که قیمت این کنیز و دخترش در آن زمان جمعا برابر قیمت صد مثقال طلا بوده که به قیمت امروز برابر با ششصد میلیون تومان است.

۶. سند ازدواج و تعیین مهریه (۱۲۳۳ شمسی)

این سند مربوط به عقد ازدواج ماه‌پاره خانم دختر بهرام میرزا و سلطانحسین میرزا پسر احمدعلی میرزا در سال ۱۲۷۰ قمری است. این هر دو خانواده از اعیان و اشراف مشهور زمان قاجار و وابستگان خاندان سلطنت بوده‌اند. پدر عروس، بهرام میرزا معروف به معزالدوله فرزند عباس‌میرزای نایب‌السلطنه و نوۀ فتحعلی شاه قاجار است که در دوره‌های مختلف حکومت خوی، کردستان، کرمانشاه و فارس را به عهده داشته است. پدر داماد یعنی احمد علی میرزا نیز پسر نوزدهم فتحلی‌شاه قاجار بوده و مدت‌ها حکومت خراسان را به عهده داشته است. دختر او گلین خانم (خواهر داماد) نیز اولین همسر عقدی ناصرالدین‌شاه بوده است.

مهریه‌ای که در این سند تعیین شده به این شرح است: یک‌هزار تومان اشرفی، یک جلد قرآن، یک نفر غلام و یک نفر جاریه (کنیز) هرکدام به قیمت پنجاه تومان.

۲۱۲۱۷

کد خبر 1653046

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: قاجار تاریخ معاصر ناصرالدین شاه شخصی به اسم مثقال طلا سند فروش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۳۴۷۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 

به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزی‌های دخترم خسته شده‌ام و می‌خواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز مانده‌ام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.

لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون می‌رفت و لباس‌های بسیار زننده‌ای می‌پوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر می‌کشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمی‌کردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.

جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند

این ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمی‌توانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافه‌کاری تا نیمه‌های شب به خانه نمی‌آمد و گاهی نیز تا سپیده‌دم در منزل دوستانش به سر می‌برد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونه‌ای که حتی در مهمانی‌ها هم گوشی تلفن از دستش نمی‌افتاد.

در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقه‌ای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!

این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چرب‌زبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد می‌خواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمی‌توانستند با این فرهنگ زندگی کنند.

من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکس‌های بسیار زننده و شرم‌آوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیبایی‌های ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرف‌ها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.

از آن روز به بعد هیچ‌کدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمی‌دانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.

با توجه به حساسیت این پرونده، مشاوره‌های روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنمایی‌های سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتاده‌اند و آینده خود را نابود کرده‌اند.

کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • جنایات کومله به روایت تنها معلم بازمانده زندان «برده سور»
  • قلعه تاریخی روستای تاج آباد کهنه در آستانه تخریب + تصاویر
  • انتقادات پهلوی به قاجاریان به‌خاطر امتیازدادن به بیگانگان!
  • همسایگان ایران مجاهدت‌های نیرو‌های مسلح در حراست از خلیج فارس را می‌ستایند
  • وزیر دفاع پیام صادر کرد
  • امیر آشتیانی: راهبرد نیروهای مسلح تأمین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز است
  • وزیر دفاع: راهبرد نیروهای مسلح تامین امنیت خلیج فارس است
  • بازگشت قریب الوقوع بیت کوین به ۳۰ هزار دلار
  • قدیمی ترین بنای کاخ گلستان اینجاست