زمانپریشی، بیماری سیاست در ایران امروز / محمدرضا تاجیك
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۳۷۷۰۹
اعتماد؛ محمدرضا تاجیك
یك) آناكرونیسم anachronism یا زمانپریشی یا نابهنگامی، همچون دستكاری در ترتیب اجزای یك داستان و پسوپیشكردن آن است – داستانی را فرض كنید كه مردی غارنشین غذایش را در مایكروویو گرم میكند، یا رمان قدیمی را كه در آن شخصیتها به جای نامه نوشتن، به یكدیگر پیامك میدهند، یا مردمانی سنتی كه تلاش میكنند رفناری مدرن به نمایش بگذارند، یا سیاستپیشگانی آماتوری كه سعی دارند در هیبت و صورت حرفهای ظاهر شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس، زمانپریشی به معنی خطا (آگاهانه یا ناآگاهانه) در ترتیب وقایع تاریخی است. زمانپریشی، همچنین یكی از صنایع ادبی است كه شخص یا چیزی را كه مربوط به یك دوره مشخص تاریخی است در زمان اشتباهی قرار میدهد.
از یك منظر، سه نوع زمانپریشی برای تحقق سه هدف مختلف وجود دارد:
پاراكرونیسم: هر چیزی (یك شیء، یك بیان محاورهای، یك عرف اجتماعی، با یك دوره زمانی خاص) كه در یك دوره زمانی اشتباه ظاهر شود را میگویند. به عنوان مثال، یك فرد امروزی به جای ماشین لباسشویی از تخته شستوشو برای تمیز كردن لباس استفاده میكند.
پروكرونیسم: این نوع از زمانپریشی، یك زمانپریشی غیرممكن تلقی میشود. پروكرونیسم مربوط به یك شیء یا مفهوم است كه مدتها قبل از اختراع آن در یك اثر ادبی یا فیلم (مانند مایكروویو در عصر حجر) استفاده شده است.
زمانپریشی رفتاری یا فرهنگی: آوردن اشیا یا ایدههای باستانی به زمان مدرن به عنوان یك انتخاب زیباییشناختی.
دو) تابلوی سیاسی ما ایرانیان، پر است از برشهای زمانپریش و نابهنگام (تاخیرها و تعجیلهای تاریخی). شاید از همینرو، وضعیت دماغی سیاست و بازیپیشگان سیاسی ما، همواره بههم ریخته و پریشان و توام با نوعی روانپریشی و شیزوفرنی بوده و اهالی سیاست همواره همچو آن نابهنگام بهار بودهاند كه به دی میشكفند، یا همچو آن كارگاه كدنی كه هر وقت میرسند یا خیلی دیر است یا خیلی زود.
این موجودات سیاسی، معمولا زیستی فرا اكنونی دارند و از استعداد درك و تدبیر زمان حال خود بهرهای قلیل بردهاند و فاقد هنر در-لحظه-زیستن هستند.
بودلر، در نقاش زندگی مدرن، هنرمندان را به عظمت كار نقاشان زندگی روزمره متوجه میسازد و زیبایی آثارشان را كه نه یك زیبایی عام و كلی، بلكه یك «زیبایی خاص، زیبایی شرایط ویژه» است، ستایش میكند. به قول بودلر، «لذتی كه از بازنمایی زمان حال میبریم، تنها معلول زیباییای نیست كه در این بازنمایی نهاده میشود، بلكه از نفس حال بودن نیز ناشی میشود.»
از این منظر، سیاست ایدهآل ناظر بر درك و تدبیر رخدادها و رفتارها و اشیای جزیی و تكین و روزمره و نه امور انتزاعی و فراتاریخی و جهانشمول و كلی است.
از این منظر، سیاست باید رنگ و سیمای لحظههای بیتاب و دمكهای بیقرار را بر جبین داشته باشد و همین رابطه دیالوگی (تفهیم و تفاهمی، تاثرگذار و تاثیرپذیر) با لحظههای اكنون است كه آن را قادر به تحلیل و تدبیر آینده و قادر به ایجاد نور و حركت زندگی در زمان حال میكند.
پس، سیاست باید خصلتی گذرا، فرار و تصادفی داشته باشد تا بتواند امر نوظهور، سرگیجهآور و گریزپا و نابهنگام كه با هر دمك زندگی روزمره عجین است را فهم و تدبیر كند.
سیاست، باید تلاش بیوقفه برای تبدیل شدنِ مدام لحظههای بیقرار به یك اثر واقعی، یا به بیان فوكو، به یك اثر هنری فهم شود.
اما بسیاری از بازیپیشگان سیاسی ما در گذر تاریخ كهن این مرز و بوم، همواره این لحظههای گذرا را همچون امر مقدس پنداشته و در حفظ و پایداری آنان كوشیدهاند و تلاش نكردهاند «چه باید كرد» و «چه میتوان كرد» خود را از دل لحظههای گذرا و هر آنجا كه لمحهای از تفكر، شعلهای از آگاهی، زخمهای از تجربه، ارتعاشی از زندگی انفعالی در جلوی چشمانشان منتشر میشود، بیرون بكشند.
اینان، سخت غافلند كه رابطه با لحظه گذرا همان رابطه با خویشتن است: رابطهای كه مستلزم ابداع و آفرینش مدام خود و زیستجهان خود است.
ماركس میگوید نباید نیروی آفرینشگر كارگر را به صرفِ «تولید كالا» زنجیر كرد و بدینگونه امكانهای خلق و آفرینش را از بین برد.
اما كارگر (عاملان) سیاسی ما، همواره نیرو و توان خود را مصروف مصرف كالاهای معیوب و فاسد سیاسی كردهاند و از اینرو، هیچگاه نیاز سوزان و میل ارضانشدنی به صیرورت و ابداع و آفرینش بیوقفه خود را درك و تجربه نكردهاند.
سه) اكنون كه به گفته هارتموت رزا، زمان یك مولفه فراگیر پیكره اجتماعی و سیاسی شده است و تمامی نهادها، ساختارها و تعاملات اجتماعی و سیاسی، اصولا روالمند و دربردارنده الگوهای زمانی شدهاند و بهطور زمانی ساختار مییابند و زمان بیش از هر زمان، سازنده تمام فضای سیاسی شده، زمانپریشی آثار مخرب و مهلك خود را عریانتر نمایان ساخته است.
در جامعه امروز ما، شتاب زمانی به نیروی تمامیتخواه تبدیل شده است؛ یعنی هم گریزناپذیر است، هم فراگیر و هم مبارزه با آن دشوار یا تقریبا غیرممكن است. بهرغم این واقعیت، ضرباهنگ تصمیمها و تدبیرها كماكان بسیار كند است.
بدیهی است هرگاه دو فرآیند زمان و تدبیر همبسته نباشند، یعنی از نظر زمانی متقارن نباشند، سرعتگیری یكی موجب فشار بر دیگری میشود و تا زمانیكه دیگری هم به همین اندازه سرعت نگیرد، مانعی مختلكننده، و به بیانی مانعی كاركردی شمرده میشود.
در این حالت، تدبیرگران، به بیان مولانا، بیخبر از حال درونِ جامعه میشوند، قصه رنجور و رنجوری نمیدانند و نشانههای رنگ روی و نبض و قاروره مردمان نمیشناسند، از دیدِ رنجِ آدمیان، «نهفت» بر آنان كشف و آشكار نمیشود، از دود به بوی هیزم رهنمون نمیشوند و لذا هر دارو كه میكنند، آن عمارت نیست ویران میكنند، چون از فهم و درك واقعیت و حقیقت عاجز میمانند، به پستوهای ذهنی-زبانی خود پناه میبرند، غافل از اینكه در همان لحظه كه زبان آنان اندر گفتن و قلم آنان اندر نوشتن (تفسیر، تحلیل، تاویل كردن) میشتابد، زبانشان و قلمشان، هم خود و هم واقعیت را میشكافد و در شرح واقعیت چو خر در گل میخسبد و از آفتابی كه دلیل آفتاب است، روی میتابانند.
گورستان تاریخ، منزل ابدی تدبیرگران زمانپریشی است كه به هنگام شتاب زمان یك رگشان هم هوشیار نیست، در عقل و روح و دیدهشان گشایشی ممكن نیست و ابنالوقت بودن مرامشان نیست.
تماشاخانه ببینید| تعقیب و گریز گربه دشتی آفریقایی و موش خرمایی/ با یک حرکت اشتباه کار موش خرمایی تمام است ببینید| یوگای خنده در اندونزی؛ بیش از دو هزار نفر با هم خندیدند فیلم های دیگرمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: سیاسی ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۳۷۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلائیپور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم
به گزارش جماران؛ حمیدرضا جلائیپور استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
در سیاست پیچیدهٔ ملی و جهانی امروز کم پیش میآید که موضع نیروها در برابر یک پدیده بتواند به عنوان شاقول و مرزگذارِ روشنِ اخلاقی و سیاسی عمل کند. موضع هر نیروی سیاسی در برابر عملکرد اسرائیل آپارتایدی و اشغالگر در شش ماه گذشته از این نمونههای کمیاب است. اسرائیلی که اساسا از ابتدا مبتنی بر اشغال، ترور، ایدئولوژی صهیونیستی، نسلکشی، پاکسازی قومی و استعمار شهرکنشین شکل گرفت و چند دهه مبتنی بر همین ابزارها و متکی به حمایت نواستعماری آمریکا و اروپا و با نقض مستمر و سیستماتیک حقوق و آزادیهای اساسی فلسطینیان و قوانین بینالمللی پیشروی کرد، در شش ماه گذشته کلکسیون بیسابقهای از جنایات جنگی را در برابر دوربین رسانهها و گوشیهای هوشمند در جهان شبکهای مرتکب شد.
برای عموم ایرانیان (حتی ناراضیان شدید) روشنگر است که بخش بزرگی از اپوزیسیون غیرملی نهتنها آشکارا در طرف اسرائیل نسلکش و کودککش ایستادند و در برابر قتل عام ۴۰ هزار فلسطینی (اکثرا کودک یا زن) و انواع جنایت جنگی هولناک و فریب و دروغ مستمر اسرائیل سکوت کردند، بلکه رسانهها و رهبران این اپوزیسیون وابستهٔ مالی و سیاسی نتانیاهو شدهاند. اپوزیسیون وابسته به اسرائیل طرف اشتباه این شاغول مرزگذار ایستاد و از جمله به همین دلیل افول کرد و ضربهای کاری و بلندمدت خورد.
مسالهٔ فلسطین و آرمان فلسطین قبل از انقلاب ۵۷ هم وجود داشت و امروز با مواضع اخیر حماس هم روشنتر شده است که خود اسرائیل (در نظر و عمل) و آمریکا (در عمل، چنانکه در وتوی اخیرش متبلور شد) تنها موانع تشکیل دولت مستقل فلسطینیاند، و نه ایران که به آن رای مثبت داد. با این حال روشن است که اسرائیل میکوشد مثل دو دههٔ گذشته پروژهٔ امنیتیسازی ایران را پیش ببرد، از ایران مترسکی برای کاهش فشار روی خودش و ایجاد ائتلاف با کشورهای منطقه بسازد و در دشنهزنی به ایران در خارج و داخل مرزهایش پیشروی کند. حملهٔ اسرائیل به ساختمان دوم سفارت ایران در سوریه گام جدید اسرائیل آپارتایدی و خطای راهبردی آن بود که باز بخش بزرگی از اپوزیسیون با محکوم نکردنش نشان داد منافع ملی و قوانین بینالمللی برایش اهمیت و اولویتی ندارد.
پاسخ ایران به حملهٔ اسرائیل اشغالگر در عملیات وعدهٔ صادق نیز رخداد بزرگی بود که باز بخش بزرگ از اپوزیسیون نتوانست اهمیتش را دریابد. برجام مهمترین شاهکار دیپلماتیک و مولفهٔ قدرت نرم ایران و وعدهٔ صادق مهمترین شاهکار بازدارندهٔ سخت ایران در دهههای اخیر بوده است. نیرویی که نتواند این واقعیت را ببیند و چنان از روزمرگیهای سیاسی و اختلافهای دیگر ارتفاع بگیرد که اهمیت این دو مولفه در قدرت و منافع ملی ایران را درک کند به ضعف و عدم صلاحیت خودش گواهی میدهد. وعدهٔ صادق نشان داد که سرمایهگذاری همهٔ دولتهای پس از جنگ بر بازدارندگی موشکی و سرمایهگذاری دههٔ اخیر ایران بر پهپادها در دفاع ملی کارساز بوده است. وعدهٔ صادق مصداق روشنی از دفاع مشروع مطابق قوانین بینالمللی، با اهداف نظامی، بدون تلفات انسانی و به قصد پیشگیری از جنگ بود و به خاطر عقلانیت قابل توجهی که در اجرای آن بارز بود به جنگ نیانجامید، بر قدرت ملی افزود و ایران را به نسبت چند ماه پیش در برابر جنگ پرشدت، حملهٔ نظامی و پیشرویهای اسرائیل مصونتر کرد. با این حال، پایدارسازی دستاوردهای صبح صادق نیازمند تقویت دیگر مولفههای قدرت ملی، از جمله دیپلماسی تواناتر، اقتصاد توانمند و افزایش انسجام داخلی و رضایت عمومی شهروندان است.
متاسفانه شواهد نشان میدهد برای عملیات موفق و مدبرانهٔ وعدهٔ صادق به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده است. به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، در هفتههای گذشته شاهد احکام قضایی و تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم که بر شکافها و نارضایتی میافزاید و ناعادلانه است. متاسفانه همین سوءحکمرانیها زمینهسازی کرده است برای این واقعیت تلخ که دانشجویان ایرانی حتی به نسبت دانشجویان آمریکایی حساسیت و اعتراض کمتری به نسلکشی اسرائیل نشان میدهند. آمریکایی که عملا پشتوانهٔ نسلکشی اسرائیل میشود و در دانشگاههایش معترضان به نسلکشی سرکوب میشوند صلاحیت و مشروعیت اخلاقی پند و اندرز حقوق بشری به کشورهای دیگر ندارد، ولی صداوسیما و حکمرانانی که از سرکوب دانشجویان معترض در ایران حمایت میکنند و با گشت ارشاد و احکام قضایی ناعادلانه بر صورت آزادیها پنجه میکشند هم صلاحیت نقد سرکوب در آمریکا را از دست میدهند و در جامعهٔ ناراضی نسبت به سهمگینترین جنایات جنگی اسرائیل اشغالگر حساسیتزدایی میکنند. با این حال، سوء حکمرانیها نباید قطبنمای اخلاقی شهروندان آگاه و نیروهای سیاسی ملی را از کار بیاندازد و صدای اعتراضشان به نسلکشی و سرکوب و تجاوز اسرائیل کودککش به میلیونها فلسطینی و سفارت ایران را کوتاه کند. در همین بزنگاهها و با همین شاقولهای مرزگذار است که عیار ملی و اخلاقی بودن نیروها سنجیده میشود.