Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-30@05:34:39 GMT

خرق عادت در سریال‌سازی تلویزیون

تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۴۰۸۷۳

خرق عادت در سریال‌سازی تلویزیون

«مستوران» پس از معرفی شهر و شخصیت‌هایش به سمت هیجان‌انگیزی می‌رود؛ وقتی یک کودک از خانواده‌اش دزدیده می‌شود، والدینش همه تلاش خود را می‌کنند تا فرزند ربوده‌ شده‌شان را پیدا کنند اما با چالش‌های فراوانی در این مسیر روبه‌رو می‌شوند.
 این سریال درامی تخیلی را در بستری تاریخی با تکیه بر افسانه‌های قدیمی برای مخاطب تعریف و در شرایطی که تلویزیون خالی از آثار تاریخی- افسانه‌ای بود، «مستوران» قصه‌ای جذاب بر مبنای افسانه‌های کهن ایرانی روایت می‌کند و تلاشی در راستای حکمت‌آموزی افسانه‌ای و اتصال ذهن مخاطب به متل‌های گذشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درباره جزئیات بیشتر این درام فانتزی -تاریخی با «مسعود آب‌پرور» کارگردان این مجموعه تلویزیونی گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید. 

با توجه به کارنامه سریال‌سازی شما که در ژانرهای معمایی و پلیسی بود چه شد که یک درام فانتزی تاریخی از قصه‌های کهن ایرانی ساختید؟
 من همیشه به این ژانر علاقه‌مند بودم و در سال‌های دور هم پایان‌نامه لیسانسم درباره ژانر فانتزی بود. در سال۷۰ هم که فیلم «دره شاپرک‌ها» ساخته شد، با توجه به تسلطی که به فانتزی داشتم، به درخواست تهیه‌کننده و کارگردان، بازنویسی نهایی فیلم‌نامه را انجام دادم و دستیار اول کارگردان هم بودم چون این علاقه‌مندی در من وجود داشت. ضمن اینکه خودم را فیلمساز یک ژانر مشخص نمی‌دانم و علاقه‌مند به تنوع ژانری هستم چون برایم چالش جذابی است. وقتی هم «مستوران» به من پیشنهاد شد بدون تردید پذیرفتم و تصمیم گرفتم این سریال را بسازم.

به نظر شما مخاطب تلویزیون که به تماشای درام‌های خانوادگی عادت کرده است می‌تواند با این ژانر متفاوت که بر اساس افسانه‌ها و کهن‌قصه‌های ایرانی ساخته شده، ارتباط برقرار کند؟
 این سریال به قسمت‌های پایانی خود نزدیک می‌شود، تا الان مخاطبان تلویزیون به تماشای آن اقبال نشان دادند و به نظر می‌رسد جایش در رسانه ملی خالی بوده است. مخاطبان بزرگسال تلویزیون، تمایل به آثار واقع‌گرا دارند چون اعتقاد بر این است جوامعی که اتفاق‌های بزرگ اجتماعی را از سر می‌گذرانند به شدت واقع‌گرا و واقع‌بین می‌شوند و از آنجا که در دهه‌های اخیر، ما دو واقعه بزرگ انقلاب و جنگ را از سر گذرانده‌ایم، مردم ما بسیار واقع‌گرا و واقع‌بین شده‌اند و دوست دارند هر چه می‌بینند واقعی و براساس مستندات باشد در حالی که پایه و اساس جهان‌بینی را افسانه‌ها می‌سازند برای همین در بدو تولد می‌گویند برای کودکان قصه بگویید و افسانه و متل تعریف کنید. بسیاری اوقات تخیل بچه‌ها با متل‌هایی که بنیان رابطه علت و معلولی را در ذهن آن‌ها می‌کارد، شکل می‌گیرد. اگر تخیل در کودکی پرورش یابد تفکر او در بزرگسالی هم ساخته می‌شود یعنی جای تخیل را تفکر خواهد گرفت. پرداختن به افسانه از الزامات جوامع امروزی است و اصول اولیه درام هم از افسانه‌ها گرفته شده بنابراین از ضروریات آثار نمایشی است.

با وجود اینکه درام فانتزی در جهان مورد اقبال مردم قرار گرفته اما ساخت آن دشوار است. دلیل این اقبال و دشواری در تولید را چه می‌دانید؟
 به هر حال تولید کار خوب، سخت است ولی ساخت مستوران برای من سخت نبود چون همراهی و همدلی در گروه وجود داشت. درباره اقبال مردم به این ژانر هم باید بگویم که توجه و تمایل به قصه‌ها، افسانه‌ها و اسطوره‌ها در ذات بشر وجود دارد چون اسطوره سرآغاز هر پدیده‌ای است. مثلاً در جایی به اسم مستوران، شخصیت‌هایی همچون «لیث»، «لطیفه» و «لطفعلی» که واقعیت تاریخی ندارند ولی مابه‌ازای بیرونی دارند گویی در وجودمان هر یک از این شخصیت‌ها را داریم و تمام این‌ها در ساحت وجود و ذهن ما زندگی می‌کنند، ما مجموعه‌ای از ضدین هستیم بنابراین وقتی می‌بینیم کسی فرزندش را گم کرده در مرحله نخست با تسامح نسبت به جهان پیرامونش برخورد می‌کند و چون می‌بیند حاصلی بدست نمی‌آورد دست روی زانویش می‌گذارد، یاعلی می‌گوید و راه می‌افتد تا بتواند فرزندش را پیدا کند. این سفر هم نیاز به الزامات و توشه راه دارد. هر جا خطا کنی باید بایستی و جواب خطایت را بدهی، نمی‌شود که آسیب بزنی و بروی. این سفر قهرمانی در تمام قصه‌های ما جزو اولویت‌ها و ضرورت‌هاست چون نیاز اولیه ذهن تشنه بسیاری است به همین دلیل دوستش داریم و مقبول می‌افتد. به نظرم مستوران بی‌هیچ واسطه‌ای توانسته با مخاطبش ارتباط بگیرد بافت قصه، روابط آدم‌ها، نوع تصویرپردازی و فضاسازی و… برای مخاطب جذاب بوده است.

وقتی قسمت‌های اولیه مستوران پخش شد، ایرادهایی به زبان شخصیت‌های سریال گرفته شد که یکدست نیست و شخصیت‌ها در جاهایی به زبان امروزی صحبت می‌کنند؟
 در سریال هیچ جا به زبان امروزی صحبت نمی‌شود و زبان کاملاً یکدست است. به هر حال خرق عادت، درد دارد و ممکن است در آغاز مخاطب را اذیت کند. مستوران هم ژانر جدیدی در تلویزیون است. مردم دوست دارند درام اجتماعی ببینند چون بیشتر سریال‌های تلویزیون این گونه بوده است، مخاطب دوست دارد سریالی با لحن واقع‌گرایانه و معاصر ببیند وقتی این لحن عوض می‌شود، چالش ذهنی برایش به وجود می‌آورد و ممکن است چنین بازخوردی داشته باشد. طبیعی است که وقتی کار جلو می‌رود و مخاطب وارد جریان سریال می‌شود با قصه انس می‌گیرد. وقتی «مسافران» آقای بیضایی پخش شد، عده‌ای در شروع فیلم می‌گفتند این چه ادبیاتی است یا چرا آدم‌ها این طور رفتار می‌کنند اما فیلم به نیمه که رسید، مخاطب در جهان خودبسنده اثر غرق شد چون فیلمساز جهانی مستقل را خلق می‌کند و مخاطب را وارد این جهان می‌کند. مخاطب با عادت‌ها و پیش‌فرض‌هایی که تاکنون برایش وجود داشته، یک اثر جدید می‌بیند و ممکن است ارتباط گرفتن اولیه برایش کمی سخت و چالش‌برانگیز باشد. مورگان فورستر، نویسنده و منتقد انگلیسی می‌گوید: «تعلیق ارادی ناباوری» یعنی مخاطب در برخورد با هر اثر جدیدی به ویژه جهان فانتزی بایستی یاد بگیرد که به طور ارادی، ناباوری را به حالت معلق دربیاورد یعنی بتواند باور کند اگر چنین شود درهای معرفت جدید به روی او باز می‌شود. اگر سریال در قسمت‌های اولیه چنین بازخوردهایی داشته طبیعی به نظر می‌رسد و الان که به قسمت‌های پایانی نزدیک می‌شود باید نظرات مخاطبان را بررسی کرد. 

خبرنگار: زهره کهندل 

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: سریال مستوران فیلم و سریال افسانه ها شخصیت ها قصه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۴۰۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه‌ ۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.

در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزاده‌فرد کارگردان سینمای کوتاه به‌‌عنوان کارشناس و محمد صابری به‌عنوان مجری‌کارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.

فیلم‌سازی بدون دیالوگ؛ ریسک یا فرصت؟

در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقت‌ها ساخت فیلم بدون دیالوگ می‌تواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبه‌رو هستید. البته در فیلم‌کوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال می‌کنند. در فیلم‌هایی که به سمت این نوع روایت‌ها می‌روند کار سخت می‌شود.

وی ادامه داد: فیلم‌کوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقت‌هایی روایت این اقتضا را ایجاد می‌کند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقت‌هایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را می‌بینید با خود می‌گویید باید اینجا دیالوگی را می‌شنیدیم.

مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتما دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر می‌کردم که فیلم چه چیزی می‌طلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلم‌کوتاه «شیوع» به‌عنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمی‌کردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش می‌آید یا نه.

این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تک‌تک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته می‌دانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.

علیزاده‌فرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیف‌تر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و می‌دانم که فیلمسازی چقدر سخت است.

فیلمی که هم می‌خنداند و هم حرف دارد

در ادامه نوبت به فیلم‌کوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانی‌اش معرفی کرد. سپس علیزاده‌فرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیت‌های کمیک آن به‌خوبی درآمده بود.

گازر درباره شکل‌گیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان می‌آید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار می‌شدیم که او هم مدام حرف می‌زد و ما کلاس را از دست می‌دادیم. همان موقع فیلم‌هایی را می‌دیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب می‌شدم که می‌دیدم اغلب به این فیلم‌ها خوب پرداخته می‌شد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه می‌گرفتند.

وی افزود: به این روند فکر می‌کردم که چگونه می‌توان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عده‌ای در مواجهه با سکانس اول می‌گفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب به‌یک‌باره غافل‌گیر می‌شد. البته من خیلی از جشنواره‌ها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنواره‌ها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را می‌بینند، گمان می‌کنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس می‌زنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دم‌دستی است و خودم فکر می‌کنم بدترین اسم را انتخاب کرده‌ایم!

در ادامه علیزاده‌فرد درباره ویژگی‌های «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ می‌دهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت می‌اندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را می‌بینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلی‌ها معتقدند در فیلم‌های کمدی آن چیزی که سبب خنده می‌شود شگفت‌زدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ می‌دهد.

این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلم‌های کمدی، شما وقتی با خودت تنها می‌شوی متوجه می‌شوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» می‌خندیم، شگفت‌زده می‌شویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانش‌آموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.

چالش‌های روایت یک «زخم»

در ادامه پاتوق فیلم‌کوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزاده‌فرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلم‌ها، من حس متفاوت‌تری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلا هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار ساده‌ای نیست و «زخم» و «دابر» فیلم‌هایی هستند که موضوعات سختی دارند.

وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه می‌پردازد، موضوع احساس‌برانگیز نبود مادر را هم به تصویر می‌کشد که این امر می‌تواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار ساده‌ای نبوده و حتی تدوین آن هم به‌اندازه است. همه این موارد کمک می‌کند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.

این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنی‌بر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم می‌خواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم می‌سازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، می‌شود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم این‌چنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.

استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب

فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلم‌کوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.
علیزاده‌فرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژه‌های بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانه‌ای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایان‌بندی بد به آن ضربه زده است.

وی افزود: پایان باز در فیلم‌سازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رهاست.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • بازگشت «افسانه بروسلی» و «پوآرو» به تلویزیون
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
  • تلویزیون «جام‌جم» را تعطیل کرد؟
  • نگاهی به ۳ سریال جدید تلویزیون
  • سریال حشاشین در تلویزیون‌های اینترنتی ایران ممنوع شد؟
  • حواشی جدید و پرحاشیه سریال پایتخت
  • پایتخت دوباره خبرساز شد؛ حواشی جدید سریال پرتماشاگر تلویزیون
  • پایتخت دوباره خبرساز شد ؛ حواشی جدید سریال پرتماشاگر تلویزیون
  • بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»
  • نگاهی به هیاهوی جدید درباره سریال «پایتخت»